منش اصلاح طلبی و تاثیر آن بر سیل ائتلاف های اخیر
فرشید گراوند/ کشکان: پیامبران بزرگترین مصلح هان تاریخ بودند که همواره دست دوستی و دعوت بسوی مردم دراز کرده و آنان را به اصلاح رفتار و کردارشان تشویق می کردند،اصلاحات در ایران نیز در قاموس این الگو به میدان آمده تا با تفکر نرم و سازنده اش و به دور از خشونت و حذف به […]
فرشید گراوند/ کشکان:
پیامبران بزرگترین مصلح هان تاریخ بودند که همواره دست دوستی و دعوت بسوی مردم دراز کرده و آنان را به اصلاح رفتار و کردارشان تشویق می کردند،اصلاحات در ایران نیز در قاموس این الگو به میدان آمده تا با تفکر نرم و سازنده اش و به دور از خشونت و حذف به اصلاح کژکارکردی های سیاسی ، فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی موجود در جامعه بپردازد و هرجا نیاز باشد از نخبگان سیاسی استفاده کند و هر کاستی ببیند،زبان به اعتراض بگشاید و هر جا تنشی ایجاد شود به سکوت و آرامش دعوت کند تا مصلحت نظام و کشورو وطن را بر منافع شخصی و فردی برتری یابد.
از خود گذشتگی و کنار رفتن، هنر ناب اصلاحات است که پیشوایانمان از جمله امام علی (ع) بیست و پنج سال بخاطر امنیت و مصلحت مردم سکوت کرد تا این منش نیک راه به پیروان اش بیاموزد.
در منش اصلاحات،ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺑﺎ ﻫﺮﮔﺮﺍﯾﺶ ﻭ ﺑﯿﻨﺶ ﺳﯿﺎﺳﯽ،ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ،ﻓﺮﻫﻨﮕﯽ ﻭ ﻗﻮﻣﯿﺘﯽ و البته در چهارچوب قانون اساسی،پاس داشته می شود و ﻓﺮﺩی که ﺩﺭﺳﺎﺧﺘﺎﺭ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﺷﺪﻩ،مختاراست هرجور که ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﺩ تفکر کند و تصمیم بگیرد و ﺍﺯ ﺩﻧﯿﺎﯼ فکری ﺧﻮﺩ ﺑﮕﻮﯾﺪ،ﮔﻔﺘﻤﺎﻥ ﮐﻨﺪ ،ﺳﺨﻦ ﺑﺮﺍﻧﺪ، ﻗﻠﻢ ﺑﮕﺮﺩﺍﻧﺪ ﻭ ﺣﺘﯽ ﺧﻄﺎ ﮐﻨﺪ! ﻣﮕﺮ ﺁﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﮐﺮﺍﻣﺖِ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ ﺗﻬﺪﯾﺪ،ﺣﺮﻣﺘﯽ ﻫﺘﮏ ﻭ ﯾﺎ ﺑﻪ ﺣﺮﯾﻢ ﺧﺼﻮﺻﯽ ﺍﻓﺮﺍﺩ ﺗﺠﺎﻭﺯ ﺷﻮﺩ.
ﺗﻨﺪﺭﻭﯼ ﺳﯿﺎﺳﯽ ﻭ ﺑﯽ ﻣﻮﺭﺩ در این جریان جایی در دل کسی ندارد و فعل ﻧﺎﺻﻮﺍﺏ ﺭﻭﺍ ﺩﺍﺷﺘﻪ می شود، پس این ﺍﻧﺪﯾﺸﻪ ﻫﺎی انسان است که ﺣﺮﻣﺖ و شخصیت اش می شوﻧﺪ.
در اصلاحات ﭘﻠﻮﺭﺍﻟﯿﺴﻢ ﻧﻈﺮﯼ،ﻓﺮهنگی و سیاسی ﭘﺎﺱ ﺩﺍﺷﺘﻪ می شوﺩ،لکن به همه ﺁﻣﻮزش داده می شود ﮐﻪ ﺣﻘﺎﻧﯿﺖ ﻧﺰﺩ ﻫﻤﻪ ﺍﺳﺖ ﻭ ﻧﺰﺩ ﻫﯿﭻ ﮐﺲ ﻧﯿﺴﺖ.
اصلاحات بر آنست ﮐﻨﺎﺭ ﻫﻢ ﺑﺎﺷﯿﻢ ﻧﻪ ﻣﻘﺎﺑﻞ ﻫﻢ ! ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﻪ ﻧﻈﺮ ﻣﺨﺎﻟﻒ ﻭ ﺑﺎﻭﺭ ﺭﯾﺸﻪ ﺍﯼ ﺑﻪ اصلِ ﻣﺘﺮقیِ “ﺗﺴﺎﻫﻞ ﻭ ﺗﺴﺎﻣﺢ ” ﻫﻨﺮِ ناب و نیرومند ﺩﻣﻮﮐﺮﺍﺳﯽ ﺳﺖ،که همچون جامه ای آراسته بر قامت تفکر اصلاح طلبی دوخته شده است!
ﺭﻋﺎﯾﺖ ﺍﺻﻮﻝ ﺍﺧﻼﻗﯽ ﺩﺭ هم صحبتی ﺑﺎ ﺩﯾﮕﺮﺍﻥ و ﺍﻋﻤﺎﻝ صبر و ﺷﮑﯿﺒﺎﯾﯽ ﻭ ﺳﻌﻪ ﺻﺪﺭ ﺩﺭ ﮔﻔﺘﮕﻮ ﺑﺎ ﯾﮑﺪیگر و ﺍﺣﺘﺮﺍﻡ ﺑﻪ ﮐﺮﺍﻣﺖ ﺍﻧﺴﺎﻧﯽ، ﺟﺎﯾﮕﺎﻩ، ﺷﺄﻥ ﻭ ﻃﺒﻘﻪ ﺍﺟﺘﻤﺎﻋﯽ در اقشار مختلف جامعه،همگان را جذب این گفتمان پرتوان کرده است.
اینک اما این مشق اصلاح طلبی، سرمشقی شده برای اصلاح طلبان کشورمان تا هر وقت احساس کنند ممکن است خدشه ای به منافع جمعی و ملی و مردمی وارد آید،دست رد سینه ی پست پرستی بزنند و به آرامی کنار بگیرند و خاموشی گزینند.
اگر به گزاف نگوییم نمونه ی بارزی از یک از خودگذشتگی در انتخابات ۹۲ اتفاق افتاد که محمدرضا عارف با اینکه می دانست او خواست مردم است و رآی اصلاحات داغ دیده را در کیسه دارد و می تواند به راحتی بر کرسی ریاست جمهوری اسلامی ایران جلوس کند،اما بنابر تدابیر بزرگان اصلاحات بر نفس خویش فائق آمد و میدان را برای دکترحسن روحانی خالی کرد تا بواسطه ایشان،از تفکرات میانی نیز استفاده شود و نخبگان جناح مخالف و مستقل هم به حاشیه رانده نشوند.
این تدبیر نتیجه داد و دکتر حسن روحانی پیروز میدان شد تا از دل جریان اعتدال،مردی ظریف و خندان متولد شود و ضمن اینکه قدرت دیپلماسی ایران به رخ جهانیان بکشد،همچنین بتواند با ظرافت هرچه تمام تر کشتی طوفان زده ی هسته ای ایران را به ساحل امن برساند و جنگ را از پشت دروازه های ایران دور کند.
باری این تدابیر و هم اندیشی و نظرسنجی که فقط خاصیت و ویژگی تفکر اصلاح طلبی است،شهر ما کوهدشت را هم در برگرفت و در نهایت جمع کثیری از فرهیختگان و فرهنگیان و بازاریان و معتمدین خوشنام سالهای پیشین اصلاحات،به تآسی از تدابیر بزرگان اصلاحات،با استفاده از روش مقبول و مشروع نظرسنجی، چندین نفر را لیست کرده و برای انتخابات پیشرو به عنوان کاندید نهایی معرفی کردند، هرچند حتی در بهترین مدل های دموکراسی دنیا هم هیج وقت نمی شود و تاکنون هم نشده که همه ی سلائق را به یک میزان،راضی نگه داشت. پس در کوهدشت نیز چهره ی های شاخصی که به دلایلی در این هم اندیشی فرصت حضور پیدا نکردند و بصورت مستقل از خروجی نظرسنجی،اعلام حضور کردند، بعد از تحولاتی که در رد صلاحیت ها پیش آمد،جو سیاسی شهر در مسیری پیش رفت که با رایزنی ها با این اصلاح طلبان مستقل و شنیدن حرف دل آنها و انتقاداتشان،برخی دلخوری ها و سوء تفاهمات به خوبی برطرف شد و سلیقه هایشان دگربار به هم نزدیک تر گردید و دست دوستی و همفکری بسوی هم دراز شد تا روزانه و پیوسته شاهد ائتلاف های زیادی ازکاندیدها و طوایف متفاوت با محور اندیشه اصلاح طلبی باشیم که در نهایت موجبات خرسندی و همدلی و همفکری اکثریت اصلاح طبان شهر را فراهم نمود تا با این تدبیر،راه رسیدن به پیروزی هموارتر شود.
این گونه منش اصلاح طلبی و همفکری، جناح رقیب را آنقدر عصبانی و آشفته کرد، تابه تکاپو بیافتند و شتاب زده در فکر پاتکی سیاسی،برای خنثی سازی این ائتلاف های اصلاح طلبی درآیند،اما بدلیل اینکه در آن جناح،کثرت گرایی فکر،کمتر معنی دارد و تمرکز قدرت برخلاف اصلاحات،عمودی و هرمی و اصولی است،به گزینه ای آنچنان که باید باشد، اجازه ی رشد داده نشده بود تا بزرگ شود و در این موقعیت حساس، هم وزن این اتحاد اصلاح طلبی، ائتلافی چشمگیر انجام دهند.
پس می توان نتیجه گرفت هر کاری نیاز به منش و مرام نامه و ذات یک تفکر و اندیشه و میزان پایبندی هوادارن آن دارد که اصلاحات همیشه پرچم دار آن بوده است.
فداکاری و نیل به دموکراسی و صلح و سازش و اصلاح قدرت و البته نه فقط کسب قدرت،از دل این هم اندیشی ها که ویژگی خاص اصلاطلبی است بیرون می آید،پس گمان نمی رود این طیف فکری هرگز، نقشه ی شومی برای کسب آرای مردم،از طریق اجبار و ابزار و اهرم فشار و زر و زور و استفاده از مدل های لمپنی،در سر پرورانده باشد.
در منش اصلاح طلبی هر تفکر و اندیشه ای حق انتقاد دارد،انسانها حق دارند هر چیزی را به پرسش و چالش بکشند و نسبت به هر چیزی که بخواهند انتقاد و مخالفت کنند و درنهایت به یک نقطه ی اشتراک و ائتلاف برسند.
در اصلاحات همه می اندیشند و اگر خرد جمعی احساس کند که کج اندیشی وجود دارد همه به پا می خیزند و دست در دست هم داده و انحراف و اختلال پیش آمده را اصلاح می کنند که این همان رمز پیروزی و محبوبیتی است که سیل ائتلاف های مردمی اخیر را به سوی گزینه مقبول جبهه ی مردمی اصلاحات در کوهدشت،به راه انداخته است.
“همراه شو عزیز
کاین درد مشترک
هرگز جدا جدا
درمان نمی شود…..
-دانشجوی دکتری جامعه شناسی
“همراه شو عزیز
کاین درد مشترک
هرگز جدا جدا
درمان نمی شود…..
[پاسخ]
درود بر قلمتان که جز به حقىقت نمى نوىسد.
[پاسخ]
من همىشه مطالب شما رو مىخونم. واقعا” عالى بود آقاى گراوند
[پاسخ]
درود بر اصلاحات و درود بر فرشید گراوند اصلاح طلب جوان و خوش قلم و خوش فکر عزیز.ودرود بر مدیر شجاع
[پاسخ]
درودبر خواهرزاده خردمند وخردورز ،جالب بود.
[پاسخ]
بازهم مثل همیشه تشکر میکنم از مقالات به روز دوست عزیزم.دکتر محبوبم جناب آقای گراوند.من هم با گفته های شما موافقم…واعتقاد دارم هرکسی در هر جایگاه و مقام و منزلتی که هست بهتره خودش رو و افکارش رو به روز کنه ومتناسب با تغییرات جوامع وشرایط اجتماع رفتارکنه.البته مفهوم حرف من این نیست که جزء حزب باد باشه.مقصود من اینه که یه جوری در موقعیت های جدید رفتار کنه که زودتر به اهداف و مقاصدش برسه.یعنی در تمام شرایط زندگیش یه جوری فکر نکنه و حرف نزنه…به قول شاعر هر سخنش جایی باشه و هر نکتش مکانی داشته باشه…قبل از انجام هرکاری شرایط اقتصادی.سیاسی.فرهنگی طرف مقابل رو در نظر بگیره ومتناسب با نیازها و ضعف ها و نقاط مثبت و منفی نفر مقابل رفتار کنه و واکنش نشون بده……خلاصه ی حرفام اینه اگه شاهد پیشرفت جامعه و کشورمون هستیم بهتره که لباس افکارمون رو متناسب با فصلی که در اون قرار میگیریم انتخاب کنیم…هیچ انسان عاقلی پیدا نمیشه که در تمام فصول با یک پوشش در بیرون ظاهر بشه….واچنانچه این کارو انجام بده هم دچار ناراحتی و آسیب جسمی و روانی میشه وهم این که نمیتونه با دیگران ارتباط داشته باشه که همین کار باعث نابودی خودش و اجتماعی میشه که در اون زندگی میکنه…..
میگن شیری و آهویی عاشقانه در کنار هم زندگی میکنند….همه تعجب میکنند…..بعد از یه مدت میفهمند که رازی که باعث شده بود این دو دشمن در کنار هم زندگی کنند درد مشترکی بود که این دو داشتند…چون هردوی آنها از ناحیه ی دست معلول بودند….اصلاحات یعنی همین که من علی رغم مشکلات و ناراحتی هایی که با دیگران دارم در کنار اونها هستم تا بتونم برای دردهای مشترکمون مرهم و درمانی مفید پیدا کنم……
بازهم تشکر از شما دوست عزیز
[پاسخ]
سایش قلمتان جای تقدیر دارد.. بله بنده نیز با اصل تفکر اصلاحات موافقم یک تفکر بالنده و منجز گشودن روابط بن بستی,و در خدمت حقوق شهروندی و آینده مردم..البته با امعان نظر در اصول موردقبول .نه رد آن از بیخ و بن….تشکر از پیام روشنتان
[پاسخ]
درود بر دکتر عزیز،کمک به درک اگاهی بزرگترین کمک به مردم است که جنابعالی در این راه قدم برداشتی بنده به عنوان یک همشهری و خواهان اگاهی بیشتر مردم و خودم ازت سپاسگزارم.
[پاسخ]