ازدواج، کارمند، زیبایی و تنگناها

یاسر بهرامی-سرویس اجتماعی کشکان: ازدواج از جمله ی مسائل فراوانی است که بشر در هر دورانی نحوه ای از روش ها و قواعد را برای بروز آن پدیدار نموده است. این پدیده از جوانب و ابعاد مختلف دارای این پتانسیل است که سنجیده، مطالعه و بررسی شود. در این نوشتار کوتاه با نگاهی به نحوه […]

یاسر بهرامی-سرویس اجتماعی کشکان: ازدواج از جمله ی مسائل فراوانی است که بشر در هر دورانی نحوه ای از روش ها و قواعد را برای بروز آن پدیدار نموده است.

این پدیده از جوانب و ابعاد مختلف دارای این پتانسیل است که سنجیده، مطالعه و بررسی شود. در این نوشتار کوتاه با نگاهی به نحوه ازدواج به نشانه‌گذاری تنگناها دست می زنیم؛ که البته امیدوارم این مختصر گویی حمل بر بی اهمیتی این مطلب از جانب بنده نشود. za4-676

ازدواج تعاریف مختلفی دارد ولی به نظر می‌رسد که تعریفی که در ادامه می‌آید تعریف مناسبی از لحاظ جامعیت ابعاد ازدواج باشد؛ ازدواج پیمانی است که بین دو زوج بسته می شود و عبارت از فرایند علاقمندی، کشش جسمی، جنسی، روانی و به دنبال آن فراهم سازی شرایط اقتصادی، اجتماعی، علمی، شغلی، خانوادگی، شخصی دو جنس مخالف ( زن ومرد یا دختر و پسر) در جهت ایجاد یک زندگی مشترک توأم با تفاهم، محبت، پویایی، زایندگی، و هدفمند است.

در ایران و به تبع آن در لرستان ما دارای انحایی از ازدواج در قدیم بوده‌ایم این انواع مختلف ازدواج چه به لحاظ نحوه انجام مراسم و چه به لحاظ نحوه آشنایی دو نفر و سن ازدواج متفاوت بوده است. معمول‌ترین شکل ازدواج شاید شیوه‌ای است که در آن مرد یا پسر، فردی از جنس مخالف را خوشایند یافته و در صدد ازدواج با وی برآمده است و در نهایت با در جریان گذاشتن خانواده‌ها بعد از تحقیقات و نظر مساعد طرف مونث ازدواج پی‌ریزی شده است؛ تا اینجای کار هیچ ایرادی نمی‌توان به این شکل از ازدواج وارد دانست. مگر آنکه با انسان‌هایی روبه‌رو شویم که بخواهند ازدواج کنند ولی نتوانند فرد مناسب را پیدا کنند و یا فرد مناسب را پیدا کنند و به دلایل مختلف نتوانند با او ازدواج کنند و یا نتوانند ارتباط مناسبی برقرار کنند. شکل اول مشکل یعنی زمانی که فرد نمی تواند فرد مناسبی برای ازدواج پیدا کند بسیار رایج است؛ چرا که اولا؛ همیشه بین فرد ایدئال برای ازدواج و گزینه‌های احتمالی شکافی وجود دارد و این طبیعی و گریزناپذیر است. ولی مشکل جامعه کنونی ما این است که به دلیل نبودن مجاری ارتباطی مناسب، نبود مقبولیت اجتماعی ارتباط قبل از ازدواج، بن بست در بروز اجتماعی و نشان دادن استعدادها و منش واقعی فرد انسانی با نوعی سطحی بینی و ظاهرگرایی مواجه هستیم. این امر بیش از آنکه راهگشای انتخاب مناسب باشد باعث درهم ریختگی فرم‌ها و منش‌های افراد می‌شود و راه هر نوع شناختی را از منویات و علایق درونی دو طرف مسدود می‌کند.

این امر مبرهن است که نبود شناخت از طرف مقابل به احتمال فراوان باعث ناهنجاری و عدم پایایی رابطه‌ای مبتنی بر تفاهم پویا می‌شود و این در نهایت منجر به مشاجرات و پیامدهای روانی و اجتماعی‌ای می شود که نهاد خانواده هم اکنون به این مسئله دچار است. مورد دوم مشکل عدم توفیق دو فرد در ازدواج به رغم تناسب نسبی است. این مسئله را به این گونه می توان تبیین کرد که فقدان فردگرایی‌ای که لازمه دنیای مدرن و نحوه زندگی در این جهان دگرگون شده است و همچنین فقدان منابع مادی برای ازدواج، مهمترین دلایل عدم توفیق در این نوع ازدواج‌ها است. این نوع ازدواج که شاید یکی از انسانی‌ترین شیوه‌های ازدواج در مقابل ازدواج‌های سنتی مبتنی بر جمع آرا خانواده هاست با مشکلات عدیده‌ای دیگری نیز روبرو است عدم امکان ارتباط مناسب برای برقراری رابطه انسانی مهمترین مسئله و مشکل فعلی است. ما با موانع فرهنگی و اقتصادی و اجتماعی عدیده‌ای که مقیاس‌های فرهنگی ساختگی و دستوری نیز بر آن مشکلات افزوده اند نیز دچاریم که این مسائل بر ستون فقرات این نحوه ازدواج رنگ و رو رفته می کوبد. ما نه تنها با نسلی به لحاظ فرهنگی لاغر، به لحاظ روانشناسی فاقد مهارت ارتباطی، به لحاظ اقتصادی فاقد استقلال و تمکین کردن بار یک زندگی مستقل و به لحاظ اجتماعی فاقد نظام ارزشی و جامعه‌پذیری متناسب مواجهیم بلکه با نوعی آنارشیسم در نحوه انتخابات که اثرات بعد از عوامل مذکور هستند هم مواجه هستیم.

شاید در این آنارشیسم و عدم الگوهای منطقی، زیبایی‌شناختی و اخلاقی با معیارهای ظاهری همچون زیبایی و کارمند بودن(به معنای تمکین مالی) برسیم که مهمترین اولویت های ازدواج را تشکیل می دهند. این دو معیار به شدت ظاهرگرا و فاقد روح معنوی،اخلاقی و کارکردی هستند. زمانی که معیار ازدواج برای جوانان و شاید بروکرات‌های جوان دارای قدرت اقتصادی (بالنسبه بهتر از سایر جوانان)، زیبایی و معیار برای جوانان بیکار، زنان دارای تمکین مالی و برای دختران و زنان،استقلال مالی باشد پس نباید انتظاری داشت که خانواده‌هایی پویا و اخلاقی داشته باشیم. در جایی که همه معیارها به معیارهای مادی فروکاسته می‌شود چه باید کرد؟