مرگ «شاهد قاجاری» به علت سهل‌انگاری!/ تاق زخمی کشکان، فرو ریخت!

گزارشی از یک رویداد ناگوار مصاحبه‌ی با عبدالرضا مهاجری‌نژاد، مدیرکل پیشین میراث فرهنگی استان؛ «بنده طرح و برنامه برای مرمت کامل پل ارائه دادم ولی مقامات استان همراهی نکردند!» دیدگاه علی مصطفی‌نژاد، کارشناس ارشد مرمت بناهای تاریخی: «بهایی به نظرات کارشناسان و دلسوزان این آب و خاک داده نشد!» دستور برچیدن داربست‌های فلزی حفاظتی توسط […]

۱۳۹۳۰۹۱۳۱۳۱۱۱۵۷۴۳۴۲۱۹۳۲۳٫png

گزارشی از یک رویداد ناگوار
مصاحبه‌ی با عبدالرضا مهاجری‌نژاد، مدیرکل پیشین میراث فرهنگی استان؛
«بنده طرح و برنامه برای مرمت کامل پل ارائه دادم ولی مقامات استان همراهی نکردند!»

دیدگاه علی مصطفی‌نژاد، کارشناس ارشد مرمت بناهای تاریخی:
«بهایی به نظرات کارشناسان و دلسوزان این آب و خاک داده نشد!»
دستور برچیدن داربست‌های فلزی حفاظتی توسط آقای مهاجری‌نژاد صادر شد!
به مسئولان میراث فرهنگی و مسئولان استان هشدار دادم اما به نظرات کارشناسی توجه نشد!
در دوره‌ی پس از مهاجری‌نژاد نیز کاری نشد!

رویداد تلخ است؛ تاق الحاقی پل باستانی کشکان فرو ریخت! به گفته‌ی کارشناس میراث فرهنگی، علی مصطفی‌نژاد، این تاق در دوره‌ی قاجاریه ساخته شده است و البته تاریخ ساخت پل تاریخی کشکان که در شهرستان دوره‌چگنی قرار دارد به دوره‌ی ساسانیان بازمی‌گردد منتها در قرن چهارم هجری قمری دوباره پل بازسازی می‌شود و التبه در دوره‌ی قاجار نیز تاق موسوم به الحاقی به پل کشکان افزوده می‌شود (املای طاق هم صحیح است/ واژه‌های دو املایی) ؛ پلی که روزگاری راه ارتباط مرکز استان یعنی شاپورخواست به غرب لرستان بوده است. پل تاریخی کشکان در فهرست آثار ملی کشور ثبت شده است و حالا باید افسوس خورد که چرا در نگه‌داری داشته‌های تاریخی خویش، اینقدر سهل‌انگاریم؟ تاق الحاقی به اعتقاد علی مصطفی‌نژاد به علت اینکه گواه و شاهدی بر دوره‌ی قاجاریه است از اهمیت تاریخی بالایی در سازه‌ی این پل بهره‌مند است. اما حالا باید درگذشت این تاق ارزشمند تاریخی به افکار عمومی اعلام کرد! آیا در کشورهای توسعه‌یافته یا اگر جای دوری نرویم در کشور خودمان و در استان‌هایی چون اصفهان نیز چنین است؟ آیا آنجاها هم این‌گونه از میراث تاریخی و فرهنگی خویش مراقبت می‌کنند؟
و تأمل‌برانگیز اینکه قرار است لرستان از معبر گردشگری به مقصد گردشکری تبدیل بشود و گردشگران بیایند آثار تاریخی و طبیعی ارزشمند این دیار را ببینند و حالا آنها وقتی به منطقه‌ی تاریخی پل کشکان می‌روند نابودی تاق الحاقی یا شاهد قاجاری را نیز خواهند دید و خواهند پرسید:«علت مرگ شاهد قاجاری چه بود؟».
در این نوشتار به دو دیدگاه و یک جمع‌بندی پرداخته شده است: یکی دیدگاه علی مصطفی‌نژاد، کارشناس ارشد مرمت بناهای تاریخی و دیگری عبدالرضا مهاجری‌نژاد، مدیرکل پیشین میراث فرهنگی استان لرستان که دیدگاهش را در گفت‌وگوی ویژه با کانال خبری چکیده خبر بیان کرد.

۴۴۲۹۹۱۸_۹۳۴

دیدگاه علی مصطفی‌نژاد؛ کارشناس ارشد مرمت بناهای تاریخی و عضو انجمن پل‌های تاریخی ایران را می‌خوانیم؛
اول: بهایی به نظرات بدنه کارشناسی داده نمی‌شود!
دوم: وقتی پل‌های تاریخی این دیار به‌جای بازسازی با ملات ساروچ با سیمان بازسازی می‌شوند چه انتظاری دارید حوادث ناگوار رخ ندهد؟ باید با رویکرد کارشناسی به مرمت پل‌های تاریخی اقدام کرد که متأسفانه این‌گونه نیست!
سوم: این تاق به وسیله‌ی داربست نگه‌داری می‌‌شد و حدود ده سال نیز این داربست توانسته بود تاق را از خطر ریزش نگه دارد؛ ولی متأسفانه در دوران مدیریت آقای مهاجری‌نژاد دستور داده شد این داربست برچیده شود و همین خودش الان می‌بینید که سقوط تاق را رقم زد. آن هم تاق الحاقی پل کشکان؛ پلی که بعد از اهرام ثلاثه مصر از منحصربه‌فردترین سازه‌های آبی جهان است.
چهارم: اگر مشکلی هم در داربست‌های حفاظتی ایجاد شود رسالت میراث فرهنگی است آن مشکل را رفع کند نه اینکه دستور داده شود داربست به‌کلی برچیده شود!
پنجم: ژست کاربلدی تا چه حد؟ ندانم‌کاری تا چه حد؟ ما نام خود را برای آیندگان چه بنامیم؟ ما چگونه می‌توانیم فرزندان این کشور را از فرهنگ و تاربخ و تمدن این سرزمین آگاه کنیم؟
اینجانب، علی مصطفی‌نژاد، نخست به عنوان فرزند زاگرس و سپس به عنوان دانش‌آموخته‌ی میراث فرهنگی در حوزه‌ی پل‌های تاریخی از مسئولان مربوطه، دلسوزانه و کارشناسانه، درخواست پاسخ دارم و باید بگویم در دولت تدبیر و امید نیز کوچک‌ترین بهایی به نظرات اینجانب که در این زمینه کارشناس هستم نشده است. بعد از این‌که در یک اقدام غیرکارشناسی و نامسئولانه دستور برچیدن داربست حفاظتی داده شد بنده حضوری به مسئولان استان و حتی مسئولان میراث فرهنگی کشور هشدار دادم اما افسوس که به دیدگاه‌های کارشناسان اهمیت داده نشد.

تأمل‌برانگیز این است پس از برکناری مهاجری‌نژاد یعنی از فروردین‌ماه ۹۴ تاکنون نیز اقدامی اساسی برای صیانت از این تاق نشده است و این هم خود جای تعجب و تأمل دارد. چرا که بیش از یک‌سال از برکناری مهاجری‌نژاد می‌گذرد و پس از وی چند ماه محمدرضا امانی سرپرست میراث فرهنگی استان لرستان بود و در نهایت این منصب به غلامرضا سلیمانی رسید. چنانچه اطلاعات ما روایت می‌کند پس از برکناری مهاجری‌نژاد و به گفته‌ی مصطفی‌نژاد، تاکنون به این تاق زخمی توجه جدی نشده تا اینکه در نهایت و هم اینک که پنجم اردیبهشت‌ماه است مرگ تاق زخمی کشکان را اعلام می‌کنیم.

۴۴۲۹۹۱۷_۶۳۰

پرسش از مدیرکل پیشین میراث فرهنگی استان، عبدالرضا مهاجری‌نژاد؛
آیا درست است که گفته می‌شود دستور برچیدن داربست‌های فلزی حفاظتی را شما صادر کرده‌اید؟
♦️ پاسخ مهاجری‌نژاد:
اول: ببینید! اصلاً اغلب آن داربست‌ها مورد سرقت قرار گرفته بودند و باقی‌مانده‌ی آنها نیز تأثیری در نگه‌داری تاق الحاقی نداشت؛ اگر باور ندارید بروید از پاسگاه محل پرس و جو کنید. باقی‌مانده‌های این داربست هم گفتم تأثیری در نگه‌داری تاق الحاقی نداشتند.
دوم: در زمان بنده که ده ماه مدیرکل میراث فرهنگی استان بودم دو دهنه از پل کشکان را مرمت کردیم؛ منتها ما که اعتبار مالی کافی نداشتیم همه‌ی پل را مرمت کنیم؛ در نتیجه بنده از آقای استاندار درخواست یاری کردم و طرح و برنامه‌ی کامل مرمت اصولی پل را هم به ایشان دادم؛ منتها ایشان همراهی نکردند تا ما بتوانیم پل را به صورت کامل مرمت کنیم!
سوم: الان بروید ببینید پارک شاپوری دارد در خرم‌آباد ساخته می‌شود که قرار است یک پارک مینیاتوری هم داخل آن تهیه شود و نمایی از پل‌های استان در آنجا نصب شود؛ خب من از مقامات استان سؤال می‌کنم: چه بهتر بود شما که بودجه اختصاص داده‌اید برای ساخت پارک شاپوری، خب بودجه اختصاص بدهید این پل‌ها، مرمت اصولی بشود؛شبیه‌‌سازی پل وقتی خود پل فرو بریزد به چه دردمان می‌خورد؟

جمع‌بندی:
الف) دستور برجیدن داربست فلزی حفاظتی توسط مدیرکل پیشین میراث فرهنگی استان، عبدالرضا مهاجری‌نژاد صادر شد.
ب)در دوره‌ی یک سال گذشته یعنی از زمان برکناری مهاجری‌نژاد نیز تاکنون به این زخم‌ جدی پل کشکان توجه جدی نشده است؛ باز هم گفته می‌شود مهاجری‌نژاد در فروردین‌ماه ۹۴ برکنار شد که از آن تاریخ بیشتر از یک سال می‌گذرد.
پ)مرمت کامل پل کشکان مستلزم تأمین اعتبار مالی بوده است.
ت) سهل‌انگاری‌ها باعث مرگ تاق الحاقی پل کشکان شده است؛ زیرا چنانچه اقدامی اورژانسی برای نجات جان تاق زخمی، صورت می‌گرفت چه بسا این تاق هم‌اینک در قید حیات بود.
ث) نتوانستیم در این رابطه یک وارث شایسته برای میراث فرهنگی خویش باشیم و امید می‌رود با رویکردهای پیشگیرانه، مانع تکرار چنین حوادث تلخی در آینده شویم. ضمن آنکه سهل‌انگاران نیز بایستی به افکار عمومی، پاسخ‌گو باشند.

 

شهرام شرفی/ کانال تلگرامی چکیده خبر