کشتی نوح و سرکشتی دلفان/ حمید نظری
کشتی نوح و سرکشتی دلفان/ حمید نظری درباره توفان نوح بيش از ششصد نوع مختلف افسانه و داستان گوناگون در ميان اقوامو ملل باستانى رواج دارد كه در چهارگوشه دنيا نسل به نسل به ارث رسيده است. بنابر روايات، عامل چنين توفانى برخورد زمين با شهابى عظيم و ياآب شدن ناگهانى يخچالها و كوههاى يخ […]
کشتی نوح و سرکشتی دلفان/ حمید نظری
درباره توفان نوح بيش از ششصد نوع مختلف افسانه و داستان گوناگون در ميان اقوامو ملل باستانى رواج دارد كه در چهارگوشه دنيا نسل به نسل به ارث رسيده است. بنابر روايات، عامل چنين توفانى برخورد زمين با شهابى عظيم و ياآب شدن ناگهانى يخچالها و كوههاى يخ بوده كه سبب انحراف سياره زمين، جابهجايىرشته كوهها، و همينطور غرق شدن جزاير بزرگ در اقيانوسها شده است.و اخیرا نیز صحبت از سیاره ای مجهول بنام x ویا نیپرو است که در الواح سومری علت طوفان رانزدیک شدن این سیاره به زمین می داند که هر 3600 سال یکبار اتفاق می افتد و حادثه می آفریند.اولین بار 7200 سال پیش در طوفان نوح و 3600سال پیش زمان قوم لوط و….به هرحال، وقوع توفان نوح، به هر علتى كه بوده باشد، در اين جا مورد بحث نيست.هدف از نگارش این مقاله اثبات محل فرود کشتی نوح در کوه سرکشتی دلفان براساس اسناد ومدارک می باشد.
داستان طوفان نوح در بخشهای ۶ تا ۹ کتاب پیدایش، اولین کتاب از تورات یهودیان، کتاب مقدس مسیحیان و قرآن (سورههای ۱۱ و ۷۱ ) آمده است.
توفان نوح در تورات:
توفان نوح در تورات در سفر پيدايش از باب ششم تا نهم (6:1 تا 9:29) چنين آمده است:
«…عاقبتبه خواستيهوه آبها ساكن گرديد و باران بند آمد و در روز هفدهم از ماههفتم كشتى بر كوههاى ارارات قرار گرفت. »
در ترکیه عکس های هوایی از آثار یک کشتی بر کوه های آرارات گرفته شده و بر اثر تحقیقات نمونه فسیل حیوانات به گل نشسته را نیز به ادعای خود پیدا کرده اند که متن آن ذیلا ذکر می گردد :
«طوفان و سیل در زمان حضرت نوح در سطح وسیعی بوسعت کره زمین واقع شده است. به اعتقاد مسیحیان و بنا به نص انجیل، این حادثه عظیم و دهشت آور، برای تنبیه مردمان آن روزگار که دست به سرکشی زده بودند و به منظور نجات نوح پیامبر و پیروانش واقع شده بود.
وجود لایه های مخلوط فسیل شده حیواناتی چون فیل، پنگوئن، ماهی، درختان نخل و هزاران هزار گونه گیاه جانوری، تأییدی بر این واقعیت است. این سنگواره ها که بعضاً در برگیرنده حیوانات مناطق گرمسیر با مناطق سردسیر (در کنار هم) هستند، نشان می دهند که با فرونشستن آب، جانوران و گیاهان خارج شده، در زیر رسوبات مانده و به فسیل تبدیل شده اند. امتزاجی عجیب از جانوران خشکی و دریا، حاره و قطبی که مرگی آنی و دلخراش را روایت می کنند. »
داستان مذکور منجر شده تا تحقیقات بسیاری از سوی پیروان ادیان ابراهیمی برای یافتن بقایای کشتی نوح، به خصوص در منطقه آرارات انجام شود. در سال ۲۰۰۷ تیمی با حمایت کلیسای مسیحی تکه چوب هایی در ارتفاعات قله آرارات در ترکیه پیدا کرد. هرچند تیم جستجوگر مدعی شد که مطمئن است که کشتی نوح را یافته است ولی باستان شناسان این ادعا را با توجه به شواهد علمی موجود مورد تردید فراوان دانسته اند.
این داستان ساختگی بودن آن کاملا با هدف جذب توریسم مشخص است بعلت اینکه صحبت از فسیل حیوانات کرده که به محض خروج از کشتی در گل فرو رفته و از بین رفته اند و این کاملا هدف خداوند و مدیریت حضرت نوح برای نجات حیوانات و اصل بقای خلقت را زیر سوال می برد .
در نزدیکی محل فرود کشتی در بالای تپه، کتیبه ای که حداقل ۴۰۰۰ سال قدمت دارد کشف شده است . بر روی این تابلوی سنگ آهکی، در سمت چپ، تصویر رشته کوههایی دیده می شود که در کنار یک تپه و سپس یک کوه آتشفشان قرار دارد. در سمت راست، یک تصویر قایقی شکل با هشت نفر انسان کنده کاری شده است… در بالای سنگ کتیبه، دو پرنده در حال پروازند.
گزارش باستانشناسی شوروی دربارة این ادعا
بر اثر این اکتشاف، ادارة کلّ باستان شناسی شوروی برای تحقیق از چگونگی این لوح و خواندن آن، هیئتی مرکّب از هفت نفر از مهمترین باستان شناسان و اساتید خط شناس و زبان دان روسی و چینی را مأمور تحقیق و بررسی قرارداده است.این هیئت پس از ۸ ماه تحقیق و مطالعه و مقایسة حروف آن با نمونه سائر خطوط و کلمات قدیم متّفقاً گزارش زیر را در اختیار باستان شناسی شوروی گذاشت:
این لوح مخطوط چوبی از جنس همان پاره تختههای مربوط به کاوشهای قبلی، و کُلاًّ متعلّق به کشتی نوح بوده است؛ منتهی لوح مزبور مثل سائر تختهها آنقدرها پوسیده نشده، و طوری سالم مانده که خواندن خطهای آن به آسانی امکان پذیر میباشد. و حروف و کلمات این عبارات به لغت سامانی یا سامی است که در حقیقت اُمّ اللغات (ریشة لغات) و به سام بن نوح منسوب میباشد.
دانشمندان از سراسر جهان در مورد صحت يا عدم صحت اين نظريه ديدگاههاي متفاوتي ارائه کرده اند. از جمله اينکه : “در کتاب مقدس ذکر شده که نوح بين شش تا ده هزار سال پيش کشتي خود را ساخته بوده است، در عين حال بر طبق نظريات اثبات شده، يک قطعه چوب در محيطي کاملا مرطوب يا کاملا خشک، بيش از چند هزار سال دوام نمي آورد.”
بر طبق اين داستان، معتقدين به کتاب مقدس، محل به خشکي نشستن کشتي نوح را کوه آرارات واقع در شرق ترکيه ميدانند. هرچند جغرافياي اين منطقه با توضيحاتي که در تورات- مبني بر اين نکته که مسافرين کشتي از شرق به سمت بين النهرين در حرکت بودند- آمده، مغايرت دارد.
کرنيوک و تيم تحقيقاتي اش بر اين باورند که کوه آرارات مي تواند به منزله کليدي براي رسيدن به هدف باشد. کرنيوک در اين باره مي گويد : “ما با جهت يابي جغرافيايي که در کتاب مقدس به آن اشاره شده، به يک نقطه از ايران رسيديم، اين منطقه نمي تواند در ترکيه واقع شده باشد.”
جستجودر ایران برای کشف بقایای کشتی:
اين تيم قطعه ای را در در ارتفاع 4000 متري کوه سليمان – از رشته کوههاي البرز – پيدا کرده اند.بنا به اظهارات رابرت کرنيوک (Robert Cornuke)، رئيس موسسه تحقيقات و اکتشافات باستان شناسي Bible – که به اختصار آن را BASE مي نامند -اين قطعه صخره مانند به طرز حيرت آوري به چوب شبيه است.
کرنيوک در اين باره مي گويد : “ما قطعه کوچکي از شئ مزکور را مورد بررسي دقيق قرار داديم و در بافت هاي تشکيل دهنده آن، ترکيبات چوب مشاهده کرديم. هر چند در حال حاضر نمي توانيم ادعا کنيم که قطعا بقاياي کشتي نوح را يافته ايم، اما اين شئ به کشتي نوحي که در گذشته از آن صحبت مي شده کاملا شبيه است.”
اين تيم تحقيقاتي، معتقد است اثبات اين نکته که شئ کشف شده متعلق به کشتي نوح است، امري بسيار دشواراست، اما آنها موفق به يافتن شواهدي شده اند که ثابت مي کند اين ناحيه در گذشته جزو مناطق مقدس محسوب مي شده است.
دلايل تيم تحقيقاتي BASE در اثبات ادعايشان براي بسياري از افراد متقاعد کننده نبوده است. کوين پيکرينگ (Kevin Pickering)، يکي از باستان شناسان دانشگاه لندن و متخصص در زمينه سنگ هاي رسوبي نيز معتقد است؛ شئ يافت شده که به کشتي نوح شبيه است، در اصل از جنس چوب نبوده، او در اين باره مي گويد :
“از تصاوير چنين بر مي آيد که لايه نازکي از ماسه سنگ هاي چخماقي و پوسته هاي صدفي که به احتمال قريب به يقين سال ها قبل در مناطق اطراف دريا ساخته شده، سطح اين صخره را پوشانده است.”
توفان نوح به روایت سومریان و بابلیان :
جرج اسميت، دانشمند انگليسى و از كاركنان موزه بريتانيا، لوحه يازدهممنظومه گيلگمش را كشف كرد و كليد رمز آن را گشود. وى در روز سوم دسامبر 1782م طىبازديدى از انجمن تازه تاسيس يافته «باستانشناسى كتاب مقدس» نطقى ايراد و در آناعلام كرد كه بر روى يكى از لوحههاى كتابخانه كهن آشوربانيپال، پادشاه آشور در قرنهفتم قم، داستان توفانى را خوانده كه شباهتبسيارى با داستان توفان در سفر پيدايشدارد.
همانطور كه گفته شد، كشف جرج اسميت ريشه آشورى – بابلى داستان توفان نوحمذكور در تورات را بر همگان آشكار كرد. البته بايد گفت داستان توفان بابلى هم به نوبهخود از افسانههاى سومرى اخذ شده، با اين تفاوت كه روايتسومرى مختصرتر وپراكندهتر است، اما شكل بابلى آن داراى انسجام و شرح و بسط بيشترى است.
داستان توفان بابلى
اين حماسه مشهور در دوازدهلوح منقوش شده و در يازدهمين لوح آن داستان توفان آمده است. البته اين نكته قابل ذكراست كه از دوازده لوحى كه به حماسه گيلگمش مىپردازد، لوحه يازدهم از همهطولانىتر و نسبتبه الواح ديگر سالمتر باقى مانده است. و اينك خلاصه داستان توفانبابلى:
بزرگ ايزدان آنو (25) ،انليل، نينورتا (26) و انوگى (27) در شهر شوروپاك، كه در سواحل فراتواقع است، گرد هم آمدند و بر آن شدند كه زمين را طى توفانى غرقه سازند. اما اآ (28) ،كهدر آن گردهمايى حضور داشت، به حال انسان دل سوزاند و راز تصميمگيرى ايزدان را بهكلبهاى نئين سپرد. همان گونه كه اآ تصميم گرفته بود، راز مزبور را يكى از ساكنانشوروپاك به نام اوتناپيشتيم شنيد:
انسان شوروپاك، فرزند اوبارا – توتو (29) ،خانهات را ويران كن; كشتىاى بساز.
ثروتهايت را نجات بده; حيات خويش را بجوى;
و بذرهاى حيات را در آن انبار كن!(30)
اوتناپيشتيم به پند اآ گوش فراداد و بىدرنگ دستبه كار شد. كشتى بزرگى ساختكه: «صد و بيست ذراع اضلاع آن، و صد و چهل ذراع ارتفاع آن بود.» (31) اوتناپيشتيم بعدها سرگذشتخود را براى گيلگمش پهلوان چنين نقل كرده است:
وقتى از ساختن كشتى، كه محوطه كف آن يك جريب و اندازه هر طرف عرشه آنيكصد و بيست ذراع بود و چهارگوشهاى ايجاد مىكرد، در مدت هفت روز فارغ شدم،در روز هفتم بدنه كشتى را قيراندود ساختم. آن گاه كسان و خاندان خود را به كشتىبردم، و نيز طلا و نقره و خزندگان مزرعه و دام و دد صحرا، اعم از وحشى و اهلى، وپيشهوران هر صنف را سوار آن كردم. چون زمانى كه شمش (32) ،ايزد خورشيد، مقدر كردهبود، با گفتن «غروب، وقتى كه خالق توفان رگبار نيستى نازل مىكند، داخل كشتى شو وتختههايش را محكم ببند» (33) به سرعت فرا رسيد، پس من به درون كشتى رفتم و درها رامحكم فروبستم.
لحظه موعود نزديك شد. از افق ابرهاى سياهى برخاست و رعدى هولناك در محلىكه اداد (34) ،خداوندگار توفان، حكم و «هنيش» (36) پيشقراولان توفان در حركتبودند. سپس خدايان مغاكژرف برآمدند; نرگال (37) موانع آبهاى زيرزمينى را برداشت; نينورتا، خداوندگار جنگ،سدها را در هم شكست و هفت داور جهنم «انوناكى» (38) مشعل افراشتند و همهجا را با نوركبود آن روشن كردند. فرياد سرگشتگى و اندوه وقتى كه خدايان توفان روشنى روز را بهتاريكى بدل كردند، وقتى كه او سرزمين را چون جامى درهم شكست، به آسمانبرخاست. (39) يك روز تمام توفان خشمناك به هر سو رفت و آشوب به پا كرد. سيلاب تمامسطح جهان را فرا گرفت و آب از قلل كوهها بالاتر رفت و آب جاروى فنا بر روى نوعانسان كشيد. هيچ كس به ياد ديگرى نبود و هيچ كس اقتسربرداشتن و برآسماننگريستن نداشت. حتى خدايان از سيل به هراس افتادند و به اوج آسمان، به بناى استوار«آنو» گريختند. آنها چون سگها به لانهها خزيدند و در كنار ديوارها قوز كردند. سپسايشتر (40) ،ملكه خوشآواى آسمان، چون زنى در هنگام زايمان فرياد زد: «افسوس كهروزگار كهن به خاكستر تبديل شده است، چرا كه ارادهام بر شر قرار گرفت. چرا درهمراهى با خدايان به شر حكم راندم؟ جنگها را مامور نابودى مردمان كردم; اما آيا آنهامردم من نبودند، چون من مايه اعتلاى آنان شدم؟ اينك آنان چون تخم ماهيان در آبپراكندهاند.» (41) خدايان بزرگ آسمان و دوزخ گريستند و چهره خود را پوشاندند.
شش روز و شش شب باد وزيد. با آغاز سپيدهروز هفتم توفان از سمت جنوبفروكش كرد. درياها ساكن شدند و سيلاب خاموش گشت. من دريچه كشتى را گشوده،به آن درياى بىكران نظر افكندم و شيون و زارى آغاز كردم، ولى همه آدميان در گل فرورفته بودند. به عبث در جست و جوى زمين نگريستم، چرا كه در هر سو آب بىحاصلبود. ليكن چهارده فرسنگ آنسوتر كوهى نمايان شد و در آن جا كشتى پهلو گرفت. روىكوه نيسير (42) كشتى ثابت ماند. كشتى شش روز روى كوه نيسير ماند و تكان نخورد …
روایت قرآن :
در یکی از آیات قرآن آمده است : وَقِیلَ یَا أَرْضُ ابْلَعِی مَائَکِ وَیَا سَمَاءُ أَقْلِعِی وَغِیضَ الْمَاءُ وَقُضِیَ الَامْرُ وَاسْتَوَتْ عَلَی الْجُودِیِّ(سوره هود/ ۴۴)؛ و گفته شد : ای زمین ! فرو خور آب خویش ، و ای آسمان ! بایست و مبار بیش از این، و(آ شیخ صدوق در کتاب عیون الاخبار از امام رضا(ع) نقل کرده است که “نوح در همان محلی که کشتی به زمین نشست قریه ای بنا کرد و نام آن را قریه «ثمانین» (هشتاد) گذاشت.” آنگاه آب کاسته شد و عذاب به پایان رسید و کشتی برکوه جودی قرار گرفت.
مقايسه روايات توفان نوح :
دراینجا به مقایسه سه داستان توفان سومرى، بابلى وتورات و آنچه که در قرآن ذكر شده استمی پردازیم . البته همان طورى كه در ابتداى بحث اشاره شد،داستان توفان بابلى، كه به طور قطع از روايتسومرى اخذ شده، داراى شرح و بسط بيشترى نسبتبه داستان سومرىهاست، و از سويى در روايتبابلى، همانند آنچه درتورات آمده، در جريان گزارش واقعه به جزئيات حادثه و چگونگى آن توجه بيشترىشده است. در نتيجه مىتوان نوعى هماهنگى و همانندى بين دو داستان بابلى و روايتتورات مشاهده كرد. اين شباهتبه قدرى آشكار است كه محققان متفقا آنها را دوصورت از يك حكايت مىدانند. با اين همه، موارد اختلافى نيز بين دو داستان مشاهدهمىشود.
(پس از انقضاى مدت تعيين شده توفان و سيل فرو مىنشيند و كشتى بر قله كوهىآرام مىگيرد نام اين كوه درروايتبابلى نيسير و در تورات آرارات و در قرآن جودی ذكر شده است.)
کوه نیسیر در سلسله جبال زاگرس:
در تاریخ ماد آمده است : آشورناسیراپال بر علیه پیشوای قبیله ناسیکو به نام آکدی نورآداد که مردم زاموا را گرد خویش متحد ساخت لشکر کشی کرد و با نیروی عظیمی که از لحاظ تعداد بر نور آداد برتری داشت از گردنه بابیته گذشت و به مرکز زاموآ نفوذ کرد.و نورآداد به روش دیرین به کوهها پناه برد.آشورناسیراپال تا کوه نسیر به زبان لولویی کی نی پا به پیش راند. بنابر روایات آشوری و بابلی کشتی نوح بر این کوه متوقف گشت.(دیاکونوف ،کتاب تاریخ ماد ،ص 151)
ودر جایی دیگر می نویسد :زاموآی خارجی از داخلی توسط کوه کولار رشته اصلی جبال زاگرس جدا می شده.کولار در زبان محلی به معنای کوه بوده و کولار ظاهرا در اسم یکی از قلل زاگرس یعنی کولار داغ محفوظ مانده است .(ص 490همان منبع)
ص 154 همان منبع می گوید : منطقه زاموآ تحت سلطه موقتی کاسیان (بومیان زاگرس)بوده است.آشوریان بعد از آنکه پایگاه جنگی در زاموآ ایجاد کردند از قلل مرزی زاگرس به نقاط دور دست داخلی آن نفوذ کردند.
وقتی صحبت از این است که آشوریان رشته کوه زاگرس را پشت سر گذاشتند می توان گفت به دشت های بعد از رشته کوه گرین (زاگرس میانی) رسیده اند وپادشاه شکست خورده به کوهها پناه می برد پس در ادامه باید کوه مرتفعی بعد از این دشت وسیع باشد. در سلسلهكوههاي گرين كوهي قرار دارد به نام «سركشتي»، اين كوه 2هزار و 80 متر ارتفاع دارد. که با فاصله بعد از دشتی موسوم به شهر دلفان قرار گرفته است .
امروزه رشته کوههای سرکشتی دلفان با فاصله از رشته کوه های گرین (از سلسله جبال زاگرس) قرار دارد .در سالنامه های آشور ناسیراپال آمده است که در مسیر چند نقطه مسکونی وجود داشته که یکی بنام اوزه uze با نام قدیم شهر نورآباددلفان بنام آیزه در دشت بعد از کوه گرین شباهت دارد.و ص 48 همان منبع ذکر می کند :گمان می رود که آشوریان به هنگام این لشکرکشی به مرز لرستان کنونی و شاید هم آنچه بعد ها الی پی نامیده می شود و ناحیه نزدیک کرمانشاه کنونی رسیده اند.(این منطقه در لرستان کنونی و تقریبا در مرز کرمانشاه قرار دارد )
اما در روایت قرآن از کوه جودی نام می برد و در اصطلاح محلی منطقه سرکشتی نام قله جودکوه یا همان کوه جودی است. ودر نزدیکی آن زیارتگاهی به زبان محلی نونویی که شبیه واژه نوح نبی است وجود دارد.بنابراین طبق تحقیقات احتمال فرود کشتی در آرارات ترکیه منتفی و احتمال فرود آن در ایران قوی تر است و طبق روایت آشوریان وبابلیان و سومریان فرود آن برزاگرس در کوه نیسیر در سلسله جبال زاگرس محرزاست و دراین محدوده تحقیقا بجز غرب شهرستان دلفان در کوه سرکشتی هیچ گزینه دیگری مطرح نیست .
اما نتیجه تحقیقات در اثبات این مدعا :
دكتر علياكبر افراسيابپور در مقاله نوح و نوحاوند،1379می گوید:توفان نوح مقابل رشته كوههاي زاگرس آرام شده و كشتي نوح در كوه «سركشتي» به گل نشسته است.
این مقاله به بنياد نوحشناسي آمريكا فرستاده می شود و پس از چندي گروهي سه نفره از آمريكا به ايران می آیند. از زبان آقای دکتر افراسیاب پور عضو هيات علمي دانشگاه شهيد رجايي تهران: ״با يكي از آنها به كوه «سركشتي» رفتم و منطقه را نشانشان دادم. در آنجا سنگهاي بسيار عجيبي را پيدا كرديم كه مانند حلقههاي زنجير بود و همچنين قبرهايي مربوط به پيش از اسلام. دو قبر در بالاي كوه «سركشتي» وجود دارد كه به اعتقاد من يكي قبر نوح و ديگري احتمالا قبر حضرت آدم است.
در قلب رشتهكوه زاگرس، كوهي به نام «گرين» قرار گرفته است. اين كوه از شمال نهاوند شروع و تا شمال غرب اين شهر ادامه دارد. رود معروف «گاماسياب» كه سرچشمه رود كرخه است از اين كوه سرچشمه ميگيرد. با مطالعاتي كه انجام دادم به اسناد و مداركي پي بردم كه در آنها گفته شده بود «نهاوند» همان «نوح،آب، بند» است و به علت كثرت استفاده طي سالهاي دور از «نوح آببند» به «نهاوند» تغيير يافته است.
اگر به رشتهكوه زاگرس توجه كنيد، متوجه خواهيد شد كه اين رشتهكوه مانند ديواري است كه هر دوطرف آن دشت قرار دارد شكل اين رشتهكوه به خوبي نشان ميدهد كه اگر در منطقه بينالنهرين توفاني روي داده باشد اين كوه آن را مهار كرده است چون اصليترين ديوارهاي است كه ميتواند از سر راه آن توفان قرار گرفته باشد.
ميبينيد كه قرآن اشاره ميكند كه جودي محل به گل نشستن كشتي نوح است. با گسترش پژوهشها متوجه شدم طايفهاي به نام جودي و جودكي آن منطقه زندگي ميكنند. هماكنون هم افراد زيادي در سراسر ايران نام خانوادگي «جودي» يا «جودكي» را دارند. ״
اما اسناد تاریخی :
ويلكاكس يكي از باستانشناساني است كه در منطقه بينالنهرين پژوهشي انجام داده و فرضيهاي را عنوان ميكند كه براساس آن طغيان رود فرات منشا توفان نوح بوده است. آب بالا آمده و كوهستان زاگرس را فراگرفته و زاگرس همچون سدي جلوي اين آب ايستاده است.
يكي از جغرافيدانان به نام پاپلي يزدي در كتاب فرهنگ آباديها صفحه 8 درباره كوه سركشتي نوشته است: «سركشتي محل به گل نشستن كشتي نوح است و در غرب منطقه دلفان رشته كوهي است مربوط به دوران اول و دوم. مرحوم حاجحيدر كه كهنسالترين مرد قبيله بود درباره وجه تسميه اين كوه گفت: پس از فرو نشستن توفان نوح، كشتي نوح بر بالاي اين كوه به گل نشست و از حركت باز ايستاد.»
هنري راولينسون دانشمند آشورشناس در سال 1838 نوشته است: در 25ماه مه به كوه زيباي «چهل نابالغان» رسيديم كه از طرف غرب به يك سلسله كوه مرتفع به نام سركشتي ميرسد. لر, ها معتقدند كشتي نوح پس از توفان در آن جا به گل نشسته است.»
نتیجه گیری
اگر این ادعا اثباط قطعی گردد ، قبر حضرت نوح و محل فرود مشهورترین کشتی تاریخ که در همه ادیان ذکر شده است میزبان میلیونها جهانگرد از سراسر جهان خواهد شد.و رونق اقتصادی و اجتماعی درایران بویژه این منطقه محروم را به دنبال خواهد داشت .متاسفانه همچنین موضوعاتی نیازمند پیگیری مصرانه مسئولین است و بصورت خودجوش از هیچ نهادی پیگیری نمی گردد.لذا این وظیفه خطیر بر عهده مسئولین گردشگری و نمایندگان مجلس است که با توجه به درجه اهمیت آن ابتدا در قالب پروژه تحقیقاتی مطرح شده و درادامه مسئولین کشوری را متقاعدنموده و جهت تبلیغات ومعرفی و همچنین عمران و توسعه آن جهت بازدید گردشگران تسهیلات ویژه اخذ شود.به امید آن روز که از خواب غفلت بیدار شویم وبخاطر مسامحه کاری این میراث گرانبها را به کشورهای دیگر تقدیم نکنیم .
منابع
– ویکیپدیا، دانشنامه آزاد
– تفسیر المنار،چاپ مصر،رشید رضا،ص ۷۵٫
– تفسیر انوار التنزیل، قاضی بیضاوی، ج ۱، ص ۴۶۸ .
– تفسیر مجمع البیان علامه طبرسی ، ج ۵ ، ص ۱۶۵٫
– تورات؛ سفر پیدایش ۸ : ۴٫
– دایرة المعارف اسلامی ، ج۱ ، ص ۲۷۸٫
– دکتر علی اکبر افراسیابی ،نوح و نوحاوند ،1379
– سايت فريا
– سيد حسن حسينى (آصف)،کشتی نوح
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰