مناظره از منظری تازه
کرمرضا پیریایی/ کشکان: “اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم” (سوره رعد، آیه۱۱) سخن گفتن از اصلاح اوضاع و بهبود شرایط در هر زمان و مکانی، تابع در نظر گرفتن و رعایت اصول و معیارهایی ست که مهمترین آن ها اصل و عنصر «شناخت» است. پس از شناخت است که می توان […]
کرمرضا پیریایی/ کشکان:
“اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم” (سوره رعد، آیه۱۱)
سخن گفتن از اصلاح اوضاع و بهبود شرایط در هر زمان و مکانی، تابع در نظر گرفتن و رعایت اصول و معیارهایی ست که مهمترین آن ها اصل و عنصر «شناخت» است. پس از شناخت است که می توان به بررسی و واکاوی سایر عناصر و راهکارها پرداخت و برای ایجاد تغییرات مثبت برنامه ریزی کرد.
بحث ما در این یادداشت منطقه ی کوهدشت است که کماکان با گستره ی جغرافیایی سابق تحلیل می شود (کوهدشت و رومشگان).
شوربختانه این منطقه ی مورد بحث در حال حاضر، در شرایط مطالعه برای ارتقاء نبوده و نام این محدوده در قلم و زبان عام و خاص، بیشتر با عناوین مشکلات و معضلات مورد تحلیل قرار می گیرد. بنابراین در چنین شرایطی، برخلاف روال منطقی بحث (لزوم بررسی زمینه های ارتقاء و پیشرفت) ناگزیر باید عناوین آسیب شناسانه، با جهت گیری تغییر بنیادین در نظر گرفته شود.
این نوشته، با تحلیل اصلی ترین آسیب حوزه ی مورد بحث – یعنی بازی های سیاسی – پیش رفته و در ادامه با تکیه بر پیشنهاداتی همراه خواهد بود که راه را برای شناخت هرچه بیشتر آسیب اصلی منطقه و تبعات آن باز کرده و خواستار پرداختن جدی به روش های مردم سالارانه ی اسلامی و همه گیر برای رسیدن به بهترین نتایج است.
علت بر شمردن «بازی های سیاسی» به عنوان اصلی ترین آسیب در منطقه، بر همگان آشکار است، چرا که هر کس در این جغرافیا زیست می کند، سهمی به فراخور خود و نقشی نسبی در رقم خوردن این شرایط دارد. از مدیران و نخبگان گرفته تا جوانان و عامه ی مردم… بنابراین می بایست، یکبار برای همیشه مسیری آغاز شده و تمام اقشار موثر در آن نقش آفرینی کنند تا با تکیه بر عزم عمومی و خرد جمعی، بتوان به نتایج مطلوب دست یازید.
«سیاسی بازی» سال های سال و دوره های پی در پی است که در رگ شهر جاری ست. گرچه به نظر می رسد مردم از این جریان خسته شده و گاه دیده می شود که نخبگان و فعالان سیاسی-اجتماعی نیز به اشکال مختلف، نگرانی خود را به نارضایتی عموم مردم گره زده و اعتراضشان را ابراز داشته اند. اما زخم آنجا عمیق است و درد آنجا سخت که این بازی های نازیبای سیاسی، در رفتار، گفتار و اندیشه ی اجتماعی – سیاسی مردم نهادینه و جای خود را با اتکا بر ریشه های چندین ساله در جان جامعه محکم کرده و به عنوان یک سلسله عادت، ملکه ی اذهان شده است.
اگر همین روند و روال تداوم داشته باشد، بی تردید امیدها برای اصلاح امور در حد شعار مانده و این معیارها و اصول هستند که قربانی جریان جاری خواهند شد و عادات عمومی غلط، دست و پای اندک اشخاصی را که بر اساس «وزنوا بالقسطاس المستقیم» (با سنگ ترازوی درست و مستقیم بسنجید ) آمده اند، خواهد بست و این دور تسلسل مدام ادامه خواهد داشت.
به باور همگان، مشکل اصلی و اساسی آینده ی کوهدشت، آب است. اما به اندازه ی یک هزارم بازی های رایج جناحی و سیاست های بی نتیجه، به این «مهمترین مسئله» برای آینده توجه و رسیدگی نمی شود. مطلبی گفته می شود، حساسیتی ایجاد می شود و پس از ایجاد یک شیب انتقادی یا احساسی تند، فروکش کرده و رها می شود. این در حالی ست که اولویت های مهم و امور اساسی دیگر نیز به همین روال قربانی بازی های سیاسی می شوند.
جدی ترین بحث ها، از جمله مسائل مربوط به منابع و سرمایه ی انسانی، در مقایسه با دوگانگی ها و چندگانگی های قومی، طایفه ای و جناحی، اصلاً به چشم نیامده و در حاشیه های دورتر قرار می گیرند. پس طبیعی ست که شایسته سالاری (که در شعار همه به آن معتقدیم و نقل هر محفل سیاسی است) جدی گرفته نخواهد شد.
خواسته ی من از مدیران، دلسوزان، نخبگان و اقشار مختلف این است که در پیشرفت های دیگر استان ها و شهرستان های کشور مطالعه و پژوهش کنند تا ببینند ما در زمینه ی استعداد و پتانسیل در وجوه مختلف، چیزی کم نداریم، بلکه بی اغراق افزون تریم. می توان صدها نمونه را در کشور بر شمرد که در سال های گذشته، در زمینه های مختلف، پیشرفت چشمگیر داشته اند، در حالی که ما در قیاس با شهرهای استان خودمان نیز، از حیث پیشرفت و توسعه، اشتغال و اقتصاد و …جایگاه خوبی نداشته در صورتی که باید اعتراف کرد که از نظر سیاسی «مثلاً» صدرنشین هستیم.
روشن نیست که این بالانشینی سیاسی و کثرت نخبگانِ این زمینه، برای ما تاکنون چه فایده ای داشته و دارد!
پس بهتر است با ترازوی درست بسنجیم و پیمانه را تمام دهیم و از کم فروشان نباشیم. ( أَوْفُوا الْکَیْلَ وَ لا تَکُونُوا مِنَ الْمُخْسِرِینَ ) سوره ی شعراء- آیه ی ۱۸۱
لازم است که عناصر مطرح و برگزیده و نخبگان بدانند، در تحلیل ها و اظهار نظرها، در شناساندن مسائل و بررسی امور نباید کم فروشی کنند. مباحث جامعه، مباحث مردم است. «اشیاء مردم را به آنها کم ندهید». این مسئولیت سنگین محوریت و مدیریت، فقط با معیارها و اصول ارزشی دینی روا داشته می شود و عدم توجه به آن نارواست.
اما؛ بازی های سیاسی تنها آفت و آسیب منطقه و دیار ما نیست، بلکه همان طور که اشاره شد، از دیدگاه بنده، مهم ترین آسیب است که آسیب های بزرگ و کوچک دیگرمان، تابعی از آن به شمار می آیند.
لازم است در این قسمت اشاره کنم، بنده نه تنها با سیاست مخالف نیستم، بلکه از طرفداران سیاست نیز هستم. سیاست به طور طبیعی حتی بالاتر از برنامه، برنامه بالاتر از قانون و قانون بالاتر از مقررات است.
پس سیاست هم رفیع است و هم شریف. اینکه شهید آیت الله مدرس فرمودند:« سیاست ما عین دیانت ماست و دیانت ما عین سیاست ماست» به طور طبیعی با بازی های سیاسی رایج کاملاً متفاوت است. سیاست مدار در تعریف درست، کسی ست که مفاهیم بالاتر از برنامه را پیگیری می کند، تا برنامه را به قانون و مقررات و اجرا برساند. چنین شخصی سیاست مدار است. حال اگر این موضوع پرارزش، به جای تدبیر در امور مردم، تبدیل به بازی و بازیچه شود، برنامه ای شکل می گیرد؟ توسعه ای نوشته می شود؟ قانونی اجرا می گردد؟ پس این بازی ها خیلی خطرناک هستند.
در حد شهرستان نه شناخت منابع سخت است، نه شناخت موانع و نه اجرایی کردن برنامه ای که باید بر اساس منابع باشد مشکل و نه برطرف کردن موانع از سر راه زندگی مردم ناشدنی ست. اما سیاست ورزان اگر به جای رفتار بزرگ سالارانه، اوقات عمومی و گرانبها را صرف بازی های بچه گانه نمایند، فرصت «حرث و نسل» را از بین برده و دیگر نه فرصتی برای بهره برداری از استعدادهای انسانی در فرهنگ، اقتصاد، صنعت، کشاورزی و … باقی می ماند و نه امکان پیاده کردن فرمول های تسخیر و تصرف منابع خدادادی به عنوان خلیفه ی خدا در زمین.
جریان های سیاسی لازم است به این آیه توجه کنند. (اِنَّ اللّهَ لا یُغَیِّرُ ما بِقَومٍ حَتّیَ یُغَیِّروا ما بِاَنفُسِهِم) (سوره رعد، آیه۱۱)
گزاره ای که هر ازگاهی ما با هم تکرار می کنیم، حول محور لزوم تغییر بوده که گاهی شعار انتخاباتی ما می شود و گاه یک نتیجه گیری علمی و دانشگاهی. همواره اصرار داریم که تغییر باید ایجاد شود، اما هرچه سنگ آن را به سینه می زنیم، تنها راجع و برای دیگران است و به ندرت درباره ی تغییر خود می اندیشیم و سخن می گوییم و عمل می کنیم، در حالی که برای پیگیری حقیقت، شرط اول قدم، ایجاد دگرگونی در خودمان است.
هرچه هست از قامت ناساز بی اندام ماست ورنه تشریف تو بر بالای کس کوتاه نیست (حافظ)
اگر تازه به فکر این می افتیم که به راه آهن نیاز داریم یا جاده ی چهار خطه نداریم، اگر لطف خدا و طبیعت، تنها سرمایه های گردشگری ما هستند (اگرچه طبیعت مان نیز به خاطر آسیب های موجود، حال و روز مناسبی ندارد) اگر زمین های پر ارزش و دشت های حاصل خیزمان ثمری نمی دهند و تنها ثمره ی مثال زدنی مان انار سیاب است که لنگان لنگان، راهی به صادرات جسته و بسیاری اگرهای دیگر… برای این است که ما نه خود را تغییر می دهیم، نه شناختمان را و نه شیوه های کهنه و روش های ناکارآمدمان را.
بی تردید کوهدشت و رومشگان، از جهات مختلف منابع طبیعی، پتانسیل های بیشتری نسبت به بسیاری از مناطق کشور و حتی دنیا دارند اما هرچه هست از قامت ناساز نخواستن های ما و بی اندامی ما در سرگرمی های گسترده ی سیاسی مان است که روح، قلب، ذهن، زبان و زمان ما را به خود مشغول کرده است.
اما برای رسیدن به شناخت های مورد نیاز و پی بردن به زوایای پنهان معضلات منطقه، چه چاره ای باید در کار کرد؟ پاسخ این پرسش در ذهن من از دیرباز، تکیه بر تضارب آراء و خرد جمعی از طریق تشکیل مناظره های عادلانه و کرسی های آزاد اندیشی در بستر زمان، مکان مناسب و با حضور صاحب نظران و نخبگان بوده است.
اما منظور از مناظره و کرسی های آزاداندیشی چه می تواند باشد؟
بنده می گویم؛ همین مباحث را با هم در جمع مردم به بحث و مناظره بگذاریم. البته مناظره بر اساس معیارهای دقیق، حساب شده و عادلانه باید صورت گیرد. چرا که مناظره ی سازنده با رقابت نفسانی همخوانی ندارد. مدعیان بنشینند و در محیط و مساحتی دوستانه، با مدیریت و برنامه ریزی صحیح، مستدل و با برهان ملموس، از استعدادهای شهرستان بگویند، راهکار بدهند و در مورد نتیجه گیری مثبت، اندیشه کنند. در چنین مجمعی، طبعاً مفهوم و مصداق تغییر ثمر بخش و مثبت، بیش از پیش روشن می شود و مناظره هم در اساس باید همین هدف را دنبال کند.
کسانی می توانند محور و میدان دار کرسی های آزاداندیشی باشند که مطالعات جدی علمی و تجارب گرانسنگ عملی در پیشبرد امور و تحقق برنامه ها را در کارنامه ی خود داشته باشند. هر کسی نمی تواند درباره ی اولویت ها سخن بگوید، مگر آنکه در گرماگرم تحلیل ضرورت ها، کارکشته و پخته شده باشد، که در منطقه ی ما از این دست استعدادها و مهره های موثر و کارکشته کم نیست.
برای مثال از اصل ۴۸ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران استفاده می کنیم که می گوید:«در بهره برداری از منابع طبیعی و استفاده از درآمدهای ملی در سطح استان ها و مناطق مختلف کشور باید تبعیض در کار نباشد، به طوری که هر منطقه به فراخور نیازها و استعداد رشد خود، سرمایه و امکانات لازم داشته باشد»
اینجا پرسشی که مطرح می شود این است؛ «وظیفه ی پیگیری این اصل، بر عهده ی چه اشخاص، مجموعه ها و سازمان هایی است؟» بی تردید برای پیگیری و نتیجه گیری در این زمینه، مدیران بی اطلاع، مسئولان غیر متمرکز و چند شغله، سیاسیونِ سرگرم کارهای شبه حزبی (که کارشان می شود همان سیاسی بازی و باندبازی تا امور پیشرفته ی حزبی) و افرادی از این دست، متوجه ظرفیت ها نبوده و گنجایش ها را نمی فهمند، چرا که گستره و سرزمین تحت مدیریت خود را نمی شناسند و یک روز از صنعت می گویند و تعدادی از صنایع را نام می برند و فردای آن از کشاورزی و چیزهای دیگر سخن می رانند.
در حالی که عمل به این اصل (اصل ۴۸ قانون اساسی) به شناخت دقیق و همه جانبه – نه تنها از کوهدشت، بلکه از استان، منطقه و کشور – نیازمند است، زیرا مفهوم «عدم تبعیض» به شناخت همه ی اینها مرتبط می شود. تازه این ابتدای راه است و بحث بر سر شناخت، در حالی که ما نیازمند تنظیم الگوهای پیشرفته ی پیشرفت و توسعه برای شهرستان و استان هستیم.
اینجا یک مقدمه ی مهم نیاز بوده که همانا تدوین سند آمایش استان و شهرستان است. هرچند ظارهاً این سند تدوین شده و اگر چنین بوده و این سند بر اساس واقعیت های موجود استان و شهرستان شکل مدون گرفته باشد، لازم است که نخبگان و مدیران در جلسات مباحثه، با حضور مستقیم مردم، پیگیر نقش شهرستان در تحقق چشم انداز استان و کشور با مقصد سال ۱۴۰۴ باشند.
پس روی سخن بنده با مسئولین و صاحب نظران همشهری ست؛
برای اجتناب از آسیب های جدی، فرمول ایجاد فضای اینگونه مباحثات و عمومی سازی آنها تابع شرایط و پیش فرض هایی ست. از جمله آنکه مردم، مسئولین، نخبگان و طیف های تاثیرگذار، محور پیگیری های شان، ظرفیت های واقعی شهرستان باشد. همچنین شناخت راهبردهای بخش های مختلف و سیاست های اجرایی آنها و نیز مرور دقیق برنامه های اولویت دار توسعه در ابعاد مختلف و… اینجاست که اقشار نامبرده می توانند مدعی باشند که به عنوان یک شهروند به نقش اصلی شهرستان پی برده و نقشه ی راه را متوجه شده اند و در نهایت، همدلی و همزبانی پس از درک نقش و شناخت نقشه، مفهوم واقعی پیدا می کند.
کوهدشتی ها می توانند؛
یکی از انگیزه های اصلی بنده در مطرح کردن و پیگیری این موضوعات و ارائه ی آن در قالب یک چارچوب، وجود مخاطبین و ذهن های قوی و درک های ویژه در میان همشهریان عزیز است. یعنی بر این باورم که اگر ما از گذشته تا حال، این مخاطب را طراحی می کردیم و او را جایگزین بازی های سیاسی غیر ضرور می ساختیم، ذهنیت خلاق کوهدشت، در عرصه ی سیاست گذاری و برنامه نویسی، در مقام نمایندگی تصویب قوانین، حد مباحث را به اوج می رساندند و پیشرفت چشمگیری را به دنبال داشتند.
از دیگران بسیار می شنویم؛ «این شهر را چه شده است؟ شهری که دلاورانش در فرماندهی جبهه ها درخشیدند و آن نیروی انسانی توانمندی که از ابتدا تا انتهای دفاع مقدس فرزندانی کم نظیر به عرصه آوردند. این همه تجربه و ید طولی در زمینه های مختلف صفی و ستادی و غیره…»
پاسخ ما در برابر چنین پرسش های شاید طعنه آمیز در خصوص دیارمان چیست؟
بی تردید، جز جبران و تلاش برای تغییر مثبت راه دیگری نیست و این تغییر نمی تواند بهانه ی حمله به دیگران باشد، تنها باید بخواهیم و در نهایت اجرا کنیم.
برای نمونه، در خصوص سد معشوره؛ من در این خصوص پیشنهاداتی داشته و ارائه کرده ام. از گذشته های دور تا هم اکنون، همه می گویند ما طرفدار اجرای سد معشوره هستیم. سال ها گذشته است و بیش از نیمی از آخرین دوره ی انتخاباتی نیز رفته است. پس چرا خبری نیست؟
معشوره هنوز هم سنگ محک محکمی ست برای شعار و عمل. پیشنهادات دیگری هم دارم که البته مایلم جدای از ادامه ی بحث های گذشته، با آنهایی که در حال حاضر در رأس امور هستند و مسئولیت دارند یا با کسانی که مدعی خدمات بزرگ به مردم هستند، راجع به اولویت ها، کرسی آزاد اندیشی و مناظره ی سالم داشته باشم. علت این پیشنهاد هم، ایجاد گرایش عمومی به مباحث ضروری و امور جدی مربوط به معیشت، کرامت و زندگی مردم و البته ایفای نقش در اجرای وظیفه و نقش اصلی کوهدشت است.
در پایان نیز به برخی از مهمترین عناوین مناظره اشاره می کنم تا چارچوب مشخصی تقدیم مخاطبان و طرف های احتمالی مناظره ارائه شده باشد؛
آمایش سرزمینی
این مقوله بسیار گسترده و پرداختن به آن بسیار ضروری به نظر می رسد. خوب است در چنین زمینه ای بحث های کلی شکل گرفته و افکار عمومی را وارد گود نماییم. بحثی تحت عنوان «وضعیت موجود و چگونگی آینده نگاری بر اساس ظرفیت های شهرستان.»
دربرگیری و حوصله ی این بحث از حیث گستردگی به گونه ای ست که می توان بر اساس آنچه پیشتر سخن راندیم، چشم انداز کوهدشت در سند ۱۴۰۴ و ماموریت های خودمان در این سند را در زمینه های مختلف تحلیل و بررسی کنیم. در این سند، می توان به زمینه های کشاورزی، صنعت و معدن، گردشگری، خدمات و بازرگانی و … ورود کرد و راهبردهای هر کدام از این بخش ها و سیاست های اجرایی و اولویت برنامه ها را مورد بحث قرار داده و در بوته ی نقد و مناظره ی صاحب نظران گذاشت.
شهر، شهرداری و شورا و مدنیت
از آنجایی که جغرافیای سیاسی-فرهنگی-اقتصادی و اجتماعی ما رابطه ی مستقیم با مدنیت و امور شهری ما دارد، مناسب و مطلوب و نیز ضروری ست که مباحث مربوط به شهر، شهرداری و شورای اسلامی شهر و نیز امور زیربنایی شهر، ظواهر و مبلمان و زیبایی آن و چگونگی ارتقاء همه جانبه ی شهر کوهدشت از جهاتی که گفته شد، از مباحث مناظره و کرسی آزاد باشد.
صنعت گردشگری
هر چند در بند اول و با عنوان آمایش سرزمینی به این مبحث به صورت کلی اشاره شد، اما گردشگری در کوهدشت بسیار مستعد پرداخت و توجه است. صنعتی که فرهنگ عمومی می خواهد و نیز حمایت و هدایت دولت و نیازمند تسهیل سرمایه گذاری در بخش خصوصی می باشد. چرا که شکر خدا، بستر این صنعت در طبیعت منطقه ی ما مهیا و منابع فراوان است.
جناب پیریایی
شهری که شما شور بختش میخوانی ، یکی از علل شوربختیش ، بازی های بد سیاسی است (به قول خودتان ) که امثال شما مبتکرش هستید ، مثالش همین یادداشت شما است که الان تازه به فکر شور بختی شهرت افتاد ه ای در این ایام انتخابات فهمیده ای که شهرت مشکل آب ندارد به قول سهراب سپهری بدتر از این آب را گل نکنیم .
[پاسخ]
تازگی ها همه مقاله های خود را با آیات قرآن شروع میکنند . خدا کند که مد نباشد بلکه از روی بازگشت به قرآن باشد . و ان شا الله رفتار قرآنی را در انتخابات پیش رو ، ببینیم.
[پاسخ]
اگر جناب پیریایی را می شناختید هرگز اینگونه سخن نمی گفتید از روزی که ایشان را می شناسم هرگز ندیم مطلبی را بیان کند وابتدایش آیه ای از کلام خدا را بکار نبرد پس چوپان راستگو اول فکر کن بعد سخن.گوی
[پاسخ]
درود بر شما عزیز دل بابا. مگر این شهر ویران شده زمانی دردست بزرگانی مثل شما وهمینهای که بعد از گذشت سی واندی سال دوباره خواب نمایندگی این شهر رادیدن نبود. چه گلی برسراین شهر رویاندی که دوباره بکارید .بعضیها رفتند وثروت جمع کردند؟ اینها هم میروند وثروت جمع میکنند. انکس که بیچاره میشود جوانان همین شهر
[پاسخ]
زنده با همینطوره که گفتی همینها بودند که تخم سیاست بازی وجناح بازی رو تو این سهر کاشتن ورفتند اون بالا بالاها نشستن
ما اگه نخایم شما ها روببینیم چیکار باید بکنیم
[پاسخ]
اقای پیرایی درخواست میکنم شما اقای اسفندیاری اقای قبادی اقای دوستی اقای امامی اقا ی ملکشاهی هرکدام دریک مناظره دوستانه بگین هرکدامتان چه گلی برسراین شهر رویاندید که دوباره پابه عرصه انتخابات نهادید چهاربانده کجا راه اهن کجا سد کجا کارخانه کجا چراباچشم دیده نمیشوند
[پاسخ]
دمت گرم.
[پاسخ]
خلایق هرچه لایق. اقای پیرایایی شهرسیاست زده کوهدشت برگشتیم به عقب سی وسه سال پیش. یعنی جنگ قبادی اسفنداری .اتتظار چی از این مردم داری؟ نان خشکی الحمدالله دارند میخوند وزنده هستند؟؟؟
[پاسخ]
جناب پیریایی عزیز سلام
مطلبتان را مطالعه کردم. پیشنهادات شما از دل تجربه بیرون می آیند و از این نظر بسیار با اهمیت اند.
این حقیر هم که چند سالی است در زمینه مسائل اقتصادی و توسعه مناطق مطالعه داشته ام به این نتیجه رسیده ام که هر طرحی که با مزیت نسبی منطقه سازگار نباشد؛ پیامدی جز هدر رفت منابع ندارد.
ذوب آهن؛ پتروشیمی؛ خودروسازی و… طرح های موهوم و بدون مطالعه کارشناسی هستند که از آنها صرفا استفاده تبلیغاتی شده است! سخن در این زمینه بسیار است!
متاسفانه هنوز هم طرح آمایش سرزمینی مشخصی نداریم!
از پیشنهاد مناظره آن عزیز هم به گرمی استقبال میکنم.
ایام عزت مستدام
[پاسخ]
در اخبار می شنویم که کارخانه فولاد وذوب اهن در سمنان پس از ۶ ماه به علت رکود تعطیل شده است و ۵۰ هزار تم مخصول دارد که به علت این که قیمت فولاد در خارج حبلب کمتر از داخل ایران است به فروش نمی رسد کار خانه ذوب اهن اصفهان هم همین مشکل را دارد
سوال اینجاست چطوری در رومشگان الان می خواهند کار خانه ذوب اهن بزنند با کدام اب با کدام امایش
اقای نماینده کاش تمام هم وغمت این بود که معشوره تعطیل نشود
[پاسخ]
ازماست که برماست
[پاسخ]
جنا پیریایی مگرغیرازاینست دهه های ۶۰ و۷۰ جنابعالی یکی از افراد بانفوذ درفضای اون سالهای کوهدشت بودید آیا به یاد دارید چه اعتراضاتی به شورای محترم نگهبان می کردید والان خود را پشتیبان اصولگرایان میدانید ،راستی چه اتفاقی افتاد که ازچپ به راست وراست به چپ کردید ؟آیا وجدان خودتان بهترین محکمه برای قضاوت نیست؟
[پاسخ]
جناب آقای کرم رضا پیریایی ؛ در شگفتم حضرتعالی که یار غار و دوست گرمابه و گلستان معجزه هزاره سوم! بودید چرا این نظرات کارشناسی و مشاوره های رنگارنگ را با ایشان در میان نمی گذاشتی تا سرمایه های مادی و معنوی این مملکت به تاراج نرود ؟ راستی سهم استان ما و شهرستان محروم ما از آن همه بودجه با رقمهای نجومی در زمان حاکمیت شما و حلقه رحیمی چقدر بود ؟
[پاسخ]
سلام جناب آقای دکتر پیریایی
ضمن عرض ادب و احترام
امکان داره بفرمایید منظور شفاف تری از این جمله بیان دارید :”در حد شهرستان نه شناخت منابع سخت است، نه شناخت موانع و نه اجرایی کردن برنامه ای که باید بر اساس منابع باشد مشکل و نه برطرف کردن موانع از سر راه زندگی مردم ناشدنی ست. اما سیاست ورزان اگر به جای رفتار بزرگ سالارانه، اوقات عمومی و گرانبها را صرف بازی های بچه گانه نمایند”
منظور از بازیهای بچه گانه چیست؟
سهم سیاسیون چیست؟
[پاسخ]
درود بر استاد پیریایی مقتدر توانمند وپرتلا ش
[پاسخ]
باسلام خدمت مدیر محترم کشکان و هرض ادب و خسته نباشید خدمت بزرگمرد دلسوز دیار محروم کوهدشت دانشمند فهیم و نجیب دکتر پیریایی ضمن تقدیر و تشکر به عنوان یک شهروند کوهدشتی از حضرتتان بخاطر دغدغه ای که جنابعالی برای این شهر محروم اما توانمند دارید ولی همیشه به قول گلسرخی می دانم باید همیشه یک نفر به پا خیزد امید است با پیشنهادات و تحلیل موشکافانه و دقیق همه باهم به سوی کوهدشتی اباد گام برداریم و حضرتعالی دراین راه از امداد خداوند بهره مند شوید
[پاسخ]
آقا ی گراوند ببخشید تمام جملات شما درهم نامفهوم ودارای غلط املایی بود .
[پاسخ]
با سلام جناب آقای پیریایی مقاله شما که از سر دلسوزی و حاکی از تجربه بالای شما در امور سیاسی است را خواندم و از شما به خاطر دغدغه برای حل مشکلات این شهر و مبحث شایسته سالاری بسیار متشکریم علی ایحال وقتی خاطرات دوران گذشته را مرور می کنم با رفتارهایی که از جنابتان در طول دوران خدمت به این مرزبوم سرزده چند سوال برای این حقیر لاینحل مانده که اگر در کوهدشت می بودم دوست داشتم اولین مناظره را با شما می کردم
۱- مقاله “اون ۱۳ کلمه چها که نکردند” به قلم حضرتعالی در انتخابات مجلس با رقابت بین اسفندیاری و قبادی که یادته و ابتدای امر دوآتشه بودن بیانات حضرتعالی درطرفداری از آقای اسفندیاری و بعد ازآن تغییر موضع به علت عدم احراز پست از ناحیه چپی ها ! چگونه این پارادوکس (دوجناحی بودن) را باید قبول کنیم که الان آقا دلسوز کوهدشت سوخته دل شده اند؟
۲- آقای پیریایی اون زمان که کبکبه و دب دبه به جهت همراهی با دولت پاک دستان را سرمی دادید جوانان شهر تو در دام اعتیاد می سوختند. یاران دلسوخته شهر شما به عنوان عمله تهرانی ها در یافت آباد تهران زیر آوار له شدند اما همه این ها را دیدیم و شنیدیم و دیدیئ و اون آقایانی که می تونستند کاری برای این شهر بکنند افسوس که ایام گذشت و هیچ کاری هم نکردند الان به جهت فرغت بیشتر یاد از دیار خود می کنند
۳- به نظر شما سوالی که خودحضرتعالی در مقاله ارائه دادید” پاسخ شما و امثالهم برای زخم های چاک خورده دیار کوهدشت چیست ؟
۴- آقای پیریایی ” هرچه بر سر این این شهر آمد از قامت ناساز اندام شما و یاران شما بود
امیدوارم برای این طرح و پیشنهاد شما دیر نشده باشد . موفق باشید
[پاسخ]
۱- ان زمان عباسی فر در کدام جریان قرار داشت بینی وبین الله بگوییذ با پشتوانه چه کسی انتحابات باطل می شد .الان عباسی فر در کدام جریان قرار دارد هاشمی رفسنجانی در چه جریانی؟
۲- اقای ملکشاهی ۳۰ سال گذشته در چه جریانی بوذه ؟ایا یک اصلاح طلب می تواند حزو شورای نگهبان مرکز استان یا رییس داد گستری شوذ ودذ ذوره گذشته چه کسانی به ایشان رای دادند ؟الان قای ذوستی وسوری به عنوان لیدر چپ ها با کی هستند طرفدار چه کاندیدایی ؟پس به پیریایی گیر ندهید که این اقا خیلی کمتر ر ساست کوهدشت دحالت کرده
[پاسخ]
دوست عزیزم همین امثال شماها هر وقت اقای پیریایی خواستند حرفی بزنند فورا میگفتید پیریایی کوهدشتی نیست و نباید اظهار نظر کند .همین اقای پیریایی دقیقا در مورد فرمانداری کوهدشت مشاوره ای به استاندار دادند امثال شما ها وی را به باد انتقاد گرفتید و بماند که هنوز بعد دو سال تازه فهمیدید که چه بلایی سرتان امده .به اقای پیر یایی خرده نگیرید که این اقا قبل از شما ها فهمید که به شخصه بزرگتر از ان است که در لحقه انحصار دوستانش قرار گیرد .و بند شماره ۴ به نظرم اجحاف و کم لطفی از ناحیه شخص شما در حق اقای پیریایی است .اگر یک قاضی عادل بخواهد به قول شماها بلایی را که بر سر کوهدشت امده است را بین سیاسیون هر دو جریان ارزیابی کند قطعا نقش جناب پیریایی کمتر از همه میباشد .
[پاسخ]
جناب پیریایی. حنای جنابعالی برای مردم رنگی نداردشناسنامه سیاسی افراددرحافظه مردم پاک نمی شودمردم می داننددوستانت باچه عملکردی ازصحنه ی سیاست کناررفتند
[پاسخ]
آقای پیریایی
هردم ازین باغ بری میرسد تازه تر از تازه تری میرسد
فقط شمارو کم داشتیم
[پاسخ]
جناب پیریایی دردولت قبل چند فرماندار داشتی حالا دراین هم فرماندار هستنداین ……..
[پاسخ]
احسنت بر همه ی دوستان حقیقت گو و حق شناس. کامنت های واقع بینانه ای گذاشتید…
[پاسخ]
سلام اقای پیریایی یادتان هست زمانی که استاندار قم بودید آب
شرب مردم الیگودرز را چگونه به قم هدیه کردید وچگونه در مراسم بهره برداری در پوست خود نمی گنجیدید وحتی حاضر نشدید
اسم لرستان رودرا برای ان انتخاب نماییدحال چطور دایه مهربانتر از مادر شده اید وبعد از سی وپنج سال مدیریت کلان به یاد کوهدشت واستان محروم افتاده اید براستی اقای پیریایی این تذهب؟
[پاسخ]
اقای دانشمند بقول بعضیها تا حالا کجا بودی که کوهدشت شوربخت را از این همه بدبختی و فلاکت نجات دهی الان که هیچگونه پست و مقامی نداری به فکر مردم بدبخت کوهدشت اقتاده ای پناه بر خدا ………..
[پاسخ]
به نام خدا
بزرگوار سلام
کرسی های آزاد اندیشی برای اصلاح افکار عمومی و جهت دادن به نیروها و پتانسیل ها بسیار عالی است
و در صورتی برای مسئولین مفید خواهد بود که اطلاعات لازم در اختیار افراد حاضر در جمع قرار گیرد
و همچنین بازخورد مناسبی هم دیده شود
غالباً اطلاعات مناسب در اختیار افراد نیست،
مثلاً در مورد سد معشوره، چه اطلاعات فنی مناسبی در اختیار صاحب نظران و حتی اساتید دانشگاه ما هست؟
هیچ
منظور از اطلاعات فنی مناسب، اطلاعاتی است که صاحب نظران را قانع سازد که معشوره حق آنهاست، و گرنه اگر قرار بر پذیرفتن حرف مراجع باشد، آقای شریعتمداری از همه اولی تر است به پذیرش که گفت، مشخصات فنی معشوره باید تغییر یابد(الان هدفم بحث در مورد معشوره نیست، بارها گفتم دفاع از معشوره باید دفاع کارشناسانه و علمی باشد)
یا در مورد منابع طبیعی، شهرداری های و مسئولین ما چه اطلاعاتی از خطرات فزاینده تخریب وحشتناک منابع طبیعی در اختیار مردم قرار داده اند؟
و ….
اطلاعات، اطلاعات را در اختیار مردم قرار دهید، راه بسیار هموارتر خواهد شد
.
بنده چندین بار، من جمله در همین سایت های کشکان و ارجانیوز، ضرورت وجود تالارهای گفتگو(به ویژه به شکل مجازی) برای بحث و بررسی پیشنهادات را مطرح کردم، اما غالبا توجهی نمیشود و نخواهد شد
.
.
اما «سیــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــاســـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــی بــــــــــــــــــازی»
در زمینه سیاسی بازی هم شما که خودتان بهتر از ماها از وضع مسئولین خبر دارید
مردم هم هرچند نالان از این وضع هستند ولی به شدت به این وضع تمایل دارند!!!!
اگر انتظار دارید از حاصل چنین بحث هایی فرهنگ عمومی سیاسی اصلاح شود، به نظرم راه بسیار طولانی در پیش دارید و چه بسا به نتیجه نرسد(چه را که انسان صاحب اختیار است)، در هر صورت این بحثها «««««لازم است اما کافی نیست»»»»».
راه حل لازم دیگر و چه بسا کافی:
شما ببینید ساختارهای سیاسی در دنیا با چه چیز اصلاح شده است؟
غیر از قدرت (معنوی، مادی، نظامی، سیاسی و ……) بوده؟
جمع کردن ذره های اقتدار در وجود افراد مناسب و متمرکز ساختن آنها در نقاط خاصی از ساختار سیاسی که متناسب با وضعیت آنها از همه نظر باشد، به منظور بهینه ساختن اثر آنها، راه دیگری است که در اختیار هست ولی تا کنون هیچ کس در این شهر به فکر اجرای آن نبوده است
در عوض
افرادی که علاقه به باندبازی و سیاست بازی داشته اند همیشه به فکر این گزینه بوده اند و دقیقا از این راه حل، به رشد و کمال سیاست بازی رسیده اند و اصولها و اصلاحها را بازیچه منافع خود کرده اند.
.
ان شاءالله که در راه مبارزه با سیاسی بازی موفق و پیروز باشیم
[پاسخ]
برادر پیریایی تاحالا کجا بودی شما ۲۰ساله ازکوهدشت رفتی از پی رزق وروزی وبا دست پر هم برگشته ای ماشاالله الان شغلی نداری که بفکر کوهدشت افتادی
[پاسخ]
با سلام خدمت آقایی پیریایی
به نظر می رسد جنابعالی دارید بازار گرمی می کنید برای کاندیدا شدن در انتخابات بعدی مجلس. خب جنابعالی که در دوره آقای احمدی نژاد استاندار چند استان بودید، با توجه به اینکه می دانستی شهرستان کوهدشت وضعیت بسیار خوبی ندارد و اکثر جوانانش بیکارند نمی شد آن زمان یه گوشه چشمی نسبت به این شهرستان باز میکردی و در هیأت دولت سفارشاتی به استاندار وقت میکردی.
[پاسخ]
سلام مردم شریف کوهدشت احترام شخصیت چپ وراست را داشته باشیم و ب انها افتخار کنیم این مسولیت ها مقطعی هستن توهین واهانت نباشد همه دلسوز هستن حیف است دنبال هم باشیم با نگرشی مثبت دنبال حل مشکلات کوهدشت باشیم ……….هر کسی نماینده بشه مهم نیست فقط کاری باشد شناخت روی مشکلات داشته باشد تلاش کند ک نام کوهدشت خوب حفظ شود حساس نباشید
[پاسخ]
امروزه اگر می بینیم انضباط اجتماعی درجامعه ما نهادینه نشده است شایدبخشی ازآن به خاطراین است که اهمیت وکارآیی هنجارهای اجتماعی برای زندگی،درهمان بدوِکاربطورجدی دردستورکارِ کارگزارا ن نبود ه وگاهی ازسرِخالی نبودن به عنوان اولویتی دستِ چندمی به آن پرداخته وبطورگذرا از کنارآن گذشته اند انچه که مسلم است یکی از وظائفِ عمده حاکمیتها ،آموزش زندگیِ اجتماعی و نهادینه کردنِ هنجارهاست.درجامعه ای که اثری ازهنجارهای اجتماعی به چشم نمی خورد وبه جای بکارگیریِ ابزارهای فرهنگی،تَبَر وتفنگ وچوب وچماق…ابزاردستِ اولی برای زندگی کردن محسوب میشود طبیعی است که به طورخودکار و اتوماتیک عرصه برپیشرفت وتکامل،تنگ گشته وتوسعه همه جانبه به آن جامعه روی خوش نشان نمی دهد.اگر امروز باچشمانِ خود می بینیم که سایه عزمِ اجتماعی بر سرِ ناهنجاریها سنگینی نمی کند و روز به روز گستره بی نظمیها و ولنگاریهای اجتماعی بیشتر می شود به این دلیل است که در همان ابتدای کار انضباط اجتماعی و فرهنگی را نادیده گرفته و منشور معیّن و پذیرفته شده ای را بعنوان راهکار برای برون رفت از نابسامانیهای خود ساخته ترسیم نکرده ایم ، راهکارهای اجرایی برای زندگی کردن ،عمدتا سلیقه ای و برگرفته از بسترهای سنتی و از روی مَنشِ طایفه ای با تلفیقی از تعصبات کورِ گروهی بوده که هر کس نهایت توان خویش را برای اثبات و تحمیلِ ایده و مَنِش و روشِ غیر قابلِ دفاعِ خود بکار گرفته است . شهر نشینی و مدنیت، زمانی معنی و مفهوم پیدا می کند که همه آحادِ جامعه با ایده ها و نگرشهای متفاوت در زیرچترِ وَحدانیت اجتماعی با منش و روشی منحصر به فرد و استاندارد که همه وظایف اجتماعی و فرهنگی به معنی عام کلمه در آن تعریف شده و همه شئونات اجتماعی در آن رسمیت داشته باشند ، گرد هم آمده ودر شکل گیری شخصیتِ واحدی بنام شهروند ، نهایت مساعی خود را بکار می بندند بطوریکه هر فرد خود به تنهایی به سانِ یک جامعه و به طبع هر جامعه نیز مانند یک مجموعه به هم پیوسته ای است که کنشها و واکنشهای اجتماعیِ همه افراد در برخورد با هنجارها و ناهتجاریها در آن جامعه یکسان به نظرمی رسد. وقتی فرهنگ و هنجارهای اجتماعی بعنوان زبان مشترک همه انسانها در یک جامعه معرفی وحاکم شود، ایده های شخصی و دیدگاهای غیر قابل دفاع براحتی قادر به بروز وظهور نیستند زیرا در یک جامعه فرهنگی فضا برای عرض اندامِ ناهنجاریها محدود و سنگین است و آدمی هرچند بی تفاوت و ولنگار هم باشد نمی تواند بواسطه وجود اراده و عزم اجتماعیِِ مشترکی که در آن جامعه حاکم است ، بر خلاف جریان جاری و نهادینه شده حرکت کند. درواقع شهر نمادِ به هم پیوستگیِ اجتماعی و تجمیعِ همه فضائل و هنجارهائیست که یکپارچگی وهمبستگیِ اجتماعی در آن موج می زند. اگرامروزه می بینیم که جامعه ازهم گسسته ما بواسطه هجومِ ناهنجاریها در هم تنیده شده و اثری از نظم وانضباط اجتماعی در آن به چشم نمی خورد ، شاید یکی از دلایلش این باشد که نخبگان ما که از لحاظ اجتماعی ، از مسند و موقعیت بالا تری برخوردار بوده و به نوعی مربیان فرهنگی و اجتماعی محسوب می شوند به وظیفه خطیر خود یعنی جامه عمل پوشاندن به مسئولیتهای فرهنگی و اجتماعیِ خویش در جهت قاعده مند کردن جامعه کوتاهی کرده و در اکثر اوقات خود نیز در آموزش ناهنجاریها نقش برجسته ای دارند و ای بسا بخاطر همین بی توجهی و عدم بکار گیریِ آموزه های فرهنگی و اجتماعی توسط نخبگان است که اکثریتِ قاطعِ کسانی که به دلیلِ حضور فیزیکی خود در این موقعیت مکانی که به ظاهر آن را شهر!!! نامیده ایم ، رفتار آنها را الگو قرار داده و اراده خود را درجهت پذیرش آداب اجتماعی بکار نبسته و همچنان بر طبل تَفَرّق و از هم گسیختگیِ اجتماعی کوبیده و هرکدام سعی می کنیم با هنجارشکنی های پی در پی، عرصه را بر توسعه همه جانبه از جمله توسعه فرهنگی و اجتماعی ببندیم . کمترین توقع از این همه مدرک و مسند که در پسوند خیلی ازنامها نقش بسته، این است که علت العلل مشکلات موجود را مورد کنکاش قرار داده و جامعه را از این همه فلاکت و بی سامانی نجات داده و آنرا به سمت و سوی توسعه رهنمون سازند. . از اساتید دانشگاهها و فرهنگیان و دانش آموختگان و صاحب منصبان و قضات وحقوق دانان و وکلای دادگستری و مهندسان و پزشکان ودبیران و آموزگاران و همه کسانی که بواسطه مدارج ومدارکشان درموقعیتهای برترِ جامعه قرار دارند ، حداقل انتظار این است که با رفتارهای سنجیده،نخست آداب اجتماعی را در وجود خود متبلور وانگهی بعنوان عنصری مفید وتاثیر گذار در امور فرهنگی ، جامعه را به سمت وسوی قاعده مندی سوق داده و بجای پرداختن به امور غیر مرتبط، ناهنجاریها را به آحاد جامعه یادآوری و در جهت رفع و بهبود آنها تمامِ تلاش و توان خود را بکارگرفته و بستری مناسب و در شأن ومنزلت مدنیت و شهرنشینی فراهم کنند. برای دست یابی به چنین جایگاهی عقل و منطق حکم می کندکه همگان با رعایت حق تقدم در همه عرصه ها به حقوق دیگران احترام بگذاریم ،همکار و همیاری خوب برای محیط زیست باشیم، ، از ریختنِ زباله در معابر عمومی بپرهیزیم، از تخریب جنگلها و مراتع خود داری کنیم، برای عبور ومرور از پیاده رو و خطوط مخصوص عابر پیاده استفاده کنیم، هنگام رانندگی از گوشی همراه استفاده نکنیم،به فرهنگ ترافیک پای بند بوده و در حین رانندگی از کمربند استفاده کنیم و به علائم راهنمایی و رانندگی احترام بگذاریم، کمبود آب را جدی گرفته و از مصرف بی رویه آب خود داری کنیم،در عدم اتلاف انرژی نهایت مساعی خود را بکار گیریم ، در مبارزه با آلودگی صوتی و بهداشتی نقش موثرخویش را ایفا نموده و خود نیز عامل به این آلودگیها نباشیم ، به همه وظائف شهروندیِ خود عمل نموده ونقش برجسته خود را درانتقال عناصر فرهنگی به دیگران ایفا نماییم……..اگرقاطبه شهروندان با بهره گیری از اکسیرِ فرهنگ ، این معجونِ مغفول مانده ، احساسات و عواطف و هیجانات خود را در مسیر درستی هدایت نموده و عزم خود را برای پیشبرد اهداف ارزشمند اجتماعی به کار گرفته ودر رفتارهای خود بازنگری کنیم آن وقت مشاهده خواهیم کردکه جامعه راهِ اصلاحِ امور را در پیش گرفته و گام در مسیر توسعه خواهد نهاد…………….انسان گاهی ناگزیر از هم رنگی با جماعت است، چه بهتر که جماعتِ خوبان بر مرکبِ مراد سوارباشند و اندک کسانِ ناسازگار، مجبور به هم رنگیِ با خوبان شوند که اگر چنین باشد عرصه بر زشتیها وبد اخلاقیها تنگ گشته و دیگر کسی با عَلَمِ پوسیده آن دور افتخار نمی زند و زیبائیها وخوش خُلقی ها بر ما رخ می نمایانند، َتبَر وچوب و چماق و تفنگ کارآیی شان را از دست می دهند و قلم و دفتر و شعر وسرود و شعور بازارشان گرم میشود، نزاع و تعصب و تنش و ولنگاری اعتبارشان مخدوش گشته و نزاکت واخلاق وادب و احترام پا در عرصه اجتماع می گذارند، درختان سخاوتمندانه سایه سارشان را بر ما می گسترانند و گلها نقاب از چهره می زدایند،پرندگان این فرشته های آسمانی از ما گریزان نمی شوند وآسمان نیز لطافت طبع باران را بر ما ارزانی می دارد و طبیعت این هدیه ارزشمند الهی مشتاقانه به رویمان آغوش می گشاید و خزان از زندگیِ کویری مان رخت بر می بندد ………….
[پاسخ]
سلام از شخصیت های سیاسی یک خواهش داریم ……دیگه اعلامیه سخنرانی نکند برای یک فرد …..همه خوبند اجازه بدهید مردم دور از مسائل جناعی رای بده .ب فکر ابادنی شهر باشید با تما م چهره ها وشخصیت های احترام بذاریم حیف است .ارزشی برای خودمان قائل باشیم .انها ی ک دنبال خط بازی هستن ..زمان دهه شتصد دیگه تمام شد …ارزو دارم تمامی بچه های کوهدشت دکترا باشد یک افتخار است نه عمله وکارگر تهرانی …….نه تیتر روزنامه ها بنوسد کوهدشت کوچک ……..افتخار کنیم باتمامی ۴۹ کاندیدا ……افتخارکنیم ب تمام نیروها ….دیگه تعین تکلیف نکنیم گروه۱+۶یعنی چی ….اگر منافعی شخصی نداری …دست بکش …ب فکر یک انسان توانمند برای کوهدشت باشید .تا کوهدشتی اباد با رفع تمامی محرومیت ها .با تشکر
[پاسخ]
سلام
عبید زکانی چه بجا گفت که مژده ده که گربه هم شد عابدانا
آقای پیریایی بیشتر مشکلات مملکت و بویژه کوهدشت فلک زده بخاطر تفکری است که امثال حضرتعالی از پادوهای آن بودید. بجای احساس شرم و عذرخواهی حداقل سکوت کنید.
[پاسخ]