غزل

  باران بوسه های تو بر من شنیدنی ست آن میوه های کال بالا دست، چیدنی ست تق تق تِتق ت تق تق ِسر سام آوری ست تنها در اضطراب ِتواین دل تپیدنی ست بگشای ، تا درخت من از باد گم شود آن گیسوان نافه ی چین چین وزیدنی ست چون رود مارپیچ بخز […]

images

 

باران بوسه های تو بر من شنیدنی ست
آن میوه های کال بالا دست، چیدنی ست
تق تق تِتق ت تق تق ِسر سام آوری ست
تنها در اضطراب ِتواین دل تپیدنی ست
بگشای ، تا درخت من از باد گم شود
آن گیسوان نافه ی چین چین وزیدنی ست
چون رود مارپیچ بخز در تمام من
این تن به تن بتن که تناتن تنیدنی ست
این کاسه کاسه های عسل،خون صد گل است
لب بر لبم بزن که لبالب لبیدنی ست
وقتی که گُرگرفته ای از التهاب من
آن نف … نفس نفس زدن هایت چه دیدنی ست
وقت است تا که بشکفی در جیغ سرخ خویش
خون از تو در شبی چنین ای گل چکیدنی ست

 

امین کونانی