براساس تحقیقات یک زبانشناس؛ لکی زبان شناخته شد
کیومرث امیری( لکه امیر)- سیمره: این قضیه را که لکی یک زبان است و تمام شاخصها و ویژگیهای یک زبان را داراست، دکتر فرامرز شهسواری دکترای زبانشناسی دانشگاه دولتی ایروان در کشور ارمنستان طی پژوهشی که آنرا نیز بهعنوان دکترین خود به دانشگاه ارائه داده است به اثبات رسانیده است و تحقیقات خود را در […]
کیومرث امیری( لکه امیر)- سیمره: این قضیه را که لکی یک زبان است و تمام شاخصها و ویژگیهای یک زبان را داراست، دکتر فرامرز شهسواری دکترای زبانشناسی دانشگاه دولتی ایروان در کشور ارمنستان طی پژوهشی که آنرا نیز بهعنوان دکترین خود به دانشگاه ارائه داده است به اثبات رسانیده است و تحقیقات خود را در سهجلد کتاب با عناوین:
۱- واج، تکواژ و واژهها در زبان لکی
۲- ریشهشناسی و معناشناسی در زبان لکی
۳- توصیف ساختار زبان لکی، اخیراً به چاپ رسانده است.
وی پژوهش خود را زیر نظر و به تایید اساتیدی چون: پرفسور آساتوریان رئیس دپارتمان زبانشناسی تطبیقی دانشگاه دولتی ایروان، پرفسور روبن غازاریان، دکتر وارطان وسکانیان استاد زبانهای ایرانی، دکتر هاسمیک گروسیان و تنی چند از صاحب نظران به انجام رسانده است و در مقدمه کتابهایش آوردهاست که علاوه بر اینها کتابهای دیگری نیز در مورد زبان لکی به زبان انگلیسی و فارسی در آینده چاپ خواهد شد. این محقق تا کنون مقالاتی را نیز در زمینه زبان لکی در مجلات معتبر خارج از کشور به چاپ رسانده که مورد توجه قرار گرفته است.
ذکر این نکته را در اینجا ضروری میدانم که جناب آقای دکتر شهسواری خود لک زبان نبوده و کار خود را به صورت علمی و بدون هیچنگاه سیاسی خاص و یا تعصبی به انجام رسانده که قابل تمجید میباشد. باید گفت کسی تا کنون چنین خدمت بزرگ علمی به زبانهای بومی منطقه و به ویژه زبان لکی انجام ندادهاست.
دکتر شهسواری مبنای تحقیقات خود در بارهی زبان لکی را زبان رایج امروزی لکی قرار داده و کلیات زبان لکی، واجهای این زبان، فرایندهای واجی، تکواژ در زبان لکی و نیز واژهسازی و بهطور کلی ساختار و ریشهی این زبان را مورد دقت و کنکاش دقیق قرار داده است و قواعد دستور زبانی لکی را ترسیم و توضیح داده و صد البته هم درکار خود موفق عمل کردهاست. این پژوهشگرکرد که خود اصالتاً از ایل بزرگ سنجابی و بزرگ شدهی شهر کرمانشاه میباشد در جایی از تحقیقاتش اشاره میکند که بیشتر اظهار نظرها در مورد خاستگاه و طبقهبندی زبان لکی عموماً توسط افراد غیر متخصص که آشنایی چندانی با مفاهیم زبانشناسی ندارند صورت گرفتهاست که عمدتاً توجیهی علمی برای آنها نمیتوان در نظر گرفت. گفتههای سیاحان، جهانگردان و تذکرهنویسان گرچه در مواردی مفید است اما نمیتوان صددرصد به عنوان یک واقعیت علمی برای این زبان در نظر گرفت.
شهسواری این تحقیق را تنها با زبان علمی و در چهار چوب دستور زبانی و بهدور از هر گونه اظهار نظر شخصی جز در موارد مرتبط با موضوع انجام داده و در توصیف زبان لکی اشاره کرده، نظر به اینکه شش واج در زبان لکی وجود دارد که خط فارسی هیچ نشانهای برای آنها ندارد همچنین وجود هجاهایی مانند: ccvc یا ccvc ناچاریم که از الفبای آوانگارد (I.P.A) استفادهکنیم.
وی در جای دیگر مینویسد: رسمالخطی که برای ثبت گویشهای مختلف کردی به کار رفته است، گرچه برای گویشهایی مثل سورانی مفید است اما در مورد لکی نمیتوان به طور کامل از آن استفاده کرد.
در بارهی ساختار واجی زبان لکی نیز آوردهاست: زبان لکی از نظر ساختار واجی دارای سی و چهار واج است که به نه (۹) مصوت و بیست و پنج (۲۵)صامت تقسیم میشود. همچنین از نظر ساختار هجایی بر اساس امتداد و کشش مصوت دارای ده (۱۰) هجا است.
وی بیان میکند: در مورد افعال زبان لکی نیز باید گفت: «زبان لکی دارای سیستم غنی و پیشرفتهی افعال است.»
در قسمت مقدمه کتاب واج، تکواژ و واژ در زبان لکی آمده است: زبان لکی یکی از زبانهای ایرانی است که در حوزهی جغرافی نسبتاً وسیعی در نواحی غربی ایران و در چهار استان همدان، کرمانشاه، لرستان و ایلام به آن تکلم میشود و مناطق لک زبان در این استانها بهطور غیررسمی لکستان نامیده میشود.
وجود واژگان منحصر به فرد که دارای خصوصیات آوایی و معانی خاص این زبان هستند و … حکایت از آن دارد که این زبان ریشه در زمانهای بسیار کهن دارد. و بر اساس یک برآورد نسبی حوزه جغرافیایی این زبان را میتوان، حدود پانزده تا بیست هزار کیلومتر مربع دانست. کوهستانی بودن مناطق عمدهی تحت نفوذ آن، عدم راههای ارتباطی مناسب و وسایل ارتباط جمعی در گذشته مانند رادیو و تلویزیون و … باعث شده که این زبان کمتر تحت تحولات دهههای اخیر قرار گیرد و همین موضوع سبب شده است که بسیاری از ساختارهای کهن آن دست نخورده باقی بماند. این زبان را باید زبانی زنده و غنی به حساب آورد زیرا وسیلهی ارتباطی بین عشیره، قبیله و قومی است که به آن تکلم میکنند.
همچنین آن را از این نظر غنی میدانیم که دارای ادبیات شفاهی قابل ملاحظهای است، خصوصا امروزه با به دست آوردن نسخ خطی در حوزهی شعر و ادب از این زبان میتوان با اطمینان بیشتری در مورد آن اظهار نظر کرد. در بخش آثار ادبی ارتباط آن با دیگر گویشهای غربی به خصوص زبان اورامی (هورامی) کاملاً مشهود است. البته این امر تصادفی نیست، زیرا از یکطرف به وحدت فرهنگی این قوم با اقوام همسایه مربوط است و از طرف دیگر به خاستگاه مشترک و زبان اولیهی آنها ارتباط دارد.
دادههای دقیق در مورد تعداد لک زبانها موجود نیست ولی بر اساس آمارگیری تقریبی تعداد آنها به حدود یک میلیون تا یکونیم میلیون میرسد. لکها هم مانند اقوام دیگر ایرانی زبان مناطق غربی دارای ساختار دقیق قبیلهای میباشند که بر اساس آن ساختار به قبایل، عشیرهها و طایفهها و خاندانها تقسیم میشوند. معروفتر از همهی طایفهها زندیه بود که رئیس آن کریمخان زند (۱۷۷۹-۱۷۰۵) در نیمهی دوم قرن هیجده بعد از قتل نادرشاه موفق به تشکیل حکومت نسبتاً قوی و طولانی شد که تقریبا کل فلات ایران به غیر ازخراسان را در بر داشت.
در مورد اعتقادات دینی لکها وی مینویسد: از نظر اعتقادات دینی لکها به دو گروه تقریباً برابر تقسیم میشوند که یکی شیعیان دوازده امامی و دومی پیروان فرقهی اهل حق هستند. بعضیها معتقدند که لکها تنها در دو قرن اخیر به مذهب تشیع دوازده امامی روی آوردهاند. قبل از آن جامعهی لک زبان بهطور کامل پیروان اهل حق بودند و لکستان نیز دایماً به عنوان یکی از مراکز
مهم این فرقه به شمار میرفته و در حال حاضر هم همین جایگاه را دارد.
این پژوهشگر مناطق غربی ایران را به حق بهشت گمشدهی زبانشناسان ذکر کرده و میافزاید: جزیرههای زبانی در آن وجود دارد که در نوع خود بسیار بینظیر است و تا کنون کمتر کسی به توصیف ساختار آنها پرداخته است.
دکتر شهسواری که تلاش فراوانی نموده تا در این باره اظهار نظر شخصی نکند اما در جایی هم انگار نتوانسته از این حقیقت چشمپوشی نماید و بیگمان برای شناساندن بیشتر زبان لکی و مردم لک زبان مینویسید، زندگی درکوهستان، روحیهی والای عشایری لک را جسور و بیباک بار آورده است. به نحوی که از نظر کلامی صریحالهجه و جدی هستند و اهل بذلهگویی و اطناب در سخن نیستند و با کمترین کلمه سعی دارند مقصود خود را ادا کنند و یا با آوردن ضربالمثلی طرف را به سکوت وادارند. -ص ۱۹ و ۲۰ کتاب واج، تکواژ و…
در بخش دوم این نوشتار نگاه گذرایی خواهیم داشت به برخی خلأهای موجود در این پژوهش به ویژه در بخش واژهها، اسامی، صفتها، حوزهی جغرافیایی و … که در این پژوهش جای بحث و بررسی بیشتری دارند. قبل از هر چیز ذکر این نکته ضروری است که بدانیم پژوهشگر محترم حین پژوهش قدمی به عقب و گذشتهی نه چندان دور این زبان و مردم آن برنداشته است تا تاریخچهی گسترده و بسیاری از واژههای رایج در زبانی لکی را که هم اکنون در افواه سالخوردگان لک و روستانشینان لکزبان جاری و ساری است مورد مطالعه قرار بدهد و تنها به واژگان امروزی که بیشتر شهرنشینان امروز آن را داخل زبان لکی کردهاند اکتفا نمود ه است و از سوی دیگر وی به سراغ واژگان بسیاری که در زبان لکی وجود دارد و هیچ معادلی در زبان فارس ندارند مانند واژههای (ورنسک)، رامکه، و… نیز نرفته است تا با دنیای شگرفی از واژگان موجود در این زبان دست یابد و بیگمان پژوهش ارزشمند خود را گستردهتر و ثمربخشتر نماید. البته همهی اینها خارج از حوزهی بخش علمی تحقیقات ایشان بوده و تنها به واقعیات موجود و ملموس مربوط به زبان لکی باز میگردد و در مورد تحقیقات علمی نامبرده دخالتی انجام ندادهایم.
در خصوص تحقیق نویسنده در بارهی حوزههای جغرافی لکنشین نیز ایراد و اشکالاتی وجود دارد. مثلاً مردم هلشی مرکز بخش فیروزآباد لکزبان نیستند و به جای آن اهالی فیروزآباد با مرکزیت بخش هلشی هستند که از روستای باغ طیغون به سمت غرب منطقه با زبان لکی تکلم میکنند و بقیه منطقهی دشت ماهیدشت به سمت شرق، به غیر از روستای سرونو که لکی صحبت میکنند بقیه غیر لک هستند و مردم منطقه از آنها به عنوان زنگنه و زبان زنگنه یاد میکنند.
یا مثلا روستای کلم در حد فاصل درهشهر و ایلام که مرز میان کرد زبانها یا همان زنگنه با لک زبانها میباشد.
در نقشههای ترسیم شده توسط محقق محترم تنها به مناطق و شهرهایی که به طور کلی لک زبان هستند اشاره شده و نقشهی آن مناطق ترسیم شده است. در حالیکه این نقشهها نارسا هستند چرا که، مثلاً از شهر کرمانشاه با جمعیت فراوانی لک که تنها در شهرک بزرگ جعفرآباد بیش از صد تا صدوپنجاه هزار لک زبان ساکن هستند و یا خرمآباد و ساکنان فراوان لک زبان آن خط و رسمی ترسیم نشده است بهطوریکه خواننده با دیدن این نقشهها گمان میکند که در این شهرها هیچ لکزبانی زندگی نمیکند. همانطوریکه از دیگر لکهای ساکن در دیگر استانهای کشور چون لکهای غیاثوند در استان قزوین و لوشان در شمال کشور و … نیز سخنی به میان نیامده است.
در خصوص اسامی نیز، چه اسامی آدمها و چه نام روستاها و مناطق در این پژوهش اشتباهات یا بیتوجهیهایی رخ داده است که ناچار به توضیح آن هستم.
محقق محترم پسوند (وند) را نشانهی ایلات لک به شمارآورده است حال آنکه این پسوند را به تازگی یعنی در زمانی که شناسنامه و ثبت اسناد در کشور بهوجود آمد، مسئولین ثبت اسناد و شناسنامه اسامی آدمها، رودخانه و چشمهها و کوهها و .. را در اسناد رسمی و شناسنامهای تغییر دادند و اسامی دلخواه خود را که به زبان فارسی نزدیک می باشد جایگزین آنها کردند که هیچگونه هویتی ندارند. در این خصوص میتوان به پسوند (وند) در نام ایلات توجه کرد در حالیکه هیچ کدام از آنها وند نبوده و در زبان لکی (الف و نون) بوده و هست مثل: هوزمانن، بالن، زردلان، جالن و … که به جای اینها، نامهایی چون (عثمانوند، بالوند و .. ) ثبت شده و رایج گردیده است. متاسفانه همین اتفاق در خصوص اسامی روستاها و کوه و تپهها و جالب اینکه در خصوص اسامی انسانها هم اتفاق افتاده است.گویی اینبار حضرات فارسزبان یا به گفته دقیقتر مامورین ثبت اسناد و صدور شناسنامه هستند که به جای تازی گردانی توسط اعراب که بارها و بارها در سرزمین ایران انجام دادند و اسامی فارسی را به عربی تغییر دادند، این بار اینها اقدام به فارسی گردانی در همهی زمینهها در مناطق لکنشین میکنند. مثلا نام (پاچیا) را به (پاچقا) تغییر دادهاند. بدون آنکه دلیل علمی خاصی برای این کار خود داشته باشند.
حال آنکه (چیا) واژهای بومی و لکی و در عین حال زیباتر از پاچقا است و فاقد هر عیب و ایرادی است و به همین ترتیب نام (کله جو) به (کله جوب)، )مایه شت) به ماهیدشت و … تغیر نام یافتهاند. حال آنکه این اسامی در منطقهی زاگرس یکی و دوتا نیستند و در منطقه دهها روستا به نام کلهجو و پاچیا و .. وجود دارند. یا مثلا (که نی سویر) به چشمه سرخ، (کوی چرمی) به کوه سفید و دهها و بلکه صدها نام و نشان بومی و لکی را در منطقه تغییر داده و در اسناد و شناسنامهها ثبت کردهاند و باعث لطمه وارد کردن به این زبان شدهاند و دیگران را هم به اشتباه در این خصوص انداختهاند. در مورد اسامی انسانها هم تردیدی نیست لک زبانها با توجه به گستردگی و کهن بودن زبان و سرگذشتشان اسامی خاصی را در زبان و فرهنگ خود دارا هستند که بخش بزرگی از فرهنگ و تاریخ این مردم به حساب میآید. اسامی انسانی چون: مه ولی، داربه لوی، کلوالی و … دهها نام و نشان دیگر از این دست را که باز هم توسط همان افراد این اسامی تغیر یافته و (مه ولی) به محمدولی، (داربه لوی) به علی، (کلوالی) به کلبعلی و ….. تغیر داده شدهاند و هیچ هم فکر نکردهاند آیاکسی پیدا میشود نام فرزند خود را سگ علی بگذارد؟!
چون در عربی کلب به معنای سگ است و این واژه در زبانهای لکی و فارسی معنا ندارد. در جای دیگر مشاهد میکنیم پژوهشگر محترم از واژههایی چون (از) و (که) به عنوان حروف ربط یا اضافهی در لکی نام میبرد، حال آنکه در زبان لکی واژه (از) وجود ندارد و به جای آن واژه (اژ) کاربرد دارد و حرف (که) نیز همینطور و به جای آن حرف (گ) استعمال دارد.
بگذریم که نوشتن کلمه (که)و (چه) در فارسی با توجه به کاربرد اصوات در این زبان نیز کاملا غلط نوشته میشوند و درست آنها (ک) و (چ) میباشد و (ه) چسبان آخر این دو واژه کاملا بیمورد و بیجاست. زیرا حرف (ه) چسبان که در آخر آنها آمده است اصلا خوانده نمیشود و معلوم نیست چرا آمده است؟!
به دنبال این اشکالات باید اضافه کنم حرف (ل) لام که در زبان لکی به عنوان علامت جمع کاربرد زیادی دارد در این تحقیق جایگاهی نداشته و نادیده گرفته شده است. (کُر) به معنی پسر، مفرد و (کرل) به معنی پسران جمع. و به این ترتیب، پیا= پیال، ژن= ژنه ل، دت= دتل، روژ = روژل و … که بر عهدهی پژوهشگر محترم است در تحقیقات آینده خود در این زمینه و یا در مقالاتی که منتشر میکنند به این سوالات و ابهامات پاسخگو باشند و خوانندهی جستوجوگر را قانع کنند. با آرزوی موفقیت برای جناب آقای دکتر شهسواری محقق و زبانشناس ارزشمند و با این امید که در آینده شاهد پژوهشهای بیشتر از جانب ایشان باشیم و از تحقیقات و نظرات وی کمال استفاده را بنماییم.
در پایان باید اشاره نمایم در این تحقیق جای بحثهای دیگر از این دست وجود دارد که در اینجا به همین نگاه گذرا اکتفا میکنیم. با آرزوی موفقیت و سربلندی روزافزون برای آقای دکتر فرامرز شهسواری که خدمت شایان توجه و بیسابقهای به فرهنگ و زبان لکی و در مجموع زبانهای بومی کرده است. بهویژه اینکه خبردار هستیم این محقق پر تلاش قصد دارد در آینده تحقیقاتی را دربارهی زبانهای کردی جنوبی نیز انجام دهد و حال با وجود این پژوهش ارزشمند و قابل قبول از این پس کسانی که بخواهند در آینده در خصوص زبان لکی به مطالعه و پژوهش دست بزنند و یا دربارهی آن اظهار نظر کنند با توجه به اینکه زبان لکی اکنون از نظر توصیف مفاهیم بنیادی مجهول نیست و یک زبان شناخته شدهاست میتوانند نظریههای خود را ارائه نمایند.
مظلوم ترین زبان و با اصالت ترین زبان ایران
[پاسخ]