حبیب‌الله عسگراولادی درگذشت

  حبیب‌الله عسگر‌اولادی از مبارزان انقلاب اسلامی و دبیر کل جبهه پیروان خط امام صبح امروز و همزمان با اولین روز ماه محرم‌الحرام در سن 82 سالگی به علت عارضه قلبی درگذشت. محسن رفیق دوست در گفت‌وگویی با اعلام این خبر گفت: «بیش از 60 روز از عمل جراحی عمل قلب باز حبیب الله عسگراولادی […]

IMAGE634955765068163697

 

حبیب‌الله عسگر‌اولادی از مبارزان انقلاب اسلامی و دبیر کل جبهه پیروان خط امام صبح امروز و همزمان با اولین روز ماه محرم‌الحرام در سن 82 سالگی به علت عارضه قلبی درگذشت.

محسن رفیق دوست در گفت‌وگویی با اعلام این خبر گفت: «بیش از 60 روز از عمل جراحی عمل قلب باز حبیب الله عسگراولادی می‌گذشت که دچار ناراحتی در قسمت ریه‌ها شد و علی‌رغم اظهار رضایت از عمل باز وی، اما به دلیل مشکلات ریوی حبیب الله عسگراولادی امروز در بیمارستان درگذشت.» عسگراولادی از شهریور امسال در یکی از بیمارستان‌های تهران بستری بود.

 
حبیب‏الله عسگراولادی مسلمان، در سال 1311 ش، در یک خانواده متدین و از پدر و مادری اهل دماوند، در تهران متولد شد. پدرش در ابتدا به شغل بنکداری خواربار در دماوند اشتغال داشت، اما به علت زلزله ای که در دماوند آمد و زندگی پدرش آسیب جدی دید، امکان زندگی در دماوند برایشان فراهم نبود؛ لذا پدرش در شش سال ابتدایی زندگی حبیب الله، به کار ساده‏ای در تهران اشتغال داشت تا اینکه مجدداً به دماوند بازگشت.


بر اثر جنگ جهانی دوم و وخیم شدن اوضاع اقتصادی امکان تحصیل از وی گرفته شد، لذا به کار در بازار تهران اشتغال یافت و چند سال در بازار دروازه ای تهران به خرده فروشی برنج پرداخت. وی در منزل برادر بزرگترش، صادق، سکونت گزید. سکونت در این محل و نزدیکی محل کار او با مسجد امین الدوله باعث آشنایی‏اش با برنامه های مذهبی مسجد شد. در مسجد با شیخ حسین زاهد آشنا شد و در کلاس علوم دینی او در مسجد جامع تهران شرکت کرد و دروس حوزوی را تا سطح فراگرفت.

عسگر اولادی در سالهای پایانی دهه بیست، به هنگام تحصیل علوم حوزوی در مسجد امین الدوله و بعدها در حوزه علمیه مروی و در حالی که سیزده سال بیشتر نداشت به فعالیتهای سیاسی به رهبری آیت الله کاشانی، جلب و در سال 1327 در یک راهپیمایی که به دعوت آیت الله کاشانی به هواداری از مردم فلسطین تشکیل شده بود، دستگیر و بازداشت شد.

از سال 1327، پس از آزادی از زندان تا 28 مرداد 1332، در جریانات، با آهنگ روحانیت، در متن فعالیتها بود. در 1327 به فعالیتهای سیاسی وارد و با حوادث ملی شدن نفت آشنا شد و در تجمعات و تظاهرات این دوران شرکت می‏کرد. وی که با فعالیت جمعیت فدائیان اسلام نیز آشنا بود، در 1333، به همراه عده ای از دوستانش که در مسجد امین الدوله با هم آشنا شده بودند، تصمیم گرفتند هیأتی مذهبی تأسیس کنند و به فعالیت فرهنگی بپردازند. لذا هیأتی به نام هیأت «مؤید» تأسیس کردند و در مسجد امین الدوله به فعالیت مشغول شدند.

با شروع نهضت اسلامی به رهبری امام خمینی (ره)، از طریق آیت‏الله مهدوی کنی با حضرت امام آشنا شده و از طرف امام مأمور وصول وجوهات شرعی در بازار تهران شد. در ماجرای تصویب لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی، ارتباط هیئت وی با بیت امام گسترده تر شد و این ارتباط باعث ائتلاف آنها با دو هیئت مسجد شیخ علی و هیأت اصفهانیهای بازار و تشکیل هیأتهای مؤتلفه اسلامی گردید.

در سال 1343 که هیأتهای مؤتلفه به ترور حسنعلی منصور اقدام کرد، عسگر اولادی نیز به همراه شاخه نظامی مؤتلفه به جرم نگهداری چمدان اسلحه دستگیر و به حبس ابد محکوم شد و در 1356 مورد عفو قرار گرفت و از زندان آزاد شد.

فعالیت های پس از انقلاب
حبیب‏الله عسگر اولادی علاوه بر حضور در کمیته استقبال از امام، جزو کسانی بود که در هفته های آخر قبل از بازگشت امام به وطن در پاریس در کنار ایشان بود و همراه با امام (ره) به ایران آمد. وی از سالهای قبل از انقلاب جزو معتمدین امام در بازار و در دریافت وجوهات شرعی بود و پس از پیروزی انقلاب اسلامی نیز راه اندازی کمیته امداد جهت رسیدگی به وضعیت محرومان از نخستین حکم‌هایی بود که از امام (ره) دریافت کرد. وی همچنین از همراهان شهید مظلوم آیت‌الله دکتر بهشتی در راه اندازی حزب جمهوری اسلامی بود که تا زمان تعطیلی حزب، عضو شورای مرکزی آن بود.

عسگراولادی یکبار در سال 60 و در جریان ترورهای منافقین مورد سوء قصد قرار گرفت و با هوشیاری محافظینش جان سالم بدر برد و البته مدتی در بیمارستان بستری بود. وی چند وقتی نیز وزیر بازرگانی بود که در جریان اختلاف نظرهای آن روز در دولت و برای حفظ مصالح نظام که در شرایط جنگ بود استعفا داد تا اختلاف دیدگاهها فشاری بر مردم وارد نیاورد. پس از این استعفا بود که حضرت امام (ره) درباره او فرمود:« …. آقای عسگراولادی که ایشان هم نظیر آقای مرحوم عراقی از اول نهضت همراه بود و زحمت کشید و من او را مرد بسیار صالحی، بسیار فداکاری می دانم.»

عسگراولادی همچنین در کارنامه خود سابقه نمایندگی مردم در مجلس شورای اسلامی و حضور در جایگاه نایب رئیسی و عضویت در هیات رئیسه مجلس را نیز دارد. عضویت در هیات منصفه مطبوعات و ریاست آن، عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام از دیگر سمت های فعلی عسگراولادی در کنار نمایندگی ولی فقیه در کمیته امداد امام (ره) است.

جدال با چپ ها
نگرش سیاسی – اقتصادی عسگراولادی، او را در برابر برخی از نیروهای انقلابی چپ گرای مذهبی قرار داد. به گونه ای که در حزب جمهوری اسلامی مشاجرات میان او و میرحسین موسوی به رویه معمول تبدیل شده بود. عسگراولادی که در دولت میرحسین وزارت بازرگانی را عهده دار شده بود، به همراه برخی از وزاری همفکر نامه‏ای به امام خمینی(ره) می نویسد و از سیاست های میرحسین موسوی گله می کند.

عسگراولادی، ناطق نوری، ولایتی، توکلی، رفیق دوست، مرتضی نبوی و پرورش در بخشی از نامه خود نوشته بودند: «عده ای در دولت به دنبال دولتی کردن مردم هستند و عده ای به دنبال مردمی کردن دولت… اگر بخواهیم از این بن بستی که دچار آن شده ایم، بیرون بیاییم و قفل اقتصاد کشور باز شود، باید به دنبال مردمی کردن اقتصاد باشیم.»

البته عسگراولادی با «بهزاد نبوی» دیگر عضو کابینه میرحسین موسوی نیز در برخی اقدامات همچون «بسیج اقتصادی» اختلافات گسترده ای داشت  به گونه ای که حتی جلسه ای با حضور «رئیس جمهور، نخست وزیر و رئیس  مجلس» وقت و آن دو برگزار شد تا اختلافات حل شود، اما نه تنها آن مشکل حل نشد، بلکه بهزاد نبوی هم از حضور در کابینه استنکاف کرد که پس از مدتی با وساطت هایی بازگشت، اما این بار عسگراولادی بود که در پی اختلافات حل نشده کابینه، راه استعفا را برگزید. او درباره این استعفا می گوید: «یکی از مشکلات کمبود ارزاق در ماه مبارک رمضان بود، به خصوص در شرایط جنگ، کشتی های حامل مواد غذایی در بندرهای جنوبی ایران منتظر کامیون های وزارت صنایع سنگین بودند و وزیر وزارتخانه بهزاد نبوی هم برای حل این مشکل همکاری نکرد و فشار این اختلاف سلیقه به روزه دارانی آمد که سفره شان خالی مانده بود. من صلاح ندیدم این رویه ادامه یابد و فشار اختلاف سلیقه ها بر مردم باشد.»

اگر چه عسگراولادی، از وزارت بازرگانی استعفا داد، اما او همچنان به عنوان چهره موثر و متنفذ مخالفان دولت وقت مطرح بود. وی با شکل گیری کمیته امداد از آغازین روزها در رأس این نهاد قرار گرفت.

در دورانی که چپ گرایان بر اسب قدرت می تاختند، اقبال روی خوشی به عسگراولادی نشان نداد و فقط حزب جمهوری اسلامی و جلسات مؤتلفه ‏ای ‏ها مکانی امن برای وی بود. با انحلال حزب جمهوری اسلامی او و دوستانش بار دیگر حزب مؤتلفه را احیا کرده و عسگراولادی مدیریت این تشکل را بر عهده گرفت. سال ها او در مقام دبیرکلی مؤتلفه بود که در تیر 83 جای خود را به محمدنبی حبیبی، دیگر عضو مؤتلفه داد.

نامزدی ریاست جمهوری
 حبیب‏الله عسگر اولادی در سال 1364 در انتخابات ریاست جمهوری شرکت کرد. وی در نطق انتخاباتی خود كه در صدا و سیما و جراید انعكاس یافت، به صراحت از دولت و عملكرد آن انتقاد نموده و بحث اختلاف دو جناح حزب جمهوری را كه در آن سال‌ها به تضاد میان برخی وزرا و نخست‏وزیر (میرحسین موسوی) منجر شده بود، را مطرح ساخت.

موضع متفاوت درباره اتفاقات 88
 بعد از گذشت 4 سال از اتفاقات پس از انتخابات سال 88، حبیب الله عسگر اولادی  در اظهاراتی میر حسین موسوی موسوی و مهدی کروبی را فتنه گر ندانست. وی در نشست هفتگی هواداران حزب مؤتلفه اسلامی در تاریخ شنبه 18 آذر 1391 تأکید کرد که نامزدهای انتخابات 88 را «اهل فتنه نمی داند» بلکه معتقد است «اهل فتنه آنها را محاصره کرده اند.»

سخنان وی مورد استقبال اصلاح طلبان و فعالان جنبش سبز قرار گرفت. عسگراولادی این گفته را در پاسخ به خبرنگاری که از او درباره اظهارات محمد موسوی خوئینی‌ها پیرامون انتخابات ریاست‌جمهوری آینده پرسیده بود، بیان کرده است.

موسوی خوئینی‌ها گفته بود: «اصلاح‌طلبان نمی‌توانند شرط مرزبندی با معترضان به نتایج انتخابات را برای بازگشت به عرصه سیاسی بپذیرند. می‌گویند اگر می‌خواهید در انتخابات شرکت کنید باید از فتنه ابراز بیزاری بجویید. ابراز بیزاری یعنی چه؟ یعنی از آقایان مهندس موسوی و حجت الاسلام کروبی تبری بجوییم؟ ما خودمان آقای موسوی را به عنوان کاندیدا معرفی کردیم.»

عسگراولادی اظهار داشت: «آقای موسوی خوئینی‌ها اختیار دارد که اعلام برائت نکند، اما طبیعی است که مردم نمی‌پذیرند.» او گفت علت این امر این است که «فتنه‌گران کارهای زشتی علیه خط امام (ره) و امام حسین (ع)انجام دادند.» با این حال وی افزوده است که به نظر او این نامزدهای انتخابات نبوده‌اند که به چنان اعمالی دست زده‌اند، بلکه عده‌ای دور آنها جمع شده و چنین اقداماتی کرده‌اند.

این اظهارات اولین سخنان عسگراولادی درباره فتنه 88 نبود، وی مهر ماه سال 88 نیز شبیه این اظهارات را  بر زبان رانده بود. وی 26 مهر 88 در یک نشست مطبوعاتی گفت: «ما هنوز معتقد نیستیم که موسوی، کروبی و خاتمی فتنه گر هستند ما معتقدیم اطراف این‌ها کسانی هستند که از آنان سوء استفاده می‌کنند و آنها را در شرایطی قرار داده‌اند که واکنش‌هایی این چنینی داشته باشند. من خود پس از جریانات اغتشاشات خیابانی با حجت الاسلام کروبی دیدار داشتم  و درددل صمیمانه ای کردیم، چون سال‌های زیادی با ایشان کار کرده‌ام، از او پرسیدم می‌خواهید کجا قرار بگیرید داخل نظام یا خارج از نظام؟ من معتقدم کروبی گم شده است و باید کوشش کنیم که او خودش را پیدا کند.»

وی با تاکید بر اصرار آیت الله مهدوی کنی بر دیدار با کروبی گفت: «ایشان به من توصیه کردند با کروبی صحبت کنم و من نیز به دیدار کروبی رفتم و کروبی بسیار با محبت و دوستانه با من برخورد کرد و ما به دنبال ایجاد وحدت در میان گروه‌های سیاسی هستیم.»
 
عسگراولادی با تاکید بر اینکه ما نمی‌خواهیم راجع به کروبی، خاتمی و موسوی ظلم کنیم، افزود: «این افراد سالیان زیادی به کشور خدمت کردند اما این‌ها در نظام ارزش دارد. موسوی، کروبی و خاتمی از خانواده انقلابند و آن‌ها را مفت بدست نیاورده ایم که آن‌ها را مفت از دست بدهیم.»

وی با اشاره به اختلافات بعد از انتخابات  تصریح کرد: «هیچ تقلب و تخلفی در انتخابات رخ نداد کما اینکه مقام معظم رهبری برای بررسی مجدد صحت انتخابات دستوراتی را دادند و صحت انتخابات مجدد بررسی شد.»

وی با اشاره به اعتراضات برخی نامزدها به نتیجه انتخابات گفت: «من با مهندس موسوی که زمانی وزیر بازرگانی ایشان نیز بودم پس از انتخابات دیدار صمیمانه ای داشتم و به وی نیز ثابت شده که در انتخابات تقلبی رخ نداده و موضوع تنها ذهنیت سازی اطرافیان وی است.»

منبع: فرارو