چکامهای منتشر نشده از جاویدیاد اسداله امیرپور به گویش شیرین لکی در مدح و منقبت مولای متقیان حضرت علی (ع)
علی بی شبهه شیر خدا بی لافتی لاسیف مُشکلگشا بی علی نادرهی روزگاران بی فرزند رشید مام دوران بی در معراج بر ختم رُسل مهمان بی داروی آلام دردمندان بی قلب شرائین ملک آسمان بی قدر اراده قضا فرمان بی علی اژ هزار نام برخوردار بی صاحب ذوالفقار دُلدُلسوار بی شهریاری در ژه خیبر […]
علی بی شبهه شیر خدا بی
لافتی لاسیف مُشکلگشا بی
علی نادرهی روزگاران بی
فرزند رشید مام دوران بی
در معراج بر ختم رُسل مهمان بی
داروی آلام دردمندان بی
قلب شرائین ملک آسمان بی
قدر اراده قضا فرمان بی
علی اژ هزار نام برخوردار بی
صاحب ذوالفقار دُلدُلسوار بی
شهریاری در ژه خیبر کن بی
هم شیر نامی، هم شیر افکن بی
حامی بیوهگان شوهر مرده بی
حاجات ایتام اَدا کرده بی
محرم اَسرار پروردگار بی
هم نامی شیر بی، هم شیر شکار بی
تردیدی نیه اَر خدا نویی
یقین اَژ خدا هم جیا نویی
در صدر اسلام مهر رخشان بی
قاسم ارزاق اَژ انس تا جان بی
او رُکن رَکین دین و ایمان بی
او حُصن حَصین بیپناهان بی
گُل عطرآگین نو وهاران بی
دشمن سرسخت ستمکاران بی
شمع شوافروز محافل او بی
باز کنندهی قید و سلاسل او بی
حقجو، حقآموز کبریا او بی
سلسله جُنبان اولیاء او بی
برآرنده نام حیدری او بی
گُشاینده باب خیبری او بی
یار و پشتیبان محمد او بی
جانستان عمربنعَبدَود او بی
در غزوهی احد پرچمدار او بی
کشندهی دشمن نابکار او بی
صفآرای سپای اسلامی او بی
منبع افتخار و خوشنامی او بی
خَمآرندهی پِشت دشمنان او بی
غالب بر جیوش بوسفیان او بی
سردارِ سرخِیل و سرزنده او بی
بر لشکر کفر تازَنده او بی
موسی اعجاز و عیسی دَم او بی
مظهر لنتران واتعلم او بی
لاقید اَژ انعام دنیوی او بی
فشانندهی بذر اُخروی او بی
اسداله عرش کبریا او بی
در جود و صفا بیهمتا او بی
صاحب صلابت کَر و فَر او بی
بنای شرک و کفر واژگونکَر او بی
برجسته رجُل زمانه او بی
اِ رادمردی یگانه او بی
ستوه آرندهی مشرکین او بی
مستخرج دُر بحر دین او بی
اژ الطاف حق برخوردار او بی
هور آسمان افتخار او بی
داد جوینده و هم دادگر او بی
مروج دین پیامبر او بی
غالب در عرصهی میادین او بی
مایهی مباهات عالمین او بی
در کمال عارف ربانی او بی
در جمال یوسف کنعانی او بی
نهجالبلاغه گوینده او بی
راه حقیقت پوینده او بی
در ملک قضا بیمَثل او بی
شکاننده لات تا هُبل او بی
واجد صفات انسانی او بی
ستودهی مقام ربانی او بی
ناقل آیات قرآنی او بی
بنیانکَن جهل و نادانی او بی
اقیانوس ژرف عرفانی او بی
دست توانای سبحانی او بی
هُمراز نبی در معراج او بی
بر فرق رسول وینه تاج او بی
تکیهگاه کُل کائنات او بی
حلال تمام مشکلات او بی
شرارهی تندر بهمنی او بی
دارای ارادهی آهنی او بی
راهرو و ولی و رهنمون او بی
صدارتنشین کاف و نون او بی
اَژ سِیر خلقت علیم هر او بی
حکوم هم او بی، حکیم هم او بی
نجم فروزان برج دین او بی
قاضی حاجات مسلمین او بی
در جنگ خندق یکه تاز او بی
سربلند او بی، سرفراز او بی
واجد رفعت و اهتزاز او بی
اِ مال دنیا بینیاز او بی
باب سربلند حسنین او بی
قدرت بازوی مسلمین او بی
مظهر اوصاف انسانی او بی
معروف در اقطار جهانی او بی
شرع نبوی نگهبان او بی
لنگر زمین و آسمون او بی
بانی مکتب طهارت او بی
لایق وه منصب صدارت او بی
سحاب رحمت سمایی او بی
گوهر و نگین دریایی او بی
در قریش واجد سیادت او بی
نهنگ دریای رشادت او بی
دشمن گروه خوارج او بی
برآورندهی حوائج او بی
شرزهی غضنفر در حُنین او بی
جرگ دشمندوز وه بدن او بی
عصای موسی ثعبانکَر او بی
اعجاز مسیح عیانکَر او بی
هدیه دوهفتهنامه آساره به مخاطبان ادب دوست به مناسبت فرخنده روز غدیر
سلام. دوست وهمکارشاعرم جناب دوست محمدی عزیز، ضمن سپاس بخاطر درج این مثنوی زیبا که حاوی نکات بسیارآموزنده ای ست ،کاش سردبیردوهفته نامه آساره قبل از چاپ این مثنوی حداقل ویراشی بصورت بیت به بیت صورت میدادندتا بدون ایراد به دست خواننده میرسید. مرحوم استاد امیرپور امرایی یکی ازچهره های ماندگار این دیار است وسزاوارنیست که آثاربجامانده ازاین شاعرخوش آوازه مملوازاشکال باشد. چنانچه حضرتعالی بادقت ابیات را مرورکنی کاملامتوجه نواقص خواهی شد. بعضی از ابیات قافیه را اشتباه تایپ کرده اند ودرچند مصرع واژه های بکاررفته که با نسخه اصلی (نزدبنده موجوداست)تفاوت دارند. شما بهترازمن به چندوچون شعر مسلط هستید.باسپاس
[پاسخ]
با سلام
جناب آزادبخت با تشکر از دقت نظر شما، موضوع به سردبیر آساره انتقال داده می شود.
[پاسخ]
علی بی شبهه شیر خدا بی
لافتی لاسیف مُشکلگشا بی
علی نادرهی روزگاران بی
فرزند رشید مام دوران بی
در معراج بر ختم رُسل مهمان بی
داروی آلام دردمندان بی
قلب شرائین ملک آسمان بی
در چهار بيت فوق، اين همه لغت غيرلكي وجود داشت:
بی شبهه
لافتی
لاسیف
نادرهی
فرزند
مام
ختم رُسل
آلام
شرائین
[پاسخ]
سلام.
این تکه ای از مثنوی معروف ” آشیخ اشعارت..” هستش حیف کرده اند بریدنش..
[پاسخ]
تن خدا شعریژِ ئه مرحوم خانمیرزا اولادقباد بارن. ممنون
[پاسخ]
باسلام آ قای آ زادبخت اولان مرحوم امیرپور آمیخته ای است از زبان فارسی ولهجه وگویش های لکی ولری ناب دومان این شعر ازمتن نواری که به صدای ایشان بوده بر گرفته شده سومان اشتباه تایپی ولفصی دخالتی در اصل اثرندارد اگر امکان داردفایل صوتی ایشان را بیابیدوبه ان مراجعه کنید والا تمام دست نوشته های مرحوم امیرپور راخالی از ایراد نمی یابید
[پاسخ]
تن خدا هر کی شیر شعیبی دری و ژوان استاد بنی
[پاسخ]