صفحه نخست ویژه / یادداشت
  • انتشار : 07/07/1394 - ۸:۰۷ بعد از ظهر
  • کد خبر : 44338
  • مشاهده : 403

    • آقای فرماندار! ما را به خیر شما امیدها بود!

    واکنش اصلاح طلبان و به ویژه رییس دولت اصلاحات در مقابل آن حجم عظیم از انتقادات چه بود؟ آیا بر سر منتقدان فریاد می کشید؟ آیا تهدید به تعلیق می کرد؟ آیا تذکر کتبی می داد؟

  • انتشار : 07/07/1394 - ۸:۰۷ بعد از ظهر
  • کد خبر : 44338
  • مشاهده : 403

    • IMG_5730-copy
    قریب به یک سال پیش در چنین روزهایی بود که آخرین فرماندار منتسب به دولت محمود احمدی نژاد در شهرستان کوهدشت جای خود را به چهره ای با صبغه ی روشن اصلاح طلبی داد. غلامرضا حمزه پور البته در حالی کاخ فرمانداری کوهدشت را در نخستین روزهای پاییز گذشته ترک می گفت که اصلاح طلبان کوهدشتی از ماه ها قبل رایزنی های گسترده ای را برای برآمدن فرمانداری هم فکر کلید زده بودند. در این میان هر چند زمزمه های پررنگی مبنی بر سپردن سکان مدیریت عالی شهرستان به نخبه ای بومی دهان به دهان می چرخید اما بنا به دلایلی قرعه به نام چهره ای غیربومی افتاد. چهره ای که البته پیش از این هم سابقه ی تکیه زدن بر صندلی عالی ترین مدیر اجرایی شهرستان را با خود به همراه داشت و با حضور در کوهدشت، بسیاری را به آینده امیدوار ساخت.

    این ها را یادتان می آید آقای فرماندار؟ به خاطر می آورید که اصلاح طلبان شهرستان چه آشکارا از حضور دوباره تان مشعوف شده و با یادآوری خاطرات گذشته، امیدوارانه شما و برنامه های تان را به تماشا نشسته بودند؟ در خاطرتان هست خیل جوانان اصلاح طلب و حتا اصول گرای کوهدشت را که برای حل معضلات ریز و درشت این دیار دردمند چگونه سرپنجه های تدبیر شما را انتظار می کشیدند؟ ناگفته پیداست تا پیش از آمدن شما و به رغم گذشت بیش از یک سال از روی کار آمدن دولت یازدهم اما به دلیل عدم تاثیرپذیری کوهدشت از این رویداد بزرگ، حس جایگزینی میانه رو ها به جای رادیکال ها آن چنان که باید و شاید قابل لمس نبود. با آمدن شما اما بسیاری به این نتیجه رسیدند که هنگامه ی حرکت کوهدشت بر مدار اعتدال فرا رسیده است.

    آری آقای فرماندار! تعلق خاطرتان به تفکر ناب اصلاح طلبی به کنار، نام “کرم محمدی” به ویژه برای آنانی که حماسه ی دوم خرداد را آفریده بودند، یادآور نوستالژی شیرین روزهای خوش اصلاحات بود. خواه ناخواه نام شما برای ما با آزادی، مردم سالاری، اخلاق، جامعه ی مدنی، جنبش دانشجویی و … عجین گشته بود. شما نماینده ی دولت مجروح اما سربلندی بودید که طنین آوای رییسِ مظلومش هنگامی که می گفت: ” من از ایران سرفراز آمده ام”، هنوز هم گوش ها را نوازش می دهد. شما کارگزار دولتی بودید که با وجود این که هر نه روز یک بار مدیرانش را احضار و بازخواست می کردند اما سرسختانه بر حقوق شهروندان پای می فشرد و مطالبات افکار عمومی را بر هر امر دیگری اولویت می داد. یاد خوش آن روزها بخیر جناب فرماندار! همان روزهای شیرینی که آن مرد با عبایی شکلاتی، لبخند شیرینی بر لب و طرح شعار “گفتگوی تمدن ها” برای ما در جهان آبرو می خرید. همان مردی که از صمیم قلب و عمق جان فریاد بر می آورد: “زنده باد مخالف من” و بر این باور بود که در نبود منتقدان منصف، امور هیچ گاه به سامان نخواهند شد و ما تا به حقیقت پیوستن کابوس احمدی نژاد به این باور نرسیدیم.

    NGO ها را یادتان می آید آقای فرماندار؟ همان هایی که فعالیت های سازمان یافته و هدف مندشان در دولت اصلاحات کلید خورد و حال به شبکه ای عظیم و گسترده بدل شده اند که تا دور افتاده ترین روستاهای کشور را تحت پوشش قرار داده اند. همان ها که حال کوهدشت ما نیز از یمن وجودشان بی نصیب نمانده و می روند تا با اصلاح تدریجی نگاه نادرستی که از کوهدشت در سطح کشور ریشه دوانده، دیارمان را به جایگاهی شایسته و بایسته رهنمون سازند. راستی آقای فرماندار! هیچ به ذهن تان خطور می کرد که روزی در کوهدشت نجات جان حیوانات به یکی از دغدغه های اصلی افکار عمومی تبدیل شود؟ آیا این که روزگاری ده ها و صدها کوهدشتی بدون کم ترین چشم داشتی به پاک سازی چهره ی طبیعت از پلشتی ها همت گمارده و فرهنگ هم زیستی با طبیعت را به تدریج به یکی ارزش های جامعه ی کوهدشت تبدیل کنند در مخیله تان می گنجید؟ آیا فکرش را می کردید که کوهدشت را این روزها نه با “بلعیدن شهرهای بزرگ” که با فعالیت های منسجم فرهنگی در سطح کشور بشناسند و کنش گران زیست محیطی شهرستان با حضور در یکی از پربیننده ترین برنامه های تلویزیونی دردهای مناطق زاگرس نشین را فریاد کنند؟ در مقابل این حجم از احساس مسوولیت اما شما چه کردید؟ به جای تشویق تهدیدشان کردید. به جای تقدیر توبیخشان کردید.

    سازمان های مردم نهاد به کنار، روزنامه ها را چه؟ به یادشان می آورید آقای رییس؟ جامعه، نشاط، توس، عصر آزادگان، خرداد، صبح امروز، فتح و … که گاه در یک روز به چندمین چاپ متوالی می رسیدند. یادتان می آید همین روزنامه ها در همان مدت کوتاه فعالیت، چه گام های بلند و استواری در راه آگاهی بخشی جامعه برداشتند؟ یادتان می آید که همین روزنامه ها با وجود تعلق فکری به جریان اصلاحات اما تیغ تیز انتقادشان گاه پر و بال خودِ اصلاح طلبان را نیز می خراشید؟ اما در مقابل واکنش اصلاح طلبان و به ویژه رییس دولت اصلاحات در مقابل آن حجم عظیم از انتقادات چه بود؟ آیا بر سر منتقدان فریاد می کشید؟ آیا تهدید به تعلیق می کرد؟ آیا تذکر کتبی می داد؟ بد نیست این ها را با اصطکاک های گاه و بی گاه تان با رسانه های مجازی شهرستان مقایسه کنید.

    شما را چه شده است آقای فرماندار؟ آری که نه روحانی خاتمی است و نه امروز دیروز اما آیا باید با وجود انتساب دولت به اصلاح طلبان و اصول گرایان معتدل برای شما هویتی متفاوت از قبل قائل شد؟ نکند فرماندار انرژیک و قاطع دولت اصلاحات به مدیری خنثا و خسته بدل شده است! کار به جایی رسیده است که این روزها اصول گرایان تندرو شما را مورد تمجید قرار می دهند. بپذیرید کم تحمل شده اید آقای فرماندار! با کوچک ترین انتقادی از کوره در می روید. تهدید و توبیخ می کنید و هر منتقدی را مخرب می نامید. به کجا چنین شتابان آقای رییس؟ برخورد با کنش گرانی که برای برآمدن دولت عقلا از جان مایه گذاشتند با چه توجیهی صورت می پذیرد؟ اصولاً مگر برخورد و فشار با روح اصلاح طلبی سازگار است؟ اصلاح طلبی به روش و منش است جناب فرماندار نه به نام و نشان. اصلاح طلبی تعریف شفاف و البته ساده ای دارد که با آن چه شما این روزها در دستور کار قرار داده اید، در تباین آشکار است.

    بهتر است تا دیر نشده به اصل خود بازگشته و فکری به حال قد خمیده و چهره ی تکیده ی این دیار همیشه مظلوم بکنید. ناگفته پیداست که شما مسئول مستقیم پاسخگویی به وقایع ناگواری اعم از تیراندازی های مکرر شبانه در سطح شهر، آبیاری مزارع با فاضلاب های خانگی و صنعتی، دپوی غیراصولی زباله ها، آتش سوزی های گاه و بی گاه در عرصه های جنگلی، خراشیدن چهره ی طبیعت از جمله در مناطقی مانند: تنگه ی سابقاً زیبای شیرز هستید که این روزها شهروندان کوهدشتی را سخت می آزارد. حال آیا بهتر نیست فریادهای تان را به جای اصحاب رسانه و کنش گران فرهنگی بر سر مسببان این حوادث تلخ فرو بارید؟ آیا شایسته نیست به جای متهم نمودن دیگران به کارشکنی در مسیر حرکت دولت، هم و غم خود را صرف حل این معضلات کنید؟ آقای فرماندار! شما دیر یا زود سکان فرمانداری کوهدشت را به دیگری خواهید سپرد پس چه بهتر که از همین حالا و تا دیر نشده به فکر “عاقبت به خیری” باشید. از یاد نبرید که تاریخ قضاوت گری است به غایت بی پروا!

    ۴۱b3e1c9a72563adbb791550ecdbe3a5_XL

    دکتر رضا بهرامی

         

    برچسب ها

    این مطلب بدون برچسب می باشد.