پریشانی پرچم
تازگی ها غمم اندازه ی عالم شده است روزهایم همه از جنس محرم شده است واژه واژه غزلم در پس یک سایه فسرد آیه آیه دل من سوره ی ماتم شده است همه کس وسوسه و تاب مرا می بیند. اضطرابم چو پریشانی پرچم شده است از همین دلهره ی باغ لبم فهمیدم نقشه ی […]
تازگی ها غمم اندازه ی عالم شده است
روزهایم همه از جنس محرم شده است
واژه واژه غزلم در پس یک سایه فسرد
آیه آیه دل من سوره ی ماتم شده است
همه کس وسوسه و تاب مرا می بیند.
اضطرابم چو پریشانی پرچم شده است
از همین دلهره ی باغ لبم فهمیدم
نقشه ی قتل گل خنده فراهم شده است
سیب سرخی ز من آزرد که در شهر شما
غربتم آینه ی غربت آدم شده است
راه حلی ز نگاهش که به دستم نرسید
مثل فردای خودم مسئله مبهم شده است
بهتر این است که بی پرده بگویم مردم!
لطف چشمان کسی در حق من کم شده است
شاعر: حجت علی پور
احسنت استاد عالی دستمریزاد
[پاسخ]
بسیار عا
لی بود استاد اززبان ماگفتی دلم از موضوعی گرفته است
[پاسخ]
لطف چشمان کسی در حق من کم شده است
بسیار زیبا – لذت بردم
[پاسخ]
سلام
دمت گرم ونفست گرم
بیاید کاری نکنیم که هیچ سیب سرخی در شهر مااز رفتارمان ، کردارمان وگفتارمان نرنجد/
[پاسخ]
درود وسلام بر شاعر خوش ذوق و زیبا مسلک جناب آقای علیپور … احسنت بسیار زیباست
[پاسخ]
درود بر دایی عزیز احمد حاتمی
[پاسخ]
درود بر نفس گرمتان ؛استاد خسته نباشی؛ خداقوت ؛باعث افتخاراین دیارومنطقه ای
[پاسخ]
سلام حجت جان
مثل همیشه
زیبا، پر توان
دلنشین و عذب
برخاسته ز جان
دستت مریزاد
خامه ات روان
……
[پاسخ]
باسلام بر استادعلیپور خداقوت ودست مریزاد . لطف چشمان من به شما کم نشده باورکنید . تمجید ازشما زیره به کرمان بردن است .عا لی بود . مستدام باشید و غزل خوان
[پاسخ]
درود بر جناب علیپور گرانمایه مثل همیشه پر احساس و زیبا
[پاسخ]
امیدوارم به دور از اضطراب و پریشانی باشید
عالی بود استاد عزیز
[پاسخ]
درو بر استاد عزیز جناب علیپور جانا از دل ماگفتی
[پاسخ]
درود فراوان بر استاد عزیز و دوست داشتنی.
[پاسخ]