به خاطر چند کامنت!

  به خاطر چند کامنت! مهدی دوست محمدی در جوامع دموکراتیک، ایجاد فضای باز رسانه ای و فراهم نمودن بستر نقد از مقامات و صاحب منصبان، همواره از مطالبات طیف روشنفکر و دغدغه مند جامعه به طور عام و طیف خبرنگاران و روزنامه نگاران به طور خاص از دولت ها بوده است. در ایران نیز […]

5209968

 

به خاطر چند کامنت!

مهدی دوست محمدی


در جوامع دموکراتیک، ایجاد فضای باز رسانه ای و فراهم نمودن بستر نقد از مقامات و صاحب منصبان، همواره از مطالبات طیف روشنفکر و دغدغه مند جامعه به طور عام و طیف خبرنگاران و روزنامه نگاران به طور خاص از دولت ها بوده است. در ایران نیز دولت های اصولگرا و اصلاح طلب همیشه در معرض این انتظار بوده و البته خود را پیشرو در اعطای این فضا قلمداد نموده اند.اما به طور ویژه در استان لرستان، با وجود مشکلات عدیده ی فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و سیاسی و تکیه ی ذی اختیاران در انتصابات بر سیاست و ضعف شایسته سالاری، ضرورت وجود این فضا و به نقد و چالش کشیدن مدیران بیش از هر نقطه ی کشور احساس می شود. در فضایی که نقد از درون و نظارت لازم وجود ندارد و مدیران ضعیف خود را در حاشیه ی امن احساس می کنند، این رسانه ها هستند که می توانند به عنوان چشم بینای مردم ناظر بر اعمال و اقدامات صاحب منصبان بوده و خواسته های عموم را از آنان مطالبه و پیگیری نمایند. می توانند ضعف ها و کاستی ها را شناسایی کرده و با انتقال آن ها به سطوح مختلف قدرت امیدها به اصلاح امور و کاهش آلام مردم را تقویت کنند. اگر معنی عرفی سیاست در لرستان را در نظر بگیریم که همان جناح بازی، برخوردهای رادیکالی و زد و بندهای افراطی گروه های مختلف است، شهرستان کوهدشت بی شک سیاسی ترین شهرستان استان لرستان است. حال تصور کنید در این شهرستان شایسته سالاری و نظارت چقدر می تواند گم شده و به یغما رود.

در این شرایط، نقش رسانه ها، نشریات چاپی و سایت های خبریِ دغدغه مند، بسیار پررنگ و مهم است. رسانه هایی که بتوانند خارج از زد و بندهای سیاسی و بدون اینکه در دام شبکه های قدرت و قدرت طلبی بیفتند در راستای مطالبه ی حقوق عمومی و انتقال ضعف ها و کاستی ها عمل نموده و در این راه به خطا نروند. هم اکنون در شهرستان کوهدشت چند نشریه چاپی و سایت خبری وجود دارند که تا کنون توانسته اند دست کم نگاه مردم و برخی مدیران را متوجه خود کرده و تا حدودی به آن ها بقبولانند که باید حقوق خود را مطالبه کرده و به حقوق مردم احترام بگذارند.

در این بین، سیستم کامنت دهی و درج نظرات مردم در سایت های خبری فعال بوده که آیینه ی نظرات جامعه در خصوص موضوع مطرح شده می باشند. نظراتی که بعضاً مثبت و مبین تمجید بوده و غالباً با زبانی تند و گزنده حکایت از اعتراض و انتقاد شهروندان از شرایط موجود و نابسامانی ها دارند. شرایطی که حقیقتاً مثبت و روشن نبوده و بحرانی خواندن آن نباید سیاه نمایی قلمداد شود. همین که بگوئیم کوهدشت بیکارترین شهرستان کشور است کافی است تا به عمق فاجعه پی ببریم.

اما شیوه ی برخورد ما با این نوشته ها و نظرات مردمی چگونه باید باشد؟ آیا باید نگارندگان آن ها را دارای حسن نیت دانسته و به فریاد حق طلبی و مظلومیتشان گوش فراداد و خود را در برابر آن ها و در پاسخ دادن به آن ها شرعاً و قانوناً موظف دانست یا باید در مقابل آن ها ایستادگی کرده و نگارندگان نه، بلکه منتقل کنندگان آن ها را به اتهامات واهی و مختلف به دادگاه و پاسگاه کشاند و انرژی و انگیزه ی آنان را گرفت؟ یک مدیر و صاحب منصب توانمند بی شک گزینه ی اول را انتخاب کرده و با ایستادگی و موضع تقابلی، به مردم و ولی نعمتان خود دهن کجی نمی کند. مگر اینکه مردم را ولی نعمت خود ندانسته و موقعیت فعلی خود را مرهون بازی های کثیف سیاسی بداند که دیگر جای بحث ندارد.