دیگرگونه انسان/ سکینه میرزایی

  دیگرگونه انسان به مناسبت هشتادمین سالروز تولد دکتر علی شریعتی سکینه میرزایی (کارشناس علوم تربیتی) "خدایا! به من زیستنی عطا کن که در لحظه مرگ، بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است، حسرت نخورم، و مُردنی عطا کن که، بر بیهودگیش،سوگوار نباشم.بگذار تا آن را، خود انتخاب کنم، اما آنچنان که […]

220px-Dr_Ali_Shariati
 

دیگرگونه انسان

به مناسبت هشتادمین سالروز تولد دکتر علی شریعتی

سکینه میرزایی (کارشناس علوم تربیتی)


"خدایا! به من زیستنی عطا کن که در لحظه مرگ، بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است، حسرت نخورم، و مُردنی عطا کن که، بر بیهودگیش،سوگوار نباشم.بگذار تا آن را، خود انتخاب کنم، اما آنچنان که تو دوست می داری.. "


هیچگاه برای دیدن آدم ها و دیدن و شنیدنشان به هیجان نیامده ام چو ن پس از بارها و بارها ملاقاتشان همه را کپی از یک اصل نا اصیل دیدم ؛افکارشان تقلید،گفتارشان تقلید،از چه خندیدنشان تقلید ،از چه گریستنشان تقلید بود…یکی را ببینی ، جزییات رفتار هزاران نفر از اطرافیانش بدستت می آید دیگر چرا وقت تلف کنی؟

اما معدود آدمیانی هستند که سر شار از اصالتند؛ با همه ی اینها فرق دارند.هرچه ببینی شان خسته نمی شوی که با روحت نزدیکی دارند. حرف هایی میزنند که تو بارها خواستی  بگویی و نتوانستی؛ که زبانت الکن است و چشمها به یاری زبان می ایند که این دردها را بیرون بریزند  که اگر در درون بمانند تمام وجودت را می سوزانند. ندیده ای وقتی برای این دردهای غریب گریه میکنی اشک ها چقدر سوزانند ؟آتشند دیگر!

اندک آدمیانی "بودن"شان، "داشتن"یست برای دیگران اما خیل عظیمی دیگر نه در بودن که در "شدن"شان نیز هیچ لطفی و امیدی نیست.

علی شریعتی انسانی پر از انسانیت ناب و اصیل ؛ آنگونه  که خودش میگوید "مرا کسی نساخت ،خدا ساخت نه آنچنان که کسی می خواست ". نویسنده، جامعه شناس ، تاریخ شناس و پژوهشگر دینی دردمند در ۲ آذر ۱۳۱۲ در روستای کوچک و کویری‌ کاهک، از توابع مزینان، در نزدیکی‌ سبزوار زاده شد. وی در شرح اتوبیوگرافی‌ خود سال‌ها بعدگفته بود:" زاده شدم…غنی گشتم…سیراب شدم".
  از سیزده سالگی به مطالعه‌ی کتب فلسفی و عرفانی و… روی می‌آورد. آثار موریس مترلینگ و آناتول فرانس و… ذهنش را به خود مشغول می‌داشت و در همین زمان، فشار تضاد‌های فکری و فلسفی و مسایل اجتماعی و آثار مترلینگ و هدایت و… او را (بنا به گفته‌ی خودش)، به فکر خودکشی می‌اندازد که در آخرین لحظات در کنار آبی که می‌خواست خود را غرق کند، به یاد کتاب مثنوی مولوی می‌افتد و از این کار پشیمان می‌شود.
 بنابراین شریعتی همواره در محیطی چندگانه زیسته و در سراسیمگی و اضطراب انتخاب به سر برده است، که همین، زندگی او را به یک تراژدی تبدیل می‌کند، تراژدی از نوع انتخاب، تراژدی انتخاب بین سنت و مدرنیته، انتخاب بین تقویم فرهنگی و تقویم تاریخی، و انتخاب بین اتوپیا و اسطوره.
اسلام شریعتی ابتدا شرح کج فهمی های آدمیان از اسلام ونفی آنهاست و سپس بازگویی اسلام ناب و انسانی که هرچه شنیده ایم را با اسلام ناب تطابق دهیم که اسلام بازیچه ی دست زر وزور و تزویر  بوده است.اسلام او دینی آمیخته با عرفان و عشق و سرشار از عدالت وآزادی است. او تصویری دیگرگونه از علی و فاطمه و حسین می نمایاندکه"حسین بیشتر از آب ، تشنه لبیک بود اما افسوس که به جای افکارش ، زخمهای تنش را نشانمان دادند و بزرگترین دردش را بی آبی نامیدند". 

در هشتادمین سالروز تولد روحی بزرگ ، تنها و عصیانگر که زندگی اش عقیده و جهاد بود  و فریادی بود بر سر آنان که هنوز انسانیت را به جا نیاورده طلبکارانه ادعای خداوندی می کردند، به  پاس بودن زیبایش یاد وراهش را گرامی میداریم.