سفرنامه کوهدشت نوازندگان بزرگ لرستان و ایران/ تور کنسرت کمان آوا در دیار شعر و موسیقی+ تصاویر
۱۷ اردیبهشت ماه ۹۴ ساعت ۶ عصر، میدان کشاورز. هنرمندان انجمن موسیقی شهرستان کوهدشت به استقبال نوازندگان چیره دست کمانچه لرستان آمده اند. مهران غضنفری، طرهانی، امین محمدی، امین آزادی فر، محمود ترکاشوند، داود رضایی، آقایان ابراهیمی و زرین قلم، علی جوزی پور و … علی یوسفی مسئول فعال و خستگی ناپذیر انجمن با پایی […]
۱۷ اردیبهشت ماه ۹۴ ساعت ۶ عصر، میدان کشاورز. هنرمندان انجمن موسیقی شهرستان کوهدشت به استقبال نوازندگان چیره دست کمانچه لرستان آمده اند. مهران غضنفری، طرهانی، امین محمدی، امین آزادی فر، محمود ترکاشوند، داود رضایی، آقایان ابراهیمی و زرین قلم، علی جوزی پور و … علی یوسفی مسئول فعال و خستگی ناپذیر انجمن با پایی باندپیچی شده لنگان لنگان مدام با تلفن همراهش ور می رود.
در او اضطرابی توأم با آرامش موج می زند. از او می پرسم دلیل نگرانی ات چیست؟ می گوید گروه بنا بوده ساعت ۵ برسند، خیلی دیر کرده اند.
استاد محمدحسین آزادبخت به همراه امیر شرفی پس از دقایقی به جمعمان اضافه می شوند.
هیچ کدام از مسئولین شهرستان در این استقبال هنرمندان شهر را همراهی نمی کنند. به خودم می گویم حتی اگر از این حضرات برای استقبال دعوت نشده بود خود شستشان از این رویداد مهم هنری که در قلمرو حکومتی شان داشت اتفاق می افتاد باید باخبر می شد و می آمدند اما…
خبر می رسد مهمانان در کباب سرای چنار منتظر مانده اند تا استاد مجید درخشانی آهنگساز برجسته کشور و دکتر طغیانی جراح نام آشنای مغز و اعصاب لرستان نیز به آن ها ملحق شوند.
ما هنوز خیره به میدان بی تمثال کشاورز با هم مشغول گپ و گفت هستیم که نم نم باران بر چهره های خسته و نمورمان فرود می آید. به ساعت ۷ عصر می رسیم که دو خودروی شاسی بلند وارد شهر می شوند. بچه ها دسته گل هایی را که از قبل آماده کرده اند به پیشواز هنرمندان محبوب و اسطوره ای شان می برند. علی اکبر شارچی، مجید درخشانی و برادرش حبیب، فرج علی پور، محمد باجلاوند، حامد فیضیان، فرشاد سیفی و نوازنده ی چیره دست تنبک که رد پنجه های شورانگیزش در قریب به اتفاق کنسرت های امروز موسیقی لری دیده می شود: شهاب خاکسار.
پس از احوال پرسی کوتاه و گرفتن چند عکس یادگاری، گروه برای عیادت استاد احمدعلی جوزی پور فرزند ارشد طناز فقید و شهیر دیار زاگرس مرحوم مؤمن علی جوزی پور به منزل ایشان در نزدیکی میدان معلم می روند. به منزل که می رسیم فرزند ارشد استاد «مومه» را می بینیم که بر بستر بیماری افتاده است و در طاقچه ی کناری اش تصاویری از پدر خودنمایی می کنند.
فرزند ارشد «مومه» پس از سلام و احوالپرسی اساتید به ذکر خاطراتی از حضور استاد فرج علی پور در منزلشان در دهه ی پنجاه شمسی می پردازد. ایامی که مومه و فرج ترانه های ایل را با نوای اساطیری هنجره و سازشان ثبت و ضبط می کردند. با این که بیمار است و نحیف رگه هایی از شوخ طبعی و طنازی پدر در کلام و رفتارش دیده می شود. نکته سنج و حاضرجواب.
یوسفی مسئول انجمن موسیقی کوهدشت از احمد علی می خواهد چنانچه در توان دارد جمع را دقایقی مهمان صدای دلنشینش کند.
احمدعلی سرش را به سیفا می برد و پس از تعارفات معمول چند تصنیف لری را با مهارت خاص می خواند. خواندن همان و تأثر شدید خانواده همان.
مهارت جوزی پور مورد تمجید و تأیید بزرگان حاضر در جمع قرار می گیرد. آن ها بعد از آرزوی سلامتی برای هنرمند گمنام و مهجور شهر برای سان چک و اجرای کنسرت راهی مجتمع فرهنگی و هنری امید در میدان قدس می شوند.
دکور سن اجرا کار استاد محمد حسین آزادبخت با عکسی از قدرت اله فیاض بخش عکاس ماهر کوهدشتی است. تصویری بزرگ از روستای زیبای ریکای کوهدشت.
فرج علی پور با شور و شوق و با لبانی خندان به همراه فیضیان، سیفی و باجلاوند در حال کوک کردن سازهایشان بر روی سن هستند که ناگهان برق سالن قطع می شود. خبر می رسد که قطعی برق سراسری است و باید منتظر ماند تا مشکل در پست اسلام آباد برطرف شود.
ساعت به حدود ۹ شب می رسد که چراغ های سالن روشن می شوند و شور و حال به گروه و مردم مشتاق بیرون از سالن باز می گردد.
پس از لحظاتی، مهران غضنفری خواننده ی شناخته شده ی کوهدشتی، استاد شکارچی و شهاب خاکسار را به روی سن دعوت می کند.
شکارچی با تشویق مدام و ایستاده ی حضار می نشیند و به عنوان مقدمه ی اجرا سخنانی مهم را بر زبان می راند. آرامشی زیبا بر سالن حاکم است. استاد از خالی بودن بخشی از سالن گله می کند و می گوید برای این اتفاق مهم هنری در کوهدشت باید استقبال بیشتری صورت می گرفت. فرهنگ موضوع بسیار مهمی است که باید به آن توجه شود. اگر فرهنگمان و پیشینه مان را فراموش کنیم همه چیزمان را باخته ایم.
او از سابقه ی آشنایی اش با کوهدشت و پیشینه غنی آن از طریق دو دوست دیرینه اش ایرج رحمانپور و محمدحسین آزادبخت می گوید. از زیبایی های دره رویایی شیرز که یک بار به اتفاق همسرش از آن دیدن کرده است.
از دوستی با ابراهیم بهزاد گفته و با مرادحسن کلامی همدردی می کند. همان کمانچه نواز چیره دست کوهدشتی که سال گذشته در اتفاقی ناگوار انگشتان دست چپ اش را از دست داد و استاد شکارچی به او پیام داد که با دست راستش می تواند به گذشته ی روشن اش بازگردد.
از آهنگساز و نوازنده ی نام آشنای کشور استاد مجید درخشانی که در سالن حضور دارد و رنج سفر را برای حضور در برنامه ی او تحمل کرده تقدیر می کند.
در همین حال استاد درخشانی با درخواست استاد شکارچی به روی سن می رود و با تشویق ممتد حضار روبرو می شود. استاد درخشانی از هنر و ارزش های هنری علی اکبر شکارچی می گوید و ادامه می دهد: ده ساعت که هیچ اگر طی مسیر کنسرت ایشان صد ساعت هم طول می کشید حتماً می آمدم.
استاد شکارچی با بیان اینکه در هیچ جا که برنامه داشته ایم به اندازه ی کوهدشت صحبت نکرده ام هم نوازی اش با شهاب خاکسار را آغاز می کند. قطعاتی از موسیقی لری و بختیاری، با نوای اهورایی کمانچه، صدایی دلنشین و اشعاری از عمق هزاره ها.
پس از اجرای استاد شکارچی و شهاب خاکسار، فرج علی پور، محمد باجلاوند، حامد فیضیان و فرشاد سیفی نیز به جمع آن ها ملحق می شوند.
زیبایی و قدرت همخوانی و همنوازی شان حاضران را به حقیقت هنر و نامشان رهنمون می سازد.
اجرای گروه کمان آوا به حدی زیبا و ماهرانه است که به گواه شرکت کنندگان در کنسرت باید زیباترین و مهم ترین اتفاق هنری سال های اخیر شهرستان کوهدشت قلمداد شود.
حالا ساعت به ۳۰ دقیقه بامداد رسیده است. برای صرف شام به همراه اساتید، عوامل اجرایی و برگزار کنندگان کنسرت به خانه معلم کوهدشت می رویم. شبی خاطره انگیز و به یاد ماندنی که برای رقم زدنش باید از امین عباسیان، علی یوسفی و مجموعه ی فرهنگ و ارشاد اسلامی لرستان و شهرستان کوهدشت سپاسگزاری کرد.
گزارش و عکس: مهدی دوست محمدی
درود بر شما استاد دوست محمدی عزیز قطعا این حرکت بسیار ارزشمند اساتید شهیر موسیقی لری و عیادت از پدر عزیزم نشان از اوج معرفت و اکرام مقوله هنر دارد چرا که هنرغنی و بی نظیر لرستان در تمام جهان بوسیله همین عزیزان بخوبی معرفی شده است و زبان زد خاص عام است برای تمامی اهل هنر و هنر دوستان آرزوی سلامتی و سر بلندی دارم بخصوص انجمن موسیقی شهرم که هر آنچه در چنته داشتند رو در طبق اخلاص نهادند تا بخوبی از مهمانان ارزشمند شهرمان بخوبی استقبال کنند با مید آنکه مسؤلین شهر هم یاد بگیرند ایشالا
[پاسخ]
روزی که خدایی نا کرده فرج علیپور بمیرد ما زاگرس نشینان تال های گیسوان کمانچه هایمان را باید برای همیشه ببریم زیرا شاگردی به وسعت ارتعاش ناله تالش تربیت نشده . خدا قوت و دست مریزاد به همه گروه کمان آوا و مسئولین شهر هنرمندان کوهدشت
[پاسخ]
دوست عزیزاززندگی بگو که زندگی زیباست…آنهم درچنین روزی…
[پاسخ]
با سلام و آرزوی موفقیت برای سایت کشکان و مهدی دوست محمدی عزیز و خوش سلیقه..
متاسفانه در سه چهار سال اخیر موسیقی کوهدشت بدجور وارد حاشیه شده..استاد شکارچی حق داشتند از خالی بودن سالن گله مند باشند؛اما من که یکی از هنرمندان کوچک این شهر هستند خودم شخصا به خاطر چند تن از هنرمندان این شهر تصمیم گرفتم به هیچ یک از کنسرت های که برگزار میشه نرم حتی وقتی که بزرگان موسیقی ایران به شهرم میان..من در اموزشگاه ارش تهران شاگرد اقای شکارچی هستم..موسیقی ام را در کوهدشت شروع کردم اما متاسفانه در ابتدای راه شاگرد یکی از دوستان شدم که در تصاویر هستند اما به دلیل حاشیه و رفتار های بدی که میدیدم موسیقی رو برای مدت زیادی کنار گذاشتم.ای کاش میشد این اشخاص رو از موسیقی بیرون کرد تا مسیر پیشرفت دیگران رو هم نگیرن..من بعنوان یک شخص علاقه مند به موسیقی فقط به دلیل حضور این افراد به کنسرت نرفتم و مطمئنا افراد زیادی مثل من وجود داره..قرار بود استاد به منزل ما تشریف بیارن اما از بس این افراد از اول تا اخر به ایشون چسبیده بودن نتونستن تشریف بیارن..اگه بعدا افراد بزرگ موسیقی به خاطر استقبال کم به کوهدشت نیومدن بدونید به خاطر این افراد پرحاشیه و خود نما بوده..
لطفا نظر را ثبت کنید..
[پاسخ]
کوهدشت لک و لکستانیست
[پاسخ]
دلیل استقبال ضعیف کوهدشت از هنرمندان نامی این مرز و بوم
۱- زمان بد برگزاری کنسرت ( روز امتحان کنکور ارشد )
۲- اطلاع رسانی بسیار ضعیف
۳- نداشتن مسوول درست و حسابی فرهنگ دوست در پست مدیریتی شهرستان
۴- شناخت کم مردم از آقایان شکارچی و درخشانی (ردیف دان و نوازنده های برجسته موسیقی اصیل ایرانی)
[پاسخ]
در عکس ها، خبری از استادِ خلاقیت ها رحمانپور نبود. یعنی او نبود؟
[پاسخ]
فقط اهنگهایی اهورایی لک
[پاسخ]
عدم استقبال که از اول مشخص بود اینجا شاعران و خوانندگان لک جولان میدهند نه…
[پاسخ]
کوهدشت لک نشین است
[پاسخ]
استاد شکارچی عزیز قدمتان مبارک.
[پاسخ]
آیا شکارچی یادی از قوم مظلوم لک کرد یا لکها را لر حساب کرده جناب شکارچی مادلکها مستقل ومقدم بر تاریخ ایرانیم
[پاسخ]
افرین بر شما …واقعا براا مه نی
[پاسخ]