تاریکخانهی بشکوه و رازآمیز «بتخانه»/گزارشی از غار «بتخانه» (Botkhaneh Cave)
تاریکخانهی بشکوه و رازآمیز «بتخانه»/گزارشی از غار «بتخانه» (Botkhaneh Cave) گزارش و عکس: محمد بساطی / نشریه ی اینترنتی بلوطستان «بتخانه» غاری است نامآشنا اما ناشناس؛ بعید است کسی پیدا شود که به آثار تاریخی لرستان علاقهمند بوده اما نام غار «بتخانه» را نشنیده باشد و این جای خوشحالی دارد، ولی شوربختانه «بتخانه» در حد […]
تاریکخانهی بشکوه و رازآمیز «بتخانه»/گزارشی از غار «بتخانه» (Botkhaneh Cave)
گزارش و عکس: محمد بساطی / نشریه ی اینترنتی بلوطستان
«بتخانه» غاری است نامآشنا اما ناشناس؛ بعید است کسی پیدا شود که به آثار تاریخی لرستان علاقهمند بوده اما نام غار «بتخانه» را نشنیده باشد و این جای خوشحالی دارد، ولی شوربختانه «بتخانه» در حد همین نام و چند سطر اطلاعات اشتباه که اغلب سایت و خبرگزاریها از روی جلد دوم «آثار باستانی و تاریخی لرستان» اثر حمیدایزدپناه رونویسی نموده اند، بسنده کردهاند این کتاب در دو سه ده پیش نگارش شده و چون کاری بوده فردی و نخستین اثری است که در این حوزه ارائه شده دارای کاستیهای فراوان است با این حال افرادی که مبادرت به رونویسی کتاب مذکور نمودهاند نه تنها به منبع کوچکترین اشارهای نداشتهاند و مطب آن را آنگونه که او گفته نیاوردهاند بلکه با دستکاری ناشیانهی نوشته او، مشتی اطلاعات اشتباه به خورد مخاطب دادهاند که ای کاش نمیدادند مثلن در اغلب این سایتها که در کپی پیست کردن گوی سبقت را از هم ربودهاند ارتفاع استلاگمیتهای غار را 50 متر ذکر کردهاند این در حالی است که در متن دو سه سطری که خودشان نوشتهاند ارتفاع غار 20 متر ذکر شده معلوم نیست از ارتفاع 20 متری چطوری قندیل 50 متری آویزان میشود و بر زمین فرو می چکد. به همین سبب لازم است گزارشی از آن به مخاطبان بلوطستان ارائه دهم که هم مطالب مطرح شده ی کتاب مذکور را برگیرد و هم حاصل دیدهها و شنیدهای نگارنده در آن بیاید بدان امید که مورد پسند خاطر نازکاندیشان ژرفنگر قرار گیرد.
غار «بتخانه» کجاست و چه ویژگیهایی دارد؟
به گزارش بلوطستان برای رفتن به غار «بتخانه» باید از شهرستان کوهدشت به سمت روستای «دُمچهر» که مربوط به طایفه «قُرهلیون» (قرعلیوند) است روانه شد و مسافت 18 کیلومتری را که از جادهی آسفالته میگذرد طی کرد؛ در سمت شرقی روستای «دُمچهر» کوهی قرار دارد که فاصلهی انتهای آن تا آبادی کمتر از یک کیلومتر است اهالی این کوه را «گردله» (گردل کوه) مینامند اگر چندصد متری از سینهکش «گردله» بالا برویم دهانهی ورودی غار «بتخانه» نمایان می شود. ارتفاع ورودی غار به شکلی که در زمان بازدید استاد ایزدپناه بوده نیست زیرا او مینویسد «قسمتى از دهانهی غار به علت سیلابهای زمستانی و گل و لای مسدود شده و برای عبور از آن از قسمتى که باز است بايد به شکل خزيده عبور کرد و به غار وارد شد از این جهت قدری مشکل است.» اما آن گونه که خبرنگار بلوطستان گزارش میدهد اکنون به سبب خاکبرداری که چند سال پیش توسط ادارهی میراث فرهنگی صورت گرفته میتوان دهانهی 18 متری راه ورود غار را به صورت گردن خمیده یا به اصطلاح خودمانی به حالت «کوکهچَمی» گذراند تا به داخل غار گام نهاد. به گزارش بلوطستان فضای غار تاریک است و بدون استفاده از چراغ قوه و نور قوی نمیتوان جلوی پای خود را دید همین تاریکی همراه پرواز و صدای سسسس خفاشها و پرش پشهها در کنار قندیلهای جورواجور«بتخانه» را بهتاریک خانهای باشکوه، رازآمیز و هراسانگیز بدل ساخته که دمی آدمی را به ژرفای خیال میبرد و به مکاشفه و حیرت وا میدارد.
در داخل غار هوای کافی وجود دارد و هیچ گونه ناراحتی و تنگینفس برای بازدید کننده پیش نمیآید همانطور که پژوهشگر ارجمند جناب آقای ایزدپناه نوشته غار وسعت نسبتن زیادی دارد و گنجایش جمعیتی بیش از 500 نفر را میتواند داشته باشد سطح غار را خاک نسبتن نرمی پوشانیده که ضخامت آن در قسمتهای مختلف متفاوت است متوسط ارتفاع سقف غار نزديک به ۲۰ متر میباشد؛ سراسر سقف و ديوارهی آن به علت نفوذ آب از لايههاى آهکى سفيد شده است. آقای ایزدپناه از وجود سنگ چخماق و سفالهاى شکستهی سياه و منقوش که بیانگر زندگى غارنشينى در اين ناحيه است، سخن گفته و بیان کرده که آثار دورههاى مختلف تمدنهاى گذشته در اين غار يافت شده و به نظر مىرسد که در آن آثار پالئوليتيک نيز وجود داشته است. غار نزديک به ۲۰۰ متر درازا دارد و پهناى آن به طور متوسط به ۲۰ متر میرسد.
دلیل نام گذاری غار
وجود قندیل و استالاگميتهاى غار که بلندی برخى از آنها به ۵ متر مىرسد، موجب شده است که این غار را «بتخانه» (خانهی بتها) بنامند. اهالی بعضی از آنها را بووی (عروس) میگویند گزارش بلوطستان حاکی از آن است هفت قطعه از قندیلها از بقیهی استلاگمیتها بزرگ و جالب توجهترند بزرگترین آنها حدود 5/5 متر بلندی دارد و ارتفاع بقیه بیش از 60/3 متر نیست. بتگونههای داخل غار به صورت طبیعی تشکیل شده و کسی در ساخت آنها نقش نداشته تنها یکیشان که در کنارهی دیوار شرقی قرار گرفته شکل مخصوصی دارد ولی کسی نمیداند چه زمانی و به دست چه کسانی به آن شکل درآمده است.
دیوارهی غار پر از یادگاری و اسامی افراد است که کنارهی صخرهای غار را به تخته سیاهی پُر نقش مبدل کرده، کف غار بهویژه بخش انتهای آن مرطوب و در بعضی جاها لیز است بستر غار پُر از چالهچولههای است که در اثر حفاریهای غیرمجاز پدید آمده است.
احتمال سربازخانه بودن «بتخانه» و حکایت سنگ «گِمگِمه»
معلوم نیست «بتخانه» تنها همین 200 متری طول دارد که به چشم بازدیدکنندگانش میآید یا درازای آن بیشتر از آن است که اکنون مشاهده میشود. یکی از اهالی در پاسخ به پرسشهایی بلوطستان در مورد چند و چون غار گفت پدرش -که اتفاقن از بزرگان و کدخدایان محل بوده- از روی کنج کاوی در گذشتهی نه چندان دور حدود سال 1310 .خ همراه فردی دیگر تا طول چهار کیلومتری غار پیش رفته و بنا به دلایلی که ذکر آنها از حوصله گزارش خارج است از پیمودن مسیر سر باز زده، برخی میگویند این غار زمانی سربازخانه بوده و باور دارند درِ دیگر «بتخانه» در لبِ رودخانهی کشکان نزدیکِ معمولان است؛ این گمانه وقتی باور پذیرتر میشود که حکایت سنگ معروف به «گِمگِمه» را برایت روایت کنند. این سنگِ چند تُنی بیرون از غار قرار گرفته و بر بالای درِ ورودی، در سمت غربی بر روی صخرههای غولپیکر جا خوش کرده و حالت اَلاکلنگی دارد، هرگاه نوجوان ده دوازه سالهای بخواهد میتواند با پا گذاشتن بر روی یک سر سنگ آن را به جنبش درآورد؛ میگویند از صدای«گِمگِمه» برای این استفاده میکردند تا لشگریان داخل غار از وجود دشمن اطلاع حاصل کرده و از در دیگر خارج شوند.
به روایت خبرنگار بلوطستان تپه و غار «دوشه» که به معنی دوشاه است در نزدیکی «بتخانه» قرار دارد و اگر آن جا محل زندگی پادشاهی بوده باشد این احتمال دور از ذهن نیست که «بتخانه» غاری دراز و دو در بوده که کارکرد نظامی داشته و از این نظر حائز اهمیت است و باید نسبت به واکاوی مسائل مطرح شده اهتمام جدی صورت گیرد. زیرا این احتمال وجود دارد که در پنجاه شصت سال اخیر قسمتهای از غار ریزش کرده و راه آن مسدود شده باشد. استاد ایزدپناه نیز در این باره گفته «دیوارهی غربی قسمت شمالی غار دری داشته که اکنون پوشیده و غیرقابل عبور است»البته خبرنگار بلوطستان به سبب همراه نداشتن نور قوی و امکانات لازم در پوشیده شده را مشاهده نکرد اما در بخش انتهایی کف غار آثار ریزش و به هم خوردگی پیدا بود که ممکن است ادمهی مسیر از آنجا امتداد یابد.
بیتوجهیها به «بتخانه»و عدم امکانات
شوربختانه با آن که«بتخانه» در جایی امن و در دسترس قرار گرفته و با حداقل هزینه میتوان آن را به جاذبهای گردشگری تبدیل نمود، ولی هنوز نه تنها جادهی دسترسی آن -که کمتر از یک کیلومتر است- را فراهم نکردهاند، نسبت به نورپردازی و راهاندازی سیستم روشنایی – که به راحتی میتوان به وسیله سه چهار تیر برق از روستا به آن جا کشید- نیز اقدامی نشده و متأسفانه این اثر ارزشمند و کمنظیر تاکنون مورد مطالعه علمی قرار نگرفته است.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰