کدام آموزش؟ کدام پرورش؟

اولین و اساسی ترین راه حل این مسئله این است که آموزش و پرورش فقط و فقط به رسالت خود بپردازد. همین!!!

unnamedwq

در محیط آموزش و پرورش باید کاری بشود که حتی یک استعداد، از میان این میلیون ها نوجوان و جوان ایرانی هدر نرود. (مقام معظم رهبری)

باغبان برای بدست آوردن محصولی خوب مزرعه اش را به موقع شخم می زند، به موقع کاشت می کند، به موقع سم پاشی می کند و همیشه مراقب است تا علف های هرز جان و توان محصول را نگیرند و در آخر سر محصول خوب و مرغوبی را برداشت می کند، نمی شود که یک روزه همه این کارها را کرد و یک سال بیخیال بود و انتظار محصول خوب را هم داشت. این مثال به زبان ساده اهمیت آموزش و پرورش به صورت مداوم و پیوسته را نشان می دهد که وظیفه ای است سنگین برای آموزش و پرورش که وظیفه تربیت صحیح آینده سازان مملکت و هدایت آنها را در مسیر صحیح به عهده دارد، سوال اینجاست که آیا در سال های گذشته آموزش و پرورش به رسالت خود عمل کرده یا اینکه در خواب ناز رفته است.

آموزش و پرورش با کدام پروتکل استاندارد پیش رفته است که امروزه شاهد معضلات مختلفی هستیم از جمله خود زنی، دوستی های بی قید و بند و… در بین دانش آموزان دبیرستانی و راهنمایی پدیده ایی که در بین دختران در حال افزایش است و پسران هم در این قافله پیشتازند. حال روحی و روانی دخترانی که قرار است مادران آینده و دامن پرورش دهنده نسل بعدی آینده سازان این مملکت باشند خوب نیست و پسرانی که قرار است ستون های این مملکت باشند عاشق لات بازی و در کافه ها به سر می برند برای فهمیدنش نیاز به فشار بیش از حد به فکرتان نیست نیاز به جلسات و همایش هم نیست کافی است به مدارس و فضای مجازی سری بزنید،با چشم باز نگاه کنید نه چشم بسته!!! حال در این میان استعدادهایی هم شکوفا می شوند که اگر آموزش و پرورش بخواهد بر آنها تکیه کند جای تعجب دارد.

نبود گوشی شنوا برای شنیدن احساسات، درد دلها، علایق و مشکلات، عدم توجه از طرف خانواده و عدم رسیدگی مسوولین مدارس، جای خالی آموزش های مناسب، حیاتی و به موقع مدارس و… عواملی هستند که دست به دست هم می دهند و نوجوان را که در دوره سرنوشت ساز بلوغ است تحت فشار قرار می دهند و باعث می شود که جوان در شبکه های اجتماعی آنچه را که باید به خانواده، مشاوره و  پرورشی مدرسه یا دبیرستان بگوید با یک آدم مجازی یا سوء استفاده کننده در میان بگذارد و دختری که مادر نسل آینده است برای جلب توجه، خودش را به نمایش بگذارد و بشود آنچه که نباید بشود.

یکی از معضلات که آموزش و پرورش گرفتارش شده گیر کردن در پروتکل های مختلف و سرسام آور آموزشی و پرورشی است. هر کدام از این پروتکل های آموزشی و پرورشی خوبند اما برای مردم کشور مبدأ. اینجا ایران است و آموزش مختص به خود را می خواهد. اگر مسوولین آموزش و پرورش به اجرای طرح های مورد تایید نظام مثل طرح تحول آموزش و پرورش می پرداختند شاید وضعمان این نبود.

معضل بعدی این است که آموزش و پرورش درگیر سیاسی بازی شده و مسوولین منطقه ای به جای بررسی مشکلات  و گزارش آنها و تلاش برای رفع این مشکلات به دنبال حفظ جای خود و انتصاب مدیران هم عقیده از نظر سیاسی شده اند. نمی گویند که فلان کس از لحاظ علم و مدیریت قوی و به روز است و باید مدیر شود بلکه متاسفانه می گویند فلان کس هم رای است و باید مدیر شود!

برای جبران دیر نیست، سخت شده است ولی غیر ممکن نیست!!!

همتی می خواهد از جنس خدمت نه بهانه جویی!!!

باید به جای همایش و جلسات پی در پی به بطن ماجرا پرداخت و قبل از اینکه تبدیل به بحران شود آن را رفع کرد نه سرکوب!!!

راه حل چیست؟ فیلتر کردن یا در دسترس قرار ندادن گوشی، سخت گیری های تحریک کننده، بستن کافه هایی که مثل قارچ هر روز بیشتر می شوند و…  این ها همه راه حل های موقتی هستند آب از  سرچشمه گل آلود است، باید یک فکر  اساسی کرد.

راه حل:

اولین و اساسی ترین راه حل این مسئله این است که آموزش و پرورش فقط و فقط به رسالت خود بپردازد. همین!!!

در وهله دوم باید آموزش زندگی سالم و اجتماعی را از همان دوران ابتدایی به بچه ها آموخت نه اینکه بگذاریم کار از کار بگذرد، باید از همان اول قدم به قدم با دانش آموزان پیش رفت نه اینکه آنها را به حال خود رها کرد و سالی یک بار آماری داده شود و مثلا وظیفه خود را انجام داده ایم. دوستان عزیزی که هر کدام در زمینه آموزش و پرورش مسوولیتی دارید بدانید در پیشگاه الهی مسئولید و باید جوابگو باشید هر کدام به اندازه خود. در کدام یک از مدارس ما به بچه ها آموزش وحدت، همدلی، زندگی اجتماعی، نوع دوستی و انسانیت داده می شود و نهایتا مسئولین منطقه ای و بالا دست همتی کنند سالی یکبار همایشی می گذارند و شعاری داده می شود و نتیجه اش می شود همین سلفی بگیرهایی که  وقتی که اتفاقی می افتد بجای کمک و همدلی فقط می ایستند و جلوی کمک را می گیرند، بدور از انسانیت و نوع دوستی و در عوض در شبکه های اجتماعی شان شعار تمدن و نوع دوستی و انسانیت سر  می دهند، چون یاد نگرفته اند که این اعمال عمل کردنی اند نه شعار دادنی!!!

باید جایگاه معلمین و معاونین پرورشی پر رنگ شود، آنها رابط و برقرار کننده رابطه سالم و موثر بین مسئولین مدرسه و بچه ها هستند و غالبا آنها در گوشه قرار می گیرند و وظیفه اصلی خود را به نحو احسن انجام نمی دهند.

باید مشاوران و روانشناسان مجرب در مدارس مستقر شوند که زبان دانش آموزان را بفهمند و همزبان دانش آموزان باشند تا آنها درد دلشان و مشکلاتشان را با آنها در میان بگذارند تا با هم در یک فضای دوستانه به راه حل برسند و کارها را به صورت منطقی پیش ببرند بدور از احساسات منفی نه اینکه مانند یک نصیحت کننده آنها را مواخذه کنند و سعی در تلقین عقاید و افکار خود به او کنند و حس اعتماد آنها را از مشاوره از بین ببرند و آنها را از مشاوره دور کنند تا آنها دل به دوستان مجازی و سوء استفاده کننده ببندند.

باید برای هر دوره و مقطع آموزش های جامع و مختص به همان سن به صورت پیوسته و منظم اجرا شود.

(مثلا مقطع ابتدایی آموش های همکاری، نوع دوستی، همدلی، وحدت، انسانیت و…

مقطع راهنمایی آموزش های روابط و دوستی های سالم، آموزش استفاده صحیح از فضای مجازی، آموزش مهارت های زندگی مختص این سن.

مقطع دبیرستان آموزش های مهارت های پیش از ازدواج و رفتن به سمت ازدواج سالم و پایدار و آموزش روابط صحیح  و سایر مهارت های زندگی)

این مشکلات جای انکار ندارد همه ما پشت این میزها بوده ایم و با مشکلات برخورد کرده ایم، از تمام عزیران دست اندرکار آموزش و پرورش تقاضا می شود به جای هر گونه کار انحرافی  و سمبلیک هر کدام به سهم خود وظیفه خود را انجام دهیم تا کم کم این مشکلات حل شود نه اینکه به بهانه جویی و مقابله جویی برخیزیم.

unnamed1

محمد قبادی- کارشناس ارشد روانشناسی بالینی

دبیر سرویس سلامت پایگاه خبری کشکان