وقتی وعدههای مسئولان بیعمل میماند/ غرق شدن خانواده «معلم فداکار» لرستانی در مشکلات
خانواده کاظم صفرزاده معلم فداکار لرستانی پس از درگذشتش با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکنند و تاکنون هیچ کدام از وعدههای مسئولان استان برای کمک به این خانواده عملی نشده است.
خانواده کاظم صفرزاده معلم فداکار لرستانی پس از درگذشتش با مشکلات فراوانی دست و پنجه نرم میکنند و تاکنون هیچ کدام از وعدههای مسئولان استان برای کمک به این خانواده عملی نشده است.
به گزارش کشکان، سال ۹۳ در یک روز پاییزی خبری در رسانههای استان لرستان پیچید؛ خبری دردناک از غرق شدن معلمی فداکار و سه دانشآموزش!
با در گذشت کاظم صفرزاده آوای فداکاری و ایثار این معلم لرستانی در تمام کشور پیچید و همه با افتخار از وی یاد میکردند اما روزگار به همین منوال سپری نشد و بعد از مدتی دیگر کسی از معلم یاد نکرد و گویا مسئولان باز هم فراموش کردند که آقا معلم خانوادهای دارد و مشکلاتی که نیازمند کمک است.
معلم فداکار لرستانی همراه با ۴ دانش آموز در رودخانه غرق شد
بله! خانواده آقا معلم در سکوت با مشکلات زیادی روبهروست و وعدهها هم به زمین ننشست تا از بار غم آنها بکاهد؛ برای بررسی مشکلات خانواده این معلم سری به خانهاش زدیم تا بیشتر از بیمهریها مطلع شویم.
زینب مختاری همسر مرحوم کاظم صفر زاده معلم فداکار لرستانی در گفتوگو با خبرنگار تسنیم ماجرا را اینگونه روایت میکند: همسرم سرپرست یک دبیرستان شبانهروزی در ویسیان بود که یک روز در بیست و هشتم مهر سال ۹۳ ساعت ۱۹:۳۰ وقتی یکی از دانشآموزان از تخت پایین میافتد و پایش زخمی میشود بلافاصله او را به درمانگاهی در ویسیان میبرد اما چون درمانگاه پزشک و آمبولانس در اختیارش قرار نمیدهد با خودروی شخصی خود سعی میکند دانش آموز را به مرکز درمان دیگری برساند.
وی میافزاید: همسرم برای درمان دانشآموز زخمی به همراه دو دانشآموز دیگر به سمت خرمآباد حرکت میکند که در پل شوراب به دلیل حجم زیاد آب خودرو غرقشده و هر چهار نفر جان خود را از دست میدهند.
وعدههای آموزشوپرورش برای خانواده معلم فداکار لرستان بیعمل ماند
مختاری بابیان اینکه آموزشوپرورش قول پیگیری علت مرگ و مراحل دادگاه را داده بود، میگوید: آموزشوپرورش پس از گذشت دو سال هیچ اقدامی نکرد و خودمان و خانواده سه دانشآموز درگذشته برای پرونده که راه و شهرسازی در آن متهم است وکیل گرفتیم.
وی با اشاره به اینکه روزهای اول پس از حادثه استاندار و مدیرکل آموزشوپرورش قول دادند پسر بزرگم را جای پدرش استخدام کنند، عنوان میکند: هیچ اتفاقی نیفتاد و پسر من هنوز بیکار است.
همسرمعلم فداکار لرستانی بیان میکند: سال گذشته برای دیدار استاندار رفتم و بالاخره اردیبهشتماه امسال نوبتم رسید و استاندار قول وام بلاعوض داد اما وقتی نامهاش را برای معاونینش بردیم گفتند وام شرایط دارد و تسهیلاتی هم دریافت نکردیم!
مسئولان ما را فقط دور سرخودمان میچرخانند
وی بابیان اینکه مسئولان ما را فقط دور سرخودمان میچرخانند، میگوید: خودروی ما صفرکیلومتر بود که هنوز مشغول پرداخت اقساط آن هستیم در حالی که دیگر وجود ندارد اما در استانی دیگر در شهر خاش دیوار روی سر معلمی افتاد و خودم و سه پسرم در اخبار دیدیم که وزیر به خانهاش رفته و کمکهای مالی زیادی به آنها داشتند.
مختاری با اشاره به اینکه استاندار و مدیرکل آموزشوپرورش روز اول قول دادند پل و یک مدرسه به نام همسرم بزنند، میافزاید: از آن وعده هم خبری نشد!
وی عنوان میکند: در ۱۴ روزی که جسد همسر پیدا نشده بود خیلی از مسئولان به ما سر میزدند اما پسازآن دیگر هیچ مسئولی به ما سر نزده، هیچکس به مشکلات من و سه فرزندم رسیدگی نمیکند گویا مسئولان استان پنبه در گوش خود فروکردهاند!
وقتی مسئولان به نامه استاندار هم اهمیتی نمیدهند
همسرمعلم فداکار لرستانی با اشاره به اینکه محمدرضای ششساله پسر کوچکش زیرپوشش بیمه و حقوق پدر مرحومش نیست، بیان میکند: هرچقدر به آموزشوپرورش عشایری مراجعه میکنیم هیچ خبری نیست و فرزندم را تحت پوشش قرار نمیدهند.
وی بابیان اینکه یکبار از استاندار نامهای برای استخدام فرزند بزرگم در بهزیستی گرفتهایم، میگوید: آنجا نیز کسی کاری برای ما انجام نداد و گویا ما را به تمسخر گرفتهاند!
مختاری میافزاید: همسرم با عشق در مناطق محروم کارها میکرد، بارها به وی پیشنهاد کار در شهر داده شد اما او عاشق خدمت به مردم و دانشآموزان مناطق محروم بود حالا خدا را خوش نمیآید من و فرزندانش در اینهمه مشکل دستوپنجه بزنیم.
منبع: تسنیم
تو این زمانه کاری میکنن که دیگر دهقان فداکاری پیدا نشه اقایان به قول خودتان فرهنگی این اتفاق شاید واسه هر کدوم شما هم پیش بیاید کسی به فکر شما نیست حداقل خودتان یک حرکتی کنید خدا را خوش نمیاد همکارتون از میان شما رفته خانوادش در سختی باشه
بنی ادم اعضای یک دیگرن این شده یک شعار وجدانن چجور سر کلاس این شعر را واسه دانش اموزان معنی میکنید حداقل کاری که میتونید انجام بدید واسه خانوادش دریغ نکنید
[پاسخ]
سلام بر عزیزانی که درد دلی از درد دلهای این خانواده شربف را کشکانی و رسانه ای کرده اند.
با خواندن این درد دل ، دلم شکست .به خصوص وقتی که متوجه شدم آن معلم فداکار، فرزندی شش ساله هم دارد.بنده که بچه ای در این سنین دارم تا حدودی می دانم آن محمد رضای شش ساله چگونه در فراق بابایش می سوزد.
و چه می کنند برخی از مسئولین ما ؟! از دست آن یکی فساد مه آفرید و زنجانی ها راه می افتد و از عدم نظارت دیگری فساد نجومی راه می افتد و از دست سومی قول های بدون اثر و عمل تولید می شود!!!
برخی از همین رئیس ها که فعلا هم اتوی قد و قامت ریاستشان باقی است، چند وقت قبل چنان از این خانواده ی فداکار و معلمش سخن گفتند خیال کردیم جیب آن خانواده فربه تر از جیب هر مدیرکل و نماینده و وزیری خواهد شد !
چه خوش خیال بودم من ساده دل !!!!! زیرا با آن سخنرانی ها و پیامهای که از عالی جنابان مربوطه رسانه ای شد باورم شد ه بود که مسئولی نداریم به بازماندگان آن معلم ایثارگر نمی از بی مهری نثار کند! یا به قولش عمل نکند! قول تکریم آن خانواده در رسانه ها، آنهم در محضر میلیون ها جمعیت و سپس انکار کردن و فراموش کردن؟!!
اکنون که این درد دل را خواندم ، به یاد حکایت آن سربازی افتادم که از پادگان به قهوه خانه ای رفته بود تا برای یک وعده هم شده بود غذایی مناسب میل کند و به جای آن که دستوری بشنود دستوری بدهد .او گفت غذا که آمد و میل شد گفتم ای جناب تشنه ام آیا آب ندارید؟! قهوه چی گفت مگر سرباز نیستی؟ آب فلان جاست خودت برو آب بخور! حال گویا معلم ها اگر به درجه ی فداکاری هم برسند، باید برای تحت پوشش قرار گرفتن یک یتیم شش ساله هم هفت خوان رستم را طی کنند! واقعا دنیا برای مومنان زندان است و تا دنیا هست ، این زندان نیز ادامه خواهد داشت .
محمدرضای عزیز ! از این قم معطر به حضرت فاطمه معصومه(س)، ارادتم را تقدیمت می کنم .از همین جا دستان معصومت را می بوسم و من به جای کسانی که وعده ها دادند ولی در عمل دلتان را آزرده کردند عذرخواهی می کنم.
عزیز محمدرضایم! به دلت بگو و تفهیم کن اگر مسئولی و یا حتی همه ی مسئولین قدر فداکار ی بابای مجاهدت را ندانند این ملت برای ابد فداکاری او را ارج می نهند.
[پاسخ]
دیگه نمیدونم چی به این مسئولین بگم .
[پاسخ]
کباب قناری در آتش سوسن و یاس
روزگار غریبی است نازنین
آنک قصابانند بر گذرگاهانند مستقر با کنده و ساتوری خون آلود
تبسم را بر لبها جراحی میکنند…
[پاسخ]