خودشیفتگی طایفه ای یا نژادپرستی بومی
در زمینه سیاسی و اداری نیز معمولا یک مدیر را با تحصیلات و شایستگی بالاتر به جرم طایفه ای محکوم به شکست و عزل می کنند که البته اوج این داستان را می توان در انتخابات ها بخوبی مشاهده کرد.
فرشید گراوند٭/ کشکان:
دربین بعضی از طوایف ما از دیرباز ذهنیت ها و تعصب هایی رسوب کرده که متاسفانه در زمان کنونی بسیاری از قضاوت های ما را در مورد شخصیت افراد بر پاشنه ی این در می چرخاند.
در شهر ما کوهدشت، خودشیفتگی قومی و طایفه ای بنا به دلایل مختلف از دیرباز در بین ما شکل گرفته تا جایی که بعضی طوایف، پدران، خانواده، جغرافیایی بومی،رفتار و ویژگی ها و حتی اشیای خود را بر دیگر طوایف برتر و ارجح دانسته و با نگاهی از دید بالا خود را تافته ای جدابافته و ممتاز می دانند و دیگران را با صفاتی همچون احمق، ترسو، بی اصل و نصب و پست تر و پایین تر و بی ریشه تر و بی صفت تر تجسم می نمایند هرچند به رسم آیین این سکه دو رو دارد و طبیعی است که خودشیفته ها نیز در برابر بعضی طوایف یا اقوام دیگر با پایگاه اجتماعی و اقتصادی بالاتر و مناسب تر دچار تزلزل و خود کمتربینی و غش و ضعف شده و خود را حقیرتر و پست دانسته و ناخواسته دست به تعریف و تمجید و چاپلوسی و تملق طرف مقابل میزنند.
این نگاه آلوده به نژادپرستی محلی و بومی همراه با تعصب های کورکورانه و پیشداوری ها تا جای پیش رفته که حتی بعضی از طوایف در تصمیم گیری های مهمی همچون همسرگزینی و ازدواج و معاشرت و خرید و فروش،طایفه ها را شرط اول پذیرش یا رد در انتخابشان قرار می دهند.
برای مثال در زمینه سیاسی و اداری نیز معمولا یک مدیر را با تحصیلات و شایستگی بالاتر به جرم طایفه ای محکوم به شکست و عزل می کنند که البته اوج این داستان را می توان در انتخابات ها بخوبی مشاهده کرد.
شاهد این مدعاها هم رفتارها و گپ و گفت های روزانه خیابانی و محلی و دوستانه ای است که سال هاست نقل محافل شادی و عزا شده تا جایی که هرگز کسی ازین کری خواندن ها و تحقیرکردن ها کم نیاورده و خسته و تسلیم نمی شود. هرچند ممکن است این برتری وجود داشته باشد و مردم طایفه ای بدلیل آموزش ها و دسترسی به امکانات بیشتر، ارزش های مد نظرشان از طایفه ای دیگر برتر و سطح رشدشان بالاتر باشند و این طبیعی است که افراد طایفه ی خود را بمانند مقیاس ملی گرایی کوچکتری دوست داشته و از ارزش ها و داشته هایش دفاع کنند ولی این جریان تا آنجایی مطلوب است که به افراط و خودبینی و خودشیفتگی نرسند. مدرنیته و پسا مدرنیته و شهرگرایی و همین فضاهای مجازی در حال شخم زدن و فروپاشی و بمباران و تغییر بسیاری از رفتارها،سنت ها،هنجارها،عرف ها و ارزش های گروهی و جمعی و تبدیل آن به مقیاس فردی و شخصی است.پس عاقلانه این است که فرد بجای تمرکز به گذشته و طایفه گرایی و ارزش های کهنه به بازسازی و نوسازی دیدگاه ها و جایگاه های خویش بپردازد.
نمی دانم تا کی ما باید شخصیت ها و انسانیت ها را با تراوزی طوایف وزن کرده و افراد را به نابحق کوچک یا بزرگ کرده و بعضی را مستحق موروثی ستایش و احترام و بعضی دیگر را لایق تحقیر و توهین و نیستی بپنداریم.
البته هیچ عقل سلیمی این را نمی پذیرد که همه ی طوایف باید همرنگ و هم صفت و هم فرهنگ و هم ردیف باشد،بی شک همین تنوع فرهنگی و پویایی و تفاوت های بین جامعه است که آنرا زنده و فعال نگه می دارد تا مردم و کنشگرها در جهت اهداف و آرمان ها و نیازهایشان به رقابت بپردازند وگرنه این همه دسته بندی و حصاربندی و قضاوت های ناروا و مطالعه نشده در مورد جمعیت بزرگی از یک طایفه کل نگریست و نمی تواند معیار سنجش مناسبی باشد.
در زندگی امروزی شخصیت ها به سمت فردگرایی و متفاوت بودن پیش می روند بطوری که ممکن است در یک خانواده افراد با دیدگاه های بسیار مختلف و میزان تحصیلات متفاوت و متضاد رشد نموده و هر کدام نماینده یک تفکر خاص در جامعه باشد که نتیجه آن وجود این تکثر آرا در جامعه ست.
باز باید اشاره نمود که اهمیت نگاه به گذشته و آگاه بودن از تاریخ و ریشه و خصوصیت ها و نکات مثبت و منفی و ژنتیکی نبایست نادیده گرفته شود زیرا ممکن است زندگی فرد را تحت تاثیر خود قرار داده و بسیاری از واکنش ها و رفتارهای فرد ریشه اش به آنجا ختم شود اما آنچه مهم تر است جامعه پذیری و فرهنگ پذیری و رشد فرد در گروه های اجتماعی است که بخش اعظم شخصیت ما را شکل داده و بعنوان یک کنشگر به جامعه تحویل می دهد. پس هرگاه در محیطی این عینک خشک و کدر تعصب و نژاد پرستی بومی از چشمان ما برداشته شود و ما بتوانیم از حالت افراطی خارج شویم،بدون شک هر کس بر سرجای خویش قرارگرفته و تعصب ها و طبقه بندی ها تخفیف یافته و زندگی عقلانی تر و منطقی تر شده و ابزارهای سنجش به شخصیت و توان فرد و مفیدبودن و نبودن اش گره خورده و گزینه ها و فرصت های پیش و روی افراد برای زندگی سالم تر،بیشتر و مناسب تر خواهد شد.
٭ دانشجوی دکتری جامعه شناسی
درود برشما استاد فرهیخته که خیلی جالب وخواندنی نوشتی ، با کمال تأسف در شهرما خشک مغزی وسخت اندیشی فراوانی دیده می شودکه برای تغییر این روند باید از قشر تحصیل کرده شروع کرد و روی نگرش ها کار شود تا به فرهنگی اصیل ولایق این مردم خوب و صمیمی برسیم.
[پاسخ]
تشکر از بىان کارشناسانه شما آقاى دکتر گرواند عزىز
[پاسخ]
تشکر از بىان کارشناسانه و واقع بىنانه شما دکتر جان
[پاسخ]
آقاى دکتر باز هم گل گفتى
[پاسخ]
بى پرواىى و شهامت شما را ستاىش مى کنم
[پاسخ]
بسیار خوب بود دست درد نکنه استفاده کردیم
[پاسخ]
خدا در این نزدیکی است پای این شب بو ها پای این کاج بلند
وکوچکترین عمل را پاسخ میده بخصوص اگه پای استعدادکشی وحق کشی وسط باشه
.باتشکر از برادر گراوند
[پاسخ]
باسلام بر مدیریت محترم سایت و درود بر جناب گراوند عزیز که به خوبی به اسیب شناسی بحث خودشیفتگی قومی و طایف ای پرداختند.بنده نیز با مطالب فوق موافقم هرچند خودم نیز هرزگاهی دچار این مشکل شده در برابر طوایف و افراد با توجه به قومیت آنها به تصمیم گیری و انتخاب می پردازم.
[پاسخ]
جناب دکتر از طایفه خودمان چه خبر که همیشه محکوم هستیم ( البته جهت مزاح عرض شد ) اصل همین فرمایش شماست وهیچ برتری وجود ندارد همه طوایف محترمند
[پاسخ]
باسلام و سپاس از جناب دوست محمدی بخاطر حسن انتخاب شما.و تشکر از جناب گراوند بابت پرداختن به این موضوع مهم که واقعن بصورت جدی و حاد دربین همشهریان ما و به شخصه در وجود خودم مشهود است
[پاسخ]
بسیار زیبا و جامع.در شهرما مسایل بسیاری وجود دارد که این خودشیفتگی و برتر بینی یکی از مهمترین آنها. سالها طول میکشد تا این تعصب ها تخیل یابد و افراد و مردمان این دیار به روال عادی احساسی خود باز گردند.
[پاسخ]
با سلام، از نگاه خرد و طایفه ای اگر حامی ارزشها و معیارهای مطلوب جامعه باشد خوب است در غیر این صورت کورکورانه بوده و ارزش ندارد، در مدیریت پسا مدرنیته تاکید بر خرده فرهنگها و بخشها شده است آن هم تاکید منطقی و علمی و در چارچوب واقع گرایانه و اگر این لایه های اجتماعی خرد بصورت اصولی و صحیح در کنار هم قرار گیرند باعث رشد اجتماعی و ایجاد جو رقابتی سالم خواهند شد.
[پاسخ]
احسن بر روشن اندیشی شما، بیایید از خودمان شروع کنم
[پاسخ]
دکتر جان مطلب خوبی بود با این تفاسیر برای کاندید خودمان دکتر فردین گراوند باید استین همت بالا بزنی
[پاسخ]
با تمام احترام نسبت به برادر بزرگو.ار خودم دکتر گراوند و قبول تمام و کمال مبحث خوبت متاسفانه اگه نگاهی به دورو بر طوایف گراوند داشته باشیم مشهود و مبرهن است که نسبت به ایل بزرگ گراوند اجحاف شده است بالاخره اگر یکی از موارد تقسیم قدرت نگاه جغرافیایی و انسانی طوایف باشد بیشترین ضرر و اجحاف در حق طایفه گراوند شکل گرفته است با توجه به جمعیت زیاد ما چرا بیش از چند نفر اونم در رده های میانی یک مقام و رییس عالی رتبه از طایفه کراوند د راس هرم مدیریتی شهرستان و استان وجود ندارد آیا در صندلی های شورای اداری کوهدشت اگر مبنا تکثر جمعیت باشد و عدالت برقرار شود ما در این مقوله عقب مانده ایم داریم طوایفی که اندازه یک روستای کوچک ما نمیشود ولی چندین مدیر بالا دارد حال بنده قصدم از این عرایض این بود که داشتن نگاه قومی یکی از نقاط قوت هر فرهنگ و شهرستانی است بنابراین این دوست خوبمان دانشجوی دانشگاه ازادی هم بیراه نگفته است امید است تمام طوایف محترم گراوند دست برادر خوب و کاندید خودشان جناب فردین گراوند را به گرمی فشرده و با بیشترین رای ایشان را روانه مجلس نمود چرا اگر در این مبارزه و کارزادر رای کمی در سبدش ریخته شود این عدم موفقیت را به پای تمام طوایف گراوند گذاشته و باب طعنه و را به دیگر طوایف داده که بگویند طایفه گراوند وحدت ندارند ودر این زمینه باعث مشکلات بعدی برای سایر شایسته گان گراوند میشود پس امید است در این ره وحدت خود را حفظ نموده و کاری به چپ بودن یا راست بودن نداشته باشیم و مهم نام نیک گراوند است که با افتخار پابرجاتر بماندبا سپاس از اینکه مصدع اوقات دوستان شدم و با سپاس از مدیریت حقوقی اداره جناب مهدی دوست محمدی عزیز
[پاسخ]
جناب مهردادخان شماقبلا گراوندی رادردودوره حمایت کردید وره بجای نبردیدلطفا با عواطف مردم بازی نکنید.
[پاسخ]
دوست عزیز بیانات جناب گراوند درست متضاد با طایقه گرایی و جزمی اندیشی و سنت گرایی است. …….
[پاسخ]
بسیار ساده،شیواو رسا ودورود ب غیرت مثال زدنیت دکترجان
[پاسخ]
بسیاری زیبا جناب دکتر، کاش مثل شما به تعداد انگشتان دست در شهر ما وجود داشت
[پاسخ]
با تمام احترامی که برای این نوشته ودغدغه ای که نویسنده داشته باید بگم که این نوع نوشتن بشدت ضعیفه ،چراکه در انتخاب کلمات کلیدی خیلی سهل انگارانه کار کرده وبا کلمه های دهن پر کن فقط خواسته مخاطب رو با خودش همراه کنه ، اون هم نه از جهت فهمیدن بلکه بخاطرنفهمیدن کلمات …اگه دقت کرده باشین بعضی از افراد وقتی میخوان بقیه تاییدشون کنن اصطلاحاتی رو بکار میبرن که ذهن هیچکس نفهمدش و با این کار میخوان از پرسش مخاطبین فرار کنن برای مثال ایشون این کلمات روپشت سر هم آورد ن «مدرنیته و پسا مدرنیته و شهرگرایی و همین فضاهای مجازی »…اما اگه یه آدمی که دوتا کتاب خونده باشه میدونه که هم کاسه کردن این مفاهیم غیر قابل امکانه ..به این معنی که هم هرکدوم از این مفاهیم تضاد بنیادینی با دیگری داره که خودش کتابها لازم داره برای فهمیدنش
[پاسخ]
درست گفتین
[پاسخ]
و اما در جواب دوست ناشناس؛
اول اینکه بنده اهل ادبیات و واژه بازی و پیچیده نویسی نبوده و نیازی به تایید هیچکس را نداشته و از نوشتن این چند خط هیچ گاو و گوسفندی و کیسه ی زری به من نمیرسد.چه بهترست که شما که توان بیشتری داری متون پخته تری در مورد مسایل و مشکلات شهرمان بصورت مقالات تخصصی منتشرکنید تا شاید گرهی از کار مردم این دیار باز شود که البته در جمله بندی شما همچین امیدی به چشم نمی خورد.
بی شک هیچ عقل سلیم و تحصیل کرده ای دو مقوله جدا چون مدرنیته و پسامدرن را که محصول دو دوره ی زمانی است و همنطور که از اسم شان بر می اید یکی ندانسته و بنده هم هرگز باتوجه به رشته تحصیلی ام هرگز چنین اشتباهی را نکرده ام.من از شما میپرسم که آیا فضای شهری و فضای مجازی یک میدان است؟؟؟؟؟؟؟؟دوست عزیز شما اگر توجه داشته باشید و متن را به دور از خصومت و سوگیری بازخوانی کنید و سعی در انحراف آن نداشته باشی خواهی فهمید که این موارد ذکر شده هرکدام یک مبحث و مقوله ی جداهستند که بصورت تیتر وار پشت سر هم ردیف شده و سعی در برشمردن انها بود نه در یک کاسه کردن انها!!!!!
درپایان لازم بذکرست ریشه های شکل گیری بسیاری از مکاتب جامعه شناسی از جمله مکتب شیکاگو بعضی از همین موارد ذکر شده بود.
[پاسخ]
باسپاس از تمامی دوستانی که نوشته حقیر را موشکافی کرده و نظرات موافق و مخالفشان را جهت آگاهی هرچه بیشتر بنده و مخاطبین این سایت در اینجا مکتوب نموده اند و تشکر از جناب دوست محمدی عزیز
[پاسخ]
درثانی در مورد نظر دوست عزیزم جناب دکتر محمود گراوند به دور از تعصب خودشیفتگی که در بالا ذکر شد بنده نیز قبول دارم با توجه به جمعیت و پتانسیل بالای طایفه گراوند و دیگر طوایف بزرگ در شهر اجحافاتی شده است.
[پاسخ]
با تشکر و سپاس از یادداشت خوب برادر خوبم دکتر فرشید گراوند امید است قلمتان هماره روزگار جاری ماند پایار باشید و برقرار و به امید دیدار
[پاسخ]
باسپاس از حسن توجه شما جناب فردین گراوند عزیز.مشتاق دیدار
[پاسخ]
بیانتان متین بود
[پاسخ]
درودبراندیشه وافکارتان
[پاسخ]
کاش همه مثل شما فکر کنن و دست از طایف وقبیله گرایی بردارن و بجای تعصب جاهلانه کشیدن شایسته سالاری رامدنظر قراردهند….
[پاسخ]
سوالی از محضر جناب گراوند.آیا شما خودشیفتگی طایفه ای ندارید؟آیا خود شما به سایر طوایف انگ نمی چسبانید…همیشه عامل به شخن و اندیشه کم است…
[پاسخ]