انتقال آموزش و پرورش به شهید کشوری و حرف و حدیث ها/ محمدعلی ضرونی
_______________________________ انتقال آموزش و پرورش به شهید کشوری و حرف و حدیث ها محمدعلی ضرونی _________________________________________ ضمن احترام به انتقادهای عزیزانی که به این مسئله اعتراض نموده اند و جنبه های منفی این نقل و انتقال را متذکر شده اند و انصافا تعدادی از این انتقادها بحق است، اما به نظر بنده، اداره آموزش و […]
_______________________________
انتقال آموزش و پرورش به شهید کشوری و حرف و حدیث ها
محمدعلی ضرونی
_________________________________________
ضمن احترام به انتقادهای عزیزانی که به این مسئله اعتراض نموده اند و جنبه های منفی این نقل و انتقال را متذکر شده اند و انصافا تعدادی از این انتقادها بحق است، اما به نظر بنده، اداره آموزش و پرورش مرکز که تصمیم گیری و مدیریت و هدایت فرآیند آموزشی و تربیتی در سطح شهرستان است، لازم است ساختمانی کاملا مجهز را در اختیار داشته باشد. همچنان که در مورد آدمیزاد “سر” مرکز فرماندهی است، و مشکل برای “سر” ادامه فعالیت صحیح بقیه اعضاء را به دنبال دارد.
این موضوع که مرکز فرماندهی هر سیستم باید به اندازه کافی مجهز باشد،نه تنها در مورد آموزش و پرورش بلکه در مورد ادارات دیگر و وزارت خانه ها و نهاد ریاست جمهوری هم صادق است و یک بحث کلی است و البته گاهی تحقق این امر مستلزم هزینه هایی می باشد. همچنانکه ملاحظه می فرمایید مدیران هم از نظر دستمزد مبلغی اضافه بر دیگران می گیرند.
شاید این سوال به ذهن برسد که پس در حکومت اسلامی جایگاه “زهد مدیران” کجاست؟ و چرا باید بهترین جاها را بگیرند؟
اگر یک مدیر بخواهد زهد داشته باشد باید از تجمل و اسراف پرهیز نماید، اما نمی تواند به دلیل یا بهانه زهد، در ساختمانی مدیریت کند که از نظر زیر بناها و ساختارهای اساسی جوابگو نباشد.(مثلا زیر بنای انفورماتیک، زیربنای سرمایشی و گرمایشی، میزان جا و … )
چرا که هرگونه نقص در ساختار مدیریت، معمولا خساراتی چندین برابر در تمام مدارس و آموزشگاههای زیر مجموعه به جای می گذارد و باز هم باید رنج آن را معلمین و دانش آموزان و به دنبال آن والدین و کل جامعه متحمل شوند.
اما این مسئله کلی را عرض می کنم که:
“شایسته است که مرکز مدیریت هر سیستم، مناسبترین مکان را داشته باشد. و این خلاف انصاف نیست.”
حال با توجه به موضوع کلی فوق ظاهر قضیه نشان می دهد که مکان جدید آموزش و پرورش، نوساز و بهتر است و به مکان قبلی ارجحیت دارد.
ناگفته نماند که با عوض شدن قدرت باندها و گروههای سیاسی مدیران عوض می شوند و این خانه به کسی وفا نمی کند و تمتع این جابجایی فراتر از تمتع اداره نشینان کنونی است و بعید نیست که اتخاذ تصمیم جابجایی کنونی، یک کار صحیح و یک تصمیم سنجیده باشد.
این مقاله را نوشتیم چون حق را باید گفت، اگرچه به نفع رقیب باشد. همچنان که در مورد اجرای ناسالم و مشکوک و آنچنانی انتخابات شورای شهر اخیر نیز حق را گفتیم هرچند به ضرر رقیب!
در مورد جزئیات هم چند نکته مثبت مکان جدید این است که:
1- خیابان سد ساحلی کم ترافیک است و برای خودرو های مراجعین جای پارک کافی دارد.
2- اتاقها بزرگتر و حیاط وسیعترند.
3- نوساز است و طبعا زیرساختهای گرمایشی و سرمایشی و احتمالا انفورماتیک خوبی دارد. (با توجه به اینکه اداری ها تابستانها هم فعالیت دارد.)
4- مقابل پارک و فضای سبز قرار دارد.
دسته گلها دسته دسته می روند از یادها
گریه کنای آسمان در مرگ طوفانزادها
سخت گمنامید اماای شقایق سیرتان
کیسه میدوزند با نام شما شیادها
[پاسخ]
جناب ضرونی با شناختی که از شما دارم، اما باید عرض کنم از گفته های شما بسیار متعجب شدم که شما چرا؟؟؟؟؟؟؟ چون این جابه جایی بیشتر به جاه طلبی مدیران آموزش و پرورش بر می گردد. نه مسائلی چون”مکانی مناسب برای مدیریت” جناب ضرونی ساختمان مدرسه شهید کشوری از روز اول بر طبق استاندارهای آموزشی ساخته شده است نه، “اداری” از طرفی دیگر طرفداری شخصی مانند شما بیشتر افرادی چون بنده رو به حیرت وا می دارد، که چطور حاضرید حق این همه دانش آموزهای ابتدایی خورده شود “فقط بخاطر مثلا مدیریت مناسب، آخر کدام مدیریت مناسب”. مگر آموزش و پرورش چه کمکی به این دانش آموزان کرده است که حالا بعد سال ها یک محیط آموزش مناسب در سطح شهر را برای خود چپاول کرده، “چراغی که به خانه روا است به مسجد حرام است” .
دوست فرهنگی من بجای جاه طلبی دوستان آموزش و پرورش اول باید محیط آموزشی سروسامان پیدا کند، اداره آموزش و پرورش باید بابت توجیه نامه هایشان عذر خواهی کنند باید از تمام بچه های این شهر که فرصت این را داشتند در یک محیط آموزشی مناسب تحصیل و بزرگ شوند، اما حق شان خورده شد عذر خواهی کنند. چرا اینقدر راحت از ” کنار واژه حق ” می گذریم و هر کسی توجیه نامه ای ارائه می کند. برادر عزیز بچه های این شهر حقشان محیط آموزشی مناسب هست نه دالان های تاریک آموزش و پرورش و به قول خودتان ساختمانی فاقد “فضای گرمایشی و سرمایشی” مناسب. بچه های این شهر حق شان این نیست که خانه ها ی اجاره نشینی بنام غیر انتفاعی و محیط های دلگیر چون دالان های آموزش و پرورش درس بخوانند. مسئولین آموزش و پرورش بجای فراهم کردن محیط های آرام بخش به این بچه های بی پناه که باید هر روز چند ساعت را در آن محیط تحمل کنند نه اینکه به فکر فرر از مدرسه بیفتند،. “مکانی مناسب برای مدیریت”.
هر وقت آموزش وپرورش در درجه اول توانست مدارسی نوساز و یا مناسب در شان بچه های این شهر ایجاد کند، بعد برود سراغ تصرف اموال این بچه های بی نوا.
حرف برای گفتن زیاد است جناب ضرونی اما حیف طرفداری های افرادی فرهنگی چون شما تردید در گفتگو رو در آدم هایی چون من دامن میزند….
در پایان به شما عزیزان سایت لکنا یک نکته ی رو باید عرض کنم، چند وقتی هست به سایت شما سر میزنم اما متاسفانه شما هم چون برخی سایت ها قدرت سانسورهایتان بیشتر از انعکاس درد دل های مردم این شهر شده امیدوارم تاب تحمل درج نظرهای مخالف رو در سایت کمی بیشتر بالا ببرید. در صورتی که انتظار مردم این شهر و استان اینه که رسانه ها حامی مطالبات آنها باشند نه مدافع مسئولین چون این مسئولین محترم به اندازه کافی پشتیبان دارند، و شما تبدیل به تریبون آنها نشوید.
“در غیر اینصورت تبدیل به رسانه ی مردمی نمی شوید”
هر چند ما شما عزیزان را به عنوان رسانه های مردمی می شناسیم، نه رسانه هایی در خدمت دولتمردان.
[پاسخ]
استاد ضروني اين اظهار نظر از جنابعالي بعيد است
[پاسخ]
از موضع خوب ومنطقی جناب ضرونی باید تشکر کرد که بی غرض به قضیه نگاه میکند چون نه مغازه ای در جنب اداره قدیم دارند ونه منافعی در کف مسولین آمو.ش وپرورش .
[پاسخ]
جناب فرهنگی محترم بنده و دیگر دوستان هم فکر نکنم با جناب ضرونی غرضی داشته باشیم، و یا اینکه به دنبال مغازه ای جنب اداره ی باشیم و خوشبختانه چون در محیط آموزش و پررش نیستیم پس منافعی هم نداریم… اما انگار اهمیت مسئله چندان برای دوستان مشخص نشده که چه اتفاقی افتاده و چه حقی ضایع شد، یا نمی خواهند اهمیت این موضوع چندان در وجدان بیدارشان باعث آزارشان شود.
[پاسخ]