میراث فرهنگی ناملموس؛ هویت فرهنگی، معنوی، ملی و دنیای فولکور اقوام و ملل مختلف
رضا حیدری شکیب/ کشکان: فرهنگ کلیتی است شامل دانش، دین، هنر، قانون، اخلاق و هرگونه توانایی و عادتی که آدمی به عنوان عضوی از جامعه به دست میآورد. فرهنگ، محدوده زیست حیوانی را می شکند و نیروی حیاتی آن را به گستره زیست فرهنگی برمیکشد و زندگی در زیست بومِ جانوری را به زندگی در […]
رضا حیدری شکیب/ کشکان:
فرهنگ کلیتی است شامل دانش، دین، هنر، قانون، اخلاق و هرگونه توانایی و عادتی که آدمی به عنوان عضوی از جامعه به دست میآورد. فرهنگ، محدوده زیست حیوانی را می شکند و نیروی حیاتی آن را به گستره زیست فرهنگی برمیکشد و زندگی در زیست بومِ جانوری را به زندگی در زیست بومِ فرهنگی یا در یک جهان بدل میکند و به آن هویت میبخشد. هویت فرهنگی نیازمند پیوستگی میان دیروز و امروز و فردای ملتهاست. امروزه در آغاز هزاره سوم و عصر ارتباطات و جهانی شدن، وجه تمایز ملتها از یکدیگر را هویت فرهنگی تشکیل میدهد که ریشه در میراث فرهنگی دارد. از اینرو، حفظ میراث فرهنگی مادی (ملموس)- معنوی (ناملموس)[۱] برای یک ملت، پشتوانه حیات فرهنگی در آینده خواهد بود. نیک میدانیم که میراث فرهنگی فقط به بناها و اشیاء تاریخی (مادی) ختم نمیشود بلکه میراث فرهنگی به آثار معنوی به جامانده از گذشته نیز گفته میشود که بر هویت فرهنگی یک جامعه انسانی دلالت دارد و از آن جهت قابل توجه است که در شناخت زندگی گذشتگان مفید و مؤثر است و برای مطالعه جوامع، اقوام، و ملل گوناگون، و نیز بازشناسی آثار مادی تمدنها و سیر تشکیل و تکامل آنها سندی با ارزش به شمار میآید.
میراث فرهنگی ناملموس نه تنها نشان دهنده سنت به ارث برده از گذشته بلکه روایت زندگی شهری و روستایی گذشتگان و معاصران است. اهمیت میراث فرهنگی ناملموس این است که ثروتی از سنت، فرهنگ، دانش و مهارت است که از یک نسل به نسل دیگر منتقل می شود. به دیگر سخن، “میراث فرهنگی ناملموس” به معنی دانش، مهارت – فضاهای فرهنگی و آثار باستانی و همچنین ابزار و اشیاء که با آن همراه است، جوامع، گروه ها و در برخی موارد، افراد به عنوان بخشی از تشخیص میراث فرهنگی خود که میراث فرهنگی ناملموس، به طور مداوم توسط این جوامع و گروه ها نسل به نسل منتقل شده و در پاسخ به محیط خود، تعامل خود را با طبیعت و تاریخ با حس هویت و تداوم فراهم میکند، بنابراین ترویج خلاقیت انسان، احترام به تنوع فرهنگی است.
-کنفرانس عمومی سازمان آموزشی، علمی و فرهنگی ملل متحد (یونسکو) در سی و دومین نشست خود که از تاریخ ۲۹ سپتامبر تا ۱۷ اکتبر ۲۰۰۳ در پاریس برگزار شد، با اشاره به اسناد بینالمللی موجود در مورد حقوق بشر، به ویژه اعلامیه جهانی حقوق بشر (۱۹۴۸)، پیمان بینالمللی حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی (۱۹۶۶) و پیمان بینالمللی حقوق مدنی و سیاسی (۱۹۶۶) و با توجه به اهمیت میراث فرهنگی ناملموس به عنوان انگیزه اصلی تنوع فرهنگی و ضامن توسعه پایدار به طوری که در توصیهنامه ۱۹۸۹ یونسکو در مورد حراست از فرهنگ سنتی و فولکلور، اعلامیه جهانی یونسکو در مورد تنوع فرهنگی (۲۰۰۱) و اعلامیه استانبول (۲۰۰۲) مصوب سومین میز گرد وزیران فرهنگ بر آن تاکید شده است، وابستگی متقابل ریشهدار میان میراث فرهنگی ناملموس و میراث فرهنگی و طبیعی ملموس، با اذعان به این که دو جریان جهانی شدن و تغییر شکل اجتماعی، همراه با شرایطی که این دو پدیده برای گفتوگوی دائمی جوامع ایجاد میکند، موجب افزایش تهدیدهای مهلکی چون زوال، کمرنگ شدن و تخریب میراث فرهنگی ناملموس میشود و این امر به خصوص به دلیل فقدان منابع لازم برای حراست از این میراث رخ میدهد. با آگاهی از گرایش جهانی و حساسیت مشترک نسبت به حراست از میراث فرهنگی ناملموس بشر و با تایید این که جوامع، بهویژه جوامع بومی، گروهها و (در برخی موارد) افراد نقش مهمی در تولید، حراست، نگهداری و بازآفرینی ناملموس ایفا کردهاند و بدین ترتیب به غنای تنوع فرهنگی و خلاقیت بشری کمک میکنند[۲].
کنوانسیون ۲۰۰۳ یونسکو برای حفاظت از میراث فرهنگی ناملموس پیشنهاد پنج ‘دامنه’ که در آن حیطه میراث فرهنگی ناملموس آشکار است را مطرح کرده است که عبارتند از:
– سنت های شفاهی و عبارات، از جمله زبان به عنوان وسیله ای از میراث فرهنگی ناملموس.
– هنرهای نمایشی
– شیوه های اجتماعی، آداب و رسوم و جشن.
– دانش و شیوه های مربوط به طبیعت و جهان
– ساخت و تولید سنتی است.
میراث فرهنگی ناملموس به یک نمونه واحد محدود نمی شود و مرزهای بین حوزه های آن بسیار سیال و اغلب از جامعه به جامعه متفاوت می باشد. برای مثال، مراسم های جادویی که ممکن است موسیقی سنتی و رقص، نماز و آهنگ ها، لباس ها و اقلام مقدس و همچنین شیوه های آیینی و تشریفاتی ، جشنواره که خود شامل آواز، رقص، تئاتر، جشن گرفتن، سنت شفاهی و داستان سرایی، نمایش، ورزش و تفریحات دیگر می باشد در دو منطقه جغرافیایی بر اساس مذهب و سنن حاکم بر آن متفاوت باشد، همانطور گه پیش تر ذکر شد، میراث ناملموس، مجموعه ای از آداب و رسوم دنیای فولکور است که توده های از مردم که در آن با آداب خاص زیسته اند، خندیده اند، گریسته اند، پیروز شده اند، شکست خورده اند و سپس درآن دنیای حیرت آور مرده و به خاک سپرده شده اند و فرهنگ عامه را شکل داده اند. فرهنگ عامه متعلق به مردم عامه است از این رو میراث ناملموس هم پیوندی با آداب، رسوم و سنن زندگی مردم عادی دارد. این نوع میراث در واقع حافظ زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم، شیوه کار و تولید آن ها منش، اندیشه، احساس، مذهب، اخلاق و اعتقادات هر جامعه در گذشته و حال است که ضمن بررسی و تحلیل آنها می توان به برخی از بینش ها، تلقی های اجتماعی، اعتقادات مذهبی و باورهای موهوم اقوام ابتدایی که امروزه حیات دارند یا ندارند پی برد. بر این اساس مهمترین قلمرو این موضوع مربوط به دانش مردم شناسی و زیر مجموعه های روانشناسی،علوم اجتماعی وجامعه شناسی است. میراث های غیرملموس بخش مهمی از حافظه جمعی فرهنگی هستند. آثاری که در گونه تولید مکرر، حذف، انتخاب و نگهداشت برجای مانده اند و همین برجای ماندن به آنها اعتباری ویژه بخشیده است، اعتباری که بیانگر هویت یک حیطه فرهنگی همانند ایران هست. فرهنگ، هنر، زبان و ادبیات عامهی مردم ایران ازجمله غنیترین گنجینههای تمدنهای معنوی بشری است. دیرینگی و کهنسالی اقوام، غنای فرهنگی ادبی، تعدد پاره فرهنگها و پراکندگی جغرافیایی قومیتها عامل تقویتکننده این غنای فرهنگی است. ایران مکان آمد و رفت و آمیزش فرهنگهاى مختلف بوده است؛ اعم از فرهنگ ملل متمدن و وحشى دنیاى باستان مانند آشوری، آکدی، یونانی، رومی، یهودی، ترک، عرب و مغول، ایران سرزمین خاک – خورشید و آب و باد، سرزمین مردمانی است که از خاک کیمیا و از باد موسیقی و از آب زندگی و از خورشید برکت را می جویند. ایران سرزمین تنوع فرهنگ و اقوم است. فرهنگ اقوام مختلف گویای این موضوع می باشد، فرهنگ بلوچ با فرهنگ لر، کرد و فارس و هریک از اینان با یکدیگر متفاوت بوده و این گنجینه ای از میراث است که بوجود می آید که می توان آن را میراث ناملموس ایران خواند. میراثی همچون، ردیف موسیقی که نخستین پرونده ایران است که در میراث فرهنگی ناملموس به ثبت رسید و نوروز تنها پرونده مشترک بین کشورهای مختلف است که ایران در آن سهم دارد. موسیقی سنتی بخشیهای خراسان، آیینهای پهلوانی و زورخانهای، تعزیه، استفاده از علم برای عزاداری، آیین های باران، سنت های درمانی محلی از گیاهان دارویی تا مناسک آیینی درمانی بطوریکه طبابت های سنتی در ایران هم به جسم توجه دارند هم به روح، خواندن اوراد و ادعیه و یا برگزاری سفره های نذری برای درمان بیماران، مهارتهای سنتی فرشبافی استان فارس، مهارتهای سنتی فرشبافی کاشان، نقالی، هنر داستانگویی و نمایشی ایران بطوریکه نقالی قدیمیترین شکل اجرای نمایشی در ایران است که از مدتها قبل در سراسر ایران و در شهرها و روستاها رواج داشتهاست. نقالی شیوهای منحصر به فرد در حفظ و انتقال سینه به سینه فرهنگ عامیانه، داستانهای حماسی، قومی و موسیقی محلی ایران است و با کمک آن بخشهایی از فرهنگ عامه جامعه ایران از روزگار گذشته به دوران معاصر منتقل شدهاست و در نوع عملی و کاربردی دانش سنتی لنجسازی و دریانوردی در خلیج فارس همه و همه از میراث ناملموس کشور عزیزمان ایران است.
[۱] – Intangible Heritage
[۲] – http://www.irunesco.org/
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰