عزاداری از دیدگاه آیات و روایات

  سید محمدصادق محمدی وفایی   شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین روی دل باکاروان کربلا دارد حسین می برد درکربلا هفتاد دو ذبح عظیم بیش ازین حرمت کوی منا دارد حسین یک شنبه چهارم آبان ماه برابر با اول محرم الحرام است.فرا رسیدن ماه حزن و ماتم را به عزادارن راستینش تسلیت عرض می […]

1412540695_2014-10-05_234649

 

سید محمدصادق محمدی وفایی


 

شیعیان دیگر هوای نینوا دارد حسین
روی دل باکاروان کربلا دارد حسین
می برد درکربلا هفتاد دو ذبح عظیم
بیش ازین حرمت کوی منا دارد حسین

یک شنبه چهارم آبان ماه برابر با اول محرم الحرام است.فرا رسیدن ماه حزن و ماتم را به عزادارن راستینش تسلیت عرض می کنم

عقیده بالاترین نقش را در زندگی فردی و اجتماعی انسانها دارد؛ چون زیربنای همه ی جهت گیری انسان در زندگی عقاید و باورهای اوست. در روایت آمده است اعتقادات خویش را بر اساس بینش قرار دهید در این صورت،کوه جا به جا و یا متزلزل می شود ولی باورهای شما آسیب نخواهد دید.

اثبات خداوند،معاد ، نبوت و امامت ،همه از مواردی هستند که باید ازبرهان وتحقیق برای اثبات آنها استفاده کرد.نه از راه تقلید.

با توجه به این که برخی­ ها،مسائل اعتقادی را برهانی نکرده­ اند،گاه با کوچکترین شبهه ا ی ازمذهب خویش جدا می ­شوند.بنده خداییی می گفت پسر داییم از زمانی که مکه رفته است،تحت تاثیر تبلیغات وهابیت قرار گرفته است و اکنون در هر جلسه ای شبهات وهابییت را مطرح می کند.

از او پرسیدم به کدامین برهان از وهابی­ها دفاع می کند؟ گفت او می گوید بازاریان مکه با شنیدن اذان مغازه ­هایشان را رها می کنند و به نماز جماعت می روند.

آنان فقط خداوند متعال را پرستش می کنند ودر حالی که ما چند خدایی هستیم! ما برای کسی که قرن­ ها قبل شهید یا از دنیا رفته است عزاداری می کنیم؟

گفتم برادرجان! اگر برخی بازاریان مکه از ترس حکومت وهابی ها در زمان اذان به نماز بروند و مغازه را رها کنند،آیا دلیل بر حقانیت آیین وهابیت خواهد بود؟!

مگر شیعیان خدایان متعددی دارند؟ آنان هم فقط یک خدا دارند.این که شیعه می گوید یا علی و یا حسین و…این به معنای آن نیست هر کدام از امامان خدایی جداگانه هستند.این نوع توسل­ها بدین معناست که ای خدای بزرگ آبرومندتری از این ذات های مقدس وجود ندارد که واسطه قرار دهیم.آیا واسطه قراردادن آن ذات های پاک شرک است؟

اگر توسل به پیامبر (ص)و اهلبیت(ع)شرک باشد پس توسل به هر وسیله ای شرک است زیرا این قانون استثنا قبول نمیکند ، پس کسی که سوار اتومبیل می شود تا خود را به مقصدی برساند او به اتومبیل توسل کرده است و باید مشرک باشد ، هم چنین اگر کسی مریض میشود و به دکتر مراجه میکند ، او به دکتر توسل کرده است و باید مشرک باشد ، در حالی که این چنین نیست .

شیعه نه تنها امام را خدا نمی داند بلکه برای هیچ امامی مقام نبوت قائل نیست.پیامبر دارای شریعت است و امام معصوم شریعتی نیاورده است.

اما این که چرا شیعیان عزاداری می کنند؟با سیری کوتاه به قرآن کریم و روایات و تاریخ می توان گفت سندهای محکمی برای عزاداری وجود دارد.

عزاداری از منظرآیات

دلیل یکم : آیه ۳۲ سوره حج

«… و من یعظم شعائر الله فانها من تقوى القلوب» ؛سرچشمه ی ، گرامی داشتن نشانه های الهی ،تقوای دلهاست.

صاحب جان هندی حنفی از عالمان اهل سنت در ذیل این آیه ‌می‌نویسد:«شعائر جمع شعیر به معنای علامت است، و هر چه که از دیدن آن، خدا به یاد آید، شعائر خداست و شعائر الله اختصاص به صفا و مروه ندارد.

علامه طباطبایی شعائر را به معنای نشانه‌های عظمت و تقوای الهی دانسته، و آن را منحصر به موارد خاصی نمی‌داند.

بنا براین،عزاداری برای اولیای الهی از بارزترین شعائر دینی است،زیرا در این مراسم ، مسائل دین و شهامت‌ و ایثارگری‌های شهیدان، یادآوری می شود.اگر این عزادارى‏ها نبود، قیام خونین سیدالشهدا (ع) به فراموشى سپرده مى‏شد و چه بسا اصل قیام و شهادت او نیز تحریف مى‏شد.

درصدر اسلام، چون شرایط اجازه نداد،شیعیان براى حضرت زهرا (س) عزادارى کنند ، برخى از مورخین مغرض،اصل شهادت آن حضرت را انکار کردند و حتى نوشتند:«اگر محسن فاطمه شهید شده، پس قبرش کجا است؟»به یقین اگر مى‏توانستند،مى‏گفتند:«اگر پیامبر دخترى به نام فاطمه داشته و کشته شده، پس قبرش کجا است؟»

امام خمینی «ره»:

روضه سیّد الشهداء علیه السلام براى حفظ مکتب سیّد الشهداء علیه السلام است، حرف سیّد الشهداء علیه السلام حرف روز است، همیشه حرف روز است، اصلاً حرف روز را سیّد الشهداء علیه السلام آورده است و سیّد الشهداء علیه السلام را این گریه حفظ کرده است، مکتبش را این مصیبت‏ها و داد و قال‏ها حفظ کرده است .صحیفه نور ج ۸ ص ۶۹٫

دلیل دوم: آیه ۲۳ شورى

در این آیه آمده است:«قل لااسئلکم علیه اجراً الا الموده فى‏القربى…»در این آیه مودت ومحبت اجر رسالت قرار گرفته است و به یقین یکى از راه‏هاى مودت و دوستى اهل بیت(ع) عزاداری است. در پرتو عزاداری هرسال ،از قیام امام حسین(ع) و یارانش سخن گفته می­شود، گویا امام ویارانش دوباره شهید می شوند و این عزاداری­ها تجدید عهدی با خون و راه و آرمان آنها خواهد بود.

امام على (ع) فرموده اند:«… خداوند متعال ما را از میان بندگان خویش برگزیده و براى ما پیروانى انتخاب نمود که همواره در شادى و غم ما شریکند و با مال و جانشان به یارى ما مى‏شتابند.»

دلیل سوم : آیه ۸۴ سوره یوسف

و تولی عنهم و قال یا اسفی علی یوسف وابیضت عیناه من الحزن فهو کظیم ؛ روی خود را از آنها برگردانید وگفت ای اندوها بر یوسف. و چشمانش از غم سپیدی گرفت و همچنان اندوه خود را فرو می خورد.

در قران ایه ای مبنی بر اینکه حضرت یعقوب به خاطر گریه ی بیش از حد در فراغ یوسف از خدا طلب بخشش کند پیدا نمی کنیم و خداوند متعال نیز در هیچ کجا یعقوب نبی علی نبینا و اله و علیه السلام را به خاطر این کار مواخذه نمی کند . بنابر این این کار حضرت یعقوب مورد تایید خداوند متعال بوده است .

از این آیه ، مشروعیت عزاداری استفاده می شود . از امام سجاد(ع) پرسیدند چرا این همه گریه می کنی؟ آن حضرت مصائب جانگداز کربلا را بازگو مى‏کرد ومى‏فرمود: «مرا ملامت نکنید. یعقوب، پس از آن که یک فرزند خود را از دست داد آنقدر گریست تا از غصه چشمهایش سفید شد، در حالى که یقین به مرگ فرزندش نداشت .من با چشم خود دیدم که در نصف روزی چهارده نفر از اهل بیتم را سر بریدند. انتظار دارید داغ آنها از دلم بیرون برود؟!

ادله عزاداری از منظر روایات

۱- رسول اکرم (ص) در مناسبت‏هاى مختلف از جمله مرگ فرزندش ابراهیم، شهداى احد و مخصوصاً حمزه سیدالشهدا، شهادت جعفر بن ابیطالب، سعد بن خوله و… گریه و رثاء داشتند.و این یعنی گریه، و عزادارى جایز است.

۲- امام صادق (ع) به فضیل فرمود:

«آیا مجالس عزا برپا مى‏کنید و از اهل‏بیت و آنچه بر آنان گذشته است، صحبت مى‏کنید؟ فضیل گفت: آرى قربانت گردم، امام فرمود: این‏گونه مجالس را دوست دارم پس امر ما را زنده گردانید که هر کس امر ما را زنده کند مورد لطف و مرحمت خدا قرار مى‏گیرد. فضیل هر کس از ما یاد کند، یا نزد او از ما یاد کنند و به اندازه بال مگسى اشک بریزد، خدا گناهانش را مى‏آمرزد اگر چه بیش از کف دریا باشد».

۳- شیخ فخرالدین طریحی روایت کرده است: چون هلال عاشورا پدیدار می شد، حضرت صادق (ع) اندوهناک می گردید و بر جدّ بزرگوارش سیدالشهداء (ع) می گریست و مردم از هر جانب به خدمت ایشان می آمدند و با او نوحه و ناله می نمودند و بر آن حضرت تعزیت می دادند و چون از گریه فارغ می گشتند، حضرت می فرمود: «ای مردم، بدانید که حسین (ع)نزد پروردگار خود زنده و مرزوق است و پیوسته به عزاداران خود نگاه می کند و بر نام های ایشان و پدرانشان و جایگاهی که در بهشت برای آن ها مهیّاست از همه داناتر است.»

یکی از شیوه های امامان شیعه در برگزاری عزاداری بر امام حسین (ع) و زنده نگه داشتن یاد و خاطره قیام عاشورا استفاده از خطیبان و شاعران و افراد خوش صدا بود.

۴-ابن قولویه روایت کرده است: خدمت امام جعفر صادق (ع) رسیدم، به من فرمود: در مصیبت حسین (ع) شعری بخوان ابوهارون به شیوه رسمی و به قول معروف «کتابی» اشعار خود را خواند. حضرت به او فرمود: به همان نحوی که نزد قبر آن حضرت می خوانی، مرثیه سرایی کن؛ یعنی همراه با حزن و اندوه و سوز و گداز. او می گوید: پس من این بیت را خواندم:
اَمِر علی حدثِ الحسینِ فقُل لاِعظُمهِ الزکیّه.
یعنی بر مزار حسین گذر کن و به استخوان های پاکش بگو
و چون حضرت گریست، من ساکت شدم. فرمود: بخوان. من چند بیت دیگر خواندم، بعد فرمود: باز هم بخوان. من این بیت را خواندم:
یا مریم قومی فانّه بی مولاکِ وعلی الحسینِ فاسعدیِ ببکاکِ.
پس حضرت گریست و اهل حرم به ناله و شیون آمدند و چون ساکت شد، فرمود: «هر کس شعری در مصیبت حسین (ع) بسراید، پس بگریاند ده نفر را، بر او بهشت واجب است» و سپس نفرات را کم کرد تا به یک نفر رسید و فرمود: «هر که بخواند شعری در مصیبت حسین (ع) و یک نفر را بگریاند، بهشت بر او واجب است.».

۵- هنگام بازگشت اهل بیت علیهم السلام به مدینه، کاروان آن ها در نزدیکی شهر اقامت کوتاهی کرد. چند تن از اهالی مدینه با کاروان اسرا برخورد کردند. یکی از آنان بشیر بن جذلَمْ بود. امام سجّاد (ع) او را شناخت و به او فرمود: ای بشیر، پدرت شاعر بود، تو هم از شاعری بهره ای داری؟ بشیر گفت: بلی، من خود نیز شاعرم. حضرت فرمود: ابیاتی بگو و جلوتر از ما به مدینه برو و خبر ورود ما و مصیبت قتل سیدالشهداء علیه السلام را به مردم اعلام کن. بشیر این ابیات را ساخت و با گریه و صدای رسا بر مردم مدینه فراخواند:
یا اهلَ یثرب لا مُقامَ لکم بِها
قُتِلَ الحسینُ و ادمعی مِدرارٌ
الجسمُ منه بکربلاءِ مفّرجٌ
والرأسُ منه علیَ القناهِ یُدارُ.
یعنی: ای اهل مدینه، دیگر در مدینه اقامت نکنید که حسین (ع) شهید شد و به این سبب، سیلاب اشک از چشم من روان است. بدن شریفش در کربلا و در میان خاک و خون افتاده و سر مقدّسش را بر سر نیزه ها در شهرها می گردانند.
بنا به قول ابی مخْنَفْ، زنی در مدینه باقی نماند، جز آنکه از خانه بیرون رفت و مردمان سیاه پوشیدند و فریاد گریه و ناله سر دادند.

۶- زید الشحّام نقل می کند که روزی نزد امام صادق (ع) بودیم. جعفر بن عثمان وارد شد و نزدیک امام نشست. امام به او فرمود: شنیده ام که تو درباره حسین (ع) شعر می گویی. جعفر گفت: آری. با درخواست امام، جعفر اشعاری در رثای امام حسین (ع) خواند و امام و جمع حاضر گریه کردند. اشک بر چهره امام جاری گشت و فرمود: ای جعفر، فرشتگان مقرّب الهی سخن تو را شنیدند و گریه کردند، همچنان که ما گریه کردیم. سپس فرمود: «کسی که برای حسین (ع) شعر بگوید، خود گریه کند و دیگران را بگریاند، خدا بهشت را بر او واجب می کند و گناهانش را می آمرزد.».

از این روایتها استفاده می شود که امامان شیعه علیهم السلام عزاداری با سوز و گداز و همراه با گریه و زاری را تشویق و تبلیغ می کردند و برای آن ثواب زیادی قایل بودند. همچنین سعی می کردند اقوام و بستگان خود را نیز در این گونه مراسم شرکت دهند.

از سویی یکى از عوامل انگیزش گریه و عزادارى شدت مظلومیت است که در واقعه کربلا مظلومیت امام حسین (ع) و خاندان پیامبر (ص) در بالاترین شکل خود تجلى کرد و ظلم و قساوت دشمنان اهل‏بیت پیامبر (ص) در بدترین شکل خود به نمایش گذاشته شد.

۷- در روایتى از امام صادق (ع) آمده است: «… لایوم کیومک یا اباعبدالله یزدلف الیکن ثلاثون آلف رجل یدعون انهم من امه جدنا محمد (ص) و ینقحلون دین الاسلام فیجتمعون على قتلک و سفک دمک و انتهاک حرمک اى ابا عبدالله ؛

«مصیبت هیچ روزى مانند روز تو نخواهد بود سى هزار نفر به سوى تو هجوم مى‏آورند ادعا مى‏کنند که از امت پیامبرند و خود را به دین اسلام منتسب مى‏کنند براى کشتن تو و ریختن خون تو و بى‏احترامى به خاندان تو جمع مى‏شوند».

۸- امام صادق (ع) به معاویه بن وهب،فرمود:«عزاداران سیدالشهدا در روز عاشورا از آب و غذا دورى جویند تا آن که یک ساعت از وقت فضیلت نماز عصر بگذرد، و در حد لزوم به غذاى معمول صاحبان مصیبت، سدّ جوع و عطش کنند».

۹-امام زمان (ع) در زیارت ناحیه میفرماید : یا جداه لابکین علیک بدل الدموع دما . ای جد من من روز و شب به جای گریه برای تو خون گریه میکنم.

پرسید از قبیله که این سرزمین کجاست؟
این سرزمین غمزده در چشمم آشناست
این خاک بوی تشنگی و گریه میدهد
گفتند غاضریه و گفتند نینواست
دستی کشید بر سر و بر یال ذوالجناح
آهسته زیر لب به خودش گفت کربلاست
طوفان وزید از وسط دشت ناگهان
افتاد پرده دید سرش روی نیزه هاست
افتاد پرده دید به تاراج آمده ست
مردی که فکر غارت انگشتر و عباست

منابع:

تفسیر المیزان، ج ۱، ص ۴۱۴، ذیل آیه ۱۶۵ سوره بقره.

تاریخ النیاحه الامام الشهید الحسین بن على، ج ۱، صص ۱۵۷-.۱۵۹٫ سید شرف الدین، فلسفه شهادت و عزاداری حسین بن علی علیه السلام ، ترجمه علی صحّت، تهران، مرتضوی، ۳۵۱، ص ۶۸

اصول الاربعه فی تردید الوهابیه، صاحب جان هندی، ص ۳۰٫

ازدی کوفی، نصوص من تاریخ ابی مخنف، ج ۱، ص ۵۰۳ به بعد

شیخ عباس قمی، منتهی الآمال، تهران، مقدّس، ۱۳۷۹، ص ۷۰۷٫

فخرالدین طریحی، المنتخب، قم، منشورات الرضی، ج ۲، ص۴۳۸