رمز و راز دانایی
رمز و راز دانایی (به مناسبت هفته گرامیداشت مقام معلم) کرم محمدی/فرماندار کوهدشت: دانایی را اگر گنجی بدانیم، دست یافتن به آن رمز و رازی دارد، که آموختن راه آنرا مشخص می کند و هم برای رسیدن به مقصد آرامش بخش تر و هم با رنج کمتری مسیر پیموده خواهد شد. گشودن دژ دانش و غنودن […]
رمز و راز دانایی (به مناسبت هفته گرامیداشت مقام معلم)
کرم محمدی/فرماندار کوهدشت: دانایی را اگر گنجی بدانیم، دست یافتن به آن رمز و رازی دارد، که آموختن راه آنرا مشخص می کند و هم برای رسیدن به مقصد آرامش بخش تر و هم با رنج کمتری مسیر پیموده خواهد شد. گشودن دژ دانش و غنودن در گلزار معرفت کلیدهایی دارد که با بهره گیری از آنها می توان سریع تر و صحیح تر از گنج علم و چشمه معرفت برخوردار و سیراب شویم . در آداب و حکمت معلمان بشریت حضرت رسول و آل اوست که می توان به سرچشمه معرفت دست یافت.
علم غذای روح است. علم ، حکمت و آموختنی ها و معارف فرآورده های فکری می باشند ممکن است اینجا و آنجا بدست آیند گاهی پرهیز و احتیاط شرط خرمندی است.
گفتن و شنیدن: (امام علی (ع) می فرمائید) هر گاه نزد دانشمندی نشستی برای شنیدن بیشتر از گفتن حریص باش ، گوش، پنجره دانایی است و شنیدن و گوش سپردن ، کلید دانش، پر حرفی در محضر دانشمند او را از گفتن و و آموختن باز می دارد و موجب از دست رفتن فرصت آموختن می شود، این راز خلقت است که آدمی دو گوش دارد و یک زبان، حکایت ترجیح شنیدن بر گفتن بطوری که یکی بگویم دو تا بشنویم و بر شنیدن بیش از گفتن مشتاق باشیم.
با تور سکوت و استماع ، گوهر دانش را می توان صید کرد و با خوب گوش کردن ، شکارچی حکمت هایی می توان شد که در دل و جان و بر زبان فرزانگان جاری است ، آری – یکی گفتن و دو تا شنیدن.
سوال کردن کلید گنج دانش است ،دانش گنجینه هایی است و کلید آنها پرسیدن است گنج را باید استخراج کرد و گنجینه را باید گشود در مسیر آموختن اصل و نحوه انگیزه سوال نقش مهمی دارد. چه خوب است متواضعانه در دولت تدبیر و امید دسته کلیدی از سوالات خوب و مفید را برداریم و گنجینه علوم را بگشائیم و از سوال نگریزیم و خجالت نکشیم چون سوال و مفاهیم ابتدایی، مسیر ارتباط و ایجاد تعامل است با خودی با معلمین و اساتید جامعه خود ، حیف است که دانش فرزانگان در نهانخانه سینه هایشان مکتوم بماند و تشنگان از آموختن حقایق باز بمانند.
استاد گزینی (امام علی (ع) می فرمایند) نزد هر دعوت کننده پر ادعایی ننشینید که شما را از یقین به شک فرا می خواند و از اخلاص به ریا و از فروتنی به تکبر و… زانو زدن نزد استاد برای آموختن دانش نخستین گام علم آموزی و فراگیری حکمت است، اما گاهی آموزه های استاد، انحرافی و آسیب زا و مسموم کننده است بجای آنکه رشد دهنده باشد تباه می سازد و به جای آنکه ارتقاء دهد و اوج بخشد به سقوط می کشاند پس باید به تعالیم معلمین بصیر و آگاه با جان و دل گوش داد و بصیر بود.
اخلاص خمیر مایه علمی است که به تهذیب نفس می انجامد. اگر مرکز علمی یا کلاس آموزشی یا استاد یا معلمی با وسوسه های دنیا گرایانه و ریا کارانه، روح اخلاص را از یک دانشجو یا طلبه یا هر جوینده معرفت بگیرد او را دچار افتی عظیم ساخته است. هوشیاری شرط کامیابی است.
گاهی ابلیس هایی در انسان به اغواگری خلایق مشغولند. پس به هر دستی نباید داد دست.
حضور در درس استاد نوعی (بیعت علمی) با اوست باید دید دست بیعت به که می دهی و طرف جان را به که می سپاریم.
امام علی (ع) انسان را از حضور در محضر پر ادعای خود خواه و مردم فریبی که از یقین به شک فرا می خوانند بر حذر می دارد. و نیز نشستن در مجلس آنانی که از اخلاص به ریا و از توضع به تکبر مردم را فرا می خوانند و بجای کاشتن بذر نصیحت و خیرخواهی در دل تخم بدبینی و بدخواهی و کینه ورزی می پاشند و بجای دعوت به زهد و وارستگی از تعلقات دنیوی به دنیا زدگی و ریاست طلبی و جاه و مقام می کشاند نهی نموده است.
نباید گذاشت بنام گفتمان، یقین را از ما بگیرند و ویروس شک در دلها پخش کنند و به اسم فلان باورهای قطعی و روشن دچار تزلزل کنند. در علم آموزی اگر اخلاص نباشد ره به جایی نمی بریم.
آموختن مهم ترین است.
آنچه را که مهم تر است به ترتیب اولویت و اهمیت بیاموزیم
در اینکه روش خوب است شکی نیست در اینکه علم آموزی پسندیده است سخنی نیست پس هر چه بیشتر بهتر، حتی آنان که در بستر دانش و مسیر علوم و فنون ره سپرده اند از این حسرت ها مستثنی نیستند.
برداشته ایم، آن چه بگذاشتنی است/ بگذاشته ایم آنچه برداشتنی است
پس اهم و مهم کردن است…
نقد علمی ،حق از اهل باطل می گیرد اما باطل را از اهل حق نپذیرد.
حق مداری آموزه ارزشمند دین اسلام است. آنکه حق را بشناسد حرف ها و آدم ها و گروه ها و گردش ها را با آن می سنجد. هر کسی در زندگی خود معیار و میزان داشته باشد فریب نمی خورد و منحرف نمی شود.
فروتنی در آموختن سابقه انسان در ندانستن است. دانایی فضیلتی است که در سایه تلاش برای آموختن فراهم می شود.
هر چند سوال کردن کلید دانایی است ولی تابلو ندانستن است، آنکه می پرسد ضمنی به جهل خود اعتراف می کند یعنی در واقعیت نیت را می شکند و زیر پاله می کند. گاهی تواضع برای انسان رفعت است تواضع در مسیر کسب دانش و زیر پا گذاشتن غرور است، تحمل دوران آموزش و زانو زدن در برابر استاد و حضور شاگردانه در کلاس درس و افتادگی در راه بهره مندی از چشم علم اساتید مایه دانشوری و سربلندی و عزت دانش پروژه می گردد.
افتادگی آموز اگر طالب فیضی/ هرگز نخورد آب زمینی که بلند است
هم علم بسیار است هم سوالات بشر بی انتهاست ، پس چه باید پرسید؟ بسیاری مطالب وجود دارد که دانستن آن اولویت اول نیست و ندانستن آن هم برای آدمی به شمار نمی رود اما برخی مسائل دانستنش لازم است و جهل به آنها نشان غفلت و گم کردن راه است.
اگر من ندانم که بلندترین قله جهان کجاست، یا عمیق ترین نقطه دریاها چند متر است، بجایی ضرر نمی رسد. اما اگر مسائل حلال و حرام یا شیوه برخورد درست با مردم را ندانیم تضرر است. بنابراین در مسیر دانش و دانستن، کسب علم برای انسان ره گشاست و بهره وری ما از علم معلم ، تعلیم و تعلم می افزائید.
مطالب زیبا بود اگر مطالب با عبارات سلیس و روان تر بیان میشد زیباتر بود بهرحال به دل نشست
[پاسخ]
سلام بر فرماندار روشنگر و روشنفکرمان
هم گفتی و هم شنیدیم .هم نوشتی و هم خواندیم
اکنون مینویسیم و بخوان و بزرگواری کن میگویم و بشنو
انچه را که گفتنی بود در باب علم یا دانائی و یا به تعبیر حقیر آگاهی گفتی.اما کمی کم گفتی نه اینکه نگفتی از کمال علم یعنی ایمان .بال پرواز علم.
آنچه در باب علم و دانائی آمده است برای آگاه کردن است و رهائی .رهائی از زندان مخوف جهل..اما به تنهائی کافی نیست.به مانند (الا الذین امنو و عملو صالحات)هم ایمان آوردن و هم عمل صالح انجام دادن.
علم زمانی اثر اجتماعیش به منصه ظهور میرسد که در کنار ایمان بیارامد.یکی باید نور شود و دیگری دیگری نیرو.یکی باید واقعیت را بشناسد و دیگری حقیقت را.یکی شناخت بدهد و دیگری حرکت بیافریند.و این دو با هم درآمیزند تا تکامل و نجات آدمی تآمین گردد.
تاریخ پیشرفت علم،سرگذشتی سرشار از حق پرستی و معنویت گرائی این دو آتش اهورا ئی در کنار هم است که جنابتان حتما خوانده اند که روبرت کخ،محققی است که میکروب سل را در تن خود تزریق کردند تا بتوانند آثار آن را بر روی خود مطالعه بکنند
بسیار خوشحال و مسرورم که شخص اول شهرمان اهل گفتگو و قلم است و این یعنی نوید آینده ای روشن
[پاسخ]
با سلام و سپاس به محضر یکایک معلمین و به محضر مبارک جنابتان که به راستی خود معلمید و معلم بودن را استاد جناب فرماندار
[پاسخ]