فراز و فرود سیاسی اصلاح‌طلبان در پلدختر

عباس دارایی: یکی از بحث‌هایی که پس از برگزاری ریاست‌جمهوری یازدهم مطرح شده و تا انتخابات دهم مجلس شورای اسلامی  نیز تداوم خواهد یافت، جناح‌بندی‌های شکل گرفته در مجلس آینده است. اصول‌گرایان با تصاحب حدود دوسوم از کرسی‌ها در جریان انتخابات نهم و جذب تعداد زیادی از مستقلین راه‌یافته به واسطه فضای موجود، در مجلس […]

index

عباس دارایی: یکی از بحث‌هایی که پس از برگزاری ریاست‌جمهوری یازدهم مطرح شده و تا انتخابات دهم مجلس شورای اسلامی  نیز تداوم خواهد یافت، جناح‌بندی‌های شکل گرفته در مجلس آینده است.

اصول‌گرایان با تصاحب حدود دوسوم از کرسی‌ها در جریان انتخابات نهم و جذب تعداد زیادی از مستقلین راه‌یافته به واسطه فضای موجود، در مجلس نهم نیز دست بالا را داشتند، اما آن‌چه سوالات جدی را باعث شده، چند دستگی همین اصول‌گرایان درمجلس نهم است، اصولگرایانی که مشخصاً در ۳ گروه “اصول‌گرایان سنتی، مخالفان احمدی‌نژاد و حامیان دولت سابق” جای گرفتند.

اما اینک پس از شکست سنگین اصول‌گرایان در انتخابات ریاست جمهوری آینده فضای سیاسی کشور شاید طوری دیگر رقم بخورد، لیک آن‌چه مسلم است چندصدایی در فضای سیاسی و رقابت داغ اصول‌گرایان شکست خورده و اصلاح‌طلبان کامیاب از حیث نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، در مجلس دهم رقم خواهد خورد. از همین امروز هم گمانه‌زنی‌ها برای انتخاب نماینده آینده شهرستان پلدختر بر اساس همین تقسیم‌بندی آغاز شده است.

آن‌چه که جای بررسی دارد تاثیری است که فضای سیاسی کنونی بر سرنوشت اصلاح‌طلبان شهرستان پلدختر خواهد گذاشت. اصلاح‌طلبانی که پس از شهادت شهید “سیدفخرالدین و سید نورالدین رحیمی” نمایندگان ادوار اول و دوم ملاوی‌، یکه‌تاز عرصه سیاسی بودند.

استارت قدرت چپ‌های پلدختر همان جایی شکل گرفت که شهید نورالدین رحیمی نماینده میان دوره‌ای اول و نماینده دور دوم ملاوی در مجلس شورای اسلامی در سانحه هوایی به شهادت رسید.

در انتخابات دوره اول مجلس شورای اسلامی شهید سیدفخرالدین رحیمی از مجموع ۵۶۵۵۴ هزار رای با کسب ۱۸۶۲۹ هزار رای به مجلس راه یافت. شیخ‌علی بابایی و دکتر حیدر میرزایی از جمله رقبای مهم وی بودند. پس از ترور و شهادت شهید رحیمی در انتخابات میان‌دوره‌ای مجلس اول، برادرش سیدنورالدین بدون رقیب قدرتمند در عرصه انتخابات با کسب ۵۳۷۳۴ هزار رای روانه مجلس شد.

پس از سپری شدن آن نیم‌دوره در انتخابات دوره دوم، سیدنورالدین رحیمی باکسب ۳۵۹۸۴ هزار رای در مقابل شیخ‌علی بابایی روحانی برجسته جناح چپ که دارای ۱۷۷۱۴ هزار رای بود، به پیروزی رسید. سید نورالدین در سانحه هوایی به شهادت رسید و لذا در انتخابات میان‌دوره‌ای دومین دوره مجلس، کریم ملک‌آسا با کسب ۱۹۴۷۷ هزار رای در مقابل ۱۵۸۴۴ هزار رای سیدعلی‌حسین موسوی به کرسی نمایندگی حوزه انتخابیه ملاوی، سپیدشت، ویسیان و معمولان رسید.

در انتخابات میان‌دوره‌ای دومین دوره مجلس شورای اسلامی شیخ‌علی بابایی مجدداً حضور داشت. وی در شزایطی از راه‌یابی به دور دوم باز ماند و تنها ۱۳۰ رای کم‌تر از سید علی‌حسین موسوی برای حضور در مرحله دوم داشت! بابایی در مرحله دوم از ملک‌آسا حمایت کرد.

در مجلس سوم هم ملک‌آسا و سید علی‌حسین موسوی رقیبان اصلی بودند که باز ملک‌آسا نماینده ملاوی در مجلس دوم با کسب ۳۱۴۰۹ هزار رای در مقابل ۲۲۰۶۲ هزار رای موسوی روانه مجلس شد. دیگر کاندیداهای این دوره علی‌‌پوردریکوند و حجت‌‌الاسلام سیدمحمد کاشی ملقب به “کاشانی” کاندیدای مورد حمایت جناح راست پلدختر بودند که به حریفان قدرتمندی برای ملک‌آسا و موسوی مبدل نشدند.

سیطره جناح چپ در پلدختر چندان طول نکشید. در مجلس چهارم که وداع چپ‌های پلدختر با قدرت سیاسی در ابتدای دهه ۷۰ محسوب می‌شد، پس از حذف کریم ملک‌آسا نماینده حوزه انتخابیه ملاوی در ادوار دوم و سوم‌، جناح چپ گر چه پس از رد صلاحیت نماینده خود با عباس وفایی به میدان آمد اما بسیاری از حامیان‌شان یا در انتخابات شرکت نکردند و یا از دیگر کاندیداها حمایت کرده و در یک انتخابات نابرابر، قافیه را به علی بوالفتح واگذار کردند. در آن انتخابات ۳ کاندیدا حضور داشتند که علی بوالفتح در غیاب ملک‌آسای رد صلاحیت شده، در یک رقابت یک‌طرفه صاحب ۳۲۶۰۰ هزار رای شد، عباس وفایی هم با ۱۰۲۵۳ هزار رای و محمدحسین فولادی نیز با ۸۵۴۹ هزار رای دو رقیب ناکام بوالفتح بودند.

در دوره پنجم و در غیاب کاندیدای چپ‌، این جریان عملاً بدون طرح استراتژی و معرفی کاندیدای واحد در جریان رقابت داخلی راست‌گرایان که بین علی بوالفتح نماینده وقت پلدختر در مجلس و سیدمحمدمهدی شاهرخی کاندیدای تازه‌کار راست‌ها شکل گرفت، تجزیه گردید. اصلاح‌طلبان پلدختر در مجلس پنجم با تقسیم حامیان خود بین این دو کاندیدای تکه‌تکه شده و حضور سیاسی خود را تا انتخابات تاریخی مجلس ششم از دست دادند.

نتایج مرحله اول انتخابات پلدختر در دوره پنجم (اسفند ۱۳۷۴):

۱-     سید محمدمهدی شاهرخی ۱۸۶۱۵ رای

۲-     علی بوالفتح ۱۰۹۴۸ رای

۳-     عیسی کشوری (کاندیدای حزب کارگزاران) ۵۴۰۳ رای‌

۴-     مجید بختیاری ۴۸۶۲ هزار رای

۵-     عباس میر ۴۱۸۳ رای

۶-     علی‌پوردریکوند ۳۱۴۱ رای‌

۷-     فریده فرزین ۲۷۱۰ رای

۸-     ابراهیم پورحسینی ۲۳۰۸ رای

۹-     سالار باهر  ۲۲۲۵رای

۱۰- نصرت‌الله بازگیر ۲۱۵۲ رای

۱۱- اسکندر جعفری ۲۰۸۳ رای

۱۲- امام‌علی فرهادی‌راد با ۱۱۴۰ رای

در مجلس پنجم پس از کشیدن انتخابات به دوردوم، سیدمهدی شاهرخی با کسب ۳۲۹۱۴ هزار رای در مقابل علی بوالفتح با ۲۲۴۹۶ هزار رای به پیروزی رسید و به مجلس راه یافت.

در مجلس ششم حوزه انتخابیه پلدختر کوچکتر شد و با حدف ویسیان و سپیدشت از این حوزه، اتفاق جدیدی رقم خورد. در مجلس ششم تکثر کاندیداهای اصلاح‌طلب مانع پیروزی اصلاح‌طلبانی شد که پس از دوری ۸ ساله از قدرت می‌توانستند با استفاده از فضای باز سیاسی دولت خاتمی با یک کاندیدای واحد پیروز آن کارزار در مقابل شاهرخی نماینده وقت پلدختر شوند، اما نه‌تنها در این مهم کاری از پیش نبردند بلکه نفس حضور دو طیف از اصلاح‌طلبان خود زمینه‌ساز اختلاف دیدگاهی در بین چپ‌های‌ شهرستان پلدختر شد که با تغییر گفتمان سیاسی کشور به اصلاح‌طلبان شهرت یافته بودند و پس از آن انتخابات ضمن متهم ساختن هم‌دیگر در به وجود آوردن فضای شکست کل اصلاح‌طلبان به دو طیف اصلاح‌طلبان مدرن “جوان‌ترهای تحصیل‌کرده” و سنتی “حامیان ملک‌آسا و زیرمجموعه احزاب سنتی اصلاح‌طلب” تقسیم شدند.

در آن انتخابات سیدمهدی موسوی که از حمایت ۱۸ تشکل اصلاح‌طلب بهره می‌جست اما با حضورخود در انتخابات مانع پیروزی علی مرادی اولین فرماندار خاتمی در پلدختر و کاندیدای دارای شانس مسلم و مقبول‌تر شد و با گذشت ۱۵سال از آن روزها، همچنان فعالان سیاسی اصلاح‌طلب با حسرت از آن اتفاقات روایت می‌کنند. فرجام کار مرادی شکست تحمیلی خودی‌ها بود که بعد از انتخابات، وی را به جای صندلی مجلس روانه صندلی فرمانداری شهر گچساران نمود.

در مجلس ششم یک اتفاق دیگر رقم خورد که طی آن بوالفتح نماینده دوره چهارم به نفع علی مرادی از انتخابات کنار کشید.

نتایج مرحله اول انتخابات پلدختر در دوره ششم (اسفند ۱۳۷۸):

۱-     سید محمدمهدی شاهرخی با ۲۰۰۲۲ هزار رای

۲-     علی مرادی با ۱۲۶۶۲ هزار رای

۳-     سید مهدی موسوی با ۷۰۴۵ هزار رای

۴-     فریدون شهسواری ۹۰۶ رای

۵-     محمدتقی کاییدی با ۳۵۶ رای

۶-     سبزخدا سلیمانی با ۲۱۹ رای

۷-     یدالله تقوی‌نیا با ۹۴ رای

۸-     علی سلیمانی با ۷۰

در این انتخابات به استثنای شاهرخی، سلیمانی و حجت‌الاسلام تقوی‌نیا، دیگر کاندیداها به طیف اصلاحات گرایش داشتند.

اما حکایت مجلس هفتم متفاوت‌تر از سایر ادوار بود. پس از شکست اصلاح‌طابان در مجلس ششم تمامی آن‌ها عزم خود را برای پیروزی بر رقیب راست‌گرا و اصول‌گرای خویش جزم و مصمم ساخته و سیدمهدی موسوی رقیب دیروز مرادی در مجلس ششم به یکی از ارکان تبلیغاتی اصلاح‌طلبان با کاندیداتوری علی مرادی فرماندار پبشین پلدختر تبدیل شده بود.

اینک فضا برای پیروزی چپ‌گرایان پلدختر محتمل‌تر به نظر می‌رسید اما صافی شورای نگهبان ریزتر از آن بود که شماری از فعالان سیاسی اصلاح‌طلب برای کاندیدای موردحمایت خود متصور بودند و با رد صلاحیت مرادی، عملاً چنددستگی مجدداً بین این طیف به وجود آمد تا آن که با تایید صلاحیت دکتر علی فروتن کاندیدای گم‌نام اصلاح‌طلبان در ۱۰ روز مانده به انتخابات فضای تحرک در بین این طیف به وجود آمده و اصلاح‌طلبان نگاهی خوش‌بینانه به پیروزی این کاندیدای گم‌نام اما بومی خود داشتند.

اما پس از اعلام نتایج انتخابات آن‌ها تنها موفق به کسب قریب ۱۷ هزار از آرای سنتی خود در مجلس هفتم شده و این بار شکستی کم‌رنگ‌تر از گذشته را پذیرا شدند. شاهرخی در آخرین کام‌یابی خود صاحب ۲۶ هزار رای شده و بوالفتح نماینده دوره چهارم ۳۷۸۱ رای و عباس میر نیز ۱۳۴۶ رای کسب کردند.

گر چه سیدمهدی شاهرخی نماینده پلدختر در ادوار پنجم، ششم و هفتم ۳ رقیب اصلی خود را با نام “علی بوالفتح، علی مرادی و علی فروتن” پشت سر گذاشت، اما علی چهارم یک پزشک نام‌آشنا به نام “علی کاییدی” بود این بارشاهرخی را تنها با اختلاف کم‌تر از ۳۰۰ رای زمین‌گیر کرد.

مجلس هشتم با حمایت غالب اصلاح‌طلبان در ۱۸ بهمن ۱۳۸۶ طی جلسه‌ای بزرگ از رقیب سیدمحمدمهدی شاهرخی رقم خورد که به شکست نماینده شهرستان پلدختر در ادوار پنجمف ششم و هفتم انجامید. در آن انتخابات پرویز اکبری، سالار باهر، علی مرادی و منوچهر شاکرمی رد صلاحیت شدند و الهی‌نژاد هم در روز آخر تبلیغات به نفع کاییدی کنار رفت.

نهایتاً از بین ۴ کاندیدای باقی مانده، علی کاییدی با ۲۲۳۷۶ هزار رای در مقابل ۲۱۹۸۱ هزار رای سیدمهدی شاهرخی به پیروزی رسید. داریوش آزادی ۲۰۰۰ رای و سیدباقر موسوی هم تنها ۴ رای کسب کردند.

مجلس نهم یک انتخابات باتلاق‌گونه برای نماینده پلدختر در مجلس شورای اسلامی به شمار می‌رفت. انتخاباتی که شاید پس از مجلس ششم، آزادترین انتخابات تاریخ پلدختر بود که ۱۳ کاندیدا برای حضور در انتخابات ثبت نام کردند اما اعلام نتایج بررسی صلاحیت‌ها از سوی شورای نگهبان فرجام خوشی برای ۲ نفر از داوطلبان باگرایش اصلاح‌طلبی نداشت و نهایتاً ۲ روز مانده به انتخابات نورالدین احمدی از رقابت‌های انتخاباتی کنار کشید و کاییدی و کاظمی با کسب بیش‌ترین آرا در یک انتخابات پرحاشیه به دور دوم رفتند.

نتایج مرحله اول انتخابات پلدختر در دوره نهم (اسفند ۱۳۹۰):

از مجموع ۵۲۱۸۱ رای مأخوذه:

۱- علی کائیدی   ۱۱۹۱۹ رای

۲- سید حمیدرضا کاظمی  ۱۰۷۱۵

۳- ابراهیم پورحسینی  ۷۱۰۸

۴- احمد کرمی  ۷۰۸۴

۵- علی‌همت محمودنژاد  ۶۷۲۷

۶- فرشاد کاوه  ۲۵۶۸

۷- احمدعلی نورعلی‌وند  ۲۰۶۳

۸- محمدصادق داودی  ۱۶۳۱

۹- علی‌اکبر دیناروند  ۱۳۱۸

۱۰- هدایت‌الله ایمانی  ۱۰۴۰

در مرحله اول انتخابات نیروهای فعال سیاسی اصلاح‌طلب به چندطیف تبدیل شده که بخش اعظم آن‌ها به اردوگاه سیاسی کاییدی و کاظمی پیوستند. در این انتخابات شاید سوای رقابت کاییدی و کاظمی در مرحله دوم که به برتری کاییدی با رای ۲۵۹۰۰ هزار در مقابل ۲۰۷۶۵ هزار رای رقیب انجامید، رقابت در سایه بین نیروهای اصلاح‌طلب شهرستان شکل گرفته بود که دامنه این رقابت به اختلافات دامنه‌دار و کش‌داری بین آن‌ها رسیده و هر کدام از این طیف یا خود را اصلاح‌طلب‌تر قلمداد کردند و یا در بحث گفتمانی خود را از دیگری باکیفیت‌تر، اکثریت‌دار و محق‌تر می‌پنداشتند.

لذا شاید بی‌راه نباشد اگر در تقسیم‌بندی سیاسی حیات چپ‌ها در شهرستان پلدختر بخواهیم دوران اختلافات درون‌گفتمانی را به ۳ دوره مجلس ششم “حامیان مرادی و موسوی”، مجلس هشتم “حامیان کاییدی و معتقدین به سکوت‌” و مجلس نهم و کارزار ۲ مرحله‌ای نبرد “کاییدی و کاظمی” تقسیم نماییم.

حوادث مجلس نهم و تصمیم‌گیری‌های اصلاح‌طلبان در حمایت از کاییدی و کاظمی شکاف درون‌گفتمانی بین چپ‌های دیروز و اصلاح‌طلبان امروز را عمیق‌تر از دیروز نمود و اینک برخی از مدعیان معیار اصلاح‌طلبی را با ترازوی حمایت از کاظمی می‌سنجند، گر چه حامیان اصلاح‌طلب کاییدی نیز به سابقه اصلاح‌طلبی خود در ادوار گذشته چشم داشته و آن را دست‌مایه رقابت‌های درون‌گفتمانی می‌دانند.

اینک با شروع زودهنگام تبلیغات انتخاباتی نامزدهای احتمالی مجلس دهم در شهرستان پلدختر که همگی منتسب به جریان اصول‌گرا هستند، در نگاه اول به نظر می‌رسد که این چند‌دستگی به سود گروه‌های تغییر‌طلب تمام خواهد شد.

اصلاح‌طلبان پلدختر در شرایطی که در درون خود مجبور به تجربه اختلاف سلیقه باشند، به طور طبیعی بیش‌تر باید به مدارا تن بدهند و از بین این جماعت، آن گروهی که پیش‌روتر باشد، در جهت فضایی بازتر و عادلانه‌تر تلاش خواهد نمود و در نهایت معرفی کاندیدای نهایی این طیف در صورت تایید صلاحیت از سوی شورای نگهبان با توجه به تکثر موجود برای پیروزی در مجلس دهم شانس خواهد داشت.

سکه چند‌دستگی اصول‌گرایان پلدختر در آستانه مجلس دهم اما روی دیگری هم دارد که شاید چندان خوشایند اصلاح‌طلبان نباشد. اصلاح‌طلبان اگر هم‌چنان با صافی ریز شورای نگهبان و رد صلاحیت‌ها مشابه مجلس چهارم، هفتم و هشتم روبه‌رو باشند و بخواهند با یکی ازکاندیداهای اصول‌گرا تعامل کنند و با دیگری ستیز، احتمالاً جایگاه خود را در نزد افکار عمومی به عنوان یکی از جناح‌های اصلی شهرستان پلدختر با تقسیم حامیان به چند دسته از دست خواهند داد.

دو قطبی که تا کنون در یک سوی آن گروه‌های اصلاح‌طلب و در سوی دیگرش محافظه‌کاران دیروز و اصول‌گرایان امروز پلدختر در چندین انتخابات به استثنای مجالس چهارم، پنجم و هشتم  ایستاده بودند اینک کم‌رنگ‌تر از گذشته به چندقطبی اصول‌گرایان‌، کاندیداهای قومی، مستقل و … مبدل شده‌اند و به نظر می‌رسد فضا برای فعالیت اصلاح‌طلبان منوط به تصمیم شورای نگهبان و فضای سیاسی کشور در آینده باشد، گر چه در یک منظر دیگر برخی عادت به دیدن رقابت‌های سیاسی در قالب این ۲ جناح دارند و به همین دلیل است که وقتی کاندیداهای یکی از این ۲ گروه در انتخاباتی حضور نداشته باشند از دید این عده آن انتخابات غیر‌رقابتی به نظر می‌رسد، حتی اگر چندین برابر مورد نیاز، کاندیدا در صحنه باشند!

در زاویه‌ای دیگر می‌توان گفت بزرگ‌ترین موفقیت اصلاح‌طلبان شهرستان پلدختر در تقابل با جریان اصول‌گرا می‌تواند این باشد که جایگاه این جریان با عنایت به شکست اصول‌گرایان در انتخابات یازدهم ریاست‌جمهوری آینده سیاسی این جناح به عنوان یکی از دو جناح اصلی سیاسی در نزد افکار عمومی تضعیف شده و رقابت مورد انتظار در دور آینده با محوریت جریان فراگیرتر و جوان‌تر اصلاح‌طلب حاصل شده و پیروزی‌های سیاسی تسهیل‌تر حادث خواهد شد، آن‌قدر که دیگر چندان حضور این جریان در صحنه رقابت با اصلاح‌طلبان دشوارتر از ادوار گذشته نباشد.

اما با نگاهی به ۳ سطح تحلیلی مذکور به نظر می‌رسد که چنان‌چه اصلاح‌طلبان شهرستان پل‌دختر به شوق منافع کوتاه مدت، به شکل‌گیری دو یا چند جریان قدرتمند در رقابت‌های درون جناحی اصول‌گرایان تن دهند، در بلندمدت از صحنه سیاسی شهرستان حذف خواهند شد، لذا باید گفت رقابت آن روز به کنش و تصمیم امروز بستگی دارد و یک انتخاب درست در معرفی کاندیدای واحد که مورد تأیید اصلاح‌طلبان و وثوق مردم باشد یقیناً آن‌ها را در برابر رقبای‌شان به عنوان یکی از شانس‌های مسلم برجسته‌تر خواهد کرد.

 

٭منتشر شده در شماره ۸ نشریه آساره