شعر طنز / چه می‌دونم نمی‌دونی!+ فیلم

شعر طنز/ چه می‌دونم نمی‌دونی! اگه حافظ شده مشهور از استقبال من نیست و اگه سعدى شده معروف کم از امثال من نیست و به قول مادر اقبال: کسى اقبال من نیست و چه می‌دونم نمی‌دونى! همین کت، اینکه مى‌بینى! یه جیبش مال من نیست و اگه شلوارى هم، «پا»مه اونم اموال من نیست و […]

ناصر فیض

شعر طنز/ چه می‌دونم نمی‌دونی!

اگه حافظ شده مشهور
از استقبال من نیست و

اگه سعدى شده معروف
کم از امثال من نیست و

به قول مادر اقبال:
کسى اقبال من نیست و

چه می‌دونم نمی‌دونى!

همین کت، اینکه مى‌بینى!
یه جیبش مال من نیست و

اگه شلوارى هم، «پا»مه
اونم اموال من نیست و

تصور کن که جورابم
مال امسال من نیست و

چه می‌دونم نمی‌دونى!

کلاهم قرضیه! حتى!
نه، این هم شال من نیست و

رو لبهام هرچى تبخاله
همه‌ش تبخال من نیست و

یه خال دارم، حالا تا جاش!
که اون هم خال من نیست و

چه می‌دونم نمی‌دونى!

الف، تو قامت هیچ‌کس
قدش چون دال من نیست و

تو این عالم کسى حالش
شبیه حال من نیست و

سایه ام -حتى- تصور کن!
دیگه دنبال من نیست و

چه می‌دونم نمی‌دونى!

من انسانم دیگه نسلِ
نئاندرتال من نیست و

دیگه! بالا پریدن هام
تبش، تو بال من نیست و

تازه! امروز فهمیدم
این از اشکال من نیست و

چه می‌دونم نمی‌دونى!

نوار غزه باور کن!
توى اشغال من نیست و

تا این فیل توى فنجونه،
مجال فال من نیست و

کمى بد شد اگه شعرم
این از اهمال من نیست و

چه می‌دونم نمی‌دونى!

سه چار تا قافیه مونده
یکیش آشغال من نیست و

یکیش یادم نره خوبه…
همین اغفال من نیست و

سه تا شد، کافیه یا نه؟!
اینم اِسمال من نیست و

چه می‌دونم نمی‌دونى!


شعری از ناصر فیض بر اساس ترانه‌اى از امیر پیرنهان با همین وزن و ردیف و قافیه، که توسط احسان خواجه امیری اجرا شده است.


فیلم جالب شعر خوانی: