دین و دمکراسی

مقدمه ای برای ورود به بحث اصلی ۱. ابن خلدون، متفکر و مورخ شهیر قرن هشتم، در “مقدمه” معروف خود، بر آن است که آدمی فقط باید به یکی از دلایل زیر، دست به قلم ببرد، در غیر این صورت کاری عبث و نابخردانه انجام داده است. الف) عرضه نوآوری : یعنی ارائه مدعا یا […]

photo_2016-05-14_21-31-53مقدمه ای برای ورود به بحث اصلی

۱. ابن خلدون، متفکر و مورخ شهیر قرن هشتم، در “مقدمه” معروف خود، بر آن است که آدمی فقط باید به یکی از دلایل زیر، دست به قلم ببرد، در غیر این صورت کاری عبث و نابخردانه انجام داده است.

الف) عرضه نوآوری : یعنی ارائه مدعا یا دلیلی که تاکنون به ذهن هیچ کسی غیر از نویسنده نرسیده باشد.

ب) آسانسازی سخن کسانی که قبل از نویسنده دست به قلم برده اند؛ قابل فهم کردن سخنان دیگران برای عموم مخاطبان

ج) تقریر و تصحیح خطایی معرفتی که کسانی قبل از نویسنده مرتکب آن شده اند، بویژه آثار پیشینیان پرآوازه که سخنان فراگیر و نافذی گفته و نوشته اند

د) تکمیل اندیشه/ سخنی که ناقص مانده و به همه جنبه ها و جوانب آن پرداخته نشده و نویسنده اکنون بخواهد جوانب مغفول سخن را بررسی کند

ه) ساماندهی مطالب پراکنده و پریشان به منظور منظم کردن آنها و نشان دادن ربط و نسبت آن مطالب برای اطلاع مخاطبان

و) فراهم آوردن و درکنار هم نشاندن سخنان متکثر و متنوع با موضوع واحدی که نویسندگان متفاوتی داشته اند به منظور تاسیس حوزه معرفتی جداگانه و مستقلی

۲. من عمدتا هدف ب را دنبال کرده ام، گرچه همواره گوشه چشمی به موارد ج و د و ه داشته ام.
در این مقاله های کوتاه هم تمام تلاشم در راستای هدف ب بوده است.

۳. برای ورود به بحث، ابتدا باید مراد خویش را از واژه های کلیدی ” دین ” و ” دمکراسی ” ارادئه دهیم . سپس شقوق متفاوت و متنوع رابطه بین ” دین ” و ” دمکراسی ” را بررسی کنیم.

۴. می توان ادعا کرد در دایره علوم انسانی، نمی توان واژه ای کلیدی مانند ” دین ” یا ” دمکراسی ” یا ” ایدئوژی ” یا ” لیبرالیسم ” یا ” انسان ” یا … یافت که تعریف جامع و مانعی داشته باشد و همه صاحب نظران آن را پذیرفته باشند، زیرا هر صاحب نظری دارای پیش فرض ها و باورهای پیشین ذهنی است و تربیت محیطی و فکری متفاوتی با دیگران دارد؛ اما در هر حال می توان تعریفی نسبی ارائه کرد که متضمن ویژگی های اصلی واژه های مورد بحث باشد.

ورود به بحث اصلی

۵. تعریف دین : دین مجموعه ای از: الف) اعتقادات و باورها، ب) عبادیات( مناسک عبادی) و ج) اخلاقیات ( احکام دینی – فقهی ) می باشد که از سوی خداوند( در ادیان ابراهیمی) و به وسیله تجربه ای وحیانی به انسانی به اسم پیامبر، برای راهنمایی و به سعادت رسانیدن بشریت آمده است. تقسیم فوق، حصر عقلی ندارد و می توان موارد دیگری بدان افزود، اما لب و اصل ویژگی ها در این تعریف آمده است.

۶. تعریف زیر مجموعه های دین

الف) اعتقادات : مجموعه باورهایی که پیروان هر دینی، باید بپذیرند ( با استدلال عقلی یا تجربه شهودی) تا در شمار پیروان آن دین درآیند. هر دینی دارای اعتقادات پایه ای / اساسی که مربوط به کلیت دین و باورهای جزئی- مذهبی که مربوط به هر مذهبی که از دل دین کلی بیرون آمده است، می باشد. مثلا اعتقادات اساسی دین اسلام، باور به سه امر، خدا و معاد و پیامبر اسلام است، اما در مذهب تشیع دو باور امامت و عدالت که مربوط به مذهب تشیع هستند، به آن عقاید اصلی اضافه شده اند.

ب) عبادیات : مجموعه اموری که پیامبر هر دین برای تقرب به خداوند و تزکیه پیروانش، به آنها فرمان می دهد، مثلا در دین اسلام نماز و روزه و حج و خمس و …. و در دین مسیحیت غسل تعمید و ….

ج) اخلاقیات ( احکام دینی – فقهی) : مجموعه دستورات و احکامی که چگونگی اجرای ” عبادیات ” هر دین را گزارش می دهند. مثلا نماز جزو عبادیات است اما چگونگی به جا آوردن نماز جزو فقه دینی؛ اینکه هر نماز چند رکعت است، وضو چگونه است، مبطلات و مستحبات نماز کدامند و … همگی جزو فقه دینی می باشند.

۷. خود این اخلاقیات دینی یا فقه دینی به دو شاخه اصلی قابل تقسیم هستند :

الف) احکامی که رابطه انسان با خدا را سامان می بخشند مانند نماز و روزه، که فرا زمانی و فرا مکانی هستند و ربطی به نحوه معیشت و سطح معرفت انسان ها ندارند.

ب) احکامی که رابطه انسان با انسان را سامان می بخشند، احکام اجتماعی فقه دینی که هدف اصلی آنها حفظ کیان جامعه انسانی می باشد. این احکام زمانمند و مکانمند هستند و کاملا به نحوه معیشت و سطح معرفت جامعه انسانی وابسته اند. این احکام برخاسته از زمینه (context) و زمانه نزولشان هستند. در این مورد در مقالات آینده توضیحات مفصل تری خواهم آورد.

نکته بسیار مهم در مورد کل احکام فقه دینی این است که باید بین ” مقاصد/ غایت/ باطن ” احکام و ” ظاهر و پوسته ” احکام تفاوت قائل شویم که در توضیحات آینده، تفصیل بیشتری در این مورد می آید.

در نوشته کوتاه بعدی گزارش و تحلیلی از تفاسیر متفاوت دین به دست خواهم داد.

ادامه دارد….

مرتضی ادیب (شکری)