نگاهی به دو مقوله ی نقد و مطالبه در کوهدشت/ مهدی دوست محمدی

نگاهی به دو مقوله ی نقد و مطالبه در کوهدشت مهدی دوست محمدی علما و ادیبان از دیرباز نقد را برشمردن توأمان معایب و محاسن شخص یا موضوع مورد نقد برشمرده اند. نقدی که منجر به تشخیص سره از ناسره گردد و برای رشد و تعالی آن شخص یا موضوع راه گشا و اثربخش باشد. […]

IMG_1835

نگاهی به دو مقوله ی نقد و مطالبه در کوهدشت

مهدی دوست محمدی


علما و ادیبان از دیرباز نقد را برشمردن توأمان معایب و محاسن شخص یا موضوع مورد نقد برشمرده اند. نقدی که منجر به تشخیص سره از ناسره گردد و برای رشد و تعالی آن شخص یا موضوع راه گشا و اثربخش باشد.

متأسفانه یکی از عوامل مهم دخیل در عقب ماندگی شهرستان کوهدشت فقدان نقد منصفانه ، دقیق و مفید است. در واقع نقد یا وجود ندارد یا اگر هست آلوده به بداخلاقی ها و کج روی هاست. برخی افراد یا گروه های عمدتاً سیاسی برای پیشبرد اهداف خود و دسترسی به مطامعی که دارند، با عنوان و دستاویز نقد اقدام به تخریب دیگران می نمایند و اخیراً در این راه از رسانه های جیره خوار و خائن به جامعه نیز بهره کشی می کنند.

 تقریباً در طی تمام ادوار و سالیان گذشته تا جایی که ذهن نگارنده یاری می رساند، مردم جامعه ی ما شاهد این گونه برخوردها و اخلاق ها بوده اند. پخش شب نامه ها، تخریب های محفلی، مصاحبه ها و … که غالباً فاقد رنگ و بوی دلسوزی و اصلاح گری بوده اند.

در طرف مقابل، مسئول و مدیر نقدپذیر نیز در این شهر کم پیدا می شود. یعنی اگر احیاناً نقد مفید و سازنده ای وجود داشته باشد مخاطب شنونده ای وجود ندارد! بسیار اتفاق افتاده است که موضوعی سوژه ی تمام رسانه های دلسوز منطقه و استان شده است اما به تعبیر یکی از دوستان " پلک مسئولیتی تکان نخورده است." در این شهر فرهنگ جوابگویی بین مسئولین وجود ندارد. مسأله ای که باید آن را دهن کجی به مردم تلقی کرد.

در این بین دو اتفاق افتاده است. یکی اینکه در انتخاب این مدیران از سوی مراجع بالادستی دقت کافی صورت نگرفته و بسیاری از آن ها محصول رانت های سیاسی و فاقد کفایت لازم هستند. دیگر اینکه فرهنگ مطالبه بین مردم ما جا نیفتاده است. اگر رسانه ها مطالبه می کنند و از صاحب منصبان موضوعی را پی خواسته و مطالبه می کنند باید توسط مردم پشتیبانی شوند.

به تعبیر دکتر محمود سریع القلم، تا توسعه ی فردی اتفاق نیفتد جامعه نیز توسعه نمی یابد. این مسأله بسیار مهم است. متأسفانه جامعه ی ما در یک رکود فرهنگی و سکون خودخواسته گرفتار آمده است.

 روزی با یکی از مسئولین شهرداری کوهدشت در خصوص معضل زباله ها و جمع آوری آن ها صحبت می کردم. از من خواست تا همراه او به نقطه ای در نزدیکی میدان معلم برویم. گفت: امروز این نقطه را با هزار مصیبت از وجود زباله های ریخته شده توسط مردم پاک کرده ایم. فردا بیا از همین نقطه گزارش تصویری بگیر! این نقطه گوشه ای از رودخانه ی مرکزی شهر بود. فردا به خواسته ی او جامه ی عمل پوشاندم و به همان نقطه رفتم. متأسفانه مملو از زباله شده بود.

ممکن است این ایراد به شهرداری گرفته شود که چرا در نقاط مختلف سطح شهر سطل زباله نصب نمی کند. این ایراد به جاست اما این ایراد نیز بر ما وارد است که در حالی که می توانیم شدت این معضلات را کاهش دهیم آن ها را تشدید می کنیم. البته این حکم کلی نیست.

جامعه ی ما باید علاوه بر تقویت روحیه ی مطالبه و خواستن، در جهت اصلاح رفتار برخی از اعضای خود نیز اهتمام داشته باشد.

فقدان نقد مفید و منصفانه، نقدناپذیری مسئولین، نبود فرهنگ مطالبه و کج رفتاری برخی از افراد جامعه چالش های بسیار مهم و قابل اعتنایی هستند که به نظر می رسد جامعه و مردم مهم ترین محک و ابزاری هستند که می توانند در صدد رفع آن ها گام بردارند.