بنیاد شهید را سیاسی نکنید

خسرو پرویزپور٭- سرویس سیاسی: چند ماهی است از فعالیت نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی میگذرد و نمایندگان، به موازات مسوولیت و وظائف احصاء شده در قانون اساسی ، میل به همراهی و هماهنگی مدیران دستگاه های اجرایی را به یمن صدور فرمان عزل و نصب ها،همواره مطلوب نظر داشته اند ، هر چند “استقلال قوا”، (اصل پنجاه و هفتم قانون اساسی جمهوری اسلامی) این میل را به یک پدیده ی قابل بررسی در حوزه ی حقوق تبدیل کرده است اما همچنان این رویکرد نامناسب، بدون انتقاد یا واکاوی از سوی حقوقدانان و صاحب نظران دستگاه اجرایی یا نخبگان سیاسی ، شائبه ی تداخل قوا را پر رنگ تر میکند، آسیبی که میتواند بخش عمده ای از اعتماد عمومی به استقلال قوه ی مجریه را زیر سوال ببرد.
استقلال قوا، قاعده ای دارد که میگوید:”تعامل نبایداز تعریف خود خارج شود.”
بنا بر این ، تعامل ، هماهنگی و همکاری با نمایندگان امری پسندیده و معقول است اما اطاعت پذیری و فرمان پذیری مدیران دستگاه اجرایی از نمایندگان مجلس بزرگترین آفت و آسیب درحوزه ی اجرایی است، به عبارتی دیگر اگر خواستن ها بر خواهش ها غالب شود و تمکین مدیران بر مبنای فرمان پذیری باشد در حقیقت مفهوم مدیریت را به چالش کشیده ایم و متفاوت ترین و بدترین معنای “مدیریت تعظیمی” را به نمایش گذاشته ایم.
به هر حال، روش ها تغییر نیافته است و شاید نمایندگان تغییر در حوزه ی مدیریت دستگاه های اداری را یک حق ویا یک فرصت استثنایی برای خود فرض کرده اند… ما نمی‌خواهیم بیش از این ، چرایی و چگونگی این موضوع را نفی یا اثبات کنیم اما حقیقت آن است که ورود احتیاطی نمایندگان مجلس به قلمروی برخی سازمان ها از لوازم مصلحت و تدبیر است .
نمایندگان و مدیران باید در یابند که بنیاد شهیدو امور ایثارگران منحصرا دستگاهی است که “افضل بر نهاد ها است”در این پیام باشکوه، “فضیلت”، از نگاه امام خمینی “ره” زائیده ی شهادت است و شهیدان ، “امام زادگان عشقند” ،مگر میتوان متولی امامزاده ی عشق را با توافقات و معادلات و معاملات سیاسی به تولیت منصوب کرد؟
حضرت امام خامنه ای”زیدعزه “بنیاد شهید را با نگاهی برجسته و وارسته می نگرد و می‌فرماید :”بنیاد شهید دستگاه عصمت و طهارت است” یعنی ، عصمتی که از طهارت و تزکیه ی نفس شهیدان و معدن فیض آنان به وجود آمده است ؛ این مناط و ملاک رهبریت معظم انقلاب “زید عزه ” بیانگر آن است که مجموعه ی بنیاد شهید باید از تقوا و طهارت خود مراقبت نماید و سهم مدیران دستگاه عصمت و طهارت، بسی والا تر و فرا تر از مدار معمول است ،بنا بر این وسعت دستگاه شهیدان نباید تابعی از تصمیمات ناروایی باشد که حاصل جمع معادلات سیاسی است.
باید بدانیم ورود فرآورده ی مسموم سیاست زدگی به دستگاه معنوی بنیاد شهید یعنی آغازی برای سقوط باور ها ،ارزش ها و اصولی که نقطه ی اتصال انسان ها به عرش عظیم الهی است. مدیرانی که در هر نقطه از جمهوری اسلامی ، فرایند عزل و نصب خادمان شهیدان را ، تابع تصمیم نمایندگان نمایند مشمول واخواهی و پاسخ به شهیدان و ایثارگران و خانواده های معظم شهدا خواهند بود .

سخن آخر؛
جناب آقای شهیدی!

فلسفه ی شهادت پیش از آن که از مفاهیم ماورایی و آسمانی باشد ، حقیقتی عینی و قابل مشاهده است ، مفهومی مطلق و غیر نسبی که انعکاس آن بزرگترین رسالت و اولویت بنیاد شهید و امور ایثارگران است .
انعکاس یک مفهوم والا و آسمانی اگر با قید های زمینی و سیاست های میدانی و یا زخارف دنیوی همراه شود؛ هم باور ها را به مقصود نمی رساند، هم ارزش ها را به محاق می‌کشاند، با این شرح ، دفاع از حریم و حرمت دستگاه عصمت و طهارت نخستین و ضروری ترین رسالت نماینده ی ولی فقیه و ریاست عالی بنیاد شهید وامور ایثارگران است ، پس نگذارید قداست بنیاد شهید با معادلات سیاسی برخی از مدیران، آنگونه معنا شود که روایت تلخ سیاست زدگی در دستگاه عصمت و طهارت را در اذهان زنده کند.
بنابراین
به مدیران استانی توصیه ی اکید نمایید از پردازش به پازل سیاسی اجتناب نموده،گرفتار پارادوکس عملی نشوند و با معیار های علمی و تخصصی، تعامل را قربانی اطاعت پذیری از نمایندگان نکنند و مفاهیم متعالی شهید و شهادت را با تزریق مفهوم سیاست زدگی از اوج اعلا و از آسمان به زمین نکشانند که اگر اینگونه شود با اندیشه ی رهبری معظم انقلاب “زیدعزه” (که بنیاد شهید را دستگاه عصمت و طهلرت فرمودند)تقابل کرده ایم و افضل نهاد ها را با سایر نهاد ها در یک مدار به مدارا آورده ایم باشد که مداقه نمایید تا اینگونه نشود.
٭صاحب امتیاز و مدیر مسئول نشریه ی اساطیر استان لرستان