رسیدن به اهداف اصلاح طلبانه با انتخاب یک غیراصلاح طلب

ولی درویشی*: از همان روزی که اعلام شد، آقای فرج مومنی (نفر اول نظرسنجی میان کاندیداهای یک گروه از اصلاح طلبان) به یکباره از کارزار انتخاباتی کنار کشید و آقای محمدی آزادبخت (نفر دوم نطرسنجی مذکور) نیز از ورود به صحنه عذر خواست و آقای کورانی فر (نفر سوم نظرسنجی) به درون گود کشانده شد، می […]

IMG_20160212_233027

ولی درویشی*: از همان روزی که اعلام شد، آقای فرج مومنی (نفر اول نظرسنجی میان کاندیداهای یک گروه از اصلاح طلبان) به یکباره از کارزار انتخاباتی کنار کشید و آقای محمدی آزادبخت (نفر دوم نطرسنجی مذکور) نیز از ورود به صحنه عذر خواست و آقای کورانی فر (نفر سوم نظرسنجی) به درون گود کشانده شد، می شد حدس زد که اتاق فکر این جریان با علم به ردصلاحیت قطعی آقای کورانی فر این دو مهره اصلی را موقتا کناری نشاند و ایشان را نه برای ماندن که برای جذب آراء قابل توجه دوستان، اطرافیان و طایفه های طرفدارش عَلَم کرد. آنها می دانستند که عمده حامیان آقای کورانی فر گرایش غیراصلاح طلبی دارند و رأی اکثر آنان معطوف به اصولگرایان – خصوصا اصولگرایان معتدل – است.(نباید از نظر دور داشت که این دوستان اصلاح طلب، بیشتر از هر کسی بر این امر واقف بودند که شخص آقای کورانی فر را همانقدر می توان اصلاح طلب دانست که آقای ملکشاهی را).

لذا اتاق فکر مذکور بر این اساس عرصه را برای میدان داری آقای کورانی فر فراهم کرد و با نمایشی حساب شده توانست تمامی عقبه قومی و عشیره ای و حتی دوستان نزدیکش را حول محور او در پایگاه خود جمع کند و زمانی که مطابق پیش بینی ها رد صلاحیتش را در معرض دید حامیانش قرار داد، همان شخصی که بر مبنای محاسبات ذکر شده، جای خود را “موقتا” به ایشان داده بود، “مجددا” به جای خود برگرداند و از آن پس برای جلوگیری از فروپاشی این جمع که موتور محرکه آن شخصیت محبوب، محجوب و قابل احترام آقای کورانی فر و حامیان پرشمار او بودند، با ۲ دستورالعمل کار خود را پیش برد:

اول: تلویحا به جامعه تلقین کرد که باعث و بانی رد صلاحیت آقای کورانی فر آقایان ملکشاهی و دوستی بوده اند و با ایجاد این شائبه باعث تهییج احساسات اصلاح طلبان و عقبه پرتعداد کورانی فر بر علیه این دو نفر شد و متاسفانه از میان عزیزان اصلاح طلب هم کسی نپرسید که آیا در شرایطی که از میان چند هزار نفر اصلاح طلب کمتر از ۴۰ نفر در سطح کشور تأیید صلاحیت شده اند و سرنوشت دولتمردان و دولتیاران احمدی نژاد نیز غیر از این نبوده است واقعا “القاء تأیید صلاحیت قطعی آقای کورانی فر” می تواند چیزی غیر از یک نمایش زیرکانه جهت رسیدن به اهداف بعدی این دوستان باشد؟

دوم: این عزیزان شدیدا بر طبل غیر اصلاح طلب بودن آقای ملکشاهی کوبیدند. آنان در هر شرایط سختی که بیم گسست و فروپاشی می رفت و در تنگناهای رقابت، بر این قضیه چنان پای میفشردند که گویی ملکشاهی به مراتب از امامی و شاهرخی قبادی اصولگراتر است و مستمسک اصلی آنان عدم حمایت ملکشاهی از روحانی در انتخابات ریاست جمهوری یازدهم بود، در حالیکه کوچکترین اشاره ای به همسویی او با دولت در سالهای اخیر نداشتند. (لازم است جهت درک بهتر همسویی یا ناهمسویی نمایندگان با دولت و اصلاح طلبان به یاد آوریم که دو نماینده اصولگرای شهرمان در مجالس قبلی با دولت اصلاحات و با چهره های اصلاح طلب بالاخص در جریان قضایای سال ۸۸ چه ها که نکردند!)

دوستان مذکور، اسماعیل دوستی که چهره های اصلی و ملی اصلاح طلبی خصوصا شخص سید محمد خاتمی – بزرگ پرچمدار اصلاحات – در اصلاح طلبی او تردید ندارند را نیز به سنگ حمایت از یک کاندیدای غیراصلاح طلب چنان نواختند که گویا یک شبه تمام داشته های اصلاح طلبان را در مقیاس ملی بر باد داده است. غافل از اینکه کسی که با تدبیری هوشمندانه باعث شد در شرایط نابرابرِ انتخابات سال ۹۰، به جلوس درازمدت اصولگرایان تندرو بر کرسی نمایندگی کوهدشت – که همین عزیزان اصلاح طلب در آن نقش اساسی داشتند – خاتمه داده شود و شرایط برای همین اصلاح طلبان بسیار بهتر از پیش شود، همین آقای دوستی بود. همین آقای دوستی که در نطق اخیر خود به صراحت اعلام کرد در جلسه ای با حضور آقایان ملکشاهی و دوستان شاخص طیف اصلاح طلبی از متقاعد کردن آقای ملکشاهی برای انصراف در شرایط معهود و موافقت ایشان سخن گفته اند. (آش تخریب دوستی توسط برخی مدعیان اصلاح طلبی تا به آن مرحله شور شد که احدی از نوپایان عرصه خطیر سیاست که هنوز در نیافته بود “هر چیزی را در هر جایی نباید گفت”، در یک تریبون اجاره ایِ حزبی، در تهران و در منظر نمایندگانی از سراسر کشور چنان شخصیت نام آشنا و کارآمدِ منتسب به کل استان لرستانِ اسماعیل دوستی را به انواع اتهامات آلودند که اعتراض شدید میزبانان را باعث شد).

و اما اکنون حق آن است که ما مردم سیاستمدار اما رنجور و پردرد کوهدشت بیشتر بیاندیشیم و به جای تعصب ورزیدن های بی ثمر و حتی زیانبار منافع شهر و دیارمان را بر اغراض و مطامع حزبی و جناحی ترجیح داده و  هدف از فرستادن یک نماینده به مجلس را صرفا گامی استوار برای اعتلاء و آبادانی و نیز فقرزدایی از چهره کوهدشت بدانیم.

در این راستا شاید تأمل بر چند نکته که اتفاقا جزء آمال اصلاح طلبانه است، خالی از لطف نباشد:

۱ – اگر هدف جامعه اصلاح طلبی کوهدشت، پیروزی نماینده ای همسو با دولت فعلی – دولت مورد تایید بزرگان اصلاحات – است و هدف، انتخاب نماینده ای اثرگذار است که برای دولت یار شاطر باشد نه بار خاطر، آقای ملکشاهی به استناد عملکردش در بزنگاه های حساس تقابل دولت و مجلس – خصوصا فرجام برجام – می تواند گزینه مورد نظر باشد.

۲ – اگر هدف دلسوزان این شهر و دیار رنجور، ساماندهی اوضاع و کمک به پیشرفت شهر و ایجاد زیرساختهای لازم برای توسعه آن است، با عنایت به تعاملی که آقای ملکشاهی با دولت داشته و نفوذ و اعتباری که – به گواه رصدکنندگان احوالات مجلس نهم – در میان مجلسیان دارد، در شرایط فعلی ایشان می توانند مناسب ترین گزینه برای رسیدن به این هدف باشند. هدف مقدسی که اگر هر کسی با هر نیت و عملکردی کوهدشت را از رسیدن به آن باز دارد یا رسیدن به آن را به تأخیر اندازد، شرعا، عرفا و اخلاقا در حق این مردم اجحاف کرده است.

۳ – و نهایتا اگر هدف، ایجاد تعامل و تفاهم در میان مجموعه مدیریت شهری و گام برداشتن به سوی اعتدال و شایسته سالاری و دوری جستن از حذف جناحی نخبگان است، شایسته است با فرصت دادن به فضای مناسبی که در چند سال اخیر ایجاد شده و همزمان با آن مطالبه و پیشنهاد برای رفع نقایص و کاستی های غیرقابل کتمان موجود، موجبات رسیدن به این هدف بنیادین را فراهم آوریم.

در پایان یادآور می شود که ذکر این نکات علیرغم اصرار بر نقد و نفی برخی بی اخلاقی های صورت گرفته، به هیچ وجه نفی کاندیدای محترم اصلاح طلبان نیست بلکه تاکید بر این است که در شرایط فعلی و در فضای کنونی و با نیم نگاهی به ترکیب احتمالی مجلس آتی، با انتخاب آقای ملکشاهی می توان امید بیشتری به توسعه، فرصت سازی و بهره برداری از ظرفیت های عدیده کوهدشت و رومشکان که معلول تعامل سازنده با دولت و مجلس است، داشت و رواست اگر در انتخاب بین آزادبخت اصلاح طلب و ملکشاهی غیراصلاح طلب نیم نگاهی بیاندازیم به دستاوردهای انتخاب بین عارف اصلاح طلب و روحانی غیراصلاح طلب؛ دستاوردهای بی نظیری که قطعا در صورت انتخاب عارف نمی توانستیم یا نمی گذاشتند که به دست آوریم.

 

*عضو شورای مرکزی حزب مردمسالاری

نائب رئیس ستاد انتخاباتی تهران بزرگ حزب مردمسالاری

و رئیس منطقه ۴ تهران ستاد انتخابات خبرگان آیت الله هاشمی رفسنجانی