(۱) با من حرف بزن مثل یک پیراهن نارنجی با روز مثل وقتی که ابر صرف شستن یک سنگ می کند. مثل وقتی که صرف همین شعر می شود
(۱) بیتو مرگ مداد من است و دفتر دهانم با خطوطی از گورستان مزین است این یک بار را معلم خوبی باش و املای بوسه را از لبانم بگیر…
در سفری که چند روز پیش به شهر زیبای قم داشتم با صحنه جالبی مواجه شدم که بسیار زیبا و قابل تقدیر بود؛ بعد از زیارت آستان مقدس حضرت فاطمه معصومه (س) هنگامی که قصد داشتم با تاکسی به منزل مراجعه کنم در هنگام سوار شدن، با فضایی متفاوت در داخل تاکسی مواجه شدم، بر […]