سد سیمره یا میراث فرهنگی کدامیک اقتصادی تر است؟/ دکتر غلامرضا کرمیان

  سد سیمره یا میراث فرهنگی کدامیک اقتصادی تر است؟ دکتر غلامرضا کرمیان ( عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز و سرپرست هیات باستان‌شناسی سیمره رماوند-برز قواله) این روزها باران درسیمره به گونه ای غم انگیز است چراکه آب وطغیان  سدسیمره ویرانگر بخش مهمی ازمیراث باستانی کشور درغرب ایران است . انجام […]

bayat azadbakht (13).JPGrt

 

سد سیمره یا میراث فرهنگی کدامیک اقتصادی تر است؟

دکتر غلامرضا کرمیان

( عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکز و سرپرست هیات باستان‌شناسی سیمره رماوند-برز قواله)


این روزها باران درسیمره به گونه ای غم انگیز است چراکه آب وطغیان  سدسیمره ویرانگر بخش مهمی ازمیراث باستانی کشور درغرب ایران است . انجام پروژه های اقتصادی برای هر کشوری ضروری است. اما آنچه مسلم است برآورد اثر بخشی اقتصادی پروژه ها پیش از اجرا امری ضروری تر است. اگر از منطقه احداث سد سیمره بازدید کنیم مجموعه ای از حاصلخیزترین زمین های کشاورزی غرب کشور را در منطقه کوهدشت لرستان خواهیم دید. احتمالاً هدف اصلی احداث این سد تولید برق در حواشی رودخانه سیمره می باشد.البته در این مورد اظهار نظر مسئولین این پروژه را نیزباید شنید و نبایست یک جانبه قضاوت نمود.

  بطور حتم برای اجرای هر پروژه اقتصادی می بایست مزایا و معایب آن مورد مطالعه قرار گیرد. در اینجا موضوع قابل توجه این است که آیا ارزش اقتصادی محوطه های تاریخی  که در اثر آب گیری این سدها نابود می گردند ، محاسبه گردیده است؟ و اینکه کدامیک از اینها سد یا آثار فرهنگی در آینده ارزش افزوده اقتصادی بیشتری برای کشور بهمراه دارد؟

رودخانه سیمره در طول هزاران سال پذیرای مردمانی بوده است که امروزه نزدیک به ده ها محوطه باستانی در کنار این رودخانه از ایلام تا لرستان یادگار بجای مانده از آنهاست. آنچه در منطقه سیمره مسلم است وجود میراثی کهن از دوره های پیش از تاریخ تا دوره های تاریخی می باشد. از ده ها محوطه مذکور می توان به تپه ها ی پیش از تاریخی و محوطه های دوره های تاریخی از دورانهای مختلف بویژه اشکانی ،ساسانی ودوره اسلامی اشاره کرد. یکی از شاخص ترین این محوطه ها محوطه دوره آغاز اسلامی ، ساسانی برز قواله است.  محوطه اخیر در اثر بررسی های نگارنده وسایرهمکاران درسال87 شناسایی گردید و جدا از ده ها اثرفرهنگی ثبت شده پیشین در منطقه است و تازه به ثبت آثار ملی رسیده است. آثار مذکور نشانگر رونق منطقه دراواخر دوره ساسانی است. چرا که مجموعه معماری شامل خانه ها و احتمالاً نیایشگاه هایی از دوره مذکور با فضای تقریبی 20 هکتاردر کنار رودخانه سیمره آرمیده است. آنچه که به چشم قاچاقچیان در حفاری ها نیامده و در سطح محوطه رها شده بود حدود 150 قطعه تزیینات گچبری منقوش بود که می توانند بخشی از یک موزه بزرگ را پر کنند. در کنار این آثار بقایای ستون های سنگی و دیوارها با مشخصات معماری دوره مذکور در منطقه نمایان گردیده است.( تعدادی ازاین تزیینات گچبری درقسمت اشکال قابل مشاهده است).

اگر چه ایجاد سد مزبور بیانگر دلسوزی مدیران اقتصادی در جهت توسعه کشور بوده با این حال به نظرمیرسد نسبت به  جوانب آن کم دقتی شده است. اگر مقدار هزینه های ایجاد سد صرف بخش های گردشگری منطقه، کاوش علمی محوطه های باستانی، سامان دهی میراث فرهنگی منطقه ، ایجاد سایت موزه و جلب گردشگران ، محققین، دانشمندان و بازدید کنندگان از سراسر جهان می شد. درآمد قابل توجهی می توانست نصیب کشور نماید .به فرض آنکه هر ساله تنها 1000 نفر برای بازدید موزه و انجام تحقیقات باستان شناسی به منطقه می آمد و هر نفر حداقل 1000 دلار ارز وارد کشور می نمود. رقمی معادل 1000000 دلار به سیستم اقتصادی کشور وارد می گردید. می توانیم قضاوت کنیم که درآمد چند سال هزینه های احداث یک سد را پوشش می داد. پرسشی که در اینجا مطرح است ،این است که چرا کشورهای غربی معتبرترین دانشگاه های خود را به شناخت فرهنگهای کهن بویژه مشرق زمین اختصاص داده اند. آیا از خود سوال کرده ایم که چرا موزه های بزرگ با هزینه های بسیار بالا در این کشورها ایجاد شده و انواع اشیای فرهنگی از سراسر جهان را در خود جای داده اند. آنچه مسلم است. در کنار انگیزه های فرهنگی وبشری، دستیابی به سرمایه ها و درآمدهای میلیون دلاری به لطف جذب گردشگران از سراسر جهان است .کمااینکه برای هر ایرانی نیز بازدید از غرفه ایران در موزه هایی چون لندن، پاریس ، نیویورک ، بوستون و غیره جالب توجه می باشد. اما بطور حتم این سفرها مستلزم هزینه و ایجاد درآمد برای کشورهای مقصداست.

یقیناً ایران یکی از چند کشوری می باشد که از نظر جاذبه های فرهنگی در دنیا بی نظیر است . در حالیکه اقتصاد ما وابسته به درآمد نفت است . درآمد گردشگری در کشورهای مانند ترکیه , فرانسه ، ایتالیا وچین  وزنه ای قابل مقایسه با درآمد نفت ایران است. در کنار ارزش میراث فرهنگی ضروری بنظرمیرسد ارزش اقتصادی فرهنگمان را برای آسایش آینده ایرانیان در یابیم.                             

  اما در مورد پروژه سد مذکور چه باید کرد؟

هماهنگی با وزارت نیرو در مدیریت آبگیری به شکلی که بتوان حداقل بخشی ازاین میراث را نجات داد.چراکه آبگیری مستمر سالیانه بطور حتم این شهر هزار وچند ساله را برای همیشه نابود خواهد کرد..اگر هیچ راهی جهت حفظ این آثار وجود نداشته باشد.

در این شرایط آنچه به عنوان راه حل پیشنهاد می گردد. باستان شناسی نجات بخشی این محوطه هااست باتوجه به تعداد زیاد محوطه های باستانی پشت سد مذکور ومحدودیت امکانات میراث فرهنگی کشور به نظر میرسد دعوت وکمک گرفتن ازدانشگاههای باستان شناسی سایر کشورها جهت نجات بخشی قسمتی ازاین میراث جهانی به ثبت ومستند سازی این اثار کمک نمایید.  از این رو پیش از مطالعات گسترده  نبایستی درمورد آب گیری مداوم سد  عجله نمود. به طور حتم تصمیم نهایی بامدیران محترم کشور است که امید است نهایت دقت را در این مورد مبذول فرمایند. 

 

توضیح: این نوشتار توسط نویسنده به طور اختصاصی برای لکنا ارسال شده است.