دایره المعارف واژگان انتخاباتی در حوزه های کوهدشت و رومشکان

عرفان رستمی امرائی/ کشکان: بی شک هر مقوله ای واژگان و دایره المعارف خاص خود را دارد. این روزها با داغتر شدن تنور انتخابات و آغاز ماراتن نفس گیر احزاب و کاندیداها برای تصاحب کرسی های سبز بهارستان روزانه چند صد لغت و اصطلاح انتخاباتی از کانال های مختلف و در محیط های گوناگون به […]

photo_2015-12-01_17-33-0522222222

عرفان رستمی امرائی/ کشکان:

بی شک هر مقوله ای واژگان و دایره المعارف خاص خود را دارد. این روزها با داغتر شدن تنور انتخابات و آغاز ماراتن نفس گیر احزاب و کاندیداها برای تصاحب کرسی های سبز بهارستان روزانه چند صد لغت و اصطلاح انتخاباتی از کانال های مختلف و در محیط های گوناگون به گوش می خورد که هر کدام از آنها بار معنایی خود را به همراه دارند. در این بین حوزه انتخابیه ی کوهدشت و رومشگان همواره سعی کرده است تعاریف مخصوص جغرافیای خود را به ذهن شنونده القا کند! برخی از این اصطلاحات بدین شرح است:

شعار انتخاباتی: جمله ایست “هلو” گونه، مغزپخت شده با ادویه ی فراوان که هر ذائقه ای را تسخیر خود می کند. به عبارتی تا به حال ملت مخ نامزدشان را می زدند اما الان نامزد جان مخ ملت را با یک جمله می زند. البته همین جمله های شیک و مجلسی در پایان دوره ی چهار ساله تبدیل به یک جور توهین ناموسی می شوند! جرات دارید آنرا به زبان بیاورید تا ملت همیشه در صحنه از صفحه ی روزگار محوتان کنند.
ائتلاف: باور کنید گشتیم نبود نگرد نیست. اصلا به چه دردی می خورد! تازه آدم را یاد علاف و بیکار و اینها می اندازد و همان یک سر سوزن امیدی هم که داشتیم از ما می گیرد. ضرب المثل نخود نخود هر که شود نامزد خود را برای اینجا ساخته اند. شعر: تو کز ائتلاف با ما در غمی / نشاید که نامت نهند کاندیدا
ستاد تبلیغات: فراکسیونی از افراد همه چیزدان عقل کل که در سیاست ورزی چرچیل فقید و در پیش گویی و آینده نگری اوضاع، نوستراداموس نامی را در جیب بغل خود می گذارند. این علمای اعلم همه جا هستند و هیچ جا نیستند. قوت غالب این سواران پا در رکاب چای است و شیرینی. کارشان به چشم نمی آید اما می توانند گنجشک را رنگ کرده به جای طاووس بیاندازند به مردم. شعر: دستت چو نمی رسد به نامزد / دریاب ستاد بلبشو را
برگه تعرفه: همه ی ماجراها زیر سر این یک کف دست کاغذ است. کاغذ که چه عرض کنیم، اورانیوم غنی شده، اصلا خود انرژی هسته ای است این بی وجدان. البته توامان عامل وصل است و انفصال. بیگانه را برادر آدم می کند و برادرت را با تو غریبه. برای عده ای نان می شود و شناسنامه و برای جمع دیگری خار در چشم است و استخوان در گلو.
کاندیدا: خانم ها و آقایون متشخص و موجهی که نیت جلوس بر کرسی نمایندگی را می کنند. البته این نیات متفاوت است؛ به عنوان مثال گروهی از این عزیزان کاندیدا می شوند که صرفا کاندیدا شده باشند. در واقع فلسفه آمدنشان این است که من کاندیدا می شوم پس هستم! گروه دیگر آن دسته از عزیزان هستند که مثل رونالدینوی برزیلی نگاهشان به مجلس است اما هدفشان جای دیگریست. پاس هایشان عمقی نیست و با یک پست مدیریت رسالتشان خاتمه می یابد و از مدار رقابت خارج می شوند. جسارتا به دلایل امنیتی از عنوان کردن گروه های دیگر معذوریم …
محمدکرم محمدی: …

حال به برخی شیوه های کسب آرا مردم و فوت و فن های نهان در آنها اشاره ای گذرا می کنیم:

۱- کاروان تبلیغاتی: همان لشکرکشی است اما از نوع محترمانه اش و بدون خون و خونریزی. البته در مواردی خون مثل سس کچاپ است برای کاروان، مزه ی تبلیغات را زیاد می کند! این اصطلاح دو کلمه ای قسمت “کاروان” ش همیشه درشتتر از قسمت “تبلیغات” ش می شود تا قشنگ در چشم ستاد مقابل فرو رود.
۲-سایت: با تحولات چشم گیری که در دنیای فناوری اطلاعات رخ داده قسمت اعظمی از تبلیغات از کوچه و خیابان ها و پشت در خانه های مردم به داخل مانیتور گوشی ها و رایانه های شخصی کشیده شده است. از درشت نمایی و بزرگ نمایی کاندیدا و هواداران خودی گرفته تا انواع و اقسام تخریب و تهمت و تضعیف کاندیدای مقابل را می توان در سایت ها انجام داد. از جمله بارزترین فوت و فن هایش این است که می توان به راحتی با یک اسم جعلی (ترجیحا از اسامی وابسته به کاندیداهای مطرح) خودتان را یک ریز تحویل گرفته و لایک کنید و حالش را ببرید تا حدی که کم کم این لایک ها را خودتان هم باور کنید! شعر: خود کامنت گذاری و خود خندی / عجب کاندیدای هنرمندی
۳-تبلیغ خانه به خانه: در این طرح بلایی را که آمریکایی ها در تفتیش خانه به خانه سر عراقی های زبان بسته آوردند چندین برابرش را کاندیداها و هیئت همراه سر مردم می آورند. ابدا دور از انتظار نیست که ساعت ۴ بامداد نامزد جان و همراهان بدون دق الباب به خانه تان ریخته و یقه تان را برای رای بگیرند لذا به همشهریان عزیز توصیه می کنیم در این ایام و لیالی هنگام خوابیدن با پوشش مناسب به رختخواب تشریف ببرید!
۴-پوستر و بنر: تصویر قد و بالای کاندیداها خیلی دیر به کارزار انتخابات اضافه می شوند اما خیلی هم دیر از در و دیوار و کوچه و بازار رخت می بندند. در تائید این مدعا همین بس که عکس یکی از کاندیداهای دهه ی هفتاد بر دیوار همسایه نگارنده همچنان خودنمایی می کند و این حقیر به هنگام روءیت عکس مذکور از سر ارادت و علاقه دست را بر سینه نهاده کمی سر را خم نموده و سلام و درودهای خود را نثار ایشان می نمایم.
۵-سد معشوره: چه مانورهای تبلیغاتی ای که روی این سد زبان بسته نداده و نمی دهند. در گردش دوران وکلا می آیند و می روند اما معشوقه، عذرخواهی می کنم، معشوره همچنان باقیست. انگار پرونده مذاکرات هسته ایست برای مردم کوهدشت. البته اخیرا پروژه های دیگری هم به آن اضافه شده که خداوند آخر و عاقبت همه ما و این پروژه ها را ختم به برجام کند!
در تشریح لغات و اصطلاحات انتخاباتی فعلا به فهرست مذکور بسنده نموده و در صورت مساعد بودن شرایط جوی فهرست تکمیلی به استحضار مردم پرشور کوهدشت و رومشگان خواهد رسید.