یادداشت

یادداشت انتخاباتی مهدی دوست محمدی صاحب امتیاز و مدیرمسئول پایگاه خبری کشکان

پیش از انتخاب نماینده جدید کوهدشت و رومشکان، آمار وحشتناک اعدامیان، زندانیان و خودکشی‌ها را به یادآوریم!

یادداشت انتخاباتی مهدی دوست محمدی صاحب امتیاز و مدیرمسئول پایگاه خبری کشکان

پیش از انتخاب نماینده جدید کوهدشت و رومشکان، آمار وحشتناک اعدامیان، زندانیان و خودکشی‌ها را به یادآوریم!

پیش از انتخاب نماینده جدید کوهدشت و رومشکان، آمار وحشتناک اعدامیان، زندانیان و خودکشی‌ها را به یادآوریم!

(بخش نخست)

این روزها که نظاره‌گر کشمکش همیشگی و پیشاانتخاباتی جریانات و فعالان سیاسی کوهدشت و رومشکان در آستانه انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی هستیم، شاهد پدیده ای جدید و نوظهور هم هستیم‌. به عنوان فردی که چندین دوره انتخابات مجلس را تجربه کرده و به عنوان فعال رسانه ای حدود چهار دوره شاهد و درگیر التهابات و هیجانات سیاسی این حوزه انتخابیه از نزدیک بوده ام، هیچ‌گاه حساسیت و روحیه انتقادی فعالان مدنی، کنشگران اجتماعی و جوانان تحصیل‌کرده، روشنفکر و دغدغه‌مند دیارمان را تا بدین حد بالا و پرشور ندیده ام‌.

آن‌ها مکررا و با دیده نگران خواستار پایان یافتن رویه های سیاسی-انتخاباتی گذشته و گذار حقیقی از تفکرات سنتی و جبهه‌بندی های مخرب دوران گذشته به ویژه جناح‌بندی‌ چپ و راست هستند و به درستی معتقدند سیاست پیشگی، جنگ قدرت، رادیکالیسم و استثمار رایج شده از سوی پدرخواند‌ه‌های خودخوانده این دو تفکر در طول دهه‌های گذشته سرزمین زرخیز طرهان بزرگ را بیش از هر نقطه دیگر کشور و چه بسا استان لرستان از مسیر توسعه متوازن و تعالی حداقلی بازداشته و به محاقی دردناک فرو برده است.

همین تفکر که تا حد بالایی برخاسته از ارتقا سطوح مختلف فکری و فرهنگی آحاد جامعه به ویژه جوانان ماست و در نگاه اول و بادی امر خود مایه خرسندی و امید است، موجب شده امروز شاهد تفاوت و تضارب دیدگاه افراد حتی درون یک خانواده باشیم. گذاره ای که در فقدان تحزب و نهادهای سیاسی و مدنی اثرگذار، کاندیداها و هواداران خاصشان را حقیقتا با چالش جدی اقناع افکار عمومی برای جلب آرا بیشتر مواجه کرده است!

با وجود ظرفیت ارزشمند و نوظهور فوق، بر همه ی ماست که برای نخستین بار و در این دوره از انتخابات مجلس شورای اسلامی، بدون میل به نیل به گذشته و هرگونه سیر قهقرایی، با دیده ی باز و مآل‌اندیشی به منافع زودگذر و شخصی خود پشت پا زده و به فکر آینده سرزمینی باشیم که بناست و باید موطن و زیستگاه فرزندان و نسل های آینده مان باشد. به راستی که دیگر و هرگز روا نیست آن بی‌گناهان نیامده و خاک پاک و اهورایی دیارمان بیش از این قربانی سهل‌انگاری ها، کوته‌فکری ها و مطامع برآورده نشده اشخاص، گروه‌ها و اطرافیانشان گردد.

با خود بیاندیشیم…

چگونه انتخاب کرده‌ایم که پس از گذشت چهل و چندسال، دیار غریب ما باید هنوز از نعمت راه‌های ارتباطی استاندارد که آن را از بن‌بست مواصلاتی، اقتصادی و حتی فکری و فرهنگی خارج می کند، محروم باشد؟!

انتخاب‌هایمان بر اساس کدام معیارها و مترها بوده که احداث یک سد-معشوره- برای مردمان عمدتا کشاورز سومین شهر پرجمعیت لرستان پس از چند دهه هنوز از حالت رویایی و تخیلی خارج نشده، قاموس واقعیت به خود نگرفته و در پیچ و خم مجوزهای کاغذی و مطالعات اولیه است؟!

چطور نمایندگانی را به عنوان وکیل خود راهی خانه ملت کرده ایم که دیار حاصلخیزمان با انبوه سرمایه های طبیعی و انسانی از داشتن حداقل صنایع، کارخانجات و یک شهرک صنعتی آبرومند، فعال و پویا محروم است؟!

دنباله‌رو و بازی‌خورده ی کدام افراد سیاست‌پیشه و افکار شوم و پلید سیاسی‌شان بوده ایم که هر سال آمار زندانیان، اعدامیان، کارگران مهاجر و مرگ‌های خودخواسته مان بیشتر شده است؟!

با خود چه کرده ایم که از حداقل امکانات زیست اصولی انسانی، از بهداشت و درمان گرفته تا زیبایی منظر شهری، حمل و نقل عمومی و پایانه‌های مسافربری، مراکز تفریحی، فضای سبز کافی، حق کسب و پیشه، معابر استاندارد، چراغ‌های قرمز و سبز، آسفالت معابر، مراکز آموزشی و دانشگاهی پویا و… در حد و اندازه دیگر مناطق ولو کوچک کشور محروم و مطرود مانده ایم؟!

(بخش دوم)

چگونه مسئولینی را با حمایت‌های کورکورانه، تعصبی و هیجانی خود روانه اریکه قدرت کرده ایم که در نتیجه عملکرد ضعیف آنان، خانواده هایمان از هم متلاشی شده، فرزندان هر خانواده‌ای برای لقمه نانی هر یک به تهران یا دیگر شهرهای کشور رفته و به اجبار بسیاری از آنان تن به دستفروشی در معابر و ایستگاه های مترو، شوتی‌سواری، فروش مواد مخدر، سرقت و خلافکاری داده اند، برخی روستاهایمان تخلیه شده و هر روز خدا شاهد مهاجرت خانواده ای یا گروهی از خواهران و برادرانمان به تهران پایتخت ناگزیری و ناگریزی هستیم؟!

چه کرده ایم که تنها خواهران پاکدامن و زردروی و برادران غمناک و فسرده‌جان ما حاضرند برای زیر پنج میلیون حقوق خریدخدمات معلمی! گرفتاری های فراوان و طاقت‌فرسای زندگی در تهران و دیگر کلان‌شهرهای کشور را به جان بخرند؟!

چه نوع وکیلانی را انتخاب کرده ایم که ماحصل عملکرد مدیران ناکارآمد منتخب ایشان بر خلاف حدود وظایف و اختیارات نمایندگی، تخریب شدید منابع طبیعی، آبی و اراضی کشاورزی، معضلات عمیق فرهنگی، اتلاف و مهاجرت قهرمانان و سرمایه های بزرگ ورزشی، محرومیت برخی روستاها از آب، گاز، مدرسه، خانه‌های بهداشت و سایر امکانات اولیه پس از چند دهه بوده است؟!

و بدانیم که در نتیجه تصمیمات، حمایت ها و مشخصا عملکرد انتخاباتی تک تک ما، هم‌اکنون قریب به ۳۰ درصد از زندانیان زندان های تهران بزرگ از همشهریان و هم‌تباران مظلوم ما هستند که اکثریت قریب به اتفاق آنان روز اول برای کارگری و به دست آوردن لقمه نانی حلال برای خانواده‌شان، پیه غربت و آوارگی را به تن مالیدند اما از بد روزگار و زیر فشارهای سهمگین اقتصادی سر از چاه‌ویل خلاف و زندان درآوردند و بسیاری از آنان اعدام شده یا در انتظار اعدامند! آمار غم‌انگیز و روزافزون خودکشی همشهریانمان را که ناگفته همه کم و بیش می دانیم!

اگر فکر کردیم و دانستیم، قطعا به موازات جوانان تحصیل‌کرده، مطالبه‌گر، منتقد و آینده‌نگرمان، رای، تفکر و شخصیت ذی قیمت خود و خانواده‌مان را هزینه فردی خواهیم نمود که حداقل معیارها و شایستگی های وکالت و نمایندگی مردمان رنجور و بی پناه اما شایسته و خاک زخمی و تشنه اما مستعد طرهان بزرگ را داشته باشد و آنگونه انتخابی خواهیم داشت که در نتیجه آن چهار یا هشت سال دیگر باز با مرور اشتباهات و فلاکت‌های گذشته، زخم‌های کاری و موارد دردناکی از آن دست که ذکرش رفت با خود کلنجار نخواهیم رفت و حسرت نخواهیم خورد.

صداقت، وارستگی و پاکدستی، خداشناسی، کاریزما و نیک‌نامی، قدرت بیان قوی، توان بالای مطالبه گری و حق‌طلبی، سوابق درخشان و طولانی اجرایی در سطوح پایه، میانی و کلان، قدرت عضویت در کمیسیون‌های مهم و اثرگذار مجلس با توجه به تحصیلات، کارنامه اجرایی، توان لابی‌گری و رایزنی با ارکان خانه ملت، اثبات حقیقی روحیه مهم با مردم و در میان مردم بودن در گذشته و حال، اطرافیان کارشناس و مشاوران خوشنام، زبده و کارآمد قبل و بعد از انتخابات، آشنایی عمیق با درد و رنج موکلان، توان مشارکت فعال، پویا و منظم در تنظیم و تصویب لوایح و طرح‌های مهم کشور و سایر وظایف نمایندگی از جمله بیان نطق ها، طرح سوال و استیضاح وزرا به مثابه اهرمی برای مطرح شدن به عنوان نماینده ای ملی و بهره‌گیری از ظرفیت آن برای پیگیری مشکلات حوزه انتخابیه، احتراز و خودداری از عافیت طلبی، گروه‌گرایی و حاشیه گزینی مانند برخی نمایندگان گذشته کوهدشت و رومشکان، پرهیز از منفعت طلبی، معامله‌گری، قدرت‌طلبی و مماشات با مسئولین اجرایی استان و کشور با هدف حفظ و ارتقا قدرت و ثروت شخصی و خانوادگی بعد از دوران نمایندگی و… را می توان به عنوان برخی معیارها و مترهای لازم برای انتخاب نماینده جدید که مفتخر به وکالت مردم شریف و بااصالت کوهدشت و رومشکان در دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی خواهد شد، برشمرد.

انتهای پیام/.