به نام خداوند قلب و قلم با درود به ذات هنر و تاج سر آفرینش و با عشق به شعر و ادبیات – نگین این تاج درخشان – به آگاهی اهالی قلب و قلم و شاعران و ادیبان پیش کسوت و پس کسوت شهرستان کوهدشت می رساند؛ با نگاه به اینکه دوره ی گردانندگی انجمن […]
رو گپم أر کول مردم کویشته روی حرفم با مردم کوهدشت است مردم بزونن دردم کویشته مردم بدونن دردم کوهدشت است کویشت بی کسه بی هنا رسه کوهدشت بی کس و بی فریاد رس است تاکه کور بویمِن و خدا بسه تا کی باید کور و کر باشیم بس است بَسَ وَ خدا اِ باند […]
«فردوسی» هایی که خاموش ماندند نگاهی به زندگی و سبک تنبور نوازی استاد سید همت الله حسینی ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ هر از گاهی که می خواهم تنبورم را کوک کنم و اندکی برای تسکین روح […]
شعر طنز «رد صلاحیت» از ظهر امروز در شبکه های اجتماعی به نام سعید بیابانکی منتشر شده و در حال دست به دست شدن است. مادرم با پدرم بد شده است چون شنیده است که مرتد شده است معصیت های کبیر پدرم صد و هشتاد مجلد شده است فحش دادن به جناب ابوی منبع کسب […]
می توانستم معشوقه ات باشم وقتی نگاهت از آن سوی مرز به این سوی میز تجاوز کرد می توانستم معشوقه ات باشم اگر پدرانمان تمام هشت سال با هم بودنشان را آفتابگردان می کاشتند می دانی خوبی اش این است برای آفتاب فرقی نمی کند چه کسی زمین راشخم می زند و برای قهوه که […]
سهم هرکس را جدا از دار دنیا میدهند بغض را تنها به آدمهای تنها میدهند یوسف و چاهش برای اهل کنعان ظاهرن هم محلها به زلیخا بیشتر پا میدهند اعتمادم گم شده در خاطرات کهنهام دوستان سادهام پیجیده امضا میدهند من خودم را میکشم! سلولهایت شاهدند چشمهای قاضیات حکم تماشا میدهند بعد از این کشور […]
شکست سهم سکوتم طلوع آمدنت که خون عقربه یخ زد غروب گم شدنت به سمت سمت وجودم هراس تاریکی ست چه انقلاب بزرگی! نگاه شب شکنت چه شعرهای قشنگی ز شاعر چشمت چه حرف های لذیذی ز پسته ی دهنت به چشم تو چه شبیه اند ماه و مهتابی و آن دو کفتر لرزان به […]
ﺷﮑﺴﺘﻪ ﺷﻮﻕ ﻗﻠﻢ، ﻗﻄﺮﻩ ﺍﯼ ﺩﻭﺍ ﻟﻄﻔﺎ ﺑﺮﺍﯼ ﺗﮏ ﺗﮏ ﺍﺷﻌﺎﺭ ﻣﻦ ﻋﺼﺎ ﻟﻄﻔﺎ «ﺳﺘﺎﺭﻩ ﺍﯼ ﺑﺪﺭﺧﺸﯿﺪ ﻭ ﻣﺎﻩ ﻣﺠﻠﺲ ﺷﺪ» ﭼﺮﺍ؟ ﭼﮕﻮﻧﻪ؟ ﭼﻪ ﺷﺪ؟ ﺷﺮﺡ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﻟﻄﻔﺎ ﺑﯿﺎ ﺑﻪ ﻣﻮﻋﻈﻪ ﯼ ﺩﺷﺖ ﮔﻮﺵ ﺑﺴﭙﺎﺭﯾﻢ ﺑﺒﯿﻦ ﺑﻪ ﻗﺎﻣﺖ ﻫﺮ ﺑﺎﻍ ﯾﮏ ﻋﺒﺎ، ﻟﻄﻔﺎ ﺳﮑﻮﺕ ﺭﻭﯼ ﻟﺒﺖ ﻧﺎﺷﮑﻔﺘﻪ ﻣﯽ ﭘﻮﺳﺪ ﺑﻠﻨﺪ ﺩﺍﺩ ﺑﺰﻥ، […]
اشاره: سمیه قبادی متولد ۱۳۶۰ کرمانشاه است. از سال ۷۸با انجمن های ادبی کرمانشاه آشنا شده و در محافل ادبی شرکت می کرد. از سال۸۱ در کانون پرورش فکری به عنوان مربی ادبی در خدمت کودکان و نوجوانان شهرش مشغول است و نیز از سال ۱۳۸۰ در جشنواره های مختلف شرکت کرده و عنوان هایی […]