انتخاب اصلح

شرح وظایف نماینده، برای ایفای نقش در حوزه انتخابیه با یک خلاء قانونی رو به روست و همین مسئله موجب شده تا بسیاری از مردم و گاه خود نماینده ها، سازمان های حوزه انتخابی را ابزار کار نمایندگان مجلس بدانند، در حالی که این سازمان ها عمدتاً وابسته به دولتند.

IMG_۲۰۱۵۰۳۲۹_۱۶۵۰۴۷-۱

« ترجیح مصالح ملی و منافع عمومی بر منافع و مصالح فردی و گروهی»

  پیرمحمد نوریانی/ کشکان: دست یابی به نتایج مطلوب و رسیدن به هدف ها و آرمان های بشری همواره مبتنی بر همکاری های جمعی بوده و دلیل روی آوردن انسان به زندگی اجتماعی نیز ناشی از همین موضوع است. فواید سودمندی، به برکت ارتباط با جامعه و اجتماع نصیب انسان می شود، بی تردید سبب ایجاد حس مسئولیت آدمی در برابر آنان خواهد شد و در این رهگذر، کمترین وظیفه ما، کمک به  عموم و پرهیز از آزار رساندن به دیگران است.

اکنون که در آستانه ی برگزاری دهمین دوره ی انتخابات مجلس شورای اسلامی شاهد فعالیت های گسترده ی تبلیغاتی کاندیداهای  مجلس شورای اسلامی هستیم،  شرکت در انتخابات و انتخاب اصلح، برای فردای پیشرفت و توسعه، از جمله یکی از این مسئولیت هاست. بی گمان تن دادن به هر وظیفه ای متوقف به وجود انگیزه های درونی و بیرونی است و از آنجا که مردم شریف شهرمان افرادی مسلمان، مومن و معتقد به مکتب نجات بخش اسلام هستند بهترین و والاترین انگیزه ی بیرونی در انتخاب فرد اصلح برای آنان، معیارهای قانونی و دستورات شرعی، ملاک عمل خواهد بود.

در جامعه اسلامی که بر اساس حاکمیت دینی اداره می شود، باید شایسته سالاری یکی از مهمترین معیارهای گزینش های ما باشد. در منطق اسلام، نگرش های خویشاوند سالاری، قبیله گرایی، حزب سالاری و… به شدت مطرود بوده و انتخاب شایستگان، افضل و مقدم بر هر امری شمرده می شود. در قرآن آمده است، منصب ها و مسئولیت ها، امانت هایی به شمار می آیند که باید به اهلش واگذار شوند؛«ان الله یامرکم ان تودو الامانات الی اهلها»؛(همانا خداوند شما را امر می کند که امانت را به اهل آن واگذار کنید.) مسئله نگرش های خویشاوند سالاری، قبیله گرایی، حزب سالاری و غیره امری ناپسند است و توجه به این نگرش های سنتی، باعث به تعویق افتادن پیشرفت و توسعه خواهد شد.

رهبر معظم انقلاب، در تمامی انتخابات های گذشته بر ضرورت انتخاب اصلح، تاکید فرموده اند و شاید بتوان گفت که دومین اصل مورد تاکید رهبر معظم انقلاب اسلامی بعد از اصل مشارکت حداکثری، اصل “انتخاب اصلح” باشد. معظم له در باب اهمیت  انتخاب اصلح با صراحت، می‌فرمایند: «همچنان که اصل انتخابات یک تکلیف الهی است، انتخاب اصلح هم یک تکلیف الهی است.»(۳۱/۲/۷۶)

اگر دنبال شایسته سالاری بر مبنای فرهنگ اسلام باشیم، این شایستگی بر دو پایه اصلی تخصص و تعهد به باورهای دینی استوار است. فعالیت های فنی و تخصصی به همراه تعهد به ارزش های اسلامی، بالاترین رتبه ی  شایستگی را به خود اختصاص می دهد. در هر فعالیتی تخصص و اعتقاد به ارزش های اسلامی، ملاک خواهد بود. از این رو، نگاه کارشناسانه به دور از هرگونه طرفداری قومی یا سیاسی و مراجعه به قانون، آموزه های دینی، توصیه های رهبران و عالمان دینی و افراد قابل اعتماد و گروه های مرجع درخصوص شناسایی عوامل مهم و تاثیر گذار برای گزینش کاندیداهای اصلح و کنار زدن کاندیداهای غیر اصلح، می‌تواند راهگشای مناسبی برای تصمیم گیرهای درست باشد.

هر چند در حق بدیهی و طبیعی نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی برای اعمال اختیارات نظارتی خود نه تنها هیچ‌گونه شبهه‌ای وجود ندارد بلکه ضرورت حاکمیت مردم‌سالاری در کشور این است که نمایندگان محترم مجلس بتوانند به نحو مطلوب وظیفه ی نظارتی خود را انجام دهند. اما نکته ی قابل ذکر این است که شرح وظایف نماینده، برای ایفای نقش در حوزه انتخابیه  با یک خلاء قانونی رو به روست و همین مسئله موجب شده تا بسیاری از مردم و گاه خود نماینده ها، سازمان های حوزه انتخابی را ابزار کار نمایندگان مجلس بدانند، در حالی که این سازمان ها عمدتاً وابسته به دولتند. در واقع  سازمان ها ابزار کار دولت ها برای مدیریت جامعه هستند، نه نمایندگان. در راستای همین باور، برخی از نمایندگان با استفاد از وضعیت موجود، پا را از چارچوب وظایف خود فراتر گذاشته، با تفکر سلیقه ای، در تمام شئون نظام اداری به ویژه عزل و نصب های مدیران حوزه ی انتخابیه ی خود نقش اصلی را ایفا می نمایند.

بزرگ ترین خطر ی که  در این قسمت وجود دارد، این است که نماینده به سراغ افرادی برود که تسلیم محض او باشند سرسپردگی این قبیل دست نشاندگان، یاد آور این بیت:

بندگانیم جان و دل بر کف        چشم بر امر و گوش بر فرمان!

هر چند هماهنگی و تعامل بین مدیریت شرط پیشرفت و توسعه است، ولی این بدان معنی نیست که نماینده به سراغ  بله قربان گوها برود و بس. بی شک اهداف  چنین مدیریتی جدا از اهداف نماینده که مدیریت ها، جزئی از پیکره جناح آن است نمی تواند باشد. از این رو، می توان گفت: عملکرد مدیریت شهرستان هرحوزه انتخابیه تا حدودی وابستگی زیادی به عملکرد نماینده انتخابی آن شهرستان دارد. این موضوع بدین معنی است که انتخاب نماینده موثر می تواند سهم مهمی در انتصاب مدیران شایسته و عملکرد موفق آنان در پیشرفت و توسعه شهرستان حوزه انتخابیه بر عهده داشته باشد. امروزه سازمان ها رکن اصلی جوامع بشری هستند؛ به گونه ای که در تمام شئون زندگی انسان امروزی از هنگام تولد تا مرگ تاثیر می گذارد. پس از ایجاد ساختار سازمان ها، مدیریت نیز یکی از مهم ترین کوشش های انسانی است که در دنیای امروز، پیشرفت و توسعه جوامع بشری وابستگی زیادی به نظام مدیریتی حاکم بر آن جوامع دارد. بنابراین حوزه انتخابیه ای که نماینده اش اصلح نباشد، انتصاب مدیران آن حوزه نیز بر مبنای معیارهای شایستگی نخواهد بود. سازمانی  که مدیرش برمبنای شایستگی انتصاب نشود در آن سازمان ارزش ها متزلزل می گردد.

استفاده از وجود مدیر ناتوان و ضعیف النفس که از سلامت کافی برخوردار نباشد، نه تنها به اصول مدیریتی و فرهنگ سازمانی ضربه می زند، بلکه از دانش و فن مدیریت به عنوان ابزاری کارآمد درجهت دستیابی به خواسته های مادی و نفسانی فردی و جناجی هم چون پول، شهرت، مقام، قدرت و پذیرش بی چون چرای سفارشات جناحی و مانند آن استفاده می شود و افراد بیمارگونه ی سازمان تحت مسئولیت او نیز پس از ورود به جامعه و کنش متقابل نظام اداری و اجتماعی با سایرین، بیماری خویش را به دیگران سرایت داده و ساختار جامعه را از هم فرو می پاشند و در نهایت مصالح  ملی و منافع عمومی فدای منافع و مصالح فردی و جناحی می شود.

بنا بر این لازم است پس از انتخاب با خودباوری و پشتکارحرکت مطالبات ملی و جمعی به سمت توسعه و پیشرفت را جدی تر از گذشته سرعت ببخشیم و در این راستا  ابعاد مختلف پیشرفت و توسعه را به صورت همه جانبه و درون زا دنبال کنیم. چنانچه مردم در انتخاب نماینده اصلح ، موفق باشند ولی نتوانند به نحو احسن مطالبات ملی و جمعی را از نماینده انتخابی پیگیر باشند و بنا به دلایلی خواسته به حق آنان به بوته فراموشی سپرده شود، قطعاً در نیل به اهداف تعیین شده ناموفق خواهند بود.

خداوند به همه، این توفیق را عنایت فرماید که در جهت مصالح ملی و جمعی، گام برداریم.