پاسخ اسماعیل دوستی به علی اصغر اسفندیارپور و داستان شاگردی که از استاد بالاتر نشست
جناب آقای اسفندیارپور ( اسفندیاری) سلام و عرض تبریک سال نو حدود یک هفته قبل از ایام نوروز در یادداشتی با عنوان ” آنچه بر ما گذشت ” تعریض های صریحی به اینجانب و سایر اصلاح طلبان ناهمسو با خود مرحمت فرمودید که بنده به پاس آرامش مردم در ایام عید و تعطیلات، پاسخگویی را […]
جناب آقای اسفندیارپور ( اسفندیاری)
سلام و عرض تبریک سال نو
حدود یک هفته قبل از ایام نوروز در یادداشتی با عنوان ” آنچه بر ما گذشت ” تعریض های صریحی به اینجانب و سایر اصلاح طلبان ناهمسو با خود مرحمت فرمودید که بنده به پاس آرامش مردم در ایام عید و تعطیلات، پاسخگویی را به سپری شدن این ایام موکول کردم. در این مدت لشکر هتاک انتخاباتی کوهدشت در فضای مجازی و غیر مجازی دمی نیاسود و از حجم سنگین تخریب های خود نکاست. مشاهده این فضا امید به فایده بخشی پاسخ و روشنگری را از بین برد و انگیزه اش را از بنده سلب کرد. از طرفی بگو مگو و مواجهه مستقیم با برادری که خاطرات سالهای دهه ۶٠ با او – به رغم همه بی مهری های بعدی – فراموش ناشدنی است را امری زیان بار به حال خود و کوهدشت می دانستم. اینها عواملی بود که در پاسخگویی به حضرتعالی دچار تردیدم می کرد.
اما در این میانه اتفاق نادری افتاد. مصاحبه روز ١١ فروردین داماد گرامی و شاگرد ارشدتان جناب آقای فرج مومنی – که البته به گفته خود از استاد بالاتر نشسته است – و اباطیلی که بر زبان وی جاری شده هرگونه تردید را از میان برد. به گونه ای که عزم معطل هر مخاطب مطلع و شرافتمندی برای پاسخگویی به این همه یاوه سرایی و ترشحات قلب و ذهن بیمار جزم می شود. اتخاذ این تصمیم نه به امید تاثیرگذاری در نهاد نامبرده و پیروانش، بلکه فقط برای ثبت در تاریخ و جلوگیری از شستشوی مغزی دائم التزایدی است که امروز فهم و شعور مردم و به ویژه جوانان کوهدشت را تهدید می کند.
فوران وقاحتی که در بیان نامبرده دیده می شود معلول چیست؟ جاه طلبی و عطش مقام و منزلت؟ میل به درندگی و تخریب رقیب و ترور شخصیت و هتک شرافت دیگری با نگاهی معطوف به آینده؟ عدم نگاه اخروی و به فراموشی سپردن جنون آسای مبداء و معاد و نظام تجسم اعمال؟ همه اینها هست و فقط اینها نیست. علت العلل شاید کم کاری و اهمالی است که شما در مقام معلم اخلاق در حق نامبرده و نظائر او کرده اید. اینها پای درس شما چه آموخته اند؟ سزاوار نبود از مکتب تان چنین فرآورده ای عمل بیاید.
به یاد داریم در فرهنگ لطیف عشایری مان اگر طفلی شیطنت کودکانه ای نشان می داد و حوصله بزرگ ترها را رنجه می کرد، از ایشان می شنید: پس در مدرسه به تو چه یاد می دهند؟! بزرگ ترها حق داشتند. هیچکس از پر قنداق و «کُل پیچِک» یا تربیت خانوادگی شرور بار نمی آید. محیط و آشنایی با تمنیات دنیوی است که بر تربیت پاک خانه قلم قرمز می کشد و می کند آنچه نباید. اما آن طفل اگر در دهه ششم زندگی اش شرارتی کرد باید کدام یقه را بگیریم؟ قبول کنید در تربیت برخی اطرافیان کوتاهی کرده اید. امیدوارم محتوای این مصاحبه بدون اطلاع و هماهنگی شما بوده باشد ولی به هر حال بنده خطاب به حضرتعالی بحث را ادامه می دهم.
١- در بیان آقای مومنی ، دو چهره خوشنام و خدوم این دیار به شکلی غیر طبیعی هتک شرافت شده اند. به تاسی از حدیث شریف ” کونوا للظالم خصما و للمظلوم عونا ” باید از مظلوم دفاع کرد. بسیجی جانباز کرم محمدی فرماندار معزول و مظلوم کوهدشت و بسیجی آزاده محمد محمدی نژاد فرماندار رومشکان آماج فحاشی این « قهرمان اصلاحات کوهدشت » قرار گرفته اند. چرا؟ چون در انتخابات شکست خورده است.
بالاخره بنده متوجه نشدم که نامبرده مسئولان ارشد سیاسی کوهدشت و رومشکان را اصلاح طلب می داند یا خیر. وی در این مصاحبه ( بخوانید لجن پراکنی بی سابقه در تاریخ سیاسی کوهدشت) به طرز ترحم برانگیزی دچار تناقض و اعوجاج فکری و هذیان گویی است که اینجا به یک مورد اشاره و در ادامه به تفصیل مورد بحث قرار خواهد گرفت. ایشان می فرمایند « باورمندم آقای محمدکرم محمدی از همان آغاز و به صورت فکری و درونی یک اصلاح طلب نبود. هرچند در آن سالها که اصلاح طلب محسوب می شد از وی دفاع می کردیم اما در انتخابات اخیر که هنگامه ای تعیین کننده بود محمدی ثابت کرد که با مفاهیم اساسی گفتمان اصلاح طلبی فاصله بسیار زیاد دارد». در فراز دیگری به فراخور بحث و برای تخریب ملکشاهی و دور نشان دادن او از اصلاحات و اصلاح طلبان می گوید « سابقه این افراد (کرم محمدی، محمدی نژاد و بخشداران) در سال های گذشته تماماً اصلاح طلبانه بوده و نماینده کوهدشت اصولاً اعتقادی به آنان نداشته است!» در ادامه اضافه می کند «کرم محمدی در دوره پیشین فرمانداری مواضع شفاف اصلاح طلبانه داشت. حبیب گراوند اصلاح طلبی را بر هر چیز دیگر مقدم می پنداشت. محمد محمدی نژاد که هشت سال در اسارت ایستادگی کرده بود و ما بعدها بر این باور بودیم کسی که این همه سال در زندان های قرون وسطایی صدام مقاومت کرده پس بی شک در برابر جاه و مال دنیا هم مقاوم خواهد بود. من حیث المجموع ما در رابطه با این مسئله صداقت به خرج دادیم و از آقایان با توجه به سوابق شان حمایت کردیم اما آنها به تفکر اصلاح طلبی پشت پا زدند و فرصت طلبی را پیشه کردند. قاطعانه باورمندم مرز اصلاح طلبی و غیر اصلاح طلبی در چنین بزنگاه های مشخص می شود. این آقایان که اکنون متوجه شده ایم عقبه فکری قابل اعتنایی هم ندارند و …» در ادامه در بیانی به غایت دلبرانه و شیرین دهنانه محمدرضا ملکی راد را به رخ اصلاح طلبان کوهدشت و رومشکان می کشاند و با بی تقوایی کامل اضافه می کند «حال مقایسه کنید تمهیدات ملکی راد اصولگرا در برگزاری بی حرف و حدیث انتخابات تا صحنه گردانی فرصت طلبان در کوهدشت و رومشکان که هم پست و مقام آنان را وسوسه کرده بود و هم وسوسه های مالی»
خلاصه در نهایت معلوم نمی شود کرم محمدی « تماماً » اصلاح طلب بوده که ملکشاهی به او « اصولاً » اعتقادی نداشته یا اصلاح طلب بوده ولی چون جناب مومنی درون او را می خوانده قبولش نداشته؟ چگونه یک نفر فکر و درونش اصلاح طلب نیست ولی تماماً اصلاح طلب است؟! آیا «تمام» شامل فکر و درون نمی شود؟ و بالاخره ایشان که در مصاحبه مفصل فروردین ٩۴ نیت خوانی را منافی اعتقادات دینی و مذموم شمرده بود چگونه امسال درون خوانی می کند؟
نشسته از راست: کرم محمدی فرماندار- محمد رضایی معاون سیاسی استاندار- دکتر امینی زاده رئیس شبکه بهداشت- اصغر دولتشاهی- شناخته نشد- دوستی نماینده مردم کوهدشت در مجلس پنجم – سال ۷۷
چرا هرکس خود را با تمنیات و تشهیات ایشان تنظیم نکند و به سرباز او تبدیل نشود سرباز شیطان شده و خود را به وسوسه های مالی و مقامی فروخته؟ این منطق را کدام مکتب و مدرسه به او آموخته است؟ تهمت هایی که پراکنده و حیثیت هایی که لکه دار کرده طبق مواد متعدد قانون مجازات اسلامی عناوین مجرمانه دارد.
٢- مدعی است فرمانداران و بخشداران رومشکان قبل از انتصاب با او رایزنی و برای جلب موافقت اش چه ها که نکرده اند! نامبرده چه کاره استان و کشور است که افراد برای تصدی مسئولیت باید به او متوسل شوند. این قضیه چه صحت داشته باشد و چه نداشته باشد معامله دو سر باخت برای باند شماست. اگر صحت نداشته باشد وا اسفا از این دروغ بافی و بی شرمی و تشویش ذهن خلق الله نسبت به خادمان دیرپای خود. اگر هم صحت داشته باشد وامصیبت از این گردن کلفتی و قلدری که خرم آباد را به سرگردنه ای تبدیل کرده اند و افراد را اول به آستان بوسی و بیعت با خود می خوانند و سپس مرحمتی و صله ای حواله می کنند. این بازتولید مناسبات قطاع الطریقان و طراران است یا آداب خان و خان بازی؟ شما چه کاره مملکتید که از فرماندار و بخشدار تضمین می گیرید؟ خراج گذار و باج گیر استانید یا عیارسنج پایبندی افراد به اصلاحات؟ این استان استاندار ندارد؟ آقای هوشنگ بازوند کلاهش را قدری بالاتر بگذارد. این جماعت، شهر را بی کلانتر و مملکت را بی صاحب فرض کرده اند.
نامبرده مدعی است «کرم محمدی بعد از واسطه تراشی برای متقاعد کردن ما در نهایت خودش طی چندین تماس از من در خواست دیدار حضوری نمود و بنده بر خلاف آقای محمدی که اوقات فراغتش را به کار و کاسبی و باغبانی می گذراند، با وجود مشغله های سیاسی فراوان با هم ملاقاتی داشتیم (شما و مردم کوهدشت دقت بفرمایید! مخالفان همگی مشغول کاسبی و ثروت اندوزی و تامین دنیا هستند ولی این زاهد ریاضت طلب فقط مشغله سیاسی و فکری و دگرخواهانه دارد! ) کرم محمدی در این دیدار قول داد که برای مدت محدودی به کوهدشت برود و سروسامانی به اوضاع فرمانداری و بخشداری ها بدهد، هیچگونه ارتباطی با الهیار ملکشاهی(نماینده مردم) نداشته باشد! با طیف دوستی و ملکشاهی مبارزه کند و گفتمان اصلاح طلبی را نجات بدهد. این چنین بود که ” ما ” متقاعد شدیم از فرمانداری او حمایت کنیم! »
تصویری که آقای مومنی از استان ارائه می دهد یک شهر بی کلانتر و هردمبیل است که در هر گوشه ای خانی سر بر آورده و حکمرانی می کند. مملکت استانداری ندارد؟ به هرحال اگر این ادعاها صحت داشته باشد نتیجه نامیمون دیگری که از آن می توان گرفت این است که یکی از اضلاع سه گانه زر و زور و تزویر که مستمراً دستاویزی برای تخریب بنده قرارش می دهید به وضوح در رفتار خودتان تجلی کرده است. با این اوصاف بساط « زور » و زورگیری را شما در لرستان پهن کرده اید و تسمه از گرده استقلال آدمیان می کشید.
٣- آقای مؤمنی دوبار تاکید می کنند « معتقدم که اگر همین حالا نیز صندوق ها را باز شماری کنند بی شک آقای آزادبخت نفر اول خواهد شد … همین الآن هم باورمندم که اگر صندوق ها بازشماری شود ما پیروزیم »
ایشان در جای دیگری می گوید « مجموعه تخلفات و غارت هایی صورت گرفت تا نتیجه انتخابات در همان ساعت ١١ قبل از ظهر مشخص باشد. اتفاقاً همین مطلب را به استانداری انتقال دادیم. در واقع آقایان هنگامی که متوجه شدند دزدی آرا عقب ماندگی شان را جبران نمی کند دست به غارت زدند و برایشان محلی از اعراب نداشت که مردم نظاره گر تخلفات اظهر من الشمس آن ها باشند » و در ادامه به مصادیقی از تخلف و « غارت » اشاره می کند که طرفداران ملکشاهی هم می توانند متناظر و قرینه آن را در رفتار حامیان رقیب یا روستاها و محلات شهری حامی او مثال بزنند و در هر دوره مواردی هم سطح با آن مشاهده شده اما انتخابات را واجب الابطال نکرده و مطالبه ابطال را به دهان جریان مغلوب نینداخته است.
اینکه یک جوان چه کرده، یا فلان جا اینقدر تعرفه پیدا شده ، یا مهرهای نظارت در دسترس نبوده، مردم فلان روستا عوامل را نفرین کرده اند و … حرف و حدیث هایی است که در تمام انتخابات نمونه و نظیر داشته و منحصر به این انتخابات نبوده است.
به جمله بالا برگردیم آنجا که آقای مومنی می فرمایند اگر صندوق ها بازشماری شود ما پیروزیم! چگونه انتظار دارید تعجب خواننده بی طرف از این تناقضات شاخدار و بی شاخ برانگیخته نشود؟ چگونه ممکن است هم بر اثر تخلفات احصایی آقای مومنی مثل انتقال تعرفه از حوزه ای به حوزه دیگر، تاخیر در آغاز رای گیری حوزه ای و تعجیل در تمام شدن تعرفه حوزه دیگر رای سازی صورت گرفته باشد( به واژه ها دقت کنید: رای سازی ) یعنی صندوق ها با آرای غارتی پر شده باشد و هم بازشماری صندوق ها پیروزی ایشان را نشان دهد؟ به تعبیر دیگر تخلفات و مصادیق غارتی که وی احصا و ادعا کرده باید در مرحله قبل و حین رای گیری عملیاتی شده باشد، پس در صندوق ها هم خبری از پیروزی ایشان نیست. چگونه می شود این تخلفات صورت بپذیرد و باز هم آرای جریان مطلوب شما بیش از رقیب به صندوق ریخته شده باشد؟ باز هم به تعبیری دیگر اگر عوامل اجرایی انتخابات چنان روح خود را به شیطان و آخرت خود را به دنیای ملکشاهی فروخته باشند که “رای سازی” کنند پس در بازشماری صندوق ها هم چیزی نصیب شما نمی شود. از اینها گذشته این چه تحلیل ریاضی و عقلی است که هم نتیجه غارت را در ساعت ١١ صبح تشخیص می دهد و هم تا نیمه شب به شادی خیابانی می پردازد و هم اینک مدعی است بازشماری صندوق ها پیروزی اش را نشان می دهد؟ شما می توانید این معادله را حل کنید آقای اسفندیاری عزیز؟
۴- استدلال دیگری که ایشان برای تقلب و غارت و دزدی طرح می کند این است : بمب صوتی ترکاندند تا نماینده ویژه استاندار بترسد و از کوهدشت فرار کند یا به او و همراهانش اسکان مناسب و شام و ناهار ندادند تا از فرط «بی جامالی» و گرسنگی، رفتن را بر ماندن ترجیح بدهد و در این حالت به صورت خودکار وضعیت دلخواه آقایان مهیا گردد (نقل به مضمون)
استدلال از این مسخره تر امکان پذیر است؟! کاری به جنبه های حقوقی این افترا ندارم که انفجار بمب صوتی و اغتشاش و ناآرامی را خدعه مسئولان شهر می داند. بحث، طنز آمیز تر از این حرف هاست. شرم بر نماینده ویژه استانداری که از ترقه و عدم تسهیلات مناسب فرارکند یا نتواند برای خود و هیات ویژه همراهش شرایط دو شب اقامت در کوهدشت را فراهم کند. نماینده ویژه استاندار اتفاقاً می آید که انفجار را گزارش کند نه اینکه از آن فرار کند! آقای مومنی قصد توهین به استاندار و فرستادگانش را دارد یا تهمت زدن به کرم محمدی را؟ به نظر شما نامبرده به کدامیک توهین کرده است؟
۵- در فراز دیگری مدعی است که ملکشاهی در کوهدشت در خوش بینانه ترین حالت ممکن چیزی حدود ١٠ درصد داشته. نامبرده بر چه اساسی به این جمع بندی رسیده است؟ تصور کوهدشت به مثابه یک پادگان که بیش از ٧٠ درصد آرای آن متعلق به اردوی ایشان است در کدام نظرسنجی یا مشاهده میدانی آمده بود؟ کاملاً واضح است که بقیه حرف هایشان هم از این جنس است. رومشکان ستیزی مستتر در این تحلیل و برقراری دو قطبی و تضاد رومشکان – کوهدشت با شعارهای این دوستان منافات دارد.
۶- آقای مومنی به دفعات مسئولین سیاسی کوهدشت و رومشکان را به غارت و خیانت در امانت و تضییع حق الناس متهم می کند. در عین حال به دفعات از نظام و رهبری و شورای نگهبان و اطلاعات و سپاه با غلظتی که از نامبرده کمتر سر می زند تمجید می کند. طبیعتاً دفاع از مقام منیع ولایت فقیه و نهادهای نظام و اجتناب از تضعیف آنها وظیفه همگانی دلسوزان این کشور و انقلاب است. اما این ادبیات تصنعی آقای مومنی بیش از هر چیز تداعی گر این واقعیت است که نامبرده هم می خواهد نظام را بنوازد و هم هزینه نپردازد. چگونه این نهادهای مقدس در مقابل این فستیوال غارت و چپاول و بی شرفی که مومنی ترسیم می کند سکوت کردند و حتی از اعزام یک بازرس اجتناب ورزیدند؟ نمی شود که مسئولین یک حوزه انتخابیه آنجا را به جزیره مستقل و خودمختاری تبدیل کنند و هر چه می خواهند بر سر آن شهر بیاورند ولی صدایی از نهادهای امنیتی و نظارتی بالادستی بلند نشود. نامبرده این تناقض گویی را چطور رفع و رجوع می کند؟ نه کرم محمدی جمهوری اسلامی کوهدشت تشکیل داده بود و نه محمدی نژاد جمهوری اسلامی رومشکان. اگر تخلفی شده باشد ( آن هم با این ابعاد فجیع ) قاعدتاً باید صدای اعتراضی از این نهادهای امنیتی و نظارتی به هوا بلند می شد و در جهت احقاق حقوق ملت های ستمدیده کوهدشت و رومشکان اقدامی عملی صورت می گرفت.
برکناری کرم محمدی را هم نمی توانید نشانه پاسخگویی این نهادها به تظلم خواهی خود و دال بر مخدوش بودن انتخابات بگیرید. خود می دانید که سعایت بی وقفه دوستان تان علیه او در تهران و خرم آباد مسبوق به قبل از انتخابات و بی ارتباط با کیفیت برگزاری آن است. علت را باید در استقلال وی جستجو کرد. مکلفم به اطلاع مخاطبان عزیز برسانم که اینجانب پیش از ظهر روز سه شنبه ۹۵/۱/۱۷ مطلع شدم کرم محمدی برکنار و معارفه فرماندار جدید در حال برگزاری است. مثل روز برایم روشن بود که این اتفاق کوچک ترین ارتباطی با عملکرد او در انتخابات اخیر نداشته است. چند بار سعی کردم با آقای مهندس مقیمی معاون سیاسی وزارت کشور تماس بگیرم که موفق نشدم. چند ساعت بعد و حوالی ساعت ۹ شب ایشان تماس گرفت و می دانست از آن تماس های ناموفق چه منظوری داشته ام. در گفتگوی مشاجره آلودی که بیش از ۱۵ دقیقه طول کشید علت بد رفتاری ( و نه برکناری ) با فرماندار کوهدشت را جویا شدم و گفتم عزل و نصب اختیار مقام مافوق است ولی نه چنین غیراخلاقی و ناجوانمردانه و بدون در نظر گرفتن شرایط زمانی. گوشزد کردم که در منظر ده ها هزار شهروند پیگیر مسائل سیاسی در کوهدشت و رومشکان و استان و در برهه ای که یک محفل خاص به تسکین ناکامی خود در انتخابات، برای فرمانداران روحانی طوماری از خیانت و جنایت سروده، این تصمیم چه نسبتی با اخلاق و تدبیر و امید دارد؟ وزارت کشور اگر قصد جابجایی داشت نمی توانست صبر کند تا مملکت از فضای انتخاباتی به کلی خارج شود و شخصیت موجه مجاهدی که سالها در جبهه های کردستان و خوزستان برای آخرت و دنیای خود آبرو جمع کرده را بازیچه کودکان کوی نکند؟
آقای مقیمی صراحتاً گفت « اصلاً بحث این حرف ها نیست و انتخابات کوهدشت سالم بوده! ما فردای آن روز از فرماندار تقدیر کرده ایم. اصلاً فرماندار فعال مایشاء نبوده بلکه فرستادگان ویژه استاندار « معین » بوده اند و در فرمانداری حضور داشته و بر همه چیز نظارت داشته اند. استاندار هم در نامه به شورای نگهبان و هیات نظارت مرکزی سلامت انتخابات کوهدشت را گزارش کرده »
گفتم « پس علت عزل چیست؟» ایشان پاسخ داد « آقای استاندار با فرماندار اختلاف داشته و جابجایی را به دلیل مخالفت های نماینده به بعد از انتخابات موکول کرده بود»
بنده عرض کردم « این حرف ها را من و شما تلفنی می گوییم و می شنویم، مردم که خبر ندارند. این برکناری آن هم حالا و با این سمپاشی ها غیر از آبروی یک بنده خدا ، سلامت دولت یازدهم را در برگزاری انتخابات لکه دار می کند. کوهدشت را هم به صدر اخبار تلویزیون های ضدانقلاب می برد آقای مقیمی!»
ایشان پاسخ های قبلی را تکرار و علت برکناری را اختلاف استاندار با محمدی عنوان کرد. پرسیدم « نماینده از این قضیه مطلع بوده یا خیر؟» گفت « استاندار به وی گفته بعد از انتخابات و عید فرماندارش را برکنار می کند » و بعد اضافه کرد « آقای نماینده امروز در صحن علنی مجلس تذکر کتبی به رئیس جمهور درباره نقض مفاد برجام از طرف غربی ها را امضا کرده » بنده از این موضوع اطلاع نداشتم و گفتم « چرا تا قبل از این امضا نمی کرد؟ احتمالاً بدون هماهنگی او فرماندارش را عزل کرده اید او هم در پاسخ، یک حرکت واکنشی نشان داده است » ( آقای ملکشاهی یک روز بعد در بیانیه کوتاهی این قضیه را تصحیح و خود را ملزم به حمایت از سیاست خارجی دولت اعلام کرد)
به هرحال گفتگوی تلفنی بنده با آقای مقیمی با این نتیجه که معاون سیاسی وزارت کشور و رئیس ستاد انتخابات جمهوری اسلامی به سلامت انتخابات کوهدشت و رومشکان اذعان دارد و خبر از گزارش سلامت انتخابات توسط استاندار به شورای نگهبان می دهد پایان یافت.
٧- آقای مومنی، کرم محمدی را عامل حمایت پرسنل ادارات آب و فاضلاب و شبکه بهداشت از ملکشاهی می داند و آن را یکی از مصادیق مهندسی اردوگاه زر و زور و تزویر بر می شمرد. وی به این زودی فراموش کرده که شورای شهر و شهرداری به صورت یکپارچه و قاطبه پرسنل اداراتی مثل آموزش و پرورش ( متنفذ ترین نهاد اجتماعی سیاسی در مناطقی همچون کوهدشت و رومشکان و طرهان که تیم شما همواره مترصد تصاحب و تصرف آن بوده و آن را « سرجیازی » خود می داند ) راه و شهرسازی ، جهاد کشاورزی و منابع طبیعی و … خود را در اختیار ایشان قرار داده بودند.
حمایت کارکنان ادارات ( به صفت حقوقی ) اگر مصداق مهندسی انتخابات است که هست اتفاقاً به شکل بی آبروتری در بازی نامبرده و ایادی اش جلوه گر شده است. گسیل داشتن اعضای شورای شهر و برخی بازنشستگان و مسئولان ارشد کنونی آموزش و پرورش که روزگاری با شعار « آموزش پُر درویش » همین جماعت هجو و ریشخند می شدند تجسم عینی تعریف ارائه شده از مهندسی انتخابات نیست؟ عزل رئیس آموزش و پرورش رومشکان و وادار کردن روسای بخش ها به جبهه گیری سفت و سخت علیه ملکشاهی و تقویت جریان١+۶ و خانه تکانی گسترده در اداره کوهدشت و در یک کلام تبدیل آن به میدانی برای تاخت و تاز حضرات به منظور تاثیرگذاری بر انتخابات ، محل شک و شبهه نیست؟
به یاد ایشان بیاورید که روسای سازمان جهاد کشاورزی و بهزیستی لرستان خود را در اختیار ١+۶ قرار داده بودند. به ایشان یادآوری کنید که در انتخابات مجلس هفتم اگر نبود بهره مندی از رانت آموزش و پرورش، ایشان نمی توانست ۱۸-۱۹ هزار رای اصلاحات را بر باد بدهد و کاندیدای اصلی جریان ( سوری ) را زمین گیر کند.
مرا که نیست ره و رسم لقمه پرهیزی
چرا ملامت رند شرابخواره کنم؟
٨- آقای مومنی فرموده دوستی و اصلاح طلبان همراه او در این انتخابات ماهیت خود را نشان دادند و همه چیز روشن شده و از این پس نباید سرزنش شان کرد!
کسانی مستوجب سرزنش هستند که بارها چپ و اصلاحات را با « گِم و گُردالهَ » زمین زده اند و در تمام شکست هایی که این جریان متحمل شده اثر وضعی تمام کننده و تاثیر گذارشان دیده می شود. ماهیت ما از روز اول روشن بوده ، نه نان بُری کرده ایم، نه کسی به دست مان از زندگی ساقط شده، نه برای کسی پرونده سازی کرده ایم، نه کسی به چوب تکفیر و تفسیق مان رانده شده، نه استعدادی را سوزانده ایم ، نه شایعات خانمانسوز برای کسی به راه انداخته ایم، نه فتنه و آشوبی را سبب شده ایم که خونی ریخته شود یا چشم عابری بیطرف و از همه جا بی خبر از کاسه در بیاید. ماهیت بنده پنهان نبوده که حالا ایشان خبر از روشن شدنش می دهد. از قضاوت تاریخ و حافظه مردم هم ما را نترسانید. تاریخی که باند شما را تبرئه کند، بنده را هم تبرئه خواهد کرد.
از راست: بابایی شهردار کوهدشت -کرم محمدی فرماندار- دوستی نماینده- ترابی امام جمعه- اسفندیاری مدیر کل آ.پ- فرج مؤمنی رئیس آموزش و پرورش- ولی اله میرزایی- مهر ۷۷
شما در انتخابات مجلس چهارم قدمی در جهت حمایت از بنده به عنوان نامزد اصلی جریان چپ برنداشتید. ساکن کرمانشاه بودید که بسیاری از دوستان تلفنی و حضوری از جنابتان استمزاج می کردند که چه کنیم؟ می فرمودید اسماعیل دوستی و علی بازوند برای من هیچ تفاوتی ندارند، فقط بدانید که دوستی بدون اجازه « ما » آمده است. عدم همراهی شما سیطره راست و تولد آقای امامی راد را به ارمغان آورد.
در دوره پنجم که همگان بنده را تنها کاندیدای چپ می دانستند، از هیچ کوششی دریغ نکردید که زنده یاد جانمحمد آزادبخت را در مقابل بنده بنشانید. آن برادر فقید بر پایه درایتی که داشت انگیزه تان را خواند و وارد این بازی نشد.اوصاف سخنرانی اش در گاراژ خسروی را یحتمل شنیده اید که چگونه همه نقشه ها را نقش برآب کرد.
در قصه انتخابات مجلس ششم گفتنی فراوان است که بنده بر اثر عملکرد شما و دوستانتان چگونه مجبور به جلای وطن شدم ( علیرغم اینکه می دانستم شانس پیروزی برای یک کوهدشتی در انتخابات خرم آباد هم به واسطه مسائل تاریخی و هم به خاطر عملکرد دافعه برانگیز شما و امثال شما بسیار پائین است). در نتیجه میراث چپ بین آقایان سوری، جواد رضایی، محمد آزادبخت و فرود آدینه وند تقسیم شد و خوشه چین این «شالَه رو» باز هم امامی بود. در خرم آباد هم که باند فخیمه تان انصافاً از هیچ جوسازی و تخریبی علیه بنده مضایقه نکرد. در این زمینه آقایان رضایی و موسوی نژاد خاطرات جالبی دارند.
در انتخابات مجلس هفتم هم که تا آن موقع سنگین ترین حجم رد صلاحیت اصلاح طلبان در سراسر کشور را به خود دیده بود آقای مومنی تایید شد در حرکتی تاریخی با هدر دادن آن ١٩ هزار رای باز هم امامی را بر گرده کوهدشت نشاند. فراموش نکرده اید که می فرمودید فرج ٧٠ هزار رای دارد یا سوری مثل تراکتوری است که چهار چرخش پنچر است!
فراموش نکرده ام و شما هم می دانید برادر گرامی آقای مومنی که در تهران عَلَم تحریم انتخابات و دوری جنبش دانشجویی از قدرت و صندوق رای را برافراشته بود ( و از این نظر در سالهای ٨٠ تا ٨٨ چه خدمات شایان و البته ناخواسته ای به جناح راست کرد) در چندین تماس تلفنی و حضوری درخواست می کرد که دست از حمایت از سوری بکشم. می فرمود سر قبری نباید گریه کنم که مرده ای در آن نیست. سوری اصلاً رأی ندارد! مشاهده فرمودید سوری قریب به دو برابر شما رای آورد.
افتتاح پروژه های آموزش و پرورش – مهر ۷۷
در مورد انتخابات مجلس هشتم هم بنده البته ایشان و شما را بر خلاف ادوار پیشین تنها متهم شکست اصلاح طلبان و پیروزی جناح راست نمی دانم . اگرچه شما نبودید و ایشان هم قدم از قدم برنداشت ولی در آن انتخابات کلیت اصلاح طلبان ضعیف و کم کار ظاهر شدند که ناشی از غرور و اطمینان به پیروزی بود. این وضعیت نتیجه ای جز راهیابی قبادی به مجلس نداشت.
در انتخابات مجلس نهم هم که انفعال توام با رضایت تان نزدیک بود نمایندگی کوهدشت را در انحصار آقایان قبادی و امامی نگه دارد. مردم آنقدر که رجال گمان می کنند بی حافظه نیستند و به یاد دارند که چه کسی آن دایره بسته را شکست و منفذی برای تنفس اصلاح طلبان در سخت ترین سالهای حاکمیت یکدست جناح راست پدید آورد.
تاریخی که باند شما را با این کارنامه تبرئه کند و در جایگاه « خاتمی لرستان » و « سردار اصلاحات» بنشاند بنده را هم سرزنش نخواهد کرد. نگران من نباشید! فکری به حال کارنامه خود کنید که از « ضد خان » تا تبدیل شدن به « خان مدیریتی و سیاسی لرستان » و از « سردار چپ » تا « عکس یادگاری گرفتن با سُلاله قبادی » در آن یافت می شود.
فرج جان فرموده که بنده در دهه ۶٠ هم با راست ها ارتباط داشته ام. ای کاش با ذکر مصادیق و سند بفرمایند کجا و چگونه؟ چطور کسی می تواند در آن دهه، هم با راست ها ارتباط داشته باشد و هم خانه اش را در کوهدشت و خرم آباد به پاتوق ” رجایی لرستان ” تبدیل کند؟ انشالله که نامبرده بنده را با آقای تیموری اشتباه نگرفته باشد. چون ایشان شهره اند به این خصیصه که بیش از چپ به هم نشینی با راست علاقمند است و بارها خود را به زیور حمایت از قبادی آراسته است. تا یادم نرفته عرض کنم تاریخی که تیموری را تبرئه کند احتمالاً به بنده مدال فتح و ظفر خواهد داد!
از راست: اسفندیارپور – سروان رشیدی فرمانده ژاندارمری کوهدشت – علی تیموری – شناخته نشد – دوستی | سال های دهه ۶۰
٩- آقای مومنی، خستگی ناپذیر و استوار آن دروغ همیشگی را تکرار کرده و گفته که فلانی در انتخابات دوم خرداد طرفدار آقای ناطق نوری بود! خاطره ای هم نقل کرده که با چند نفر به ملاقات بنده در تهران آمده و از من شنیده که نظام ناطق را به عنوان رئیس جمهور معرفی خواهد کرد و شما از بچه بازی دست بردارید و بروید از ناطق حمایت کنید و با حمایت از خاتمی برای خود دردسر درست نکنید…
پس از ١٩ سال به یاد ندارم که این ملاقات در چه شرایط خُلقی و روحی بنده صورت گرفته ( بالاخره بنده آدمیزادم شاید ده دقیقه قبل از چیزی یا خبری اعصابم خُرد شده و با مهمانان خود خوب برخورد نکرده باشم) و مطمئناً خوانندگان منصف تصدیق می فرمایند که از این خاطره جزمیت شخص بنده مبنی بر حمایت شخصی از آقای ناطق استنتاج نمی شود.
از همان ابتدای کاندیداتوری آقای خاتمی در بهمن ماه ۷۵ بنده حتی یک روز اردوی ایشان را ترک نکردم (به رغم احتمال جدی عدم موفقیت) و با تمام توان به فعالیت برای ایشان مشغول شدم. بنده بودم که به عنوان هماهنگ کننده اصلی سفر انتخاباتی خاتمی به لرستان با محمدجواد محمدی زاده استاندار بر سر محل اقامت سید درگیر شدم. محمدی زاده می گفت خاتمی باید در مهمانسرای جلب سیاحان شهرداری اسکان یابد بنده اصرار داشتم که مهمانسرای استانداری باید میزبان او شود. زیر بار نمی رفت. مناقشه را به وزارت کشور کشاندم و تلفنی از بشارتی دستور اقامت خاتمی در استانداری را گرفتم. خاتمی آمد و در استانداری مستقر شد. محمدی زاده که مثلاً میزبان بود با تبختر به خاتمی گفت شما که رأی ندارید و رئیس جمهور بشو نیستید چرا کاندیدا شده اید؟ خاتمی خندید و پاسخ داد رئیس جمهور نمی شویم تنور را که گرم می کنیم. محمدی زاده گفت آخر خیلی ها خودشان را برای وزارت آماده کرده اند. درست نیست مردم را سر کار بگذارید. خاتمی گفت مثلاً کی خود را برای وزارت آماده کرده؟ محمدی زاده گفت مثلاً همین آقای دوستی! خاتمی خنده ای کرد و پاسخ داد دوستی وزارت نمی خواهد. تو را بر می داریم و او را به جایت می نشانیم.
خاطره دیگری که بازگویی اش پس از ١٩ سال برای جوان ترها مفید است. مربوط به شامگاه انتخابات و دریافت تدریجی نتایج از سراسر کشور است. همراه با عبدالرضا سپهوند در ستاد مرکزی ( خیابان به آفرین تهران) بودیم و دور یک میز با آقایان عطالله مهاجرانی و بهزاد نبوی و… . بنده مکرر تلاش می کردم تا محمدی زاده را پشت خط بیاورم و درباره ماوقع ٢۴ ساعت گذشته لرستان با او درگیر شوم و سپس گوشی را به مهاجرانی معاون حقوقی رئیس جمهور بدهم تا مواخذه و مهارش کند. بالاخره موفق شدم و گوشی را دادم دست مهاجرانی. ایشان خیلی آرام و نرم شروع کرد به نصیحت محمدی زاده که ما از گرایش سیاسی تو خبر داریم، هیچ اشکالی ندارد. اما می توانی مثل جهرمی عمل کنی، او هم به شدت طرفدار آقای ناطق است اما تخلف نمی کند و اخباری که از فارس می رسد نشان می دهد انتخابات را سالم برگزار کرده و… چند ثانیه بعد بهزاد نبوی گوشی را از مهاجرانی گرفت و آنچنان مشاجره جانانه ای با محمدی زاده داشت و برای مواخذه اش با چنان شدت و حدتی برخورد کرد که به نظر من برای انتقام مردم لرستان همان کافی بود!
آقای مومنی فرموده که بنده آشکارا و مکتوب از ناطق حمایت کرده ام و به محض پیروزی خاتمی خود را هوادار او جا زده ام. ایشان و شما را که نه ، چون قرار نیست قانع شوید و البته قانع شدنتان هم دیگر چندان اهمیتی ندارد! ولی خوانندگان گرامی را ارجاع می دهم به آرشیو روزنامه های سلام ( سه شنبه ٣٠ اردیبهشت ) و رسالت ( دوشنبه ٢٢ اردیبهشت ١٣٧۶) تا بینند نام بنده ذیل بیانیه حمایت از کدام کاندیدا درج شده است.
(برای دیدن روزنامه ها در سایز بزرگتر روی آن ها کلیک کنید.)
یارانتان از اینکه بنده می گویم تجربه رفتاری اصلاح طلبان در انتخابات اسفند ٩٠ در کوهدشت در انتخابات ریاست جمهوری ٩٢ به نحوی مورد تایید و امضای کلیت اصلاح طلبان قرار گرفت برآشفته می شوند و آن را علائم توهم می خوانند. اگر ایشان مثل این مورد ناراحت نمی شود ادعای دیگری دارم و آن هم اینکه اولین نماینده ای که در مجلس پنجم تشکیلات مجمع روحانیون مبارز ( محوری ترین تشکل ائتلاف گروه های خط امام ) و دبیرکل آن را به ترک انزوا و شکستن سکوت دعوت کرد اینجانب بودم. در حالی که آینده مبهم و نامعلوم بود و بسیاری از نمایندگان همفکر تکلیف خود را با این فضا نمی دانستند. خوانندگان محترم می توانند به متن کامل نطق پیش از دستور اینجانب در جلسه علنی ١۵ مهرماه ۱۳۷۵ مندرج در سایت کتابخانه، موزه و مرکز اسناد مجلس شورای اسلامی ( بخش مشروح مذاکرات مجلس ) به آدرس ical.ir مراجعه فرمایند. گزارش جامعی از این نطق نیز فردای همان روز در روزنامه سلام منتشر شد.
۱۰ – کذب دیگری که به لسان آقای مؤمنی جاری شده ادعای ایشان مربوط به ملاقات های اینجانب با آقای کروبی در حصر است. فرموده اند بنده برای دیدار با شیخ محصور، هدایت ایشان به راه راست را توجیه و بهانه کرده ام و بعد که به دیدار نائل آمده ام در حضور ایشان مواضعشان را تایید کرده ام. نمی دانم این داستان های بی سر و ته از چه درونی برمی خیزد و گوینده نزد خود چه فکری می کند. آن دیدارها فقط برای احوالپرسی بود وگرنه نهادهای امنیتی خودشان می دانند آقای کروبی اگر به راه راست نباشد از هیچ کس کاری ساخته نیست!
نمی توانم خوشحالی خودم را از طرح این ادعا توسط آقای مومنی پنهان کنم. ایشان لحظه ای که داشته این قصه را در ذهن خود می پرورانده به حفره های آن توجه نکرده است. تصور بفرمایید بنده و آقایان امنیتی مرتبط با پرونده حصر آقای کروبی نشسته ایم و گفتگو می کنیم. قاعدتاً در چنین جلسه ای غریبه ای حضور ندارد. اخبار این جلسه چگونه به گوش آقا فرج رسیده است؟ یا ایشان شنودی کار گذاشته ، یا بنده بعداً مطلعش کرده ام! یا ایشان با نهادهای امنیتی در ارتباط است. حالت چهارمی وجود ندارد. حالت اول و دوم که غیرممکن بلکه مضحک است ولی اگر حالت سوم صحت دارد ایشان سلام ما را برسانند و برایمان جویای احوال آقای کروبی بشوند. و اگر همه این احتمالات منتفی است ایشان به کذاب بودن خود اقرارکند و بپذیرد که قصه باف خوبی نیست.
۱۱ – کذب دیگری که در نمایشگاه اکاذیب ایشان به نمایش درآمده این است « دوستی برای گرفتن تاییدیه در انتخابات شورای شهر چهارم ارتباط با اصلاح طلبان را تا حدود زیادی قطع کرد و با رد صلاحیت چهره های مطرح اصلاح طلب، ایشان که صلاحیت اش مورد تایید قرار گرفته بود برای ورود به لیست اصلاح طلبان تقویت ارتباطات گذشته را در دستور کار قرار داد. به دیگر سخن ایشان در مقطع بررسی صلاحیت ها ارتباط با اصلاح طلبان را قطع و سپس با گرفتن تاییدیه و برای ورود به لیست اصلاحات با چرخشی ١٨٠ درجه ای روابط با اصلاح طلبان را گرم تر از هر زمان دیگری دنبال نمود»
به نامبرده بفرمایید مستندات خود را در این زمینه بیان کند. بازهم تکرار می کنم اگرچه این اراجیف ارزش پاسخگویی ندارد اما چه کنم که سکوت در برابر مغزشویی مردم نابخشودنی است. درانتخابات شورای شهر چهارم تهران برخی اصلاح طلبان رد صلاحیت شدند و برخی تایید صلاحیت. لازمه تایید صلاحیت لزوماً کتمان هویت و قطع ارتباطات فکری و سیاسی نیست. بنده به کنار، افرادی همچون غلامرضا انصاری ( استاندار خاتمی و عضو هیات موسس حزب جدیدالتاسیس اتحاد)، شجاع پوریان(عضور شاخص فراکسیون مشارکت در مجلس ششم)، مسجد جامعی ( وزیر خاتمی)، سرخو( عضو ارشد خانه کارگر)، حکیمی پور( دبیرکل حزب اصلاح طلب اراده ملت )، سلطانی فر (استاندار خاتمی)، میرزاابوطالبی ( معاون وزیر خاتمی و بازداشتی ٨٨)، خانم صدر اعظم نوری( شهردار اصلاح طلب مناطق تهران ) ، افشین علاء ( روزنامه نگار و شاعر شجاع اصلاح طلب) و… آیا با کتمان هویت تایید صلاحیت شدند؟!
اضافه بر این ، بنده در انتخابات شورای شهر سوم نیز که رد صلاحیت ها به مراتب کمتر بود و شورای شهر هم نه ٣١ نفره که ١۵ نفره بود با رتبه بالا در لیست اصلاحات قرار گرفتم.
نکته دیگر اینکه امتحان فرمولی که در ذهن آقای مومنی ابداع شده برای خود ایشان مجانی است و می تواند راهگشا باشد. اگر با کتمان هویت و قطع ارتباطات سیاسی کسی تایید صلاحیت می شود ایشان هم می توانستند در همین انتخابات آن را به کار بگیرند تا هم در کوهدشت و هم در تهران از فیلتر نهادهای نظارتی عبور کنند. ایشان این اکسیر حیات بخش را برای دوره آینده به کار ببرد و چند ماه مانده به انتخابات فتیله کار سیاسی را پایین بکشد تا تاییدیه را بگیرد وقتی تاییدیه را گرفت دوباره فتیله را بالا بدهد و وارد لیست شود به همین سادگی! لازم هم نیست تا چهار سال دیگر صبر کنیم ایشان می تواند برای انتخابات شورای شهر سال آینده تهران این فرمول را تست کند. ایشان فرمولی کشف کرده که می تواند اصلاح طلبان را در مقابل چشمان نهادهای نظارتی نامرئی کند طوری که بتوانند از دیوار هم رد شوند.
از راست از نفر دوم : کرم محمدی – سید حسن رسولی استاندار وقت و اسماعیل دوستی نماینده در سفر خاتمی به کوهدشت – فروردین ۷۸
۱۲- ایشان گفته بنده در انتخابات ٩٢ در ابتدا طرفدار آقای هاشمی بودم، بعد طرفدار قالیباف شدم و تا عصر روز ٢۴ خرداد هم از او حمایت می کردم و عصر آن روز بود که با مشاهده اقبال عمومی نسبت به روحانی چرخش ١٨٠ درجه ای خویش را هنرمندانه تر از قبل صورت دادم!
جناب آقای اسفندیاری!
فرد مورد اشاره این حجم علاقه مندی به دروغ را از کجا آورده؟
همگان حامی آقای هاشمی بودند. مگر خود شما حامی او نبودید؟ بعد از اعلام امتناع قطعی آقای خاتمی توجه همه معطوف به حمایت از هاشمی شد. هاشمی آمد و سنگین ترین موج حمایت مردمی تاریخ انتخابات برای او به راه افتاد. به گونه ای که جامعه شناسان بسیاری رأی سی میلیونی برای او پیش بینی می کردند. روز ثبت نام هم شاهد بودید جوانان بسیاری که تا چند سال پیش به شدت مخالفش بودند با شعار ” ناجی ملت آمد” تا وزارت کشور همراهی اش کردند. می دانید که آقای روحانی می خواست انصراف بدهد هاشمی گفت فعلاً بمان! گذشت و گذشت هاشمی ” احراز صلاحیت ” نشد! با آغاز رقابت ها بنده طبقه دوم ستاد خود در خیابان قائم مقام را با تمام امکانات مالی و اقلامی در اختیار جوانان کوهدشتی حامی عارف و روحانی قرار دادم و حتی عصر جمعه در جمع فعالان ستاد عرض کردم انتخابات شوراها تمام شد ولی انتخابات ریاست جمهوری معلوم نیست تمام شده باشد. ستاد تعطیل نیست و شما هم متفرق نشوید. اگر انتخابات به مرحله دوم برود ستاد ما به عنوان چابک ترین ستاد تهران در اختیار ستاد مرکزی روحانی قرار خواهد گرفت. بیش از ٢٠٠ برادر عزیز کوهدشتی مستمع عرائض بنده بودند و امکان ندارد که شما و شاگرد گرامی تان از آن بی اطلاع باشید.
جدا از همه اینها اصلاً فرض کنیم که بنده همین افسانه ای هستم که فرج جان می بافد یعنی ثبات قدم ندارم، اهل چرخش هستم ، هنرمندم و… . مسئلهٌ یا شیخ! چگونه ممکن است ایشان به عنوان ستون استوار و طلای ناب اصلاحات کوهدشت و لرستان و ایران در جلسه خانگی تیرماه ۹۴ در جمع فرهنگیان و با حضور محمد رضایی و خبرنگاران و عکاسان بفرمایند که اگر دوستی کاندیدا شود از او حمایت می کنیم؟ پاسخ برای من مشخص است. ایشان می دانسته که بنده کاندیدا نمی شوم و با این تعارف « لا دَمی» ژست وحدت طلبانه و جمع گرایانه گرفته و خواسته از شعاع نقد ناقدان و تیزبینان بگریزد. ایشان و شما که پس از سونامی ثبت نام در کوهدشت در جلسه خیابان علامه تهران به بنده فرمودید « اصلاحات در کوهدشت نه ۶ کاندیدا که ۲۹ کاندیدا دارد و تو روی هر کس که انگشت بگذاری ما حمایت می کنیم!» به تناقضی افتاده اید که مفری از آن نیست: بنده که در بیان تئوریسین حلقه و با سکوت رضایت آمیز شما چنین جامع رذائل معرفی می شوم بر چه اساسی سزاوار محوریت و مرجعیت یافتن بودم؟ آن همه ادعای ناب گرایی و اصالت حلقه تان چه می شود؟ چه کسی را « سامِنج » تلقی کرده اید؟
۱۳- آقای مومنی در سخنرانی طرهان به تاریخ ٢۴ بهمن ٩۴ و نیز در صحبتی که در منزل دکتر کرم یاری داشته به اشاره و کنایه ای بلیغ تر از تصریح بنده و آقای ملکشاهی را عامل رد صلاحیت آقای کورانی فر معرفی کرده است ( امیدوارم نفرمایید ضمیر مرجع خود را پیدا کرد که مادران عزیز مرده هم خنده شان می گیرد). نامبرده در سخنرانی طرهان گفته توطئه گران و جریان زر و زور و تزویر کورانی فر را رد صلاحیت کردند ولی توطئه شان با تایید صلاحیت آزادبخت و اجماع روی او شکست خورد. در خانه دکتر یاری هم به گواه حاضران فرموده: جنتی شورای نگهبان ، من و اسفندیاری و کورانی و دکتر یاری را که نمی شناسد، برادر خودمان برایمان مشکل درست کرده است!!
در این دروغ ها هم دره های عمیقی هست که نشانتان می دهم:
الف : پیداست که این قضیه دروغ محض است و بنده لابی و نفوذی در شورای نگهبان ندارم. بنابراین جعل این دروغ و تبدیل آن به شایعه مصداق افترا و بلکه بالاتر از آن مصداق تحریک است. یعنی اگر فردی از حامیان کاندیدای ردصلاحیت شده این سخن باورش شود و خونش به جوش بیاید و به فعل بی سابقه ای چون شکستن سنگ قبر رو بیاورد « محرک » نیز باید پاسخگو باشد. نامبرده باید بتواند نقش آفرینی بنده یا هر کس دیگر در ردصلاحیت کورانی فر را اثبات کند و گرنه وجدان عمومی حق دارد مدعی را کذاب بداند.
ب : می گوید فلانی کورانی فر را رد صلاحیت کرد و توطئه اش با آمدن آزادبخت شکست خورد. واضح است که اگر این فلانی آنقدر در شورای نگهبان نفوذ داشت و به اندازه ای عنود بود که چنین کند نمی توانست مانع آمدن آزادبخت هم بشود؟
ج : مذاکرات دونفره تان با ملکشاهی برای گرفتن تاییدیه را تکذیب می کند و می فرماید: با توجه به سوابق روشن اصلاح طلبی ما این شایعه بیشتر به یک شوخی زننده شبیه است و ما اهل معامله نیستیم! سپس ادامه می دهد: ملکشاهی توان رد یا تایید کسی را ندارد و با این شایعات نباید شأن شورای نگهبان را تا حد یک دکان انجام معاملات ملکی تنزل داد!
آقای اسفندیاری!
شما حیرت نمی کنید از این معجون تناقض و دروغ و کم حافظگی؟! فهمیدید چه شد؟! بنده که نفهمیدم! طرف یا خود را به خواب زده یا مخاطب را خفته و خمار دیده. فقط مانده ام با این همه تناقض چگونه دهان خشک نمی شود و زبان از چرخش نمی افتد.
بالاخره ملکشاهی نفوذ دارد که کورانی فر را رد صلاحیت کرد یا ندارد و شورای نگهبان هم جای این کارها نیست و شما هم اهل معامله نیستید. اگر نفوذ دارد پس حرف اخیرتان چیست؟ اگر نفوذ ندارد پس تکلیف آن همه جوسازی و نفرت پراکنی که شما به جان جوانان و طوایف حامی کورانی فر انداختید چه می شود؟ چه پاسخی برای ایجاد این تضاد و دوقطبی ها که می تواند مردم را به جان هم بیاندازد دارید؟ دنیا را بی حساب و کتاب گیر آورده اید یا مردم را عوام؟
د : شما خود می دانید که از ملکشاهی چه توقعاتی داشتید.
۱۴- آقای مومنی از فردی سخن به میان آورده که آمده با عنوان سرمایه گذاری در طرح ذوب آهن رومشکان سر تمام مسئولین استان را شیره مالیده ، پولی به جیب زده و اکنون متواری است. علی الظاهر یکی از مالباختگان هم خود ایشان است که به گفته خودشان ١٢۵ میلیون تومان را برای وی ” ضمانت ” کرده است. نامبرده در ادامه ملکشاهی را مواخذه کرده و گفته ” می دانستید شخص مزبور کلاهبردار است و بنده به شکل غیرمستقیم شما را در جریان این مسئله قرار دادم. چرا واقعیت را با مردم در میان ننهادید؟ … چرا فرمانداران کوهدشت و رومشکان با وجود اطلاع از شکست این طرح، مردم را در جریان قرار نداده اند؟”
اینکه فرد مزبور کیست و چگونه مورد اعتماد مسئولان قرار گرفته را بنده نمی دانم. از جزئیات این مسئله و صحت این ادعاها نیز خبر ندارم ولی آقای مومنی با این پرسش ها و تناقض ها روبرو است: از کی کلاهبردار بودن طرف را متوجه شده؟ چرا ضامن آن ١٢۵ میلیون تومان شده و چرا از همان ابتدا افشاگری را به رسانه ها نکشانده تا همه بدانند و فریب نخورند و در انتخابات هم به ملکشاهی رای ندهند.
۱۵- در مورد بحث های مالی مقدمتاً عرض می کنم بنده و بستگان درجه یک ام از هیچ افشاگری در مورد مسائل شخصی بیم نداریم. آقای مومنی چون در موضع بحث سیاسی و واکاوی گذشته ها حرفی برای گفتن ندارد و از کارنامه خود و باند متبوعش خبردار است، وجب به وجب این مصاحبه را به متلک پرانی در مورد زندگی شخصی و مالی بنده و دیگرانی که خوشایند وی نیستند آلوده کرده و طوری جمله ساخته که فلانی مرفه بی درد است و ثروتی اندوخته که الّا و لابد از راه غیرمشروع به دست آمده و مردم کوهدشت بدانید این مهندس هنرمند « دزد » هم هست.
بسیار عالی! در این مورد هم از نامبرده می خواهم هر سند و مدرکی دارد در انتشار آن درنگ نکند. الحمدالله رب العالمین با کسی طرفیم که ذهن و قلب خود را از فیلتر اخلاق پاک کرده و به راحتی دروغ از آستین بیرون می آورد ، بنابراین لازم نیست که بخواهیم دغدغه عرض و آبرو نداشته باشد. از وی خواهش می کنم با خیال راحت هر چه دارد رو کند.
بنده پس از مصاحبه نوروزی سال گذشته ایشان با سایت های منطقه می خواستم پاسخی ارائه کنم و در سال منتهی به انتخابات مجلس از گذشته های رفته بر کوهدشت بگویم. آقایان کرم محمدی و پرویز احمدی پادرمیانی کردند که به پاس آرامش منطقه در سال انتخابات و جلوگیری از تفرقه در نیروهای اصلاح طلب خوددار باشم که اجابت کردم. حال آقای مومنی استنکاف و سکوت بنده را رفتار احمدی نژادی و تهدید به افشاگری دانسته است. در صورتی که مقصود بنده ورق زدن گذشته های سیاسی و اثبات خطاکار بودن باند شما در عرصه سیاست و نیز ادلّه خودم برای نپیوستن به حلقه شما بود و نه سرک کشیدن به احوال شخصیه. مناسبات اجتماعی و بیرونی این جماعت آنقدر مخدوش هست که لازم نباشد برای نقد و روشنگری به اطوار درونی شان بپردازم.
نامبرده می گوید « اگر ایشان در زمینه مسائل مختلف اعم از مالی، اخلاقی ، سیاسی و… نکته ای برای افشا کردن دارند حتماً خواهیم شنید » سپس در بیانی به غایت نمکین ادامه می دهد « البته در صورت بروز این وضعیت و با وجود عدم تمایل ما به ادامه روند مذکور، ما آمادگی پاسخگویی به ادعاهای وی را داشته و در نهایت ثابت خواهد شد که در این میان چه کسی متضرر می شود »
مشاهده فرمایید ایشان، هم می خواهد تهدید کند و هم تهدیدش را به شکل ظریفی پس می گیرد. هم می خواهد شجاع و شیردل و پاکدست به نظر برسد، هم می خواهد غائله را بخواباند. پدیده ای است این شاگرد به استادی رسیده شما!
اجمالاً عرض می کنم که بنده از متضرر شدن نمی ترسم. از آمادگی خود کمال استفاده را ببرید.
چند نکته:
الف : به استناد قانون، « تهدید » بزه محسوب شده و عنوان مجرمانه دارد. امیدوارم آقای مومنی برای رهایی از شمول مصادیق این جرم هرچه سریع تر تهدید خود را عملی کند. بنده و بستگان درجه یک ام بی صبرانه منتظر عملی شدن تهدید نامبرده هستیم و به شرافت خود قسم می خوریم از هر واکنش رسانه ای و حقوقی پرهیز کنیم. مشروط به آنکه افشاگری نامبرده مستند باشد نه اینکه لطائف نشاط آور سابق را تکرار کنند.
ب : نامبرده هر جا که کم آورده است طرف مقابل خود را اسیر مالیات و مادیات و تلویحاً و تصریحاً فاسد خوانده است:
– کرم محمدی مشغول کار و کاسبی و باغبانی بود که آمد فرماندار کوهدشت شد!
– کرم محمدی تاکید کرد که با ملکشاهی ارتباطی نخواهد داشت به خاطر مسائل مالی اش با دوستی!
– فرمانداران رومشکان و کوهدشت هم وسوسه پست و مقام داشتند و هم وسوسه مالی!
– دوستی به دلیل عدم استطاعت مالی در انتخابات خودش از رنو ۵ متعلق به باجناقش استفاده می کرد حال اصولاً رشد مالی اعجاب آور آقای دوستی مسئله ای است که خودشان باید پاسخگو باشند!
– اگر وزن مالی ایشان منظور است باید گفت استطاعت مالی هیچگاه وسیله سنجش انسان ها نبوده و نیست!
آقای اسفندیاری عزیز!
وضعیتی که فرج جان بدان گرفتار شده داستان شیرینی را در ذهن تداعی می کند که بدین شرح است : « سر کلاس جغرافیا معلم از یک دانش آموز درس نخوان پرسید پاکستان کجاست؟ دانش آموز گفت پاکستان کشوری آسیایی به مرکزیت اسلام آباد با مساحت فلان… معلم پرسید درباره افغانستان توضیح بده. دانش آموز مکثی کرد و گفت افغانستان کشوری است در همسایگی پاکستان … و اما پاکستان ، پاکستان کشوری آسیایی پایتخت آن اسلام آباد با اینقدر مساحت … معلم دانست داستان از چه قرار است پرسید درباره هند چه می دانی؟ دانش آموز بعد از مکث گفت هند کشوری در همسایگی پاکستان … و اما پاکستان ، پاکستان کشوری آسیایی به پایتختی اسلام آباد با مساحت… »
حالا حکایت آقای مومنی است که به سندرم « و اما پاکستان » مبتلا شده. ایشان هر جا که قافیه تنگ می آید یا فحش های سیاسی ارضایش نمی کند و می خواهد فحش مخرب تر و عوام پسند تری بدهد حرف و حدیث مالی به آدم ها می بندد. مثلاً خبرنگار می پرسد آیا دوستی وزن خود را سنگین تر از این می داند که پاسخگوی شما باشد؟ و او پاسخ می دهد « اگر منظور وزن مالی ایشان است باید گفت استطاعت مالی هیچگاه وسیله سنجش شأن انسان ها نبوده و نیست»
من واقعاً نمی دانم چگونه می توان با این منطق محاجه کرد. فرد مورد اشاره خود می برد و خود می دوزد، خود می گوید و خود جواب می دهد، خود شبهه می افکند و خود بر اساس آن شبهه به سوژه ای می تازد!
دست بر قضا گرفتار این مغالطه نیز هست : « خسن و خسین هر سه دختران مغاویه اند » که اولاً خسن وخسین نبود و حسن و حسین بود، ثانیاً سه تن نبودند و دو تن بودند ، ثالثاً دختر نبودند و پسر بودند، رابعاً مغاویه اشتباه و معاویه است خامساً معاویه نبود و علی بود.
به بیان دیگر اولاً بنده ادعای سنگین وزنی نکرده ام، ثانیاً سنگین وزنی به دارایی نیست، ثالثاً دارایی من آنگونه که فرج جان وانمود کرده اعجاب آور نیست. رابعاً کل این بافته ها چه ربطی به هم دارد؟
کرم محمدی و محمد محمدی نژاد هم اگر حاضر می شدند که بله قربان گوی جریان شما باشند امروز در معرض این همه ناسزا و شناعت نبودند و چه بسا شما در وصف پاکدستی شان شاهنامه خوانی می کردید.
ج : آقا فرج می فرماید که بنده در انتخابات خودم به دلیل نداری از رنویی استفاده کرده ام که متعلق به باجناقم بوده . باز هم داستان ” خسن و خسین ” پیش آمد!
اولاً هر طفل دبستانی می داند که رنو ماشین انتخابات نیست. و با رنو نمی توان مستمراً جاده های منطقه را آمد و رفت. البته این وضعیت معلول کم کاری همه ماست. به هرحال امیدوارم روزی جاده های کوهدشت به سطحی از کیفیت برسد که کاندیدای محترمی بتواند با رنو یا ماشینی مشابه در کوهدشت فعالیت انتخاباتی کند. خودروی در اختیار بنده در آن انتخابات یک جیپ امانتی بود.
ثانیاً رنوی مدنظر متعلق به خودم بود که اصلاً به کوهدشت نمی آوردم و پس از انتخابات هم فروختم. هرکس که تاریخ را مرحله ای و ادواری ببیند و فهم کند ، می داند که داشتن رنو در آن دوران اتفاقاً نشان دهنده استطاعت بود، نه فقر و نداری. درباره روزگاری حرف می زنیم که خودرو مثل امروز فراوان و رایج نبود و شهری مثل کوهدشت ترافیک را فقط از تلویزیون می دید و حتی خرم آباد هم به ندرت با آن مواجه بود. بنده در روزگاری که پیکان دارایی محسوب می شد، خانه ای دوطبقه در منطقه کیو خرم آباد داشتم.
ثالثاً : در آن مقطع بنده سه باجناق داشتم که هیچکدام اصلاً خودرو نداشتند ( آقایان سالار نصیری، زنده یاد اکبر طولابی و احمد اسدیان)
سایر ادعاها و استدلال های آقای مومنی بر همین سیاق است؟
د : نامبرده در فرازی از این مصاحبه توهین عجیبی نثار بنده و ملکشاهی می کند که باور بفرمایید غیر قابل هضم و فراموشی است. ایشان می گوید « عبور از ملکشاهی برای دوستی مقدور نبود چون قول و قرارهایی پشت پرده داشتند که من از قطعیت شخصی یا سیاسی بودن آنها بی اطلاعم » ( دقت کنید! هم می خواهد انگ شخصی بچسباند و هم نچسباند. هم با زیرکی تخریب کند و هم بگریزد) و سپس مکنون قلبی خود را به زبان مردم کوهدشت می گذارد « البته مردم حفاظت از اموال ایشان که زحمات فراوانی برای بسط و گسترش آن متحمل شده اند را دلیل اصلی عدم عبور آقای دوستی از ملکشاهی می دانند ». آقای مومنی می داند که ضمیر مردم پاک تر از آن است که چنین تراوشاتی داشته باشد.« شایعه » توسط اتاق های فکر سیاسیون بیماردل پخت و پز می شود و در یک جو غبار آلود و عصبی مورد پذیرش بخشی از جامعه قرار می گیرد.
آقای مومنی استاد جوسازی و هتک حیثیت است. خدا را شکر که این حرف را به زبان آورد تا بنده بالاخره منشاء این گزافه گویی را بشناسم. اینکه بنده اهل بسط و گسترش اموال هستم یا خیر بماند برای ادامه بحث در فرازهای بعدی. اما قبول دارید که این نسبت بسیار سنگین و ناگوار است؟ مگر بنده چه می کنم که احتیاج به مراقبت و محافظت دارد؟ اگر بشکه این گمانه زنی ها و افترائات گشوده شود چرکاب متعفنی خارج خواهد شد که احدی از عفونت آن در امان نخواهد بود. هر کس در پستوی ذهن خلاقه خود قصه ای برای لجن مال کردن رقیب بپرورد و بپراکند سنگ روی سنگ بند می شود؟
توالی فاسد این گمانه زنی ها بسیار است. بنده به عنوان مثال (تاکید می کنم : به عنوان مثال) به یک مورد اشاره می کنم : نامبرده که البته فعال اقتصادی حاذقی نیز هست ، مدعی است دوستی از ملکشاهی عبور نمی کند چون او حافظ اموالش است. بسیار خب! بر همین اسلوب دوستی هم می تواند بگوید نامبرده به این جهت در چند فراز از مصاحبه اش تملق استاندار لرستان را گفته که هتل معروفش قراردادهای فراوانی با استانداری و ادارات خرم آباد دارد و در این تملق ها غیر از سود سیاسی و سست کردن جایگاه کرم محمدی، سود اقتصادی نیز نهفته است. نامبرده از شنیدن این شائبه و تبدیل آن به شایعه خشنود می شود یا ناراحت و برآشفته؟!
بلا تشبیه عقلانی نیست آنها که در کاخی از شیشه و بلور زندگی می کنند رهگذران را سنگ بزنند.
به تعبیر سعدی :
ببری مال مسلمان و چو مالت ببرند
بانگ و فریاد برآری که مسلمانی نیست
اصلاً فرض کنیم این ادعا صحت دارد و بنده همانی هستم که مومنی می گوید و ملکشاهی هم آنقدر آدم بی اصولی است که محافظ اموال بسط یافته ( بخوانید: حرام ) من باشد. آیا ملکشاهی فقط در مجلس می تواند این نقش را ایفا کند؟ ملکشاهی خارج از مجلس از حیّز انتفاع ساقط می شود؟ ضمناً اگر وی چنان نفوذی داشت که چنین کند احتمالاً می توانست شما دو نفر را هم در تهران تایید صلاحیت کند تا برای شکست اش بسیج نشوید و خانه های کوهدشت را شخم نزنید و برای ” پلونِن ” یک رأی ده بار مزاحم یک خانه نشوید.
مومنی مدعی رشد مالی اعجاب آور بنده است.
چند نکته در این باره :
اولاً پس از چند نوبت اقدام شراکتی بنده و وزارت آموزش و پرورش به مدرسه سازی در کوهدشت، رقبای محترم از جناح های مختلف گویی که به مائده ای آسمانی رسیده باشند حربه جذابی برای تخریب اینجانب پیدا کردند که تا دو سه سال پیش خبری از آن نبود : « ثروتمندی » و روش دستیابی به آن .
بارها درباره منابع مالی این پروژه ها شفاف سازی کرده ام اما علی الظاهر فایده ای ندارد. زمین ساخت این مدارس کاملاً دولتی است و سند آن متعلق به آموزش و پروش است.۵۰ درصد نقدینگی ساخت این مدارس را بنده تقبل کرده ام و پنجاه درصد را طرف دولتی. پول ۵۰ درصدی که به بنده مربوط می شود را خّیرینی می پردازند که در ۲۰ سال گذشته با آنها آشنا شده ام و مویی در این راه سفید کرده اند. پولشان را هم جز مدرسه خرج عمارت یا فعالیت دیگری نمی کنند و بر سیر تا پیاز مخارج نظارت دارند. اینکه این پول ها به کوهدشت هدایت شود مذموم است؟ ای کاش سایر سرشناسان منطقه هم که توانگری مالی دارند یا دستشان به متمولین می رسد پا به این وادی بگذارند و از طعنه طاعنان و تنگ نظران و ایجاد حواشی برای زندگی شان نهراسند که اگر بهراسند هم من به ایشان حق می دهم.
بنده بارها گفته ام که به وظیفه عمل می کنم و هر چه کنم از دین کوهدشت رهایی ندارم. کوهدشتی که بنده هم درمحرومیت آن مقصرم.
ثانیاً آقای مومنی در مصاحبه سال گذشته خود وقتی با سوالی درباره مشارکت بنده در مدرسه سازی مواجه شد پاسخ داده بود « اتفاقاً سوال خوبی است! انصاف باید داد. اخیراً ایشان در خصوص مدرسه سازی قدم هایی برداشته اند که نفس عمل مثبت است. لازم است یادآوری کنم که مواخذه ایشان در این عمل کار درستی نیست. به هرحال ایشان با هر هدف و نیتی قدم های خیری برای کوهدشت برداشته اند ». چطور می شود یازده ماه قبل از انتخابات مجلس در بیان نامبرده علیه بنده شبهه مالی ردیف نشود و ایشان با نمایش بزرگواری از کنار قضیه عبور کنند اما یک ماه پس از شکست در آن انتخابات رگباری از دشنام های شخصی نشانه ام بگیرد؟
ثالثاً بنده نسبت به معدل جامعه و میزان دارایی های افراد و میانگین تعریف امروز مردم از « ثروت » اگرچه استطاعت مالی داشته و دارم اما «ثروت» مند محسوب نمی شوم. رشد مالی غیرمتعارفی هم نداشته ام. دارایی بنده اگر رشدی داشته به « نسبت » همان رشد آحاد و اقشار جامعه است. پس از ٣٣ سال مسئولیت و نزدیک به دو دهه حضور در سطوح عالی مدیریت که به هر حال ردیف حقوقی و مزایای بالاتری نسبت به سایر مشاغل داشته و دارد ( و در این زمینه بنده بی تقصیرم ) هرگز اهل فعالیت فردی در بخش خصوصی نبوده ام. نه کارخانه دارم ، نه اهل تجارتم، نه پیمان کاری می گیرم ، نه ساخت و ساز دارم و نه مالکیت هتل. حضور در قامت مشاور مدیرعامل یک بانک خصوصی نیز ماهیتی « کارمندی » دارد و لاغیر. سهامداری بانک نیز افسانه ای است که دوستان عزیز ( از هر جناحی ) برای افسون جماعت پروار کرده اند. با سهام بنده در محله تازه آباد کوهدشت یک خانه ی کوچک نمی توان خرید. فعالیت هایی که بسیاری مدیران ارشد و همتایان بنده چه قبل از بازنشستگی و چه بعد از آن برای خود مباح می دانند نیز تا کنون که برای بنده مکروه بوده است. اما اگر قرار به مچ گیری و آبروریزی و ضایع کردن رقیب در انظار عمومی است می توان این سوال را مطرح کرد که آقایان مدعی پس از سالها معلمی و حداکثر ریاست ادارات یک شهر با کدام بضاعت و اندوخته به هتل داری رسیده اند؟ آن تسهیلات بانکی که بی نیاز از رابطه دریافت می شود کدام است و چگونه نصیب آقایان شده؟
اصحابتان الی ماشاالله بنده را به زد و بندهای سیاسی پشت پرده متهم می کنند. از ایشان بپرسید مجوز و موافقت اصولی ساخت این هتل و تسهیلات مالی آن را کدام دولت تامین کرده است؟!
به خدای احد و واحد قسم بنده چون به این چیزها اهمیت نمی دهم نمی دانم این هتل چگونه و چه زمانی برپا شد. در جلسات خصوصی هم که کسی حرفی می زند و شبهه ای می اندازد پاسخ من این است «بمارِکو بو».
ولی حالا که این قماش از پشت مواضع پنهان خود بیرون آمده اند و صریحاً این مجادلات کثیف را به اینجا کشانده اند، بد نیست شفاف سازی هایی صورت بگیرد. احداث این هتل از زمان دولت اصلاحات و ریاست حسین مرعشی بر میراث فرهنگی و گردشگری آغاز شد یا قبل از آن؟ اگر قبل از آن بود که هیچ. اگر زمان مرعشی بود بفرمایید تکلیف آن همه دشنام که به کارگزاران و بنده می دادید چه می شود؟ فراموش نکرده اید که به کارگزاران می گفتید « تخم گذاران »؟! رفاقت تان با آقای مرعشی و برگزاری آن همایش کذایی سال ٩٢ نسبتی با اینگونه مناسبات دارد؟
و اگر احداث هتل مربوط به بعد از اصلاحات و در زمان دولت معجزه هزاره و صدارت انسان کامل ( مشایی ) بر گردشگری بوده که بازهم هیچ !!
آقای اسفندیاری عزیز
قدری با خود خلوت کنید و بیاندیشید این بنگاه اقتصادی اگر مال من بود لشکر فحاش زمینی و سایبری تان چگونه شرافت بنده و آباء و اجدادم را در مرئی و منظر عالمیان به توبره می کشید و تا خراب کردن آن هتل بر سر صاحبش از پا نمی نشست. چگونه دستگاه مغزشویی و هیپنوتیزم تان فرهنگیان کوهدشت را به عاملان انتحاری سرشار از خشمی تبدیل می کرد که هم قسم شده اند تا پاک کردن زمین از وجود این قارون روزگار آرام و قرار نگیرند.
تکرار ملال آور است اما مجبورم تکرار کنم که بدفرجامی در کمین حسود و حسرت خوار است. این توانگری مالی که البته در پی خود توانگری سیاسی می آورد ( و آورده است ) انشالله بر صاحبانش مبارک و فرخنده باشد و سنگ بنایی شود برای توسعه گردشگری و افزایش کیفیت خدمات رسانی به مردم.
هدف از ارائه این بحث پاسخ به تخطئه و شبهه افکنی و نفرت پراکنی دوستانتان بود و طرح این توصیه به شما و ایشان : کسی که خود طعم فعالیت اقتصادی را چشیده و به آن خو کرده نباید خط کش زهد و ریاضت و ترک دنیا به دست بگیرد و دقیقه به دقیقه رقیب را جریان زر و زور و تزویر بنامد. ابوذر می گفت زندگی در ربذه اگرچه اجباری است ولی گواراست . نمی توان گوارایی تکاثر و « زر » را خوش داشت و رشد مالی را فقط در دیگری دید و فرو کوبید. به تعبیر دکتر علی شریعتی – که سه گانه «زر و زور و تزویر » ارمغان او برای ادبیات سیاسی اجتماعی معاصر ایران است – نمی توان در پاریس قدم زد و به حقیقت ابوذر فکر کرد. نمی توان با زر و زور و تزویر عجین شد و در مذمت اش شبانه روز سخنرانی کرد.
وجدان تان قاضی! زندگی شما و این جماعت و بسیاری از حامیانتان همان زندگی ده سال پیش است؟ زندگی ده سال قبل تان همان زندگی بیست سال قبل بود؟ زندگی بیست سال قبل تان همان زندگی سی سال قبل بود؟
مدعی اگر سندی دارد که اثبات کند طریقه من نامشروع و رانتی بوده مدیون هفت پشت من است اگر منتشر نکند و اگر ندارد و تیری در تاریکی پرانده بپذیرد که عنود است و چون در رقابت سیاسی کم آورده بحث را به اینجا کشانده است.
شما و مردم کوهدشت مشاهده می فرمایید در بین رجال و سیاسیون این شهر تنها بنده هستم که در معرض این حرف و حدیث های روان فرسا قرار گرفته ام. این وضعیت یک علت بیشتر ندارد : بنده خود را جلوی چشم انداخته ام. وگرنه عافیت طلبی و برج عاج نشینی و جانماز آب کشی و پنهان کردن پول در دفینه ها و سایه سار های امن بسیار آسان است. افرادی به مراتب متمکن تر از بنده در کوهدشت جولان می دهند بدون آنکه خود و خانواده شان کمترین آسیبی ببینند چرا که لعابی از زهد و پاکدستی با درونمایه بی خیالی و بی تفاوتی به رنج ضعفا، بر زندگی خود کشیده اند. البته به تاسی از تجارب گرانسنگ ٨٨ که حضرت معجزه هزاره با تاباندن نور به هاشمی و ناطق و متمرکز کردن مردم بر روی این دو تن به عنوان مظاهر فساد! تاریکخانه ای آرام برای خرواری از خفاشان و انگل ها و زالوها فراهم کرد که بجوند و بمکند و از هضم رابع بگذرانند. شاید هدف از تمرکز روی بنده هم این باشد که فضا برای عده ای دیگر خلوت شود. الله اعلم.
۱۶- آقای مومنی لطف کرده و چندبار به تمسخر و هجو و تحقیر ” مهندس مهندس ” کرده. هم از این جهت که بنده را علوم مهندسی نخوانده عده ای مهندس می خوانند و هم از این جهت که غارت موهوم شان را بنده فرماندهی و مهندسی کرده ام. نمی دانم! شاید بنده مهندس جلوگیری از کودتا باشم. در مورد مدرک تحصیلی هم اگرچه نمی دانم این سبک سخن گفتن چقدر در شان یک بالغه مرد پنجاه و چند ساله است اما ایشان درست می گوید. حق با اوست! بنده علوم فنی نخوانده ام اما در این فقره که آقای مومنی را آزار داده بی تقصیرم! این عنوان را خودم که به خودم نداده ام. باور بفرمائید با ۵٨ سال سن عقده و کمبودی هم برای این عناوین و القاب در خود احساس نمی کنم و پس از سالها کار مدیریتی که صدها مهندس دانشگاهی زیر نظرم کار کرده اند ( هم من از آنها آموخته ام و هم آنها از من) از شنیدن این کلمه شعفی در وجود خود احساس نمی کنم. خیرات بی حساب و کتاب این عناوین هم واقعاً راه حلی ندارد و به معضل تبدیل شده است. چون هم گوش شنوایی نیست و هم آدمی هر دقیقه نمی تواند بگوید آقا من مهندس نیستم ، من دکتر نیستم! رحمت بر پدرتان این القاب را به من ندهید!
نامبرده اگر می تواند با این معضل بستیزد از اعطای رقت انگیز القابی چون «خاتمی لرستان» و «سردار اصلاحات» به خود برائت بگیرد. ایشان که می داند در قامت یک « سربار » با اصلاحات چه کرده و چقدر از حقیقت این القاب دور است!
به هرحال در روزگاری که فوق لیسانس و دکتری را در پیاده رو های تهران می فروشند و « تجربه » را بی ارزش می دانند بنده حاضرم مدرک لیسانس مدیریت دولتی ام را که متعلق به ۲۲ سال قبل است و از کلاس و کتاب و دفترش هم چیزی به ذهنم نمانده در سینی تقدیم آقای مومنی کنم تا بر درجات شان اضافه شود و علائم فضل و کمال و ادب در رفتارشان بیشتر بدرخشد. ایشان که غنای شخصیت و برتری انسان را در این بازی ها و مصداق تنزل و سقوط را در « کارمندی دبیرخانه فرمانداری کوهدشت » می داند دیگر چه جای مباحثه دارد؟
نامبرده ناروا های ریز و درشت دیگری نیز به بنده نسب داده که هم ارزش پاسخگویی ندارد ، هم بنده خسته شدم و هم تطویل بیش از این موجب ملالت مردم است.
جناب آقای اسفندیاری
با همه اختلافات و کدورت ها، حفظ حرمت شخص جنابعالی برای بنده مفروض است. شاید بزرگ شدن و قد کشیدن نامبرده در بروز پاره ای اشتباهات پنداری و رفتاری تان موثر بوده باشد. به هرحال از زمانی که وی قدکشیدن آغاز کرد و برای عده ای محل رجوع دانسته شد اصلاحات در کوهدشت روز خوش به خود ندید.
این نامه نیز از سر اکراه و اجبار و با هدف بی پاسخ نماندن آتش پرحجم اطرافیانتان قلمی شد. باشد که در نزد وجدان عمومی مجالی برای استماع اقوال مختلف و در نهایت قضاوت صحیح پدید آید. تایید می فرمایید که بنده به پیروی از سیره بزرگان در این جوابیه تمام نقاط مثلاً استراتژیک اظهارات آقای مومنی را مجدداً ذکر کرده و سپس بطلان و پوچی و وقاحت بار بودن آن را عیان کردم … نتیجه گیری در این زمینه با مخاطب منصف.
یک نکته دیگر و تمام: باغبانی و زراعت، بیل زدن و آبیاری کردن و عمران زمین سیره پیامبر گرامی اسلام و حضرات معصومین ( صلوات الله علیهم اجمعین ) است. تمسخر « کِرَم » به خاطر باغبانی کار صحیحی نبود. انشالله شما که سالها بینش اسلامی و سیره معصومین تدریس می کردید از مصاحبه نامبرده بی خبر بوده باشید.
***
خطاب به مردم عزیز کوهدشت و برادر گرامی جناب آقای محمد آزادبخت عرض می کنم از آنچه که در این شبه مناظره خواندید و شنیدید هویداست که چرا این برادر شما به ائتلاف ١+۶ نپیوست. سخن گفتن در این باب خود رنج نامه مفصلی است که بماند تا بعد.
به اختصار عرض می کنم محمد آزادبخت صد البته شخصیت ارجمند و خوش سابقه و زحمت کشی است که حق زیادی هم به گردن بنده دارد اما موفقیت ۱+۶ در این انتخابات نه پیروزی ایشان و اصلاحات که سلطنت یافتن بیش از پیش تفکری بود که فقرات نظری و عینیت عملی آن به صورت مبسوط نقد شد و اگر موفقیت می یافت این « اخلاق » را بر مناسبات فردی و اجتماعی کوهدشت حاکم می کرد. هسته مرکزی و مغز متفکر این ائتلاف به کلای و مصطفی و محمد و هادی به مثابه سبدهای رأی نگاه می کرد. نه اعتقادی به حق و حقوقشان داشت و نه در صورت پیروزی هر یک از اینها آزادی و استقلالی برایشان باقی می گذاشت. حلقه ای که افتخار می کند گردنه گیر لرستان باشد و از اینکه گروه فشار و قدرت غیر رسمی استان تلقی شود لذت می برد و از این لذت مست می شود برای فردیت نماینده و تعهد او به توده کوهدشت پشیزی ارزش قائل نیست. نماینده خوب از نظر ایشان نماینده ای است که در تبدیل کوهدشت به یک ” قلعه مخوف فرقه ای ” یاری شان دهد و پیوسته بازیگر میدانی باشد که طراحش اینانند. لیوان آبی را جابجا نکند مگر ایشان اراده کنند. این تفکر در طول چهار سال نمایندگی بنده برای به شکست کشاندن برنامه ها و اهدافی که مردم از منتخب خود توقع داشتند از هیچ تلاشی فروگذار نکرد. زمین گیر کردن نماینده ای که مطیع و تسلیم نباشد و در نهایت تاراندن او از کوهدشت شیوه ای است که دوستان در آن مهارت دارند. در مثل مناقشه نیست « گربه برای رضای خدا موش نمی گیرد» تفکری که چشم دیدن نمایندگی بنده و سوری را نداشت و « باورمند » بود دیگی که برای او نجوشد همان بهتر که برای راست بجوشد چه انگیزه ای از این تکاپوی بی سابقه برای کورانی فر و آزادبخت داشت؟ آیا بعد از پیروزی فردیت و استقلال و عزت ایشان را به رسمیت می شناخت یا خود را عامل پیروزی می خواند و از فرد منتخب اطاعت و انقیاد طلب می کرد؟
خدا را می خوانیم که از کژی ها و کاستی ها در گذرد و در طلیعه ماه عزیز رجب آمرزش خود را نصیب همگان کند.
اسماعیل دوستی
اقای دوستی نه شما و نه اقایان دارای شخصیت دو روی هستید ولی خدا وکیلی حق این مردم نیست که به هیزم شما و این اقایان بسوزند
[پاسخ]
اقای دوستی زندگی هر انسان چندین مقطع است تولد- کودکی- نوجوانی – جوانی -ازدواج – صاحب فرزند شدن- میانسالی وسپس پیری وترک این دنیا که البته این مقاطع شامل همه افراد می باشد وهیچ گونه قابلیت برگشتی ندارد .با این وصف اسمان ریسمان بافتن به هم در خصوص انتخابات کوهدشت و ندیدن نظر قاطبه مردم که چه نظری دارند وترسیم مسایل همچون دلواپسان کاری غیر قابل پذیرش است بنده کاری به اقای مومنی ندارم ولی افتاب روشن است اقای دوستی بنده شما را انسان پاکدامنی میدانم ولی درخصوص قضیه انتخابات وسایر مسایل سیاسی تقاضا دارم اینگونه صحبت نکنید چون جامعه به بطن خیلی از قضایا اگاهی دارند واما نگاه کنید به همین عکسهای گذشته اتان وتغییر مقاطع زندگی خود را ببینید وبدانید درایستگاه اخر زندگی هستید ( رهبری فرزانه انقلاب فرمودند مسولان مردم جوانب وپشت پرده مسایل مملکت را میدانند پس بدانید چگونه رفتار میکنید…نقل به مضمون) وپیام این تغییرات زندگی را دریابید وبدانید افتاب پشت ابر نمی ماندانشاله
[پاسخ]
بازنده اصلی انتخابات کوهدشت دوستی است.
[پاسخ]
بهرام خان تو بازنده اصلی هستی چون چند جا باخته ای؟
[پاسخ]
صحبتهای هر دو بزرگوار را با دقت خواندم و سعی کردم بدون ذهنیت خاص و با رعایت عدالت به یک جمع بندی برسم در اکثر موارد آقای دوستی توانسته است طرف مقابل را با چالش جدی مواجه کند ولی این مهم نیست و برای این منطقه پر از اسنعداد بسیار متاسف شدم و مطمئن شدم که تا این گونه تفکرات قرون وسطایی و بداخلاقی سیاسی در نخبگان کوهدشت وجود دارد این منطقه روی خوش به خود نخواهد دید و در یک کلمه تفکرات منفعت طلبانه و شخصی به شدت برای پیشرفت این منطقه محدودیت ایجاد کرده و این فرهنگ شوم به راحتی هم رخت بر نمی بندد. پیکر نحیف کوهدشت به شدت زخمی است و این معجون حاصل زحمات بی شائبه همه عزیزان است البته با سهم متفاوت !!
[پاسخ]
جناب دوستی اگر هزار سطر دیگر بنویسند بجایتان . مردم آنچه را که در انتخابات گذشته با تمام وجود حس کردند ودیدند که چکونه حقشان بر باد رفت را فراموش نمی کنند.
[پاسخ]
ککشکان مرد باش ومنتشر کن.باباماهمه میدانیم جنگ قدرت بین شماهاستکینه هاازهم دارید،درتمام فک وفامیلتان یک نفرهم بیکارندارید دراین یک مورد خصوصا شماجناب دوستی یک نفربیکارازدراویش به مانشان بده.توروبه خدا به هرکسی می پرستید دست ازسرکوهدشت وکوهدشتیان بردارید دیگه حوصله شمارو نداریم،خیرنداریدشرمرسانید بخاطر
[پاسخ]
انسان موجودی قابل تغییر است صرف اینکه قبلا” چه بوده و چگونه موضعی داشته تضمینی برای رفتارهای حال و آینده اش نیست.و صرف اصلاح طلب بودن کسی دلیلی بر سلامت نفس هیچ کس نمی باشد.اما آ نچه ما و اکثر مردم از انتخابات کوهدشت به عینه دیدیم نا امینی مجریان بود و مهندسی انتخابات برای پایمال کردن حق الناس و جناب اسماعیل دوستی خدا و خودتان اگر به وجدانتان مراجعه کنید شاهد و ناظر این حق کشی بودید و می دانید چه کردید حتی اگه سرتان را زیر برف کنید!!!
[پاسخ]
متن فوق مشت محکمی بر دهان قدرت طلبان و عاملان بدبختی جوانان این دیتر بود. درود بر آقای دوستی
فرج کذاب دیگری سکوت اختیار کنی بهتر است تا اینکه شخصیت واقعی تو برا آهاد مردم مشخص شود
[پاسخ]
درود بر دوستی دوست مردم .واقعا گل گفتی این آقایان اگر منکر نان بری وبد اخلاقیهای دهه شصت هستند افراد قربانی شده که نانشان آجر شد که زنده ومشخص هستند.شاید جوانان ندانند ولی خدایی چه خانواده ها توسط این محفل متلاشی شد وچه ظلم ها کردند وحالا اصلاح طلب شدن همین ها قیچی بر سر جوانان میگذاشتند وپاچه شلوار پاره میکردن حالا مان لا ودالایی لاما شدن .اینا فرار به جلو میکنن که اعمال داعشی دهه شصت سربازنکند .درود بر دوستی عزیز که همیشه با اینها ناسا گار بود ومتاسفم برای افرادی که باوجود خنجرهایی که ازفرج واسفندیاری خورده بودند اینبار هم گول ظاهر ریاکارانه شان خوردند وپا منبری فرج شدن .جالب اینجاست که یکسال دیگه هرکدام یه طومار مذمت از اونا میکنن.ای مردم کوهدشت فرج واسفندیاری و…چه جوری اصلاح طلب شدن بخاطر خدا به جوانان بگید که اینان چه ها کردن با جوانان این شهر
[پاسخ]
درود بر مرد شماره یک اصلاحات کوهدشت جناب دوستی بزرگ،که با رعایت اخلاق قطعا منتقدان بی انصاف را شرمنده کرده اند مردم عزیز بدور از تعصب قضاوت کنیددیدید صبر هم حدی داشت الان نوبت قضاوت با شما مردم فهیمه که این آقایانن را هدایت کنید،سعدبیا مرد نکونام نمیرد هرگز/مرده آن است که نامش به نکویی نبرند
[پاسخ]
جناب اقای دوستی به قول فرج واقعا هم مهندس وهم هنرمند.دست پیش میندازی تاپس نیفتی. من ۳۰ سال سن دارم چون درخانواده ای سیاسی متولد شدم ازکلاس سوم ابتدایی باالفبای سیاست آشنا شدم ازدوگانگی رفتارتون شکی ندارم اصلاح طلبان کوهدشت نردبان ترقی شما بودند وشما رابه پشت بام بردند وبعداز رفتن به بام باپای چپتان زدی بر نردبان .درحمایت شما ازآقای خاتمی عین آقای امامی راد درانتخابات ریاست جمهوری بود که طرفدار آقای لاریجانی بود بعدازپیروزی احمدی نژاد خودرادرمرکز بعنوان طرفدار احمدی نژاد جاداد ودرسفر اسفند ۸۴ احمدی نزادبه کوهدشت ایشان راهمراهی نمود.شماهم هنرمندانه درخرداد ۷۶ خود رادرلیست نمایندگان دورپنچم در روزنامه سلام ازآقای خاتمی اعلام حمایت نمودی آیا زحمات ستادی فرج رادآرن ایام درکوهدشت فراموش کرده ای .رشادت های عبداله مونی رادرمرکز نادیده میگیری .شماییکه ازسوری دم میزنی چرا درانتخابات سال ۸۲ شب پنج شنبه توسط اخویتان به اهالی داود رشید ماموریت داذی که رای خودرابه شیخ علی قبادی بدهندوسوری راتنهاگذاشتید؟ درانتخابات ریاست جمهوری شمایی که خودرا طرفدار دولت تدبیر مینامید درشهرستان کوهدشت چه اقدامی کردی ؟ایا شما وخانواده وبرادرتان با این ستاد همکاری نمودن .استارت ستاد باسخنرانی سردار اصلاحات آقای اسفندیاری ومعمار اصلاحات مومنی عزیزکلیید خورد شمارامیبخشیم چون درتهران کاندیدا بودی اماحداقل یک بیانیه صادر مینمودی برای ماجوانان این حرکات جای سوال دارد. بعد ازپیروز یااقای روحانی وخودتان درشورا به کوهدشت امدی وحاظرنشدی درهمایش اصلاح طلبان درسالن ارشاد شرکت کنی؟ ازنماینده ترس داشتی؟چراشما درانتخابات دور گذشته اقای ملکشاهی رابعنوان کاندید اصلاح طلب معرفی نمودی وبیش از۷۵ درصر اصلاح طلبان باعث پیروزی ایشان شدندودرانتخابات ریاست جمهوری پشت به اصلاح طلبان نمود و سخنران کاندیدای اصولگراشد حتی شما به ایشان گوشزدی ننمودی .ایازحمات اقای محمدی ازادبخت دردور گذشته برای ملکشاهی قابل فراموش است ؟.درپیشنهاد اقای ازادبخت بعنوان فرماندار شما وملکسشاهی تاوزارت کشور هزینه نمودید ومخالف سرسخت ایشان شدید . دراین دوره نمیدان حالا چرا؟ملکشاهی رارهانکردی .کدام اعتدال بگوبگو .یابگم؟ایاشمایی که دم ازوحدت میزدی وحدت ازاین زیباترمحمدی ازادبخت رارفیق قدیمی ودوست داشتنی لقب میدادی.گذشتت میکنم به عملکرد سیاسی اقای کورانی فر .ازمحمدی ازادبخت اصلاح طلب تر راکه داریم فرهنگی فرهیخنه اصلاح طلب تمام عیار بااصالت ونجابت برادرشهید.چرا ازایشان فاصله گرفتی .واینوهم بگم ازبزرگان این شهر امخوتم که میگفتن دوستی باپنبه سرمون برید واقعا.خداحافظ خداحافظ خداحافظ .پرس برانموبو.مدیر سایت خداوکیلی درج کن تهصب فامیلی نکش حرف حق تلخه خداوکیلی درج کن
[پاسخ]
شما اصلا متن را خواندی یا قرار نیست قانع شوی؟
[پاسخ]
جناب لیونل مسی ، از این رزومه سیاسی ؛ سی ساله و پروش یافته در یک خانواده سیاسی و از کلاس سوم دبستان آشنا با الفبای سیاست ، متحیر شدم و همچنین به خاطر گرفتن یقه آقای امامی وسط حمله ور شدن به آقایان دوستی و ملکشاهی !؟و بخشیدن ، گذشت کردن و در نهایت چند بار خداحافظی و گفتن (( پرس برانموبو )) و ول کردن دوستی که درنوع خود آموزنده است !
من شناختی از شما ندارم ولیز می توانید در سایت فلان به عنوان نخبه سیاسی ، کنشگر سیاسی ، اصلاح طلب واقعی و … همین مطالب رابنویسید و با کامنت های زیادی مورد به به و چه چه قرار بگیرید !
پیش کشیدن صحبت آقای آزادبخت منو یاد حرفهای سردار باقری به اسفندیاری وقتی چند روز قبل از انتخابات جهت اعتلاف با آقای آزادبخت به ایشان مراجعه شده بود می افتم که مضمون یکی از اونا این بود که آقای اسفندیاری یادتان هست وقتی تازه برادر آقای آزادبخت شهید شده بود درخواست کردم پستی در آموزش و پرورش به ایشان داده شود که در جواب به من گفتید : (( آزادبخت توان اداره یک مدرسه را هم ندارد! ))
آقای آزادبخت در جریان انتخابات ۹۰مردانه ( نه مثل بعضی ها که تمام دوستان و بستگان نزدیک را در سال ۸۶ و۹۰ به اردوگاه قبادی هدایت کردند ) از آقای ملکشاهی حمایت نمودند که پس از مطرح شدن برای پست فرمانداری زمزمه هایی از اینکه آزادبخت انسان شریفی هست ولی توان مدیریت ندارد از طرف بعضی دوستان که شاید این ذهنیت درمورد آزادبخت از زمان اسفندیاری نهادینه شده بود بگوش می رسید . باوجود مهمانی هم که در آن ایام از ملکشاهی و همراهان به همین مناسبت گرفتند مورد اقبال ایشان واقع نشد و شاید هم ورود فرج مومنی به موضوع یا دلبستگی اسماعیل دوستی به بقای کرم محمدی و یا موضوعات دیگر پرونده فرماندار شدن آزادبخت را مختومه کرد .
جناب لیونل سی ساله ، اگر قصد روشنگری و حقیقت گویی دارید ابتدا حقیقت جو باش ! فرموده بودید : ((ستاد با سخنرانی اسفندیاری سردار اصلاحات و مومنی عزیز معمار اصلاحات کلید خورد )) آیا اطلاع دارید که آقای مومنی در انتخابات ۹۲ با روحانی نبوده و در میان دوستان بارها اعلام کرده اند که بعد از کنار کشیدن عارف انتخاب هرکدام از کاندیدا ها السویه است ! اگر مطلع نیستید بروید و با جسارت و بدون پیش داوری به حقیقت برسید ! هرچند اگر از آقای مومنی بپرسند میشه از توضیحات اون به صحت ماجرا پی برد . مثلا اول شدیدا تکذیب می کنند و بعد می گویند اگر من به روحانی رای ندادم می تونستم به استاندار دولت روحانی امرونهی کنم ؟و اینکه اگه راست می گویند پس بگویند به چه کسی رای داده ام !؟ در نهایت با آرزوی همدلی همه مردم و کم شدن دامنه نفاق ، یک جمله می گویم :
خداوند لعنت کند کذابین را !
[پاسخ]
بنده شخصا همراه اقای مومنی برای جلسات بین بزرگان برای تبلیغات اقای روحانی به عنوان همراه بودم.
اقای دوستی یک حرف خودشون از جانب اقای مومنی بیان نموده و یه عکس برخلافش گذاشتند(نمایندگان طرفدار اقای خاتمی)و به استناد این مدرک و عکس های زمان انقلاب چون چند نفر باهم عکس گرفتن شروع به عرض این جمله نمود که ما با مدرک حرف میزنیم.
یک سوال:چرا تمام بزرگان اصلاحات کوهدشت شعار مخالف سوری سر میدن؟ایا همه شو توسط اقای مومنی فریفته شدن؟منطقیه؟
[پاسخ]
با غیرت !!! واقعا همراه آقای مومنی برای برای تبلیغ جهت حسن روحانی بوده ای !؟
نزدیکان مومنی و کسانی که آنروزها با وی مجالست داشته و یا درتماس بوده اند اگر ذره ای صداقت داشته باشند بلاشک سخن مرا تصدیق خواهند کرد .
خداوند لعنت کند کذابین را !
آقای سیاستمدار واقعا حرف از این بی ربط تر نشنیدم تا حالا.بله امامی به لاریجانی رای داد اما احمدی نژاد رئیس جمهور شد .اقای امامی نماینده مردم بودن و اقای احمدی نژاد رئیس جمهور حتما چون ه اقای احمدی نژاد رای ندادن دیگه نباید نماینده یه شهر همراه با رئیس جمهور (مخالف نماینده)به شهر نماینده بیاین اگه اینجوری که هر نماینده ای به رئیس جمهور فعلی (روحانی)رای نداده نباید همراه با رئیس مهور به شهر خودشون نرن واقعا از این حرف خیلی تعجب کردم.
[پاسخ]
دوست ۳۰ ساله ی عزیز جهت اطلاع آقای امامی راد در انتخابات ۸۴ از حامیان دکتر لاریجانی در دور اول و در دور دوم علی رغم میل باطنی و ارادت به شخصی به آقای هاشمی از حامیان آقای احمدی نژاد بودند و در انتخابات ۸۸ نیز به تبعیت از خواست جریان لاریجانی و در میان تعجب همگان مکلف به نوشتن اسم آقای میر حسین موسوی (بخوانید مخالفت با احمدی نژاد حتی به قیمت رای به از میر حسین موسوی) روی برگ رای خود شدند اما اینکه آیا آقای امامی به آقای موسوی رای داده یا خیر را شخصا باید پاسخگو باشند ولی در اینکه در انتخابات ۸۸ از حامیان معجزه هزاره نبودند لااقل از سوی اطرافیان ایشان محلی از اعراب نگذاشته است.
[پاسخ]
جناب لیونل مسی ، از این رزومه سیاسی ؛ سی ساله و پروش یافته در یک خانواده سیاسی و از کلاس سوم دبستان آشنا با الفبای سیاست ، متحیر شدم و بیشتر به خاطر گرفتن یقه آقای امامی وسط حمله ور شدن به آقایان دوستی و ملکشاهی !؟و بخشیدن ، گذشت کردن و در نهایت چند بار خداحافظی و گفتن (( پرس برانموبو )) ول کردن دوستی که درنوع خود آموزنده است !
شک ندارم شما هم می توانستید در سایت فلان به عنوان نخبه سیاسی ، کنشگر سیاسی ، اصلاح طلب واقعی و … همین مطالب رابنویسید و با کامنت های زیادی مورد به به و چه چه قرار بگیرید !
پیش کشیدن صحبت آقای آزادبخت منو یاد حرفهای سردار باقری به اسفندیاری وقتی چند روز قبل از انتخابات جهت اعتلاف با آقای آزادبخت به ایشان مراجعه شده بود می افتم که مضمون یکی از اونا این بود که آقای اسفندیاری یادتان هست وقتی تازه برادر آقای آزادبخت شهید شده بود درخواست کردم پستی در آموزش و پرورش به ایشان داده شود که در جواب به من گفتید : (( آزادبخت توان اداره یک مدرسه را هم ندارد! ))
آقای آزادبخت در جریان انتخابات ۹۰مردانه ( نه مثل بعضی ها که تمام دوستان و بستگان نزدیک را در سال ۸۶ و۹۰ به اردوگاه قبادی هدایت کردند ) از آقای ملکشاهی حمایت نمودند که پس از مطرح شدن برای پست فرمانداری زمزمه هایی از اینکه آزادبخت انسان شریفی هست ولی توان مدیریت ندارد از طرف بعضی دوستان که شاید این ذهنیت درمورد آزادبخت از زمان اسفندیاری نهادینه شده بود بگوش می رسید . باوجود مهمانی هم که در آن ایام از ملکشاهی و همراهان به همین مناسبت گرفتند مورد اقبال ایشان واقع نشد و شاید هم ورود فرج مومنی به موضوع یا دلبستگی اسماعیل دوستی به بقای کرم محمدی و یا موضوعات دیگر پرونده فرماندار شدن آزادبخت را مختومه کرد .
جناب لیونل سی ساله ، اگر قصد روشنگری و حقیقت گویی دارید ابتدا حقیقت جو باش ! فرموده بودید : ((ستاد با سخنرانی اسفندیاری سردار اصلاحات و مومنی عزیز معمار اصلاحات کلید خورد )) آیا اطلاع دارید که آقای مومنی در انتخابات ۹۲ با روحانی نبوده و در میان دوستان بارها اعلام کرده اند که بعد از کنار کشیدن عارف انتخاب هرکدام از کاندیدا ها السویه است ! اگر مطلع نیستید بروید و با جسارت و بدون پیش داوری به حقیقت برسید ! هرچند اگر از آقای مومنی بپرسند میشه از توضیحات اون به صحت ماجرا پی برد . مثلا اول شدیدا تکذیب می کنند و بعد می گویند اگر من به روحانی رای ندادم می تونستم به استاندار دولت روحانی امرونهی کنم ؟و اینکه اگه راست می گویند پس بگویند به چه کسی رای داده ام !؟ در نهایت با آرزوی همدلی همه مردم و کم شدن دامنه نفاق ، یک جمله میگم :
خداوند لعنت کند کذابین را !
[پاسخ]
جناب لیونل مسی ، از این رزومه سیاسی ؛ سی ساله و پروش یافته در یک خانواده سیاسی و از کلاس سوم دبستان آشنا با الفبای سیاست ، متحیر شدم و بیشتر به خاطر گرفتن یقه آقای امامی وسط حمله ور شدن به آقایان دوستی و ملکشاهی !؟و بخشیدن ، گذشت کردن و در نهایت چند بار خداحافظی و گفتن (( پرس برانموبو )) ول کردن دوستی که درنوع خود آموزنده است !
شک ندارم شما هم می توانستید در سایت فلان به عنوان نخبه سیاسی ، کنشگر سیاسی ، اصلاح طلب واقعی و … همین مطالب رابنویسید و با کامنت های زیادی مورد به به و چه چه قرار بگیرید !
پیش کشیدن صحبت آقای آزادبخت منو یاد حرفهای سردار باقری به اسفندیاری وقتی چند روز قبل از انتخابات جهت اعتلاف با آقای آزادبخت به ایشان مراجعه شده بود می افتم که مضمون یکی از اونا این بود که آقای اسفندیاری یادتان هست وقتی تازه برادر آقای آزادبخت شهید شده بود درخواست کردم پستی در آموزش و پرورش به ایشان داده شود که در جواب به من گفتید : (( آزادبخت توان اداره یک مدرسه را هم ندارد! ))
آقای آزادبخت در جریان انتخابات ۹۰مردانه ( نه مثل بعضی ها که تمام دوستان و بستگان نزدیک را در سال ۸۶ و۹۰ به اردوگاه قبادی هدایت کردند ) از آقای ملکشاهی حمایت نمودند که پس از مطرح شدن برای پست فرمانداری زمزمه هایی از اینکه آزادبخت انسان شریفی هست ولی توان مدیریت ندارد از طرف بعضی دوستان که شاید این ذهنیت درمورد آزادبخت از زمان اسفندیاری نهادینه شده بود بگوش می رسید . باوجود مهمانی هم که در آن ایام از ملکشاهی و همراهان به همین مناسبت گرفتند مورد اقبال ایشان واقع نشد و شاید هم ورود فرج مومنی به موضوع یا دلبستگی اسماعیل دوستی به بقای کرم محمدی و یا موضوعات دیگر پرونده فرماندار شدن آزادبخت را مختومه کرد .
جناب لیونل سی ساله ، اگر قصد روشنگری و حقیقت گویی دارید ابتدا حقیقت جو باش ! فرموده بودید : ((ستاد با سخنرانی اسفندیاری سردار اصلاحات و مومنی عزیز معمار اصلاحات کلید خورد )) آیا اطلاع دارید که آقای مومنی در انتخابات ۹۲ با روحانی نبوده و در میان دوستان بارها اعلام کرده اند که بعد از کنار کشیدن عارف انتخاب هرکدام از کاندیدا ها السویه است ! اگر مطلع نیستید بروید و با جسارت و بدون پیش داوری به حقیقت برسید ! هرچند اگر از آقای مومنی بپرسند میشه از توضیحات اون به صحت ماجرا پی برد . مثلا اول شدیدا تکذیب می کنند و بعد می گویند اگر من به روحانی رای ندادم می تونستم به استاندار دولت روحانی امرونهی کنم ؟و اینکه اگه راست می گویند پس بگویند به چه کسی رای داده ام !؟
در نهایت با آرزوی همدلی همه مردم و کم شدن دامنه نفاق!
هرچند که میشه حدس زد کامنت هایی که میزنید مدیر سایت تعصب فامیلی نکش حقیقت تلخه خدا وکیلی درج کن ، ممکن مربوط به عوامل سایتتون باشه!
[پاسخ]
جناب لیونل مسی ، از این رزومه سیاسی ؛ سی ساله و پروش یافته در یک خانواده سیاسی و از کلاس سوم دبستان آشنا با الفبای سیاست ، متحیر شدم و همچنین به خاطر گرفتن یقه آقای امامی وسط حمله ور شدن به آقایان دوستی و ملکشاهی !؟و بخشیدن ، گذشت کردن و در نهایت چند بار خداحافظی و گفتن (( پرس برانموبو )) و ول کردن دوستی که درنوع خود آموزنده است !
هیچ بعید نیست شما هم در سایت فلان به عنوان نخبه سیاسی ، کنشگر سیاسی ، اصلاح طلب واقعی و … همین دست مطالب رابنویسید و با کامنت های زیادی مورد به به و چه چه قرار بگیرید !
پیش کشیدن صحبت آقای آزادبخت منو یاد حرفهای سردار باقری به اسفندیاری وقتی چند روز قبل از انتخابات جهت اعتلاف با آقای آزادبخت به ایشان مراجعه شده بود می افتم که مضمون یکی از اونا این بود که آقای اسفندیاری یادتان هست وقتی تازه برادر آقای آزادبخت شهید شده بود، درخواست کردم پستی در آموزش و پرورش به ایشان داده شود که در جواب به من گفتید : (( آزادبخت توان اداره یک مدرسه را هم ندارد! ))
آقای آزادبخت در جریان انتخابات ۹۰مردانه ( نه مثل بعضی ها که تمام دوستان و بستگان نزدیک را در سال ۸۶ و۹۰ به اردوگاه قبادی هدایت کردند ) از آقای ملکشاهی حمایت نمودند که پس از مطرح شدن برای پست فرمانداری زمزمه هایی از اینکه آزادبخت انسان شریفی هست ولی توان مدیریت ندارد از طرف بعضی دوستان که شاید این ذهنیت درمورد آزادبخت از زمان اسفندیاری نهادینه شده بود( چرا که قاطعیت در برخورد با مخالفین در مرام او نبود )، بگوش می رسید . باوجود مهمانی هم که در آن ایام از ملکشاهی و همراهان به همین مناسبت گرفتند مورد اقبال ایشان واقع نشد و شاید هم ورود فرج مومنی به موضوع یا دلبستگی اسماعیل دوستی به بقای کرم محمدی و یا موضوعات دیگر پرونده فرماندار شدن آزادبخت را مختومه کرد و بار دیگر از تجربه پست مدیریتی در سطح شهرستان کوهدشت علیرغم شایستگی در این چند دهه بازماند .
جناب لیونل سی ساله ، اگر قصد روشنگری و حقیقت گویی دارید ابتدا حقیقت جو باش ! فرموده بودید : ((ستاد با سخنرانی اسفندیاری سردار اصلاحات و مومنی عزیز معمار اصلاحات کلید خورد )) آیا اطلاع دارید که آقای مومنی معمار ، در انتخابات ۹۲ با روحانی نبوده و در میان دوستان بارها اعلام کرده اند که بعد از کنار کشیدن عارف انتخاب هرکدام از کاندیدا ها السویه است ! اگر مطلع نیستید بروید و با جسارت و بدون پیش داوری به حقیقت برسید ! هرچند اگر از آقای مومنی بپرسند میشه از توضیحات اون به صحت ماجرا پی برد . مثلا اول شدیدا تکذیب می کنند و بعد می گویند اگر من به روحانی رای ندادم می تونستم به استاندار دولت روحانی امرونهی کنم ؟و اینکه اگه راست می گویند پس بگویند به چه کسی رای داده ام !؟
در نهایت همدلی همه مردم و کم شدن دامنه نفاق را آرزو می کنم
[پاسخ]
عجب پس ماجرای اقای مومنی از این قراره…ی دنیا تشکر از اقای دوستی که باعث شد من جوون حداقل جز ۴۶۰۰۰نفری نباشم که راه رو بیراهه رفتن
[پاسخ]
با عرض سلام و ادب
جناب آقای حاج اسماعیل دوستی
احتراما حقیر به عنوان یکی ازهمشهریآن جنابعالی در ابتدا عرض میکنم که از روشنگری و تلاش حضرتعالی در جهت فرو نشستن غبار ناجوانمردانه تهمت و افترا در فضای بعد از شکست انتخاباتی از سوی آقایان به اصطلاح اصلاح طلب ممنون و متشکرم و به شما حق میدهم که از آبرو و حیثیت خود در مقام دفاع برآیید ولی از طرف دیگر از آنجایی که امثال بنده شما رابه عنوان پیشانی و فرمانده خط مقدم جبهه اصلاحات لرستان میشناسیم استدعا داریم که من بعد وقت گرانمایه تان را صرف جوابگویی به هر هتاک داستان پردازی نفرمایید و در ارتباط گیری باهر خیری که میتوانند قدمی هر چند کوتاه برای آبادانی کوهدشت بردارند از تهمت های عنودان نهراسیدو بخاطرهمشهریآنتان که شما را به مهربانی و خوش برخورد میشناسنداز هیچ تلاشی مضایقه نفرماییدو همچنان با صلابت ان شا الله ادامه بدهید و هم چنان ملجا پناهگاه فقرا و دردمندان باشید وبدانید (آسیاو کار ویژه مکی ،چق چقه سر ویژه منی دیژی) در پایان برای جنابعالی و تمامی خدمتگزار نظام جمهوری اسلامی و دلسوزان مردم رنج کشیده کشورم بالاخص کوهدشت از خداوند منان توفیق و سلامتی ملت مینمابم
[پاسخ]
سلام بر کشکان رسانه در مسیر مردم درویش و تا حدودی رومشکان؛
و اما صادق عزیز عجیب شما در مسیر استاد گرامتان مرحوم ابطحی گام برداشته اید(هر ساتی رنگی)
[پاسخ]
اتفاقا اقای محمدی ازافراد رک گو وبه صراحت بیان ،شهره دوستان می باشندضمنا بیانات ایشان بسیار اخلاقی وهمسو بااستاد مرحوم ابطحی می باشد .
[پاسخ]
متاسفانه ظاهرا تیر در تاریکی انداختن و خود را پنهان نمودن رسم دیرینه بعضی از افراد معلوم الحال شده ،به لطف خدا رنگ بنده از ابتدای تشخیص بر مدار حق و حق طلبی بوده و هیچ واهمه ای هم از امثال حضرتعالی برای بیان دیدگاهم ندارم و نه تنها استاد فقید اخلاق که بنده تنها افتخار استماع فرمایشات ایشان را داشته ام والا من کجا و شاگردی این بزرگوار کجا بلکه هر انسان با وجدانی از بوی متعفن تهمت های موالیان جنابعالی منزجر میشود
کاش کشکان در بیان دیدگاههایی که از افراد ثالث که هیچ ربطی به این موضوع ندارند و به آنها اشاره میشود صرف نظر کنند
[پاسخ]
صادق عزیز
متاسفانه گزینشی عمل کردن جناب دوست محمدی سبب ارائه کامنت با اسم مستعار شده است. اما دوست گرامی تیر در تاریکی مربوط به کسانی است که ساکن کوهدشت نبوده و صرفا بر اساس روابط دوجانبه شخصی از عوامل کودتای ۷ اسفند دفاع می کنند. آیا معیار حق طلبی شما حق خوری مردم مظلوم کوهدشت توسط افراد مورد دفاع شماست؟ در ضمن اخوی موالی بنده فقط خداوند متعال است و لاغیر زیرا روزی خویش را از ایشان می گیرم نه از آقای دوستی.
…….خواست خدا بر این است که این چنین همدیگر را رسوا کنید تا مردم نسبت به این همه چپ و راست کردن آگاه شوند
[پاسخ]
دفاع قابل قبولی نیست .مصاحبه ی فرج فنی تر است..این ره به ترکستان است….
[پاسخ]
شما مناظره احمدی نژاد و موسویی را به یاد بیاورید
بگم بگم. ..
[پاسخ]
زین پس به جای واژه نامانوس (فنی تر)بفرمایید چاقان تر گزاف تریاهذیان تر
[پاسخ]
حاجی جان بارفتاروکردارومنشت ثابت شدازهمه آقایان نیک تری زیرااونانیک بودن درهتاکی وافراط گری وتمامیت خواهی خویش پندارند ماجملگی برای رستگاریشون دست به دعاییم.
[پاسخ]
با رفتاری که فقط تمام زحمتش برای دوری و کذب فاش گویی های بزرگ مرد کوهدشت و طرهان جناب اقای فرج اله مومنی بود؟
ایشان فقط داشتند میگفتند ندزدیده ام و …. در نهایت با حرافی سر مارا خوردند.
[پاسخ]
جناب دوستی …
از کجا معلوم مذاکره تلفنی تان با مقیمی معاون وزیر کشور صحت دارد؟
دوما ما چون ماست ماسیده ایم اگر جنابتان بگذارند!
بعید میدانم که این نظر از فیلتر پسر عمویت بگذرد! چرا که او اشبه ترین مردم به خودتان است!
[پاسخ]
با سلام خدمت تمامی مخاطبان سایت وزین کشکان وهمه کسانی که ذره ای هم وغم مشکلات کاری مردم خصوصا جوانان عزیز شهرستان را دارند ،به درستی هر کسی که با دقت مطالب این دو عزیز رامطالعه نموده وبا شخصیت آقای دوستی وفرج مومنی آشنایی داشته باشد متوجه قضیه خواهد شد،به دور از هر گونه جانبداری وفقط به عنوان یک شهروند آگاه از این جریان وباشناختی که از هر دو طرف دارم باید ذکر کنم که آقای مومنی بدون رعایت حقوق شهروندی وبر اساس یک سری حرف های بچه گانه سعی در مخدوش کردن شخصیت طرف مقابل را به هر قیمتی دارد ودر این مسیر از هیچ گونه افترا وتهمت بدون سند کم نمیگذارد،در مصاحبه ایشان در سایت سیفا روژ که فقط برای این روزها راه اندازی شده بود ودر یک برنامه از پیش تعیین شده همه را به باد انتقاد میگیرد.واین به دور از منش اصلاح طلبی ومدنیتی میباشد که ایشان فقط با شعار آن را برای ما طلب میکند ،در مطالب قبلی ایشان همه را به دروین دعوت میکند وخود تحمل کوچکترین انتقاد را ندارد ومنتقدانش را در فرصت مناسب خاموش میکند ،گر چه تکرار می باشد ولی رفتار ایشان و همفکرانش در آموزش وپرورش شهرستان بر کسی پوشیده نیست وجای توضیح ندارد،در کل ایشان به هر دری بزند به نظر اینجانب حنایش رنگی ندارد چون دست او وهمفکرانش که به انحصار طلبان معروفند در شهرستان برای همه رو شده ،باورتان بشود یا نشود سود شخصی در اولویت برنامه های این گروه محترم قرار دارد، واین را از استخدام نو چشمیانشان می توان دید.و برای رضای خدا کوچکترین خدمت صادقانه ای انجام نمی دهند،با این توصیفات این چه اصلاح طلب بودنیست که به جای اصلاح به دیگران بدون مدرک تهمت وافترا میزنند … در آن طرف قضیه آقای دوستی که به حق در جوابیه مفصل دست دروغگویان ومردم فریبان را به بهترین شکل ممکن رو کردند،بدور از اخلاق است با تصورات ذهنی خود دیگران را گمراه کردن که آقایان در این زمینه کوتاهی نکردند،باکمی واقع بین بودن میتوان متوجه شد که آقای دوستی در کل مناصب شغلی فردی خدمت گذار ومردم دار بوده وهست واین را خیلیها از مردم شهرستان بدرستی میدانند واحتیاجی به تعریف وتمجید بیش از حد ندارد،در آخر باید خاطر نشان شوم که بدا به حال افرادی که در موقعیت های بالای اعتماد مردم قرار میگیرند ودر فکر سوء استفاده از این اعتماد وخیانت به دل پاکی مردم هستند وبا آدرس اشتباهی عده ای را گمراه میکنند،ولی در حقیقت تنها خودشان گمراهانند.
[پاسخ]
مخاطب حضرت دوستی اشخاص هستند . در این بین افکار عمومی مردم در نظر گرفته نشده ! دوستی و فرماندارش حداقل باید در خصوص امار چندگانه که اعلام گردید شفاف سازی کنند . و ای کاش آقای دوستی .عملکرددوره نمایندگیش هم آنقدر طولانی می بود که آدم از خوندن آن عاجز می نمود. قطعا طیف کثیری از اصولگرایان و اصلاح طلبان زیر این بار ننگین برای همیشه نخواهند رفت .
[پاسخ]
درود بر مهندس دوستی. من که از جواب شما لذت بردم بسیار قلم رسا و تاثیرگذار و ماندگاری دارید.احسنت به درایت و سواد شما.و ننگ بر آنهایی که در پی فتنه گری و اغتشاش در بین مردم کوهدشت هستند
[پاسخ]
احسنت درود خدابرشما و صبوریتان
[پاسخ]
جوابیه ای بسیار جالب و تامل برانگیز.ای کاش به دور از تعصبات سیاسی قدری به مطالب این جوابیه بیندیشیم زیرا آقای دوستی خیلی از ناگفته ها رو ناچار به گفتن شده.در غیر اینصورت عموم مردم گفته های آقای مومنی رو باور می کردن.لذا این تنش پیش آمده در فضای مجازی را آقایون مومنی و بهرامی باعث شدن.پس شفاف سازی لازم بود
[پاسخ]
سلام مهندس خوب به کنایه ساختمان سازی مشارکتی ها واستاد وشاگرد را گوشزد کردی
[پاسخ]
جناب آقاى دوستى ىعنى کوهدشت لرستان سرگردنه و قلعه مخوف باند بازى نىست،از اىن مساىل پىش آمده ناراحت نباشىد چون خود شماها هر سه طرف دعوا از زمانى که با آن اور کت هاى نستالژىک در فکر رتق و فتق جاىگاه و منزلت خود در نظام مقدس جمهورى اسلامى بودىد و شب ها با روىاى شىرىن جناب استاندار و نماىنده محترم سر بر بالىن مى نهادىد،سرنوشت من و امثال من را به مسلخ کوچ و فقر و بىکارى کشاندىد.در ىک از شهرهاى تورىستى اىران کنار حوض آبى کودکى که گوىى خواسته باشد خواب سنگىن کتشلوارى ها در به تاراج دادن منافع ابا و اجدادىم را به رخم بکشد با انگشت ىادگارى از سال ۶۵به جا گذاشته بود و من با خود اندىشىدم زمانى که ما با رادىو و ظبط و اورکت هاى ماىل به بنفش عکسى براى آرام کردن کودک درونمان مى گرفتىم عده اى در حال آبادانى خاک مادرىشان بوده اند.بنده هىچگاه مردم شهرم را اصلاح طلب نمى دانم چون همه نىک مى دانىم که از لحاظ فرهنگ محافظه کارى(آ شاردن)در دنىا رقىب ندارىم.در کوهدشت رىش و چادر دارىم(البته براى پست ومقام)وبه ظاهر اهمىت نمى دهىم ولى در دوىست کىلومترى آن به گونه اى رفتار مى کنىم و مى پوشىم که در برخورد با اطرافىان آنان را در مورد طرز فکر خود نسبت به ساکنىن کوهدشت دچار عذاب وجدان مى کنىم.حال که بزرگان ما که اسکلت و پىشانى فرهنگ ما هستند خود را به قاىم کردن(جلو چشم نىفتادن)متهم مى کنندآىا شهر ما در آىنده شهرى با مدىرىت مدرن و تفکر زىبا اداره خواهد شد تفکرى که با شادزىستن و سلامتى جسم و روح ، زىباىى نشاط و سرزندگى و در قبل آن کار را براى ساکنىن آن به ارمغان بىاورند؟
[پاسخ]
انصافا جواب اقای دوستی متین و منطقی و همراه با شواهدیست که اقای مومنی در گفتارشان صرفا دروغ به انها متوسل شده است به نظرم اقای مومنی بازی را از هر لحاظی باختند.سیاست اخلاق مردانگی صداقت اعتماد وووووووو چه خوب بود ایشان هم مثل اقای دوستی مرزهای انسانیت را زیر پا نمیگذاشت و ان همه تهمت توهین و دروغ را بدون پایه و اساس یا احیانا بر اساس توهمات غلط ذهنی خویش که ناشی از عصبانیت و باخت بود رعایت میکرد.دوستی با ارائه مدارک و شواهد دقیق تری اثبات نمود که ایشان راست میگوید اقایان و رهبران سیاسی شش بعلاوه یک باید رسما از توهین شوندگان عذرخواهی نمایند و در پیشگاه خداوند فردا و غیابا توبه نماین لعنت بر اتاق فکری که تولید ان دروغ و نامردی بود.
[پاسخ]
با ادای احترام.معلم خونسرد و محبوب دیروز و امروزم جناب محمد آزادبخت باقرار دادن این مصاحبه ها درکنار هم به وجدان بیدارتان رجوع کنید !!!!!
یکی فرافکنی کرده وغیر مستند برچسب زده ودیگری باسند و ادله طرف مقابل را به دام تناقض های خودش انداخته ….دوستی ثابت کرد فر ج کذاب است
تک بیت وشاه بیتم تقدیم به دوستی یار بی چون چرای عارف و خاتمی” افتخار شهر و ایل و دودمان / تا ابد اسمت ممینی جاودان
[پاسخ]
درود بر جناب مهندس دوستی ،مگر کسی خود را بخواب بزند این جوابیه را تایید نکند وگرنه خود اسفندیار پور و فرد مورد اشاره میدانند که عین حقیقت را بیان کرده اید . بزرگان اصلاحات کشور و استان ،کوهدشت را با شما میشناسند
[پاسخ]
دروود بر اسماعیل دوستی این مرد تمام نشدنی
[پاسخ]
به نظرم ما مردم دو شهرستان مقصریم این آقایان مارا دستاویز قرارداده وبه بهانه انتخابات و..با نوشتن مطالب دردنخور علیه هم قلم فرسایی میکنند خدا وکیلی متن مکاتبات این دو که مرور می کنی کوچکترین اشاره ای به مشکلات این دوشهرستان نشده تمام قد از خود وگذشته سیاسی خود دفاع می کنند مردم کنار بیان چرا این آقایان بصورت حضوری گله مندی های خود را مطرح نمی کنند .چرا فضای مجازی ورسانه ای را انتخاب نموده اند چون برد تبلیغاتی بالایی دارد ؟ جوانان ودلسوزان وآینده سازان فکر وذهن خود را معطوف این نامه نگاری ها ی وقت تلف کن نکنند جای این دو گرمه گرمه یکی در ناز ونعمت پای تخت بر اریکه قدرت ودیگری بربام سالیز
[پاسخ]
مهم حال فعلی افراد هست و گذاشتن عکس های سفر رئیس جمهور محبوب به لرستان و حضور شما در کنار ایشان،عمل ناجوانمردانه ی شما در حق اصلاحطلبان لرستان را جبران نخواهد کرد-
اقای دوستی،خواهش میکنم دیگر از اصلاح طلبی صحبت نکند و پیگیر امورات خودتون و نماینده ی پیروزتان باشید
[پاسخ]
جناب آقای دوستی عزیز در خصوص عملکرد جناب آقایاسفندیاری که اشاره ای به گذشته آن عزیز فرموده اید ،با وجود اینکه بنده از آن حرکتهای اول انقلاب ایشان و اطرافیانش گله داریم ، ولی در شروع تبایغات آقای روحانی که هیچ کس جرات پا پیش گذاشتن در ان عرصه و ان شرایط را نداشت ایشان در کنار جوانان شجاع ستاد روحانی فعالیت را شروع کردند و کسی از شما در آن شرایط که همیشه بانی کار هستید حضور نداشت و نیز جناب اسفندیار ی در خصوص اقرار به اشتباهات گذشته با کنایه به اینکه یک جوان امروزی درایت بیشتری دارد چونکه تجربه ۵۰ ساله ایشان با تجربه ۲۰ ساله خود جوان می شود ۷۰ سال اشاره کردند ،به نظرم آقای اسفندیاری رو با این حرفا تضعیف نخواهی کرد .بنده منتقد شدید حرکت و حمایت شما از آقای ملکشاهی و همراهی نکردنتان با خیل پیروز واقعی اصلاح طلبا بوده و هستم و آقای مومنی را هم بری از هیچ خطایی در گذشته نمی دانم ولی ایشان شخصی است که در این ۴ دهه در کنار اصلاحات ثابت قدم بوده است کاش شما هم در این شکست شیرین سهیم بودید .
[پاسخ]
با خواندن این مطالب و مروری به مطالب آقای مومنی واقعا پی بردم که نوشته های آقای مومنی از روی تعصب و عصبانیت بوده چرا که تمام مطالب ایشان را آقای دوستی بدون حاشیه رفتن درست جواب داده و متاسفانه بنده به کلی از آقای مومنی دلسرد و دلچرکین شدم واقعا نمی دانم !! یعنی آقای مومنی کذب سخن گفته است؟؟ !!!! اگر اینطور باشد وای به حال ما که لیدرمان به دروغ و تهمت و افترا روی آورده است.
[پاسخ]
باسلام خدمت عموم مردم .به یک نکته فقط اشاره میکنم :آقای مومنی گفتن که بمب صوتی بخاطر فرار نمایندگان فرمانداران وهیات نظارت بوده .که اینجا ثابت می کنه که این افراد طرفدار چه کسی بوده اند .امیدوارم مردم بفهمند
[پاسخ]
جناب مهندس دوستی ایول دمت گرم لذت بریم
[پاسخ]
از روشنگری جناب مهندس دوستی سپاسگزاریم/این اقای بهرامی هم دوست داره سری تو سرها د ربیاره که خیلی زود است وفعلا باید شاگردی کنه /دوستی خیلی زیرکانه موضوعات را مدیریت کرد معلوم شد نوع مدیریت ایشان به دورازهیاهو و منطقی بوده پس نتیجه میگیریم تو این بازی برد با دوستی بوده
[پاسخ]
حقیقت رو مردم میبینند نیازی به این بیانیه ها نیست زیاد به خودتان فشار نیاورید برای قلبتان ضرر دارد!!!
[پاسخ]
قابل قبول نیست متاسفانه .باید به جنابتان عرض کنم من دیگر دردایره شما نیستم.حق با فرج مومنی است
[پاسخ]
جناب دوستی عزیز سلام
امیدوارم دیگر وقت عزیزتان را تلف نکنید اینان یه مشت دروغگو هستند و افراطی
شما واسه مردم کوهدشت عزیز هستید و عزیز می مانی .
درود بر بزرگ مرد اصلاحات استان لرستان شما یه چهره فرا استانی هستید حیف است با امثالهم دهن به دهن بشی . البته که جواب منطقی و با مدرک شما روشنگر همه چیز هست
[پاسخ]
جناب آقای مهندس حاج اسماعیل دوستی سوابق ارزنده و دلسوزیهای جنابتان برای حل مشکلات فردی واجتماعی تک به تک شهروندان کوهدشت که به جرات میتوانم بگویم هیچ شهروند شهرستان کوهدشت را پیدا نخواهم کرد که جنابعالی گره ای از مشکلاتش را نگشوده باشی برهمه اظهر و من الشمس میباشد . خدا را شکرگذاریم که جنابعالی دارای تمکن مالی هستید این چه عیبی دارد همه میدانیم جنابعالی درخانواده ای بسیار مذهبی و سالم بزرگ و تربیت شده اید و انشااله زندگی سالمی داشته اید وبا درایت وشجاعت مراتب کمال سیاسی را پیموده اید . اخلاق خوب و حسنه شما ، روابط عمومی قوی شما ، ارتباطات قومی و فامیل دوستی و صله رحم و تواضع شما واقعا به اولیاء و اوصیاء شبیه است من از صمیم دل به جنابعالی تبریک عرض میکنم همه توفیقاتتان در تمامی مراحل زندگی و سیاسی همه ما باید افتخار کنیم هموطن ما که از خون ماست و برادر دوست داشتنی ماست درسطح کلان کشور حرفی برای گفتن دارد وداریم . و واقعا تاسف میخورم برای کسانیکه در هرصورت برمبنای حسادت دارن خدمات ارزنده و شایستگیهای جنابعالی را زیر سوال میبرند . چرا همه ما با داشتن این همه استعداد و خودباوری و عقل و معرفت و توانائی بجای مجادله و واردکردن این همه انرژی منفی به جونان وسرمایه های مادی ومعنوی شهر محروممان کوهدشت که خداوکیلی باید خواب را ازچشمانمان برباید نیاییم باهم برای پیشرفت شهرمان دل بسوزانیم و دلسوزیهایمان را روی هم بگذاریم دادو فریادمان را باهم به آسمان ببریم که . خدایا محرومیت را از این شهر حذف کن که بخدا سوگند بنده که کارمندجزء یک اداره هستم کمتر روزی هست که با گریه و ناراحتی برای این همه محرومیت شهرم به منزل نروم . چون من هم به نوبه خودم در محرومیت شهرم مقصر هستم . عزیزان سروران و اساتید عزیز محرومیت در شهر ما بجائی رسیده که فاجعه است ((نانواها لیست بدهکاران شهروندانی را ارائه داده اند که پول نان نداده اند )) آن وقت ما داریم چکار میکنیم بر سر چه مجادله میکنیم . وای بر ما وای برما خدا و قیامت و روز محشر همه باید چه جوابی بدهیم .
[پاسخ]
خیلی خیلی مبارکه . دموکراسی هزینه دارد و با گذشت زمان نهادینه می شود . این روند خوب و مبارکی است ، مردم هم به درستی قضاوت خواهند کرد . ضمنا بنده و اخویم از قربانیان دهه ۶۰ هستیم که جناب دوستی با تذکر به آن در نوشتار منظور زخم دیرین مرا تازه کرد . در آن روزگار ( سال ۶۸ یا ۶۹) اداره آموزش و پرورش کوهدشت مجوز جذب ۶۰ نفر دیپلمه بعنوان معلم حق التدریسی داشت . کل افراد متقاضی کمتر از ۶۰ نفر و در حدود ۵۵ نفر میشد که البته بنده و چند نفر دیگر بعلت حمایت از جناح راست آن موقع ، از تیغ تعصب دهه ۶۰ در امان نماندیم و از روغن ریخته شده نیز چیزی به ما نماسید . ضمنا قبل از آن و در سال ۶۶ نیز در گزینش تربیت معلم رد شدم و دو سال خدمت مقدس را در لشکر ۵۷ حضرت ابوالفصل استان و در جبهه های جنگ و خطر گذراندم . با توجه بر اینکه دانش آموز برتر زمان خودم بودم ، دو سال خدمت بی مزد و مواجب و تحمل صدمات جنگ و بعد از آن رد شدن برای معلمی حق التدریسی و بی کاری و ویلانی از سر گذراندم . هم دوره ای هایم در حال بازنشستگی اند و …
ضمنا گرچه جناب دوستی حرمت جناب آقای اسفندیاری را در این دردنامه حفظ کرده اند ، لیکن نام ایشان و مرامشان برای بنده تابویی است که ایشان و حامیانشان را بر خلاف راه و رسم مروت و مردانگی میدانم حتی اگر حامی جبهه اصلاحات باشند .
تیغ بران گر بدستت داد چرخ روزگار
هر چه خواهی ببر ولی مبر نان کسی
ضمنا در زمان تصدی نمایندگی و وکالت مردم شهرستان کوهدشت بوسیله جناب دوستی و مراجعه از سر ناچاری بنده به ایشان باعث شناخت و ارادتتم به ایشان و حتی تجدید نظر در گرایش سیاسیم به جبهه اصلاحات گردید .
قدر بزرگانمان را با هر گرایش و مرام و مسلک شخصی بدانیم . به جناب دوستی رشک مبریم ، دشمنی نکنیم و قدر ایشان را بدانیم . به ایشان افتخار بکنیم که همچنان خالصانه در خدمت مردم کوهدشت است .
[پاسخ]
درود بر شما این حقیقت را من اطلاع دارم
[پاسخ]
و آن جدایی طولانی هرگز فراموش نمی کنم. گذر زمان بسیاری از حقایق رابیان می کند
[پاسخ]
سلام و دورود بر مهندس عزیز و بزرگوار
[پاسخ]
ما جوانان تا کی فدای چپ و راست شویم؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
[پاسخ]
جناب آقای دوستی نماینده محبوب سابق مردم با سلام همراهان جنابعالی ازهمان زمان که اسفندیاری و یاران زیاده خواهش شروع به انحصار طلبی نمودند جملگی تمام عملکرد جنابعالی را میدانند من نیز شاهد همه آنچه که فرموده ای بوده و هستم و نیک می دانید این جو سازیها تهمتها نه فقط به شما بلکه درداخل شهر هم برعلیه دوستانتان بوده وخواهدبود یک جمله که بارها. در سایتهای کشکان. هنجس گفته ام هویت ۶+۱ درخصوص اعتلاف با قبادی برای رسیدن به قدرت بود به نظر من مردم شریف کوهدشت خصوصا اکثریت اصلاح طلبان به همین خاطر تصمیم به حذف اسفندیاری ویا ۶+۱ نمودند چو از ابتدای انتخابات انحصار طلبی این گروه ناجوانمرد را مشاهده کردند من باز هم همان جمله همیشگی را میگویم اگر اسفندیاری یا هرشخص دیگری منتصب به او هزار بار در کوهدشت کاندید شود مر دم به ایشان اعتماد نمیکنند آقای دوستی اکثریت اصلاحات جنابعالی هم قدم هستند آقایان بیشتر از هر چیزی از این سوخته اند درود بر دوستی پدر معنوی اصلاحات در کوهدشت
[پاسخ]
با عرض سلام پ خسته نباشید، دوستان عزیز با توجه به کرات خواندن توهمات وتناقض گویی های فرج مومنی و همچنین جوابیه درخور مهندس دوستی بر خودلازم دانستم چند نکته مجمل را باتوجه به قیاس مع الفارق بیانات شان بیان کنم.
۱ آقا فرج اگربه اصول اسلامی و اخلاقی معتقد باشیدنگارش و بیان مباحث گذشته جز حواشی و نبش قبرگذشته ثمری در پی نداردجز اینکه فضا را متشنج ومسموم کندو افکار عمومی راچند قطبی نماید که باادعایتان سازگار نیست( تضادگفتارو عمل) .وگرنه صحبت از گذشته چه سودی برای منطقه ومردم دارد جزآشفتگی روانی؟
۲ تفاوت نوع بیان، بگونه ای که شما سراسربیانتان جهت داربه سمت چندنفری است که موردفحاشی شماقرارگرفته اند وباتندی و عصبانیت هرآنچه ازقبل به کمک اتاق فکرتان تدوین کرده اید رابیان میکنید درحالیکه فراموش کردیدسخن کردن درعصبانیت بعدازشکست انتخابات به این زودی سبب تغافل از تناقضات و تضاد پنهان شده دربیانتان می شود.اگربقول خودتان مردی سیاس هستیدپس در قواره مردسیاس که خودمعرف شدیدو درهمه مسایل پشت پرده دستی برآتش دارد سخن کنید که مردم همه به بزرگی که معرفیدهم به مسلمان بودنت شک نکنند و هم به ریش ات نخندند!!!
۳ تفاوت درنوع بیان، آقافرج چامسکی بیان شماسراسرفحش و تهمت ناسزا بودبصورت جهت داربه سمت چندمسوول خاص در صورتی که مصاحبه یعنی شماجواب مصاحبه گر راداده و بیانی بیجهت وصرفا” خبری رانقل کنید.اما مهندس دوستی دراین نامه باخطاب قرار دادن مردم و دعوت به انصاف در قضاوت وبیانی نرم جدای از تهمت و ناسزا سخن میکنند. درواقع ایشان باجنس زبان خود وسازماندهی وجملات وساری وجاری شدن کلامت بر کلامشان بصورت عملی وواقعی نشان دادندکه مهندس بودن جدای از مدرک گرایی که آقافرج محب آن بوده است و درمقام عمل باید مهندس بود نه مدرک مهندسی داشتن مطمح نظرفرج چامسکی.!!!
۴ احترام به خواننده مطلب، مهندس دوستی درقاموس یک مسوول طرازاول در همه بندها مردم و بویژه خواننده رابه انصاف وقضاوت باتوجه به حقایقی که فاش می کننددعوت می کند وجدای از فحاشی که آقافرج گرفتار آن شده و سعی درالقای اکاذیبش به خواننده دارد، مهندس دوستی به خواننده استقلال نظر می دهد که خودباتوجه به اسنادقضاوت کند
۵ استنادبه اسناد و مدارک و دلایل متقن بجای موهمات و خیالات و مهملات، مهندس بودن یعنی بامنطق و ادب سخن کردن یعنی برنامه ریزی دقیق داشتن و احترام، مهندس کسی ست که با سند و مدرک لب به بیان گشاید که درغیر اینصورت مردم کذابش نامند و هزار وصله دیگر ، همچنین با توضیح و تشریح همان اسنادومدارک بدون جهت خواننده را به قضاوت منصف دعوت کندیعنی برای خواننده احترام و ارزش استقلال نظرقایل باشد ونتیجه گیری که مهمترین قسمت بحث است رابه وی واگذاردنه اینکه سعی در القای فحاشی و اکاذیب واتهامات کنی آقا فرج پشت پرده؟؟؟!!!
۶ نحوه نگارشی مطالب، نگارش مهندس دوستی سطح بیان مسوولی کشوری و رده بالای مملکتی رومتداعی است ( باتوجه به سوابق وتجاربشان) که هم نوع کلمات و جنس بیان و چینش جملات و هم رعایت ادب و احترام و اخلاق حسنه اسلامی شان هم استقلال نظری که برای خواننده و مردم مطمح نظر دارد نشانگر آنست درحالیکه نگارش ازقبل آماده شده در اتاق فکراقا فرج بویژه باهمراهی مصاحبه گر سراسراتهام و فحاشی و با القای مسمومیت دوقطبی فضای فکری است ( همسویی و جهت داربودن و چینش از پیش مطالب در اتاقی باهمراهی مصاحبه گر برای هرکسی آشکارست بخصوص کسیکه علوم اجتماعی و یا کمی ارتباطات خوانده باشد مضحک به نظرمی رسد) . در پایان از مهندس دوستی که درکمال ادب و احترام و بارعایت انصاف و باشعورپنداشتن خوانندگان و مردم به نتیجه گیری و قضاوت و همچنین به سبب زحماتی که برای مردم ایران عزیز بویژه این دیار متحمل شده و می شوند کمال تشکر و امتنان مزید رادارم. خدایتان نگهدار
[پاسخ]
خدا نگهدارت بو شیر طریون
در صداقت و دلسوزی ایشون شکی نیست
[پاسخ]
کاش جناب مهندس دوستی به آن برادر که از سرداران جنگ در کردستان است بگوید که حتی یک بار هم شده صرقا در خصوص آمار دقیق انتخابات در کوهدشت شفاف سازی کنند . ممکن است جناب مومنی از روی رقابت سیاسی اعلام نظر کند ولی عموم مردم که خدای ناخواسته با جنابان شما که مشکل شخصی ندارند. چگونه ۵۰ تا آمار در خصوص یک انتخابات اعلام می شود . چگونه درصد مشارکت فقط در رومشکان خیلی زاد بوده و بقیه رشد منفی دارد ! کاش جناب ملکشاهی به عنوان نماینده مردم بیایند کوهدشت که همه طرف دارانش را ببینند
[پاسخ]
اگر یک کتاب ۱۰۰۰۰صفحه هم بگید بتز هم کم است …دست آقای دوستی درد نکنه
[پاسخ]
اگه مومنی با کرم در مورد نصب و عزل صحبتی داشته ،شما چه سمت مرتبطی داری که با معاون وزیر چانه زنی کردی ؟آیا شما سر کلانتری ؟!!!!
[پاسخ]
حقیقتا روزانه و مایه رسوایی دروغگویی و انحصار طلبان و اقتدار طلبانی شد که مثل جورج بوش اعتقاد دارند یا با ما یا علیه ما
جناب دوستی ثابت کرد دود از کنده بلند میشود نه از هر نازک چوب بی مقداری
[پاسخ]
میشه بگی چجوری؟؟؟ آقای دوستی باید به سوالات زیادی جواب بدن.
[پاسخ]
قلم توتم من است ،به قلم سوگند(دکترشریعتی)انصافاتفاوت دوقلم راببینید قلم فرج هذیان گو،بی سروته، لبریزازتناقضات که به ضلالت می راند .اما قلم دوستی ،رسالت قلم رابه نیکی به جااورده ،روشنگری راسرلوحه قرارداده وگام به گام برظلمت قلم فرج روشنایی می افشاند. باشد که منصفان به درستی تمیز دهند سره راازناسره .تا سیه روی شودهرکه دراوغشی باشد.
[پاسخ]
این مردم هستند که تشخیص میدن چه بلایی سر مردم و شهرستان آمده جناب دوستی
این سیاه مسوده هایی که باهاشون بازی کردید برا هیچ کس قابل قبول نیست .
[پاسخ]
دوستی فردی محبوب بوده و هست و از هیچکاری برای کوهدشت دریغ نکرده و انصافا این درست گفته مثل انان که در ده شصت نان بر بودند ایشان نان بر کسی نبوده ولی دار ودسته چپ های افراطی در ان زمان خیلی ظلم کردند چقدر از کارمندان بخاطر عناد از کار بی کار کردند ولی دوستی به کسی ظلم نکرده این همه قبول دارند باعث رشد دوستی همین بوده که فردی صادق بوده و یار محرومان.
[پاسخ]
با عرض سلام پ خسته نباشید، دوستان عزیز با توجه به کرات خواندن توهمات وتناقض گویی های فرج مومنی و همچنین جوابیه درخور مهندس دوستی بر خودلازم دانستم چند نکته مجمل را باتوجه به قیاس مع الفارق بیانات شان بیان کنم.
۱ آقا فرج اگربه اصول اسلامی و اخلاقی معتقد باشیدنگارش و بیان مباحث گذشته جز حواشی و نبش قبرگذشته ثمری در پی نداردجز اینکه فضا را متشنج ومسموم کندو افکار عمومی راچند قطبی نماید که باادعایتان سازگار نیست( تضادگفتارو عمل) .وگرنه صحبت از گذشته چه سودی برای منطقه ومردم دارد جزآشفتگی روانی؟
۲ تفاوت نوع بیان، بگونه ای که شما سراسربیانتان جهت داربه سمت چندنفری است که موردفحاشی شماقرارگرفته اند وباتندی و عصبانیت هرآنچه ازقبل به کمک اتاق فکرتان تدوین کرده اید رابیان میکنید درحالیکه فراموش کردیدسخن کردن درعصبانیت بعدازشکست انتخابات به این زودی سبب تغافل از تناقضات و تضاد پنهان شده دربیانتان می شود.اگربقول خودتان مردی سیاس هستیدپس در قواره مردسیاس که خودمعرف شدیدو درهمه مسایل پشت پرده دستی برآتش دارد سخن کنید که مردم همه به بزرگی که معرفیدهم به مسلمان بودنت شک نکنند و هم به ریش ات نخندند!!!
۳ تفاوت درنوع بیان، آقافرج چامسکی بیان شماسراسرفحش و تهمت ناسزا بودبصورت جهت داربه سمت چندمسوول خاص در صورتی که مصاحبه یعنی شماجواب مصاحبه گر راداده و بیانی بیجهت وصرفا” خبری رانقل کنید.اما مهندس دوستی دراین نامه باخطاب قرار دادن مردم و دعوت به انصاف در قضاوت وبیانی نرم جدای از تهمت و ناسزا سخن میکنند. درواقع ایشان باجنس زبان خود وسازماندهی وجملات وساری وجاری شدن کلامت بر کلامشان بصورت عملی وواقعی نشان دادندکه مهندس بودن جدای از مدرک گرایی که آقافرج محب آن بوده است و درمقام عمل باید مهندس بود نه مدرک مهندسی داشتن مطمح نظرفرج چامسکی.!!!
۴ احترام به خواننده مطلب، مهندس دوستی درقاموس یک مسوول طرازاول در همه بندها مردم و بویژه خواننده رابه انصاف وقضاوت باتوجه به حقایقی که فاش می کننددعوت می کند وجدای از فحاشی که آقافرج گرفتار آن شده و سعی درالقای اکاذیبش به خواننده دارد، مهندس دوستی به خواننده استقلال نظر می دهد که خودباتوجه به اسنادقضاوت کند
۵ استنادبه اسناد و مدارک و دلایل متقن بجای موهمات و خیالات و مهملات، مهندس بودن یعنی بامنطق و ادب سخن کردن یعنی برنامه ریزی دقیق داشتن و احترام، مهندس کسی ست که با سند و مدرک لب به بیان گشاید که درغیر اینصورت مردم کذابش نامند و هزار وصله دیگر ، همچنین با توضیح و تشریح همان اسنادومدارک بدون جهت خواننده را به قضاوت منصف دعوت کندیعنی برای خواننده احترام و ارزش استقلال نظرقایل باشد ونتیجه گیری که مهمترین قسمت بحث است رابه وی واگذاردنه اینکه سعی در القای فحاشی و اکاذیب واتهامات کنی آقا فرج پشت پرده؟؟؟!!!
۶ نحوه نگارشی مطالب، نگارش مهندس دوستی سطح بیان مسوولی کشوری و رده بالای مملکتی رومتداعی است ( باتوجه به سوابق وتجاربشان) که هم نوع کلمات و جنس بیان و چینش جملات و هم رعایت ادب و احترام و اخلاق حسنه اسلامی شان هم استقلال نظری که برای خواننده و مردم مطمح نظر دارد نشانگر آنست درحالیکه نگارش ازقبل آماده شده در اتاق فکراقا فرج بویژه باهمراهی مصاحبه گر سراسراتهام و فحاشی و با القای مسمومیت دوقطبی فضای فکری است ( همسویی و جهت داربودن و چینش از پیش مطالب در اتاقی باهمراهی مصاحبه گر برای هرکسی آشکارست بخصوص کسیکه علوم اجتماعی و یا کمی ارتباطات خوانده باشد مضحک به نظرمی رسد) . در پایان از مهندس دوستی که درکمال ادب و احترام و بارعایت انصاف و باشعورپنداشتن خوانندگان و مردم به نتیجه گیری و قضاوت و همچنین به سبب زحماتی که برای مردم ایران عزیز بویژه این دیار متحمل شده و می شوند کمال تشکر و امتنان مزید رادارم. خدایتان نگهدار
[پاسخ]
با سلام
بنظر بنده باید جواب آقایان ملکشاهی و دوستی به مخالفین در حد ۲خط بیشتر نباشد اینم اینطوری” راز گاه و بی گاه وزوز پشه ها بیخ گوشمان بر ملا شد، پشه وزوز می کند تا ما بهش اهمیت بدهیم!!!! پس، اگر دست بلند کنیم و پشه ی وزوزو را برانیم، به پشه اهمیت داده ایم!!!! ”
وقت خوش
خوش روزی باشید و خوش عاقبت
[پاسخ]
درود برخوانندگان عزیز.متاسفم از این ادبیاتی که بکار بردی خجالت نکش بشین چندبار نوشته خودتو بخون تا متوجه بشی کنجی مغز.
[پاسخ]
جناب آقای دوستی کاش دیدگاه ملکشاهی در مورد خاتمی بزرگ را جویا شوید و در همین سایت به مردم اعلام نمابی.
[پاسخ]
با سلام .هتاکی از طرف هرشخصی محکوم است و غیر قابل دفاع . متاسفانه فضای جامعه پذیرای تهمت و افترا ست و سرنوشت این جریان نابودی اخلاق میباشد. عوامل اصلی این جو مسموم گردانندگان سایت سیفاروژ(مدیر مسوول و مصاحبه کننده کم تجربه آن سایت) و آقای مومنی(لیدر اصلاحات در کوهدشت و استان. البته به زعم جنابشان)می باشند. آقای دوستی از خودشون دفاع کرده اند البته ای کاش اشاره ای به هتل گردانی و محفل سالیز هم نمی کردند. میدان دادن به جوان کم سابقه ای همچون رضا بهرامی و مطرح کردن سوالات حاشیه ای و جنجالی و جو گیر شدن آقای مومنی فضای بسیاربدی را ایجاد کرد و ای کاش آقای اسفندیاری جلوی این تندروی ها را بگیرد تا بیشتر از این اخلاق و انسانیت دچار هجمه نشود.
[پاسخ]
آقایان مومنی،دوستی،ملکشاهی،اسفندیاری،کرم محمدی،نمی دونم آزادبخت و …
همه تون محترم و علیه السلام هستید
من فقط و فقط یک سوال دارم
چرا انتخابات در رومشکان به موقع شروع شد و در کوهدشت با تاخیر؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
[پاسخ]
وقتی تمامی نمایندگان فرماندار با فشار نماینده استاندار و لابی وحشتناک مدعیان تقلب تغییر کرده و در ساعت ۱۲ شب ابلاغها را مینویسند و تمامی نمایندگان فرماندار از خارج از کوهدشت می آیند و تمامی نمایندگان شورای نگهبان هم خارج از کوهدشت می آیند و در ساعت ۶ صبح مجبور میشوند صندوقها را تحویل نمایندگان فرماندار بدهند در صورتیکه اگر اجازه میدادند نمایندگان فرماندار توسط فرماندار انتخاب شوند روز قبل صندوق ها را تحویل گرفته یکساعت قبل از شروع انتخابات در حوزه های اخذ رای حاضر شوند شاهد تاخیر در رای گیری نبودیم در ثانی وقتی انتخابات تا ساعت ۱۰ شب تمدید شده و جبران تاخیر در شروع را با تمدید انتخابات نمودند تاخیر چه معنایی دارد؟ اگر میگفتند فقط از ساعت ۸ صبح تا ۶ عصر حق رای گیری هست ادعا صحیح است اما وقتی انتخابات تا ۱۰ شب تمدید شد بهانه گیری مفهومی ندارد ثالثا اگر ظلم شده به همه کاندیداها شده مگر فقط برای طرفداران محمدی آزادبخت یا امامی انتخابات با تاخیر برگزار شده؟ وقتی برای همه کاندیداها شرایط یکسان بوده معلوم است دنبال جو سازی هستند اینان مدعی اند ۸۰درصد آزادبخت ۱۰ درصد امامی و ۱۰ درصد هم باقری و تیموری و حتی به ثول مرحوم مدرس یک رای ملکشاهی به خودش را هم حساب نمیکنند معلوم است حرفشان پایه ندارد رومشگان ۷۰ درصد نزد موفق شدند رای بدهند و ۳ صندوق رای که ۹۰ درصد رای ملکشاهی داشت توسط عده ای بی وجدان تخریب شد که بال بر ۳ هزار رای از ملکشاهی نابود شد چرا حامیان ملکشاهی داد و بیداد نمیکنند ؟ وقتی در روستای ساری میران که ۳۰۰ حق رای داشته ۷۰ رای مدعیان تقلب در می آید چزا حامیان ملکشاهی ادعایی ندارند چرا مانع از اخذ رای ۳۰ درصد مردم رومشگان نشوند کسی ادعایی و دادی نمیزند؟ معلوم است برخی جنبه باخت ندارند
[پاسخ]
چون تفکرفرجیسم می خواست باحذف نمایندگان فرماندارکوهدشتی که به زعم وی بیشترشان یارملکشاهی هستندنتیجه راعوض کند بنابراین تعویض نمایندگان فرماندارباعث تاخیر شد(درواقع اقافرج مثل اقا مرادعلی گل به خودی زد)
[پاسخ]
چرا رومشکان ۴۰ هزار نفری ۳۱ هزار رای و تعرفه داشت؟یعنی هر چهار نفر فقط یک نفر زیر ۱۸ سال دارد؟رومشکان تماما بالغ و متکلف رای گیری میباشند؟جون مادرت جواب بده
[پاسخ]
درود بر شما . دوست عزیز عادت کنید از خودتان امار در نیارید و توصیه میکنم قبل از یخن هم فکر کرده و هم اگر قصد امار دادن دارید امارتان به روز باشد تا دیگران برای کلامتان ارزش قائل شوند. منو شما هم فکریم اما من باب امارتان تذکری دوستانه عرض کردم
[پاسخ]
در این تن مغلطه های فراوانی وجود دارد که به یکی از آنها میپردازم .آقای مومنی فرموده اند در شب انتخابات در حساس ترین منطقه امنیتی یعنی فرمانداری جهت وحشت و فراری دادن نمایندگان فرمانداری غیر بومی مبادررت به انفجار بمب صوتی شده که این امر موجب فرار و وحشت بیش از ۸۰ نفر از نمایندگاکن فرمانداری غیر بومی شده و بدنبال آن آقای کرم محمدی افراد مورد نظر خود را به عنوان نماینده فرماندار منصوب نموده و منویات خودش را به اجرا گذاشته که آقای دوستی بجای نمایندگان فرماندار غیر بومی فرمانداران معین استاندار را ذکر کرده اگر عدالت رعایت میشد همین جو رعب و وحشت برای فراری دادن نمایندگان فرماندار غیربومی جهت ابطال انتخابات کافی بود
[پاسخ]
مغلطه ای نیست. آقای دوستی هم همین را گفته منظورشان این است که بالالخره این چیزی است که نمایندگان فرماندار ویژه نباید از انفجار فرار کنن و این خنده داره بخدا
[پاسخ]
جناب مومنی بیان کنند در کدام حوزه رای گیری داخل شهر نماینده فرماندار کوهدشتی بوده؟کدام حوزه بازرسین که ۱۰۰درصد از ستادجناب آزادبخت بودند دیل صورتجلسه انتخابات را امضایع نکرده اند؟از اعضای هیات اجرایی اقای هادیان پسر عمه باقری بود و علی حسین امرایی طرفدار محمدی آزادبخت اگر در انتخابات تقلب شده چرا این آقایان صحت انتخابات را امضا کردند؟ چرا استاندار …فرماندار را عزل کند صحت انتخابات را اعلام کرده؟ چرا کسی نمیگوید رییس آموزش و پرورش رومشگان و معاون آموزش و پرورش کوهدشت که از اعضای ستادمدعی تقلب بوده باید روسای بازرسی شوند ولی وقتی نوبت دیگر میشود طرفداران ملکساهی نبایدهایی ناظر باشند وقتی مدیران کل بهزیستی عکس یادگاری با برخی میگیرد و مدیر کل آموزش و پرورش و جهاد جهاد میکنند معلوم است چه خبر است
[پاسخ]
آقای مومنی این گوی واین میدان هرچندشخصیت حضرتعالی وجناب دوستی ازاین مصاحبه وجوابیه برهمگان آشکارشد.الحق والانصاف جناب دوستی طرف روبه شفاف سازی دعوت کردن وازیاوه گویی برحذرداشتن
جناب دوستی عزیزوزن شمابری همگان روشن است(رقیب ورفیق)انتظاری که ازحضرتعالی می رودرهاکردن آقایان به حال خودشان است.
باادبیات معجزه هزاره سوم که دورازادبیات آقایان نیست مطلبم روجمع میکنم.
آب روبریزاونجای میسوزه………
[پاسخ]
آقای دوستی آقای مومنی بازم حرفای زیادی برای گفتن دارد ولی در مورد انتخابات مردم بهترین قاضی هستند و هیچ وقت این کودتا رو از یاد نمیبرند.آقای دوست محمدی لطف کن بچاپ یک طرفه کامنت ها رو تایید میکنی
[پاسخ]
اقای دوستی درشروع جوابیه اش منصفان راخطاب قرارداده وبامقایسه هردو نوشته حق وباطل قابل تمیزمی باشد لذابهترین جواب برای لجوجان بی انصاف کلام حضرت مولاناست که می فرماید(گرنیابد حال پخته هیچ خام پس سخن کوتاه باید وسلام)
[پاسخ]
سلام
تا زمانی که سیاستها و تفکرات سران به اصطلاح اصلاح طلب کوهدشت(البته به عقیده بنده اصلاح طلب فقط گاهی!!!در رای !!!نه رفتار،گفتار،عمل،فکر و…) به این صورت هست که از مردم بعنوان سربازان جنگ قدرت خودشان استفاده کنند وضع کوهدشت هر روز بد وبدتر از هر لحاظ (فرهنگی،اقتصادی،بیکاری،جرم و جنایت و…خواهد شد و این ماها مردم بدبخت هستیم که باید قدری بر روی این رفتارها و مصاحبه های تامل منطقی و بی طرفانه داشته باشیم…
ماها که جوانی و کودکیمان و تموم زندگیمان به واسطه این جبهه گیری های شماها برعلیه همدیگر تباه شده گناهمان چه بوده…
بس کنید که به واسطه سیاست ها و موضع گیریهای غلط شماها بیشترین آمار بیکاری ،فقر،فساد،فحشا،دزدی و…در کوهدشت است…
آیا زمان آن نرسیده که شما که در دهه ی ششم زندگیتان هستید قدری هم به فکر جوانان و آینده کوهدشت به خاک سیاه نشانده شده توسط شما باشید یا بهتر بگویم ما را به خیر شماها امیدی نیست شرمرسانید…
شرمرسانید،شرمرسانید،شرمرسانید که دل خون ذره ای صداقت نداشته تان شده ایم به خدا قسم که شماها بوی از اصلاح طلبی نبرده اید و فقط از اصلاح طلبی و منش های آن برای پلکان ترقی خودتان و نزدیکانتان استفاده کرده اید…
وای بر آن روز که نهانها آشکار شود…
[پاسخ]
اقای مومنی عزیز دست از انحصار طلبی بردار مردم را به حال خودشان بگذار
[پاسخ]
آقای دوستی ممنون که مردم رو مخاطب قرار دادید. جوابیه به موقعی بود. ولی پس از این وقت وانرژی خودتونو صرف این یه سری بی اخلاق که هدفی جز تفرقه و ضعیف کردن بیشتر کوهدشت ندارن، نکنید.
[پاسخ]
درود بر مهندس دوستی
پرچمدار اصلاحات کوهدشت و لرستان.جناب دوستی نگران نباشید بخدا واگذار کن اینان هنوز عصبانی هستندنه بخاطر شکست در انتخابات چون بردن ازادبخت هدف اولیه فرج و نزدیکانش نبود انها عصابنی اهداف اقتصادی از دست رفته خود هستند. فرج دیگه ولش کن
[پاسخ]
مدیر سایت کشکان.سایتت شده بگم بگم آقایون.کشکان یک سایت خبریه نه جای دعوای آقایونی که هیچ کاری برای مردم این دیار نکردند فقط زمان منفعت به سراغ طرهان بزرگ می آیند
[پاسخ]
درود بر چهره محبوب جناب آقای دوستی
[پاسخ]
اگر کد ملی در ته برگهای آرا را به یک بانک اطلاعاتی بدهند کاملا معلوم میشود که رای تکراری یا کد ملی غیر واقعی در انتخابات صورت گرفته یا نه. آن وقت حقیقت مشخص میشود و دیگر این هنه جنگ و دعوا نخواهیم داشت.
[پاسخ]
سلام
باید به حال و روز مردم کوهدشت گریست که بزرگان سیاسی اصلاح طلب و اصولگرایش اکثرا نه بوی از اصولگرای بردن و نه اصلاح طلبی و تموم منش و مرامنامه اصلاح طلبی و اصولگرایی را تنها در رای خودشون می بینند…
بزرگان اصلاح طلب کوهدشت تا کی میخواهید برطبل تفرقه بکوبید،
کاش این همه انرژی که برای رسوا ساختن همدیگر صرف میکنید یک میلیونم آن را صرف خدمت به مردم کوهدشت می نمودید…
آیا از آمار فقر و فلاکت،فساد،بیکاری،دزدی،اعتیاد به مواد مخدر ،خودکشی و… در کوهدشت با خبر هستید…!!!؟؟؟ یا اصلا براتون مهم بوده؟؟؟
به والله باید از دیدن چهره تموم مردم کوهدشت بویژه فارغ التحصیلان دانشگاه با وجود اتمام سربازیشان شرمنده باشید…
با وجود شماها هرگز در کوهدشت پای صندوق رای نخواهم رفت…
حرفهای زیادی برای گفتن است ولی بغض بدبختی های که برسر این مردم آوردید در چشم و دستانم اجازه ادامه را نمی دهند و فقط به این بسنده میکنم که، بس کنید، ما را به خیر شما امیدی نیست شر مرسانید…
[پاسخ]
آقای دوستی، نامه را برای اسفندیاری و در جواب نامه ایشان نوشته اید ظاهرا،اما از مومنی حرف زدید همش و درپاسخ به سخنان ایشان برامدید! آیا درست است که شکایت شمارو به کرمیان ببرند؟
یک سری سخنهاتون رو قبول کردم(یعنی خودم خواستم قبول کنم!) اما:
۱٫شایسته هست که انقدر از واژگان لکی در یه متن رسمی استفاده نکنید( دوستان نیان جبهه بگیرن،ما لکیم و عاشق لکی،اما درست نیست اینگونه باشه، همونطور که سعی میشه از معادلات واژگان فارسی برای کلمات انگلیسی استفاده شه،شاید کسی لکی بلد نباشه و خواننده این متن باشه!)
۲٫و اما مردم که از اواونها به آب روان و زلال نام بردید هرچه نداشته باشند در این شهر بحمدلا شعور و درک سیاسی دارند نیاز به شستشوی مغزی ندارند پس بهتر است از جهات دیگر نگران مردم باشید نه این بعد!
۳٫چندبار متعدد عرض کردید به فلان شخص زنگ زدم و دعوا کردم،جروبحث کردم،درگیر شدم و… آیا این سخنان به این معنا نیست شما به دنبال حاشیه هستید و شما هستید که ادعای قدرت میکنید؟(چون هرکسی که زور نداشته باشه ادعا هم نداره)
۴٫آقای نماینده که بقول شما عصبانی شده و علیه دولت تدبیر و امید(بقول شخص شما بی تدبیر و ناامید!!) امضا کرده،ای کاش برای هرچیزی که متعلق به این استان و شهر بود اینگونه خشمگین میشد ما بر او می بخشاییدیم این همه کوتاهی۴ سال گذشته رو
۵٫درمورد زور گفتن به معلمان،به زعم شما آیا جامعه فرهنگی شهرستان که وظیفه ی آموزش و فهماندن دارد انقدر بزدل است که بترسد و نفهمد اطرافش چه میگذرد؟! و بگذارد برایش تصمیم بگیرند؟!اگر اینگونه بود چطور آقای امرایی که این اواخر به شما پیوست و فرمود فکر میکنم انتخاب درستیه،کسی انتقادی به ایشون وارد نکرد!؟پس آگاه باشید اکثریت آموزش و پرورش با فکر و درایت این انتخاب رو داشتن
۶٫ درمورد فشار برمردم به قول شما پلاندن رای ها به زور!! ما این مورد رو درمورد شما به وفور از نزدیکانتون شنیدیم ،پس گله ای به ایشان هم وارد نیست اگر اینچنین چیزی بوده!
۷٫فرمودید که مصاحبه نبوده لجن زاره بوده و… و درمقابل اشکارا و نهان چندین بار ایششون و این حلقه رو متهم کردید به شبه و….بهتر بود شما که مدعی اخلاق هستید به شکل دیگه ای پاسخ میدادید
۸٫فرمودید زنگ زدم و عصبانی شدم چرا فرماندار باید الان عوض شه،این یعنی شما هم به قدر آقایان نفوذ دارید اگر انها در استان شما دربالاها! پس چرا گله میکنید؟؟
۹٫عرض کردید اگر ما کلای را ردکردیم چرا محمدی را رد نکردیم،اول اینکه انتظار این استقبال را نداشتید،و دو هم اینکه سعی کردید و نتوانستید پس دست به دامن شایعه شدید در روزهای اخر که آزادبخت ردشده و….
و خیلی نکات دیگر که از سخنانتان میشود برداشت کرد و نه مجال هست نه دل برا بیانشان!
در آخر عرض کنک کوهدشت بیماری رنجوری است کار شمادر انتخابات امسال زخمی عمیق بر دل این بیمار بود،این نامه بازی دیگران و شما نمک بر روی زخم… امیدواریم که شهرمان این روزها را هم از سربگذراند و همان بیمار مظلوم قبلی شود.همگی شما به سلامت!
[پاسخ]
_چرا اقای ملکشاهی توان ورود به کوهدشت را بعد از انتخابات نداشتند و ترسیدند برای عرض سال نو به کوهدشت بیایند؟
[پاسخ]
مولایمان حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرمایند:اگر کسی سخنی را به مقصد زشت کردن چهره ی او واز بین بردن وجهه ی اجتماعی اش نقل کند وبخواهد اورا از چشم مردم بیندازد خداوند اورا از ولایت خود خارج میکند و تحت سرپرستی شیطان قرار می دهد ولی شیطان هم او را نمی پذیرد.تهمتهای آقای مومنی به نجیب زاده ی روشنفکر و اصلاح طلب مقید به اخلاق و نجابت شهردار نمونه ی کشور که مهندسان را خود مهندس است و متدین خالص مسلک که همچون اصلاح طلب نمایان دگر از فکر اصلاح طلبی، طلبی ندارد؛ بیشتر ریشه در حسد دارد وشخص حسود یکی از بزرگترین صفتهای رذیله را در اختیار داردکه به سبب آن اقدام به دروغ نموده و در نهایت به تهمت و افترا می انجامد. تهمت که ابزار و آلت شیطان و آفت اخلاق و اجتماع می باشد ؛ سلاح برنده ایست در دست نابخردان حسود که با این حربه در طول تاریخ ضربه هایی کوبنده برطلایه داران هدایت و بر پیکره ی انسانیت وارد آورده اند، فقط باید اظهار تاسف نمایم. در زمانی که مسول فرهنگی دفتر تحکیم وحدت در دانشگاه لرستان بودم تنها شخصی که از ستاره دار شدن دانشجویان لرستانی با تمام همت جلوگیری میکردند جناب آقای دوستی بودند که امثال مومنی مشغول به پاس کردن واحد…در دانشگاه بودند و امروز چنین گستاخانه باعث جوابیه ایی علی رغم میل باطن حاج آقا دوستی که مشهور و معروف و مقید به اخلاق است باعث لبریز شدن صبر از کاسه ی گوهر بار و پاک وجودشان شدند . که نوکیسه های طلبمند اصلاح طلبی و نه اصلاح طلب لازم به ذکر است که بدانند پدر مرحوم ایشان بزرگ طایفه درویش و از بدو نه تنها دستشان به دهانشان رسیده بلکه اهل انفاق و زکات مال حلال خویش بودند. مایه تاثر است که بجای قدردانی از فخر اصلاح طلبان چنین نمک نشناسانه مورد تهمت و افترایی کج اندیشانه و بغض محور که محصول نابخردیست قرارگیرد… خداوند همه مارا به انصاف در فکر و قلم هدایت فرماید.
[پاسخ]
زنده باد مهندس حاج اسماعیل دوستی که زنجیر یاوه گویان ودروغ پردازان را به پشت بام انداخته وتا ابد آآآآآنان را رسوا نموده درود خدا بر ملکشاهی قهرمان که پوزه انحصار وخودخواهان را برای همیشه به خاک مالید
[پاسخ]
امید وارم که برادران انحصار طلب ما دیگر دست از لجاجت و خود رای بودن بردارند و دیگر دوستان را تخریب نکنند. امید است دست از تهمت های ناروا و این همه غوغا بردارند . انتظار میرود که با معذرت خواهی از مردم جو مسموم کوهدشت را درست کنند .
[پاسخ]
آقایان عزیز به جای این جنگ و دعواها به فکر کوهدشت و کوهدشتی باشید.
جناب دوستی از شما ممنون خواهیم بود انرژی را که صرف قلمتان می نمائید صرف تفکر و تامل به مردم شریفی نمائید که بی شک در رساندن شما به اینجا تاثیر بسزایی داشته اند.
[پاسخ]
مسئله ای را خوب متوجه شدم که این است مغز طرفداران فرج مومنی با ریموت کنترل تنظیم می شود باورکنید
[پاسخ]
اقای طهماسبی ادبیات حرف زدنت رو درست کن وگرنه…..
[پاسخ]
چرا کامنت من تایید نشد
[پاسخ]
درود بر مرد راستین سیاست
[پاسخ]
سروشی از آسمان، در گوش من برخواند دوش
سیاست شغل تمیزی ست، نه تمیز چون فضله موش!
رد و بدل کردن این نامه ها و مصاحبه ها اتفاقاً خیلی خوب است: اولاً علاقه مندان بیشتر با محتوای سیاست (همان تمیزی) آشنا میشوند. دوماً یعنی ثانیاً متوجه میشوند که در سه چهار دهه گذشته چه بر این شهرستان بگذشته است.
لطفاً ادامه دهید مصاحبه و نامه نگاری را.
اما خدایی پاسخ یک سوال هنوز باقی است چرا در رومشکان انتخابات زود شروع و پایان یافت و در کوهدشت دیر شروع و با تاخیر انجام شد؟ در ضمن، نمیشه کد ملی ته برگه های آراء را بدهند به یک بانک اطلاعاتی تا مشخص بشود آیا رای تکراری یا رای با کد ملی جعلی به صندوق افتاده یا نه؟
ای کاش یک جامعه توسعه یافته بودیم تا نیازی به طرح این سوالات نبود.
آقای دوست محمدی چیزی بدی ننوشته ام ها؛ ما اهل مداد (یا مثلا همان قلم) می مانیم با هم، سیاسیون رفتنی اند. پس حذف مکن کامنت محترم اینجانب را. گرچه شما معمولا حذف نمیکنی.
[پاسخ]
آقای بقول خودت اهل مداد بهتر است اهل زنبیل شوی جواب این گونه سوالات خاله زنی که بیشتر باید از زبان پیره زنان شنیده شود را دوستی داد اگر هم قانع نشدی زنگ بزن از … بپرس مادرجان
[پاسخ]
ایا بازی کردن با سرنوشت جوانان بیکار وخسته از روزهای تکراری هنر است؟ایا بازی با چهار تا خرابه در این دشت بزرگ هنر است.؟تو رو خدا دست از سر این مردم ستمدیده بردارید.
هنر آنست که سر کار خانم فریده اولاد قباد پیروز انتخابات تهران شد.شما هم اگر مرد میدان هستید بریددر شهرهای دیگر رقابت کنید
[پاسخ]
جناب دوستی شما میتوانید با یک سخنرانی به میان مردم بیاید صحبت کنید شما مردم را قاضی بگیرید نه فرج را آ نوقت همه چی معلوم میشود شما تا چهار سال بعد کوهدشت شما را میبیند
[پاسخ]
با اجازه مدیر محترم سایت کشکان بنده علی شفیعی هستم و مطالب بالا بنام علی شفیعی دیگری است چون تشابه اسمی است لازم میدانم که این مطلب بنده را هم ثبت بفرمایید که گفته های جناب اسماعیل دوستی را نه تنها قبول ندارم بلکه آنها را خلاف واقعیت میدانم و معتقدم شعور مردم یکپارچه کوهدشت بالاتر از آن است که این اکاذیب را بپذیرند.
[پاسخ]
این تکذیبیه رو توسایتهای کشوری هم منتشر کن. خیلی مهمه همه بدونن شما نبودین، آبروتون میره سوال!! زودتر اقدام کن تا دیر نشده.
مطمئنم سر جمع یه پاراگراف از حرفای دوستی رو نخوندی. چون خلاف میلت بوده همینجوری رد کردی
[پاسخ]
بنده علی شفیعی ام که مطالب بالا رو نوشتم و اهل هیچ حزبی هم نیستم و یک دانشجوی ساده دوره دکتری جامعه شناسی توسعه هستم و خدا رو شاکرم که خودتون زودتر متوجه شدید اومدید گفتید تا بعضی افراد خواننده مطالب من در سایتهای محلی به اشتباه فکر نکنن که شما این مطالب رو می نویسید و خدایی نکرده تحویلتان نگیرند . درو د بر شما که زودتر گفتید تا مردم فهیم بدونن هنوز واسه شما زوده و یا شما از این حرفا بلد نیستی بنویسی و ضمنا با توجه به تخصص تحصیلیم از هر مسوول استانی مطالبه حق خودم وسایر دوستانم رو دارم و خواهم داشت و چون شما وامدار کسی و یا جناحی نیستم خدارو شکر
[پاسخ]
با سلام به خدمت تمامی همشهریان عزیز انصافا جواب اقای دوستی شیوا متین منطقی و به دور از هیاهو و جنجال بود به طوری که میتوان گفت اب پاکی رو ی دستک دروغگویان و انحصارطلبان ریخت دست مریزاد خدا یار و نگهدار کسانی باشد که با مدرک صحبت کردند و نوشتند نه کسانی که فقط بافتند و باختند مرحبا بر دوستی عزیز و دوست داشتنی که به تازه رسیده ها درس اخلاق داد و محبوبیت خویش را بالا برد یا علی مدد.
[پاسخ]
آقای دوستی جواب دهد چرا با وجود یک اصاح طلب واقعی از یک اصولگرا حمایت کرده؟ در ضمن مردم خودشان بهترین قاضی هستند وبالاخره متوجه شدند که حق با کیست. من به شخصه دست تمام اصلاح طلبان راستین را می بوسم که نشان دادند که اصلاح طلبی یک فرهنگ است و قائم به شخص نیست حال اگرکسی در این بین به دنبال منفعت طلبی شخصی باشد دیگر جایی ندارد
[پاسخ]
جناب شکراله نظری ، اصولگرایان این سری خیلی بیشتر از عده ای از خوداصلاح طلبان در حق انها جوانمردی کردند و طیف عظیمی از انها به جناب دکتر آزادبخت رای دادند . بنابراین کم لطفی می فرمایید نماینده خیلی خیلی محترم شهرستان رومشکان و احیانا کوهدشت را منتسب به اصولگراین می دانید . رو چه حسابی و رو چه کتابی!
[پاسخ]
آقای دوستی مطمعنم شما خودتونم میدونید چه بر سر این انتخابات کوهدشت اومد شما پیروزی به هر قیمتی را میپسندید ولی خدا اون بالا سر شاهد همه چیز بوده .اون دنیا باید همتون جوابگوی مردم کوهدشت باشید در این دنیا هم مردم بهتربن قاضی میتونند باشند.لطفا بچاپ .
[پاسخ]
من در عجبم که درجوابیه آقای دوستی عزیز آیا طرف حساب شما اسفندیاری آن انسان عزیز و ورازسته از دنیا است که به جهت صداقت در گفتار وعمل شهره عام وخاص است یا آقای فرج مومنی واینکه ایا آقای ملکشاهی وکرم محمدی ومحمدی نژادنمی توانند از خود دفاع کنند یااینک ایشان مدعی العوم هستند واینکه اگر اموال دیگری غبر از هتل برای آقای مومنی می دانند چرا بیان نکردنند وایا آقای محمد آزادبخت نماینده می شدند که از اصلاحات حمایت نکردند یا آقای مومنی اما اموال زیاد داشتن شما برای همه مبرهن واغراض شخصی تان نیز هویدا شما دنبال مسائل سیایسی در کوهدشت نیستید دنبال منافع شخصی خود هستیداین را قبول بفرمایید
[پاسخ]
همش جنگ قدرته فرقی هم نداره چه ملک چه فرج چه امامی چه قبادی دوستی و….مردم بد بخت هستند.
[پاسخ]
بنده از جناب اقای مومنی خواهش میکنم حتما کامنت این حقیر که اتفاقا از همکاران خودشان هستم را مطالعه بفرمایند.(متشکر).ردوبدل شدن بسیاری ناگفتنیها والبته دروغ وتهمت وافترا و…..دراین روزها میان دوستان دیروز ودشمنان امروز مارارنجیده خاطر کرد وکاش این اتفاقات که البته براساس بقول ان اقااطمینان کاذبی بود که به امثال اقای مومنی دست داده بود نمی افتاد وانصافا اغازگراین لجن پراکنی وبداخلاقی ایشان بودند.من واقعا نمیتوانم بفهمم چه انگیزه قوی ای میتوان برای اقای مومنی تصورکرد که اینچنین زمین وزمان رابهم دوخته تادرباورها بگنجاند که انتخابات چنین بوده وچنان بوده! بنظرم ازاین چندحالت خارج نیست :۱-یاانگیزه مادی داشته اند که بایدعرض کنم اگر ملیاردها ملیارد درقبال اینهمه هجمه هایی که باراخلاقی وحقوقی کمی ندارند برای ایشان عایدی داشته باشد باز هم اوباخته است وان دادن مرام واخلاق وجوانمردی ودرعوص تحصیل کرورکرور انهم برای کی ؟برای نسلهای اینده خود که ممکن است برای ایشان فاتحه ای هم نخوانند!!۲-برای کسب شهرت ونام ونان!خب ایشان که اینها رادارندحالا یا مثبت یا منفی.!پس منتفی است!!۳-یادلسوز مردمند!ایشان میتوانستندازمجاری قانونی واردشوند.تمام مستندات راارایه وبقول خودازحقوق مردم دفاع کنند وبیشترازاین وظیفه ای ندارند. نه برطبل ای دزد بکوبند و اینهمه خسارت مادی ومعنوی براین شهرسیاست زده تحمیل کنند.ادعایی که هیچوقت ثابت نشده ونخواهدشد(به ۱۰۰۱دلیل!!) ۴-یابرای رضای خدا ایشان مصاحبه کرده اند وقصد داشته به بهشت بروند!!برادرعزیزبدانند که بهشت رابه بها میدهند نه به بهانه!!این بهایی که وی برای دنیای دیگران درحال پرداختش هستند به قیمت باخت هم دنیایشان تمام میشود هم اخرتشان!! چوب حراج برابروی دیگران زدن-دوستیهارا له کردن-رازهای برادر رابرملا کردن که درقاموس هیچ جوانمردی نمیگنجد!-تهمت وافترا ها وووهمه اینها علامت سقوط دین واخلاق و…است پس بااین حساب اقای مومنی بازنده است ومن مانده ام پس ایشان چه چیزی گیرشان امده!!!؟خسرالدنیا والاخرت
[پاسخ]
آقای دوستی اونوقت برکناری فرماندار کوهدست چه ربطی به شما داشت که به مقیمی زنگ زدین لطفا جواب بدین
[پاسخ]
به خاطر برکناری زنگ نزده به خاطر بدرفتاری بوده. داداش گلم با دقت بخوان
[پاسخ]
باسلام خدمت برادر دوستی.ازجوابیه ای که دادیدبسیارخرسند شدم بسیارزیباهمراه باادب ومتانت وقایع کننده وبدورازهرگونه دروغ وتهمت .بنظرمن جواب این افرادبی ادب وبی منطقونبایددادبهتربودقانونی برخوردمیشدواوناروبه قانون واگذارمیکردی مثل آقای محمدکرم محمدی که جوابشونوندادوقانونی اقدام کرد.
[پاسخ]
بنده از دوستان اقایان مومنی بودم و خدا وکیلی به اسفندیاری و مومنی ارادت داشتم ولی با این ادبیات و این حرفها بخدا قسم دیگر کوچکترین ارزشی برایشان قایل نیستم و دفعه ای دیگر به خیچ عنوان این آقایان را همراهی نخواهم کرد آقایان ادب چیز خوبی است حرمتها را شکستید به چه قیمتی دست به هر کاری زدید من با شما بودم دیدم چگونه دارید ابرو ریزی میکنید
[پاسخ]
سرکاری بد بخت ک حرفاشو باور کردی
[پاسخ]
آقای دوستی فرض میکنیم همه این اتفاقات گذشته همونطور باشه که شما میفرمایید، اما واقعیت اینه که شما امروز هم کارهایی در شورا انجام میدهید که همگام با اصلاح طلبان نیست، چرا همه اصلاح طلبان هفته قبل از هیئت رعیسه شکایت کردند غیر از شما؟؟
[پاسخ]
به نظر من هر دو طرف درد پست و مقام دنیا را دارند. اقای باقرپور شما هم که شناخته شده هستید. لطفا تایید کنید
[پاسخ]
الهی بمیرم که دفاع باقرپور از محمدی چه داغی به جگرت گذاشته که عمرا خاموش بشه
[پاسخ]
سردار اصلاحاط اقای فرج اله مومنی طرهانی بلافاصله عزلش کرد.خخخ
[پاسخ]
فعلا که سردارت به خاطر نشر اکاذیب و توهماتش مسیر دادگستری رو گز میکنند ….. البته اگه میتونه از قدرت لابی گری و چانه زنیش استفاده کنه که به پارسیلون منتقل نشه …. چون اقای محمدی کوتاه نمیان
آقای ” دوست ” که جواب صادق محمدی را میدهی ! ایکاش مثل برادر صادق شهامت داشتی خودت را معرفی می کردی تا ما می دانستیم ولی نعمتی جز خداوند داری یا نه .
وقتی شهامت نداری لطفا ساکت شو
[پاسخ]
احسنت جناب دوستی،ادب و متانت شما بسیار قابل تحسین است.از کوزه همان برون تراود که در اوست…
[پاسخ]
آقای دوستی لطفا بیش از این خود زنی نکنید.دراپتخابات به خاطرمنافع شخصی مردم کوهدشت راتنهاگذاشنیدوبدانیدحنای شمادیگرپیش این مردم رنگی نداردواین رابگوییدچی ازجان این مردم میخواهید
[پاسخ]
(ان الله مع الصابرین)
بارالها به این بنده ات توفیق وبه گردانندگان سایت کشکان سعه صدری عطا کن تا این پیام سلامت به
مقصد برسد.خدایا برمن ببخشای که بارها پشت سر یکی از بندگان مخلصت گرچه درظاهرایرادی گرفته ام.
ولی حداقل برای خودم روشن شد که ایرادم بیخود.وتهمت ودرروزحساب غیبت بحساب آید.
بزرگواران قریب به چهار ماه است که تیرهای سهمگین افترا ازپستوی خانه ها ومحافل سیاسی با کمک
فناوری هم علنی شده وهم شذت یافته.و باتوجه به حساسیت شخص خودم دراین مدت شخصیت
متدین وصبور((حاج علی تیموری))را کاملا رادرکوهدشت .خرم آباد ودرهمایش هاو فضای مجازی زیر
نظرداشتم فقط به این خاطر که بخودم بباورانم حاجی انسانی متکبر است واین همه کم گویی ازغروراست.
اما باز خدای راسپاس که فهمیدم —خود غلط بود آنچه می پنداشتم—خدایا توناظرباش دراین مدت ندیدم که حاج تیموری باوجوداینکه آماج انواع تهمت ها بود حتی در جواب دادن هم خودرا مرتکب به گناه نکردوبا
وجود اینکه جزء رهبران چپ دیروز واصلاح طلبان امروزاست یکبار نه گفت …من بودم…ونه گفت من هستم
آری حاجی اوایل دهه شصت گفته بود اگر سیاست ما عین دیانت ماست نبایدبه دیگران منت بگذاریم ونبایدازخود تعریف کنیم ونبایدآنرابرخ دیگران بکشیم.پس وای برمن که مغرورش می پنداشتم وبی نهایت وای بر آنانکه چون نتوانستند انگی براو زنند– چون دیدند تقوا وزهدوپاکدستی اش را–فقط گفتند درخفابافلان
روحانی سازش کرده یااینکه جزءحلقه سالیزاست .درصورتیکه اگرحاجی اهل مخفی کاری بودتاکنون چون دیگران لو رفته بود واگر۴۰درصدسالیز–طبق مقالات وکامنت ها—هم چرب بود وحاجی هم مایل به جاهای
پرچرب آنرا دور میدان امام/ره/خرم آبادشریک نمی شد وخودرابدهکار وام نمی کرد.راستی انصاف کجاست ؟
که بایدبانک مال من باشد ولی دیگران حق وام گرفتن هم نداشته باشند.حاجی مردایمان وسیاست اصلاحات ببخش.هرسایتی که درآن نوشته ای برعلیه حاج تیموری هست درصورت عدم درج اورابه چالش باوجدان
وصداقت خودش وا می گذارم/.
[پاسخ]
معلوم هست چی می گی با خودت درگیری و مار و هم سرگردون کردی با این متن بی سرو تهت
[پاسخ]
مدیر کشکان قبل از اینکه پسر عموی زیدوعمرو باشی بنده ی خدایی هستی که ترا آزاد خلق کرده.
[پاسخ]
هو الحق
سلام ودرود خدا برحق گویان
مدیر محترم کشکان بی طرفی شما در این ماجرا نشان از حق محوری است .برایتان آرزوی موقیت
دارم.
[پاسخ]
من احساس می کنم در این مجادلات سیاسی که از اوایل انقلاب کوهدشت را از هر زمان بخاطر مسایل حاشیه عقب نگه داشتند هدفی خدای در ان وجود ندارد .احزاب سیاسی هر زمان شخصی با انها همراهی کنند اشرف مخلوقات است .انسان وارسته ، انقلابی ودلسوز به حریان اما جنانچه خط مشی خلاف ان جریان سیاسی اعمال کند ملحد،ضد جریان و انسانی که هزاران عیب دارد .ای اقایان سیاسی یک روز باید در پیشگاه خدا باید پاسخگویی این حق الناس مردم باشید در ان روز که روز حق است دروغ ،افتراء وعقب ماندگی مردم بی کاری دیگر توجهی ندارد خدا متعال حق این مردم ازشما خواهد گرفت بترسید از ان روز که بزودی خواهد امد
[پاسخ]