ضرورت برنامه‌ریزی براساس طرح آمایش سرزمینی و ارتقاء شهرنشینی

  احسان نورعلی| کشکان: آمایش سرزمینی؛ سندی است که با توجه به اکوسیستم داخلی و بیرونی زمین و بر اساس میزان تأثیر و نقش آفرینی عوامل متعدد برای زندگی بهتر و تعامل بیشتر با طبیعت تنظیم می‌گردد. عوامل نقش آفرین می‌توانند زمین شناختی، آب و هوایی و قابلیت‌های اقلیمی منطقه باشند که شناخت و منظور […]

 

احسان نورعلی| کشکان:

آمایش سرزمینی؛ سندی است که با توجه به اکوسیستم داخلی و بیرونی زمین و بر اساس میزان تأثیر و نقش آفرینی عوامل متعدد برای زندگی بهتر و تعامل بیشتر با طبیعت تنظیم می‌گردد. عوامل نقش آفرین می‌توانند زمین شناختی، آب و هوایی و قابلیت‌های اقلیمی منطقه باشند که شناخت و منظور نمودن آنها در برنامه‌ها می‌تواند در میزان تعامل جمعیت‌های انسانی با محیط در جهت برآورده کردن نیازهای حیاتی چون آب، هوا، غذا و نیازهای امنیتی و تاب آوری انسان در مقابل حوادث طبیعی مؤثر باشد.

استان لرستان به‌عنوان یکی از مناطق مهم شکل‌گیری تمدن و از عمده‌ترین سکونتگاه‌های بشر به شمار می‌رود و به‌طوری‌که طلایه‌داران میراث فرهنگی و باستانی کشور دارای اهمیت بسزایی در جهان است. به‌رغم همه قابلیت‌های استان در حوزه گردشگری، مرکز ثقل شاهراه ترانزیتی و کشاورزی، هنوز بسیاری از داشته‌های لرستان در این حیطه نابارور مانده است، توان‌هایی چون خاک مناسب، اقلیم مساعد در کنار حجم عظیمی از آب‌های هدر رونده کشور که با واقع بینی مسئولان و دست‌اندرکاران امر در مرکز و پیگیری استاندار، مجمع نمایندگان استان و چهره‌های سیاسی در تلفیق آن‌ها در یک برنامه‌ریزی متناسب با طرح آمایش سرزمینی می‌تواند نه‌تنها چهره بخش کشاورزی منطقه را دستخوش تحولی بنیادی کند بلکه قادر است این بخش از فضای ملی را نیز در مدار توسعه و در پیوند با اقتصاد ملی قرار دهد.

ارتقاء شهرنشینی؛ افزایش و ارتقاء بالفعل فرهنگی و اجتماعی شهر بر اساس زندگی فعال و پرثمر در شهرها علاوه بر اینکه موجب بالا رفتن توان اقتصادی آن خواهد شد می تواند باعث حفظ و نگهداری سرمایه های مردمی و بومی هر شهر و جلوگیری از سرازیر شدن آنها به شهرهای بزرگتر شود. چنین عملی هم در گسترش شهرهای کوچکتر تاثیر مثبت می گذارد و هم از اختلال در نظم شهرهای بزرگ جلوگیری می کند ایجاد و فعال کردن فرهنگسراها و کانون های فرهنگی به منظور تبادل اندیشه ها در زمره چنین اقداماتی می باشد. این امر باید مورد توجه شهرهای متوسط و کوچک نیز قرار گیرد. چنین مراکزی الزاماً نباید پر خرج و تقلیدی باشد، بلکه جلوه ها و ویژگی های اجتماعی و فرهنگی خاص هر شهری می تواند زمینه های مساعد و مناسبی برای برنامه ریزی ها و ایجاد تحرک در بخش های مختلف این کانون ها و نیاز مردم برای فاصله گرفتن از زندگی ماشینی و تقویت روحیه اجتماعی و در نتیجه جذب قشرهای مردمی باشد. چنین مکانهایی علی الخصوص در جهت فراهم کردن امکان تخلیه روانی شهروندانی که در مناطق پرتراکم و محله های پر چمعیت سکونت دارند مهم است.

مسأله ای که در این بین موضوعیت پیدا می کند این است که شهر و استان ما برای نیل به توسعه پایدار، ارتقاء حقوق شهروندی و حرکت در مسیر حیات طیبه به که نیاز دارد.

به راستی شهر من به چه کسی نیاز دارد!؟