مطبوعات محلی نتوانسته اند انعکاس صدای مردم باشند
به گزارش لکنا روزنامهنگاران محلی را کارشناسان هر استانی میدانند چراکه با آگاهی از جزئیات، نقاط ضعف و قوت استان به انتشار مطالب میپردازند. حال اگر این روزنامهنگاران دانش و تخصص روزنامه نگاری نداشته باشند، آیا همچنان توانایی انعکاس خواستههای مردمی را دارند؟ آیا با ارائه گزارشهایی جامع به ریشهیابی معضلات استانی خواهند پرداخت؟ […]
به گزارش لکنا روزنامهنگاران محلی را کارشناسان هر استانی میدانند چراکه با آگاهی از جزئیات، نقاط ضعف و قوت استان به انتشار مطالب میپردازند. حال اگر این روزنامهنگاران دانش و تخصص روزنامه نگاری نداشته باشند، آیا همچنان توانایی انعکاس خواستههای مردمی را دارند؟ آیا با ارائه گزارشهایی جامع به ریشهیابی معضلات استانی خواهند پرداخت؟
حسن مرادی، مدیر خانه مطبوعات استان لرستان در گفتوگو با شفقنارسانه به بیتخصصی برخی روزنامهنگاران و صاحب امتیازان مطبوعات محلی اشاره میکند و میگوید: روزنامههای محلی به خواستههای مردمی توجه ندارند چون تخصص کافی در حوزه مطبوعاتی ندارند، نتیجه این امر فاصله گرفتن مردم از مطبوعات خواهد بود. او معتقد است مطبوعات استان لرستان اوضاع آشفته ای دارند چون برخی افراد غیرمتخصص مجوز انتشار نشریه گرفته و به فعالیت مطبوعاتی پرداختهاند. مرادی، کمبود بودجه و عدم تخصص را عواملی برای وابسته شدن مطبوعات به دولت میداند.
آنچه در ادامه میخوانید گفتوگوی شفقنا رسانه با مرادی درباره جزئیات کار در مطبوعات محلی است.
مطبوعات در ایران اغلب دچار مشکلات زیاد سخت افزاری و نرم افزاری هستند. مطبوعات محلی همین مشکلات را با عمق بیشتری دارند. به نظر شما مهمترین مشکل مطبوعات محلی که باید برطرف شود کدام وجه است؟
عملکرد معاونت سابق وزیرارشاد باعث بروز مشکلاتی جبران ناپذیر در عرصه مطبوعات شد چون بدون حساب و کتاب مجوز نشریه صادر کردند بدون اینکه بنیه مالی و تجربه فرد را بسنجند. مثلا دیده میشد کسی که سابقة مطبوعاتی نداشت مجوز فعالیت میگرفت. همین باعث مشکلاتی برای مطبوعات میشود. فرض کنید به کسی که سالها در عرصه مطبوعات فعالیت داشته مجوز روزنامه ندادهاند اما به کسی که تا به حال فعالیت مطبوعاتی نداشته است، امتیاز دادهاند. این یکی از مشکلات مطبوعات در کشور است. وقتی صاحب امتیاز نشریه تخصص نداشته باشد، صفحه بندی، نوشتن مقاله و… هم تخصصی نخواهد بود و به جای اینکه به فرهنگ کمک کند، لطمه بزرگی به آن می زند. این لطمه جبران ناپذیر است چون کار به دست افراد نابلد سپرده شده است.
این مشکل چطور باید حل شود؟
مشکل را اداره ارشاد باید حل کند. وقتی به افرادی امتیاز نشریه می دهد، باید به آنها آموزش هم بدهد. همچنین باید بنیه مالی مطبوعات را تقویت کرد. مثلا در استان لرستان امتیازات زیادی برای انتشار نشریه به افراد دادهاند اما این استان حتی چاپخانه هم ندارد. فردی را میبینید که امتیاز چاپ نشریه گرفته و چهارنفر را هم دور خودش جمع کرده است و حتی برای حقوق دادن به این افراد وام گرفته است. ببینید صاحب امتیاز هم گرفتار شده و حتی نمیتواند وام را بازپرداخت کند. حتی نمیتواند نشریه را در دل مردم جا دهد. یعنی نشریه چیزی جدا از مردم و جدا از دولت است. نشریه این وسط مانده و خریدار ندارد. وقتی صاحب امتیاز تخصص ندارد و نمیتواند از مردم و حرفشان چیزی بنویسد خب مردم هم جذب نشریه نمیشوند و آن را نمیخرند چون مطلب خاص مردم را ندارد. از طرفی به نام فرهنگ منتشر می شوند و از طرفی ضربهای جبران ناپذیر به فرهنگ می زنند. از این منظر، مطبوعات استان اوضاع بسیار آشفتهای دارند.
به نظر شما مشکل سخت افزاری مثل چاپخانه و … تا چه حد به نشریات محلی ضربه می زند؟
در استان لرستان حدود سی نشریه داریم اما چاپخانه وجود ندارد. برای چاپ، مطالب روزنامه را به همدان میفرستند. این کار هزینه دارد، همچنین روزنامه به موقع به دست مردم نمیرسد.
در برخی روزنامههای محلی دیده میشود که بیش از هر چیز به رویدادها و مسائل ملی میپردازند. آیا به نظر شما این کار در چارچوب فعالیت مطبوعات محلی درست است؟
خب این هم از ضعفهای ارشاد است و باید جلوی این کار را بگیرد. این اداره باید این همه خبرنگار را ساماندهی کند. چرا کسی که تحصیلکرده رشته روزنامهنگاری است باید بیکار بماند اما کسی در این حوزه کار کند که تخصص ندارد؟ این کار هم به نشریه و هم به جامعه ضربه میزند.
شما مشکل را فقط از اداره ارشاد میدانید؟
بله
گفته شده مطبوعات محلی به علت مشکلات منطقه ای و محلی ممکن است برای رسانه ایجاد شود کم کم از مسئولیت و حرفه شان فاصله می گیرند و در نتیجه کمتر تاثیرگذار هستند. با توجه به تجربه سالها فعالیت در مطبوعات محلی چقدر با این دیدگاه موافق هستید؟
اگر صاحب امتیاز نشریه تخصص کامل داشته باشد هرچقدر هم که مسوولان سخت بگیرند بازهم میتواند موفق باشد. متاسفانه چون مطبوعات محلی بودجه ندارند تقریبا سخنگوی دولت و حتی مدیران دولتی هستند. در نتیجه مشکلات مردم فراموش میشوند و مردم نشریات را نمیخرند چون این نشریات مطالبی را که مدیر میخواهد منتشر میکنند. وقتی خواستههای مردم کنار گذاشته شود آنها هم از مطبوعات فاصله میگیرند.
مطبوعات محلی کمتر گزارش کار میکنند و بیشتر در کار خبر هستند. همانطور که میدانید گزارشهای موثر از منطقه می تواند یک نشریه را تاثیرگذارتر کند و بر آمار مخاطبان نشریه بیفزاید. شما دلیل این خلاء را چه میدانید؟
این خلاء شامل تخصص و علم صاحب امتیاز، تجربه و بنیه مالی میشود. روزنامهها و رسانهها باید مسائل و مشکلات استان را بیان کنند. اگر بخواهیم با پول و از نظر مالی توجه و رضایت مدیر را جلب کنیم به مردم خیانت کردهایم و نتوانستهایم مشکل و نیازهای آنها را بیان کنیم. باید خواستههای مردم را بیان کنیم و اگر این کار را انجام ندهیم قطعا در نشریه موفق نخواهیم شد. اگر نشریه چاپ میکنیم برای ترویج فرهنگ، آگاهی و ترویج رفتار اجتماعی مردم است. خب اگر به این نکات توجه نکنیم موفق عمل نکردهایم.
عدهای مطبوعات استانی را نسخة کپی شده و تکراری مطبوعات سراسری میدانند. آیا با این دیدگاه موافق هستید؟
موافق این روش نیستم. نشریه محلی باید مسائل محلی را بیان کند. نشریات سراسری مشکلات خودشان را بیان میکنند. اگر در مطبوعات محلی به نیازهای مردم توجه نشود اجحافی در حق آنهاست.
به نظر شما مطبوعات استان لرستان با این دیدگاه مطابقت دارد؟
قبلا این الگوبرداری کم بود اما در حال حاضر تقلید از مطبوعات سراسری در حال رشد است و مطبوعات محلی بیشتر از چیزی که انتظار میرود از مطبوعات سراسری تقلید میکنند. عدم نظارت اداره ارشاد اسلامی دورههای گذشته طوری بود که هنوز هم همه چیز رها شده است. مسوولان جدید اداره ارشاد اسلامی هم تا الان نتوانستهاند کاری کنند و زمام امور را در دست بگیرند. هرکسی هر مطلبی را که بخواهد، مینویسد و هر کس هرجایی مطلب میزند. اداره ارشاد نباید اجازه دهد که مطبوعات محلی مطالبی غیر از نیازهای استان خود را چاپ کنند. یعنی اگر روزنامه محلی در حیطه مشکلات استان قلم نزد، اداره ارشاد باید تذکر دهد که در حیطه استان و مشکلات خودتان مطلب بنویسید.
عدهای توجه به مخاطب را حلقه مفقوده روزنامهنگاری محلی میدانند. شما با این دیدگاه موافق هستید؟
بله. زمانی که نشریه از پول فرهنگی اداره، تغذیه شود مردم به فراموشی سپرده میشوند. وقتی یک مدیر مبلغی پول به نشریهای محلی میدهد تا یک صفحه از نشریه را به چاپ عکس او اختصاص دهند این کار هم از لحاظ شرعی و هم از لحاظ حرفهای ایراد دارد. اما اگر عملکرد موفق ادارهای را بیان کند ایرادی ندارد. بعضی از مدیران به نشریات محلی پول میدهند تا عکسشان را در آن نشریه چاپ کنند و از این لحاظ به نشریه بها میدهند؛ در غیر اینصورت به نشریه توجهی نمیشود.
در نشریات استان لرستان تاچه اندازه توجه به مخاطب دیده میشود؟
به نظرم یک در هزار است. دیگر دنبال نیازها و مشکلات استانی نمیروند. مثلا من موبایل را تعمیر کردم اما تعمیرکار باتری گوشی را جابهجا کرده است، خب من این مشکل را به چه کسی بگویم؟ باید به روزنامه بگویم و آنها به مسوولان منتقل کنند، تا دستگاه مربوطه تحت فشار قرار بگیرد و خودش را ساماندهی کند. نشریه موفق نشریهای است که هم حرف مدیر را بزند و هم حرف مردم را. یک صفحه را به مردم اختصاص دهد و یک صفحه هم حرف مدیر را بزند. آن وقت است که این نشریه در دل مردم وارد میشود. اینها به خاطر عدم تخصص و عدم کارایی است.
نشریات محلی تا چه اندازه به نظرهای مخاطبان توجه و از آنها نظرسنجی می کنند؟ و تا چه اندازه به نیازهای مخاطب توجه دارند؟
چنین چیزی وجود ندارد.
به نظر شما تغییر ذائقه مخاطب چقدر در برنامه کار مطبوعات محلی است؟
شاید خودشان بگویند این روند وجود دارد اما من میگویم چنین چیزی وجود ندارد. وقتی مخاطب نمیتواند مشکلاتش را به روزنامه بگوید، تغییر ذائقه هم مطرح نمیشود. تخصص فعالان مطبوعاتی در استان کم است و این حلقه مفقوده وجود دارد. این نظر من است شاید اشتباه هم باشد. در تمام دنیا رسانهها الگو هستند و به اندازه زیادی به رسانهها احترام میگذارند اما در کشور ما این قضیه عکس است چون حزب خاصی نداریم. ببینید تغییر دائقه مخاطب حتی در نشریات بزرگ هم این اتفاق نیفتاده است. نمیگویم وجود ندارد اما کم است.
میتوانم از حرفهایتان برداشت کنم که مطبوعات استان نتوانستهاند انعکاس صدای مردم باشند؟
بله. چون تخصص، تجربه و بنیه مالی ندارند. اداره ارشاد باید با تقسیم آگهی به مطبوعات کمک کند اما اغلب، این کار را به طور سلیقهای و بر اساس رابطه انجام میدهند و حتی برخی سازمان های دولتی آگهیهایشان را به نشریات محلی نمیدهند. قبل از اینکه تعدد نشریات را داشته باشیم دو یا سه نشریه در سطح استان، اعتماد مردم را جلب کرده بودند اما در حال حاضر روش این نشریات هم عوض شده، در نتیجه مخاطبان هم از آنها فاصله گرفتهاند؛ چون به نیازشان توجهی نمیشود.
با چه کارهایی اعتماد مردم را جلب میکردند؟
نظر مردم را جلب میکرند و به نیازها و خواستههایشان میپرداختند. اما نشریات امروز به اندازهای زیاد شده و به مشکلات مالی خوردهاند که بیشتر از هرچیز به بقا و چرخاندن نشریه فکر میکنند.
غیر از تخصص و بنیه مالی مهمترین ضعف مطبوعات استان را در چه میدانید؟
مشکلات مردم فراموش شده و عملکرد مدیران جایگزین آن شده است. پیشنهاد میکنم اگر نشریات میخواهند موفق باشند روی مردم، نیازها و فرهنگ مردمی کار کنند نه اینکه هدفشان کوبیدن یک مدیر باشد. حتی میتوانند کار مثبت مدیر را بیان کنند اما تبلیغ نکنند. یعنی در کنار اینکه کار مثبت و مفید مدیر را بیان کردند به نیاز مردم هم توجه کنند. در نتیجه خود به خود مردم هم به رشد نشریه کمک میکنند.
ارسال دیدگاه
مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : ۰