اهریمن در میان لک ها
اهریمن در میان لک ها نویسنده: رضا یوسفوند ترجمه: رسول عزیزی این مقاله به عنوان "Some Laki Demons" در ژورنال معتبر "Iran and Caucasus " در سال 2008 چاپ شده است. چکیده: لک ها قومی ساکن غرب ایران هستند که از لحاظ زبانی به کردها و لرها نزدیک هستند. بیشتر لک […]
اهریمن در میان لک ها
نویسنده: رضا یوسفوند
ترجمه: رسول عزیزی
این مقاله به عنوان "Some Laki Demons" در ژورنال معتبر "Iran and Caucasus " در سال 2008 چاپ شده است.
چکیده: لک ها قومی ساکن غرب ایران هستند که از لحاظ زبانی به کردها و لرها نزدیک هستند. بیشتر لک ها ساکن استانهای کرمانشاه، ایلام، لرستان و همدان در ایران و همچنین ساکن شهرهای خانقین و کرکوک در کشور عراق می باشند.برخی از اشکال و موجودات تخیلی فرهنگ عامه لک در این مقاله ارائه می شوند که بوسیله نویسنده این مقاله در قالب یک پروژه گسترده تر به عنوان "قوم شناسی و فولکلور لک ها"، جمع آوری شده اند.
مقدمه: لک ها از اقوام ساکن غرب ایران هستند که از لحاظ زبانی به کردها و لرها نزدیک هستند. لک ها عموما بصورت یکپارچه زندگی می کنند و البته در برخی مناطق استان لرستان با لرها و همچنین در استان های کرمانشاه و ایلام با کلهرها و فیلی ها آمیخته هستند. برخلاف کلهر ها و فیلی ها ساختار اجتماعی لک ها حتی در شهرها عموما بصورت قبیله ای است(ممکن است دلیل این موضوع این باشد که سابقه سکونت آنها در جوامع شهریتقریبا بیشتر از نیم قرن میباشد).
بیشتر لک ها ساکن مناطق روستایی هستند و عموما دارای ویژگی های سنتی و آیینی قوی می باشند. به عنوان ویژگی عام یک مسلمان سنتی، اعتقاد به عناصر ماورا طبیعه یک بخش عمده از زندگی روحانی لک ها را تشکیل می دهد. هرچند اعتقاد به پری (خیر یا شر)، جن، دیو، آل، بختک، کابوس، دوالپاس و یول تقریبا دربین همه ایرانیان و حتی جوامع غیر ایرانی مشاهده می شود (Murdov 1979 ;A’lam 1996; Asatrian 1995-1996-1999-2001; Seferbelov 2001) اما این موجودات در بین لک ها دارای ویژگی های دیگری هستند که در بین دیگر ایرانیان کمتر شناخته شده هستند. این موجودات خیالی طبق گفته محلی ها به تمام معنی پر زیان بوده و دشمن قسم خورده انسان ها هستند.برای در امان بودن از گزند این موجودات شیطانی باید آیاتی از قرآن خوانده شود و یا از اشیا مخصوصی برای ترساندن آنها استفاده کرد.
مردزوما
این موجود در میان لرها ( به نام مرد-آزما)، در ایلام ( به نام جوان-آزما) و در بسیاری از مناطق استان اصفهان (به نام مادر-آزما) نسبتا شناخته شده است. نام این موجود توسط بومی ها به "مرد-آزما" و یا "مرد-از-ما" ترجمه میشود که دومی بیشتر به طبیعت این موجود نزدیکتر است.
طبق اطلاعات ما ( از آقای محمد ریاحی 65 ساله و خانم فاطمه خان قلی 60 ساله هر دو از سیلاخور بروجرد)، مردزوما ساکن بیابان است و به شکل های گوناگون- مثلا بصورت یک حیوان ترسناک یا یک موجود شبه-انسان عظیم الجسه با دندان های تیز، زبان دراز و موهای تاب دار بر انسان ها ظاهر می شود. انسان های مسافر و کسانی که در صحرا گم می شوند توسط این موجود به دام می افتند و کف پای آنها را تا جایی لیس میزند تا بمیرند. ظاهرا این موجود خیلی شبیه موجودی است به نام "پا لیس" که در مقاله H.Nasse(1938; 353) به آن اشاره شده است.
خارج از جوامع لک، مردزومابصورت الاغ یا اسب در مناطق مختلف (نه تنها فقط در بیابان) ظاهر می شود. وقتی انسان در مناطق دور دست برای سوار شدن بر یک حیوان وسوسه می شود، مردزومابر او ظاهر می شود و او را سوار خود می کند تا کنار یک پرتگاه او را سرنگون کند. وقتی شخص از خطر آگاه می شود برای رها شدن از شر اهریمن باید با تبر مردزوما را بترساند و یا چند آیه از قرآن را بخواند تا اهریمن ناپدید شود. (روایت شده بوسیله علی حقیقیان 69 ساله از اصفهان و حسن رداوی 70 ساله از نجف اباد) به نظر می رسد این توصیف از مردزوما بیشتر با معنی لغوی آن سازگار است تا مورد اول که مربوط به لک هاست که بیشتر به "پا لیس" شبیه است.
اختاپوس
اختاپوس یک موجود خبیث است که در کناره رودخانه ها و مرداب ها ساکن است. این موجود افسانه ای بصورت یک پیرزن ظاهر می شود و از عابران درخواست می کند تا به او کمک کنند تا از رودخانه یا مرداب گذر کند و ناگهان در میانه راه به یک ماهی اژدها مانند تبدیل می شود و انسان را در به داخل آب برده و غرق می کند (اطلاعات از پیرولی محمدی قیتاس آبادی 90 ساله از زوستای دهرام الشتر، و شیرولی علیپور 60 ساله از روستای ده آقا از همان منطقه، و خانم بتول مهاجر 75 ساله از کنگاور کسب شده اند). برای دفع این موجود باید از اشیا آهنی استفاده کرد و یا آیاتی از قرآن را خواند.اسم این موجود یک کلمه قرض گرفته شده از لغت یونانی Oktopous است که به معنی "هشت-پا" است.
کوسه
تنها اطلاعاتی که من توانستم از افراد محلی بدست آورم این بود که این موجود بسیار باهوش و خائن است. کار اصلی کوسه اغوا کردن افراد پارسا و مجاب کردن آنها به مرتکب شدن به اعمال شیطانی است. در برخی از داستان ها از کوسه بعنوان یک دیو آدم کش و نابود کننده انسان یاد شده است. طبق اطلاعات بدست آماده از این افراد شکل ظاهری کوسه و نوع ظاهر شدنش بر انسان خیلی مبهم است. برخی افراد او را بصورت انسان توصیف می کردند و برخی بصورت دیو.
تاوه
این موجود یک اهریمن خانوادگی است! تاوه با از بین بردن بچه ها و زن ها به خانواده ها، و یا در مقیاس گسترده تر به تمام قبیله ضربه می زند. کارامدترین وسیله ها برای مقابله با تاوه تاوه-بری و اشیا فلزی هستند. تاوه-بری تلسم های مخصوصی هستند که بوسیله جادوگرها و یا فالبین ها درست می شوند و در گهواره نوزاد و یا لباس زن حامله قرار داده می شوند. درباره اسم این اهریمن به نظر می رسد که به لغت عربی تاوه به معنی "خرابی و ویرانی" مرتبط باشد.
تفنگچی
یک موجود تفنگ دار نامرئی است که در میان انسان ها می گردد. فقط بچه های کوچک-که هنوز معصوم هستند و مرتکب گناهی نشده اند-می توانند این موجود را ببینند. این موجود تفنگ دار و ترسناک با هدف قرار دادن شانه چپ افراد (نزدیک قلب آنها) آنها را به قتل می رساند. لک ها معتقدند کسانی که ناگهانی مرگ به سراغشان می آید هدف تیر تفنگچی قرار گرفته اند! وقتی زن لک هدف نفرین کردن شخصی را دارد می گوید: "بوینه تیر تفنگچیا".
ئایم-هورک
این موجود در میان لرها نیز شناخته شده است و "آدم-خورک" نامیده می شود. ئایم-هورک یک موجود عظیم الجسه شبه انسان است که تمام بدنش با موهای ضخیم پوشیده شده است و زبان و بینی دراز و ناخن های تیزی دارد. همانطور که در شکل زیر مشاهده می کنید این اهریمن دو شاخ بلند نیز دارد. همانطور که از اسمش پیداست ئایم-هورکفقطگوشت انسان می خورد. محل سکونت آن مناطق تاریک، مناطق دوردست، قبرستان ها و ساختمان های ویران است. ئایم-هورکچنان ماهر است که می تواند آدم ها را از خانه هایشان بدزد. این اهریمن معمولا نامرئی است، اما وقتی به انسان حمله می کند مرئی می شود، اگر در این زمان یک آیه از قران خوانده شود و یا اینکه فرد با یک شیئ آهنی (مانند خنجر، شمشیر و یا تبر) او را بترساند فرار می کند و ناپدید می شود.
نقاشی فوق از ئایم-هورک توسط پیرولی محمدی قیتاس آبادی کشیده شده است.
شهوی
یک نوع روح خبیث است که در میان لرها، گوران و کلهرها نیز تقریبا به همین نام بکار میرود. شهوی بصورت یک زن زیبا به خواب مردان جوان می آید. بعضی مواقع موجب تنگی نفس و احساس خفگی می شود در این مواقع برای دفع آن اگر شخص نام یکی از دوازده امام را بزبان بیاورد شهوی ناپدید می شود.
منابع:
A‘lam, H. (1996), “Daval-pa(y)”, Encyclopaedia Iranica, vol. VII: 128-129.
Asatrian, G. S. (1995), “Divakank‘”, Iran-Name. Armenian Journal of Oriental Studies, vols. 14-15: 21-35.
———— ( 1996) , “ Kaxar dnern u mogu t‘yun Hayastanum ew Iranum”, IranName. Armenian Journal of Oriental Studies, vols. 18-19: 23-28.
———— ( 1999) , “Al-e baxtak”, Majalle-ye Iranshensi 3: 644-649.
———— ( 2001) , “Al Reconsidered”, Iran and the Caucasus5: 149-157.
———— ( 2008) , Comparative Vocabulary of Kashan Dialects, Tehran.
Massé, H. (1938), Croyance et coutumes persanes, tt. 1-2, Paris.
Murodov, O. (1979), Drevnie obrazy mifologii u tadzikov doliny Zeravsana, Dushanbe.
Seferbekov, R. (2001), “On the Demonology of the Tabasaranians”, Iran and the Caucasus5: 139-149.
Yusefvand, R. (2008), Irani Lak‘er: Cnndean, harsanekan ew hularkavorut‘yan ceser
(Avanduyt‘ ew noruyt‘)[The Iranian Laks: The Birth Rites and the Mourning Ceremonies (Tradition and Innovation)], PhD Dissertation, Yerevan.
* این مطلب پیشتر در نشریه مهر و ماه منتشر شده است.
درود بر شرفت کاک رسول
[پاسخ]
نمیره کاک رسول بریز
[پاسخ]
افرین بر مردان و زنانی که لکی را از ضربه خوردن نجات میدهند
[پاسخ]
جالب بود دستتون درد نکنه
[پاسخ]
داداش رسول تشکر . عاشقتم
[پاسخ]
با درود
من درباره گویش لکی تحقیق و بررسی زیادی کرده ام و با گویشهای لکی در استان های لرستان و کرمانشاه کاملا آشنایی دارم. از نظر من بدون شک لکی نه مخلوط لری و کردی است (زیرا اگر این بود به علت جغرافیایی باید مخلوطی از لری لرستان و کلهری بود حال آنکه دستور زبانش کاملا مشابه کردیهای شمالی تر است و واژگان بسیاری دارد که گاه نه در لری و نه در کلهری یافته می شود)
و نه مرتبط با لری( شباهت لری با لکی فقط در مناطقی که اختلاط این دو قوم وجود دارد مانند خرم آباد بیشتر مشاهده می شود که البته دلیلش وام گیری زبانی است که البته سهم لهجه های لری در این مورد بیشتر است)
اما بدون هیچ مشکلی می توان لکی را همانند سورانی و هورامی و کرمانجی شاخه یی از کردی دانست(هم قرابت گرامری هم واژه یی)
[پاسخ]
دانشنامه بریتانیکا لکی را لهجهای از زبان کردی نام میبرد.[۳۹] وهمه ی زبانشناسان واکثریت منابع دیگرنیز لکی را در شاخه زبانهای کردی از شاخه زبانهای ایرانیتبار غربی قرار دادهاند.[۴۰][۴۱][۴۲][۴۳][۴۴][۴۵][۴۶][۴][۴۷][۴۸][۴۹] در کتاب “دائرهالمعارف اسلام” آمدهاست که: در لرستان قدیم برخی اقوام کرد (قبایل لک در شمال و همچنین در بین فیلیها، ایل محکی) زندگی میکنند.[۵۰]
دهخدا در مورد لکها و لهجه لکی مینویسد: کردهای لکی در لرستان ساکن و خوش هیکل و تنومندند. رنگ آنها گندمی و مویشان سیاه یا خرمایی تیرهاست. لهجه لکی؛ لهجهای از زبان کردی که مردم هرسین و توابع بدان سخن گویند. [۵۱] دائرهالمعارف بزرگ اسلامی نیز، لکی را لهجهای از زبان کردی دانستهاست؛[۵۲] زبانشناس کانادایی آنونبی نیز در مورد لکی نوشتهاست که نظر فتاح را قبول دارد که لکی را در میان زبانهای کردی طبقهبندی کردهاست.[۵۳]
ساختار اصلی دستوری و افعال لکی «همانند دیگر لهجههای کردی» در زمره زبانهای شمال غربی ایرانی قرار میگیرد. این ارتباط همچنین با مشاهده بقایای ساختار کنایی (ارگاتیو) در لکی تصدیق میشود. در گویش لکی مانند سورانی و کرمانجی ویژگی ارگاتیو مشاهده میشود، بنابراین زبان لکی شبیه به کردی و از لری متفاوت است.[۵۴][۵۵] برخی هم که ابتدالکی رانزدیک به لری دانسته اندبعدهاباتحقیق بیشترلکی رانزدیک به کردی ودربین شاخههای زبان کردی طبقه بندی کرده اندکه نمونه اش یزدان پناه می باشدکه درمقدمه چاپهای آخرکتابش این مطلب رامی توان دید.ولی در شهرخرم آبادوبروجردوبقیه شهرهای بااکثریت لرترکیب و واژههای لکی به شکل گستردهای به سوی لری درحال تغییر هستند
[پاسخ]