درآمدي بر شناخت زبان لکی/ م. محمدزاده

درآمدي بر شناخت زبان لکی م. محمدزاده مدت مدیدی نمی گذرد که محافل علمی و ادبی استان های لرستان، ایلام و کرمانشاه شاهد طرح مباحثی برای معرفی و شناخت « زبان لکی » است. اینکه ما بپذیریم « لکی » یک زبان مستقل است و می توان برای آن قاعده و دستور وضع نمود،  ممكن […]

9648120250.240

درآمدي بر شناخت زبان لکی

م. محمدزاده

مدت مدیدی نمی گذرد که محافل علمی و ادبی استان های لرستان، ایلام و کرمانشاه شاهد طرح مباحثی برای معرفی و شناخت « زبان لکی » است. اینکه ما بپذیریم « لکی » یک زبان مستقل است و می توان برای آن قاعده و دستور وضع نمود،  ممكن است به آسانی قابل پذیرش نباشد و نیاز به ادله قوی و محکم و پژوهش های زبان شناسانه داشته باشد. هدف بیان موضوع در این مجال گشودن بابی برای طرح دیدگاه و نظر افرادی است که به نحوی در این باره تحقیقاتی داشته اند و یا مایلند با دیدگاه ها و نظرهای دیگران آشنا شوند.

 آن چه تا کنون درباره زبان لکی شنیده ایم و گفته اند و خوانده ایم شاید از این چند مقوله خارج نباشد:

1)برخی لکی را زیر مجموعه زبان کردی و در ردیف کردی جنوبی در کنار گویش های کلهری، و فیلی می دانند. پذیرش این جایگاه برای لكی مستلزم پذیرش تقسیم بندی جامع تری است که برای زبان کردی قائل شده اند كه : زبان کردی شامل سه بخش می باشد بخش اول کردی شمال شامل گویش های (شیکاک، زازایی و … )

بخش دوم کردی مرکز شامل گویش های (سورانی، اردلانی و گورانی)

بخش سوم شامل کردی جنوب شامل (کلهری، فیلی و لکی)

که البته هر کدام از بخش هاي فوق خود ممکن است به دسته های کوچک تری تقسیم شود.

2)عده ای دیگر از زبان شناسان ،کردی را از دو دسته، شمالی و جنوبی خارج نمی دانند ،بر این اساس باز لکی را در زمره گویش های کردی جنوبی به حساب آورده اند.

  آنچه در این باره قابل تصدیق و عینی است شباهت بسیار زیاد گویش لکی با سایر گویش های کردی جنوبی است با رعایت وجوه ممیزه که برای هرکدام متصور است به ویژه شباهت و قرابت کردی اورامی یا هورامی با لکی بر کسی پوشیده نیست و این شباهت هرچه به عقب تر بر می گردد بیشتر می شود تا جایی که ترکه مير و نجف که ازجمله شاعران برجسته لک و هر دو از ایل بزرگ دلفان هستند در میان اورامی زبانان به عنوان شاعرانی اورامی دارای جایگاه ممتازی می باشند.

3)برخی دیگر از محققین لکی را از جمله گویش های لری به حساب آورده اند، که این ادعا  قرابت کمتری به واقعیت دارد.

   واقع امر این است که لک ها و لرها از لحاظ نژادی و ژنتیکی بسیار به هم شبیه هستند و در کنار هم سالیان متمادی است که زندگی می کنند، شهرهای متعددی وجود دارد که آمیختگی لک و لر در آن به اعلا درجه خود رسیده است.

کوهدشت، الشتر، خرم آباد، زاغه، چغلوندی و مناطق بسیاری از استان لرستان مملو از این آمیختگی است.

   لرها و لک ها با هم زندگی می کنند با هم صحبت می کنند با دو گویش متفاوت با هم حرف می زنند بدون آنکه نیازی به ترجمه ی واژه های همدیگر داشته باشند. در عین اینکه اغلب واژه های لکی و لری تفاوت های شکلی و لفظی بسیاری با هم دارند ولی آمیختگی و هم زیستی این دو، آن چنان است که امر را بر برخی مشتبه کرده است که این دو گویش از یک ریشه ی زبانی هستند. نگاه به چند واژه ی پرکاربرد دو گویش لری و لکی در زیر می تواند سند این ادعا باشد و از این دست خواهد بود صدها واژه ی دیگر:

فارسی

لکی

لری

می روم

مه چم

می رم

می خورم

مه رم / می رم

موهورم

برخیز

هیزگر

وریس

سنگ

کوچک

برد

خانه

مال

هونه

چشم

چم / چی ام

چش

4)ازجمله مطالب دیگری که در این باره گفته شده است می توان اشاره کرد به این نکته که لک ها ازجمله مردمانی بوده اند که به گویش کرمانجی سخن گفته اند که در دوره های اخیر تحول یافته اند و به زبان لکی مبدل شده اند.

   در هر صورت سرزمینی که امروزه لک ها در آن سکونت دارند مشتمل بر نواحی شمال و شمال غربی لرستان قسمت هایی از شمال شرقی و جنوب ایلام، قسمت های زیادی از استان کرمانشاه وبخشهايي از استان همدان است که در برخی مقاله ها و نوشته ها به درست یا به غلط آن را لکستان می نامند، آنچه قابل تأمل و بررسی است اینکه این مردمان با وجود پراکندگی و تقسیمات جغرافیایی که دارند دارای پیوستگی عمیقی هستند که مهمترین پیوستگی این مردمان را در زبان آنها باید جستجو کرد. زبانی که علی رغم تلاشهایی که در سال های نزدیک برای معرفی آن صورت گرفته، هنوز  نا شناخته مانده  است.