فلسفه وحكمت عزاداري بر امام حسين (ع)چيست؟/ علي رستمي

  فلسفه وحكمت عزاداري بر امام حسين (ع)چيست؟ علي رستمي (دانشجوي كارشناسي ارشد فلسفه) مسئله انسان سازي؛جامعه سازي وانتقال فرهنگ شيعي به نسل بعد در مجالس امام حسين (ع) قوي تراست؛زيرا ماهيت قيام امام حسين(ع) ونيز آموزه هاي تربيتي ،سياسي،فرهنگي واجتماعي عاشورا،در تعالي وبالندگي انسان وجامعه  چشمگيربوده وعناصررويداد كربلا،مولفه هاي اساسي واصلي را درترسيم فرهنگ […]

عزاداری

 

فلسفه وحكمت عزاداري بر امام حسين (ع)چيست؟

علي رستمي (دانشجوي كارشناسي ارشد فلسفه)


مسئله انسان سازي؛جامعه سازي وانتقال فرهنگ شيعي به نسل بعد در مجالس امام حسين (ع) قوي تراست؛زيرا ماهيت قيام امام حسين(ع) ونيز آموزه هاي تربيتي ،سياسي،فرهنگي واجتماعي عاشورا،در تعالي وبالندگي انسان وجامعه  چشمگيربوده وعناصررويداد كربلا،مولفه هاي اساسي واصلي را درترسيم فرهنگ شيعي رقم زاده است كه توسط مراسم سوگواري به نسل بعد منتقل مي شود.

با توجه به بيانات، سخنان وشعارهاي عاشور، مي توران عناصر انسان ساز، جامعه ساز وفرهنگ ساز را ملاحظه كرد، مواردي چون:عبادت، ايثار، شجاعت،توكل،صبر،امربه معروف ونهي از منكر،نابودي اسلام در شرايط سلطه يزيديان، حرمت بيعت با كسي چون يزيد، شرافت مرگ سرخ بر زندگي ذلت بار، اندك بودن انسان هاي راستيندر صحنه امتحان، لزوم شهادت طلبي در عصرحاكميت باطل، زينت بودن شهادت براي انسان هاي راستين در صحنه امتحان، لزوم شهادت طلبي در عصرحاكميت باطل، زينت بودن شهادت براي انسان، تكليف مبارزه باسلطه جوروطغيان، اوصاف پيشواي حق، تسليم ورضا در برابرخواسته خدا، همراهي شهادت طلبان در مبارزات حق جويانه، حرمت ذلت پذيري براي آزادگان وفرزانگان مومن، پل بودن مرگ براي عبور به بهشت برين، آزادگي وجوانمردي، ياري خواهي از همه وهميشه در راه احقاق حق.

در عين حال موارد ذيل علاوه بر موارد پيش گفته، مي توانند حكمت عزاداري بر امام حسين(ع)را تبيين كنند:

1-نوعي اعتراض به ظالمان زمان وحمايت از مظلومان جهان؛

2-عامل تقويت حس عدالتخواهي وانتقام جويي از ستمگران؛

3-زمينه ساز اجتماع شيعيان جهت پيروزي ودفاع از حق.

چراعزاداري ساير امامان(ع)مانندعزاداري امام حسين(ع)نيست؟

اين به دليل گستردگي كمي وكيفي واقعه عاشوراست.وضعيت خاص جهان اسلام ومسلمانان، حالات حاكمان مسلمان وظلم هاي فراوان آنان، دربندكشيده شدن انسانيت وآزادي، تحقير امت اسلامي، سلب امنيت، تشديد ظلم عليه شيعيان، فراموشي آموزه هايي چون امربه معروف ونهي از منكر، شيوع بدعت ها وورود آنها به دين، اخلال دروحدت مسلمانان، فراموشي اخلاق اسلامي وانساني و….از يك سووموقعيت ويژه حضرت اباعبدالله (ع)از جهت مظلوميت وتنهايي، كيفيت برخورد مسلمانان به ظاهر دوست باحضرت، نوع جنگ وبرخورد فيزيكي با آن حضرت واصحاب واهل عيالش، آموزه ها ودرس هاي تربيتي، اجتماعي، سياسي، فرهنگي وديني وبه خصوص امام حسين (ع)از سوي ديگر، همه وهمه شكل خاصي به اين موضوع داده است كه ابعاد گوناگون، پيچيده وژرف آن، موضوعات ومسائل فراواني را براي تحقيق وپژوهش فراروي محققان قرارداده واين باتوجه به وجود هزاران كتابي است كه تاكنون در زمينه ي اين رويداد، به نگارش درآمده است.

حضرت رسول(ص)، امام علي(ع)، حضرت زهراُ(س)، امام حسن مجتبي(ع)، به دليل همين ويژگي هاي خاص ومنحصر به فرد قصه كربلا، اين همه براي احياي يادكردآن در قالب عزاداري تاكيدفرموده اند.به هرروي،نفس حوادث عاشورا وابعاد گوناگون آن، آن را واقعه اي بي نظيردر تاريخ ساخته است؛ چنانكه امام صادق(ع) فرمودند:(لايوم كيومك يااباعبدالله)وروشن است كه نكو داشت هرواقعه اي، به گستردگي بستگي دارد وچون حادثه عاشوراچنين است، عزاداري آن نيز هم از لحاظ كمي وهم كيفي با عزاداري براي واقعه هاي ديگرقابل مقايسه نيست.

وجودرواياتي كه ثواب عزاداري براي امام حسين(ع)بي حدو مرز ذكر كردند تاچه اندازه صحيح است؟

عزاداري براي سالار شهيدان، آقا اباعبدالله الحسين(ع) از بزرگترين اسباب تقرب به خداوند و داراي اجرا ثواب فراوان است روايات بسياري در اين خصوص در كتاب هاي معتبر وارد شده كه در ميان آنها احاديث  داراي اعتبار كافي وقابل اعتماد نيزفراوان است.دراين مورد چند نكته اساسي را بايد در نظرگرفت:

1-اينگونه روايت نيز مشتمل بر صحيح وسقيم هستند.

2-مقصود از روايت هايي كه آثار خاصي را براي بعضي ازاعمال، ذكر كرده اند، اين نيز كه فلان عمل علت تام آن اثراست.بلكه مقصود اقتضايي اثر علت تام، مجموعه علل موثر در يك چيز با رفع تمام موانع است.

تاثير چننين علتي بر معلول، حتمي وضروري است وبه هيچ وجه تخلف بردار نيست درحاليكه مقتضي، يكي از شرايط موثر در يك پديده است كه در صورت نبود موانع مي تواند اثركند ولي اگر مانع اي اي بر سر راه آن قرار گير توان تاثير ندارد.چنين چيزي در جهان ماديات واسباب مسببات طبيعي نيز هست كه مثلااگرگفته مي شود( آتش سبب اتراق چوب است)به نحو مقتضي است.يعني تا ديگر شرايط ماندن وجود اكسيژن پديدار نشود موانع برطرف نگردد.عمل احتراق صورت نخواهدپذيرفت بنابراين اگر  كسي چوب تري را در آتش اندازد وبا گذشت چند دقيقه از احتراق خبري نباشد نبايد در آن گزاره اي ترديدكند بلكه بايد جستجو كند كه آيا اين گزاره مشروط به شرايطي نيز هست يا نه ؟وآيا مانعي براي تاثير آتش در چوب وجود دارد يا خير؟آنگاه خواهد ديد كه اين گزارش ضمن دارا بودن ارزش صدق يا مشروط به شرايط متعددي است.از قبيل وجود اكسيژن ونبود موانع اي چون رطوبت در چوب تناسب ميزان حرارت آتش با مقدار مقاومت چوب و ليكن اگر تمام شرايط ورفع موانع مفروض پديد آمد يعني علت تامه محقق شد.حتما چوب آتش خواهد گرفت وتخلف آن به معناي كذب وگزاره يافت شده است.تاثير اين عامل نيز به نحو(جزءالعلته)ومقتضي است وهمواره با ديگر شرايط عمل مي كند.اما اينكه آن شريط دقيق چيست سهم هريك تا چه اندازه است؟آيا تاثير اين عمل وهرشك ديگري در همه موارد يكسان است؟يا ممكن است در موردي نقش اصلي تري را ايفا كند ودر جاي ديگري عاملي ديگر؟مكانيسم تاثير چگونه است؟آيا ديگر ابزار هايي را در اثرگذاري تقويت مي كند يا خود مستقيما اثر مي گذارد؟اين ها وده ها سوال ديگر مسائلي است كه ريشه عقلي وفكري بشر هنوز در حدي نيست كه بتواند بطور كاملا دقيقي به آنها پاسخ بدهد.ويكي از خدمات بزرگ پيامبران به بشر، آگاه سازي وي از وجود چنين عاملي است كه عقل به تنهايي قادر به شناخت آن نيست آنچه بطور كلي مي توان با ژرف فلسفي وتحقيق در نصوص ديني دريافت، اين است كه دايره عليت، منحصر به علل ومعلومات مادي نيز، بلكه علل طبيعي مقهور وماوراي طبيعت است.3-گسترده كم وكيفي ثواب هايي كه بر گريه، عزاداري وزيارت امام حسين(ع) ذكر شده است تعجبي ندارد زيرا در مقابل آن همه ايثار، شجاعت، توكل، رضا، آزادگي وغيره وبالاتر مصايبي كه آن حضرت متحمل شدند اين همه ثواب جادارد.توجه به دقت داردكه اين مطلب را روشن تر مي سازد.

بحرالعلوم فرمودند: در اين فكر بودم كه چگونه مي شود حق تعالي اين همه ثواب به زائران وگريه كنندگان حضرت سيدالشهدا مي دهد.مانند آنكه هرقدمي كه زائر برمي دارد ثواب يك حج ويك عمره در نامه عملش نوشته مي شود وبراي يك قطره اشك تمام گناهان كبيره وصغيره اش آمرزيده مي شود؟

آن سوار عرب فرمود:تعجب مكن!من براي شما مثل مي آورم تا مشكلت حل شود.سلطاني در شكارگاه از همراهانش دور افتاده بود.در آن بيابان وارد خيمه اي شدوپيرزني را با پسرش در گوشه خيمه ديد.آنان بزي داشتند كه زندگيشان از شير آن بز تامين مي شدوغير از آن چيز ديگيري نداشتند.آن پيرزن بز را براي سلطان ذبح وطعامي حاضر كرداو سلطان را نمي شناخت وفقط براي اكرام مهمانان اين عمل را انجام داد.سلطان شب را آنجا ماندوروز بعد در ديرار عمومي واقعه ديشب خود را نقل نمودوگفت:من در شكارگاه از غلامان دور افتادم ودر حاليكه شديدا تشنه وگرسنه بودم وهوا به شدت گرم بود به خيمه آن پيرزن رفتم او مرا نمي شناخت ودر همان حال سرمايه ي او وپسرش بزي بود كه از شير زندگي را مي گذرانندندآن را كشتندوبراي من غذا آماده كردندحالا در عوض اين محبت به اين پيرزن وپسرش چه بدهم وچگونه تلافي كنم؟يكي از وزيران گفت:صد گوسفند به او بدهيد ديگري گفت صد گوسفند وصداشرفي به او بدهيد ديگري گفت:فلان مزرعه را به ايشان بدهيد.سلطان گفت هرچه بدهم كم است اگر سلطنت وتاج وتختم را بدهم، مكافات به مثل كرده ام چون آنها هرچه داشتند به من دادند من هم بايد هرچه دارم به آن ها بدهم.حضرت سيدالشهدا(ع) هرچه داشت از مال اهل وعيال پسر،  برادر،  فرزند، سروپيكري، همه .همه را در راه خدادادحال اگر خداوند بر زائران وگريه كنندگان آن حضرت آن همه اجر وپاداش وثواب بدهد نبايد تعجب كرد.اين را فرموداز نظر سيد بحر العلوم غايب شد.

چرا در فرهنگ شيعه، هميشه حزن، اندوه و عزاداري حاكم است؟

الف- در فرهنگ شيعه اعيادبزرگي وجوددارد مانند روز تولد چهارده معصوم، عيدسعيدغدير خم، عيدقربان، عيدفطر، مبعث و…همه روزهاي شادماني وسرور است.

ب- اگر ملتزمان به فرهنگ شيعي، سرور وشادماني  خود را به صورت عزاداري علني نمي كنند، اشكال از فرهنگ نيست؛ بلكه پيروان فرهنگ، اين كوتاهي را كرده اند.

ج- در فرهگ اسلامي به همان اندازه كه به سوگواري بر اهل بيت (ع) تاكيدشده است، به سرور وشادماني نيز توصيه شده وحتي در كلمات وجملات گوناگوني، به شادماني كردن ديگران امر شده است.رسول خدا(ص)به شادمان كردن فرزندان يتيم مومن، كودكان ومومنان دستور داده اند.آن حضرت در حديث زيبايي فرموده اند:(كسي كه مومني را شاد كند، مرا شادمان كرده است وهركه مراشادمان كند، خداوند را شاد كرده است.

د-يكي از دلايل غايب بودن عزاداري بر سرور وشادماني در فرهنگ شيعي، ظلمي است كه به اهل بيت (ع) رفته است؛ ظلمي كه نمي توان در تاريخ، برابري باآن پيداكرد.

از اين رو،بديهي است كه در حد ظلم عظيمي كه بر امامان معصوم (ع)رفته است؛ يادكرد مظلوميت آنان در قالب سوگواري، مرثيه وروضه خواني گسترده تر از شادماني باشدودر اين ميان ازآنجا كه ظلمي كه به سيدالشهدا (ع)شده، از ظلم هاي ديگر به امامان (ع)برتر وعميق تر بود، ذكر مصائب آن حضرت بيشتر وفراگيرتر است.