جنگ آتش تمام شد اما…

هیولای آتش همان گونه که فرماندار عزیز و مردمی کوهدشت وعده داده بود به کمک کنشگران محیط زیست و نیروهای فرمانداری و محیط زیست و منابع طبیعی شهرستان و استان و سازمان های مردم نهاد کوهدشت مهار شده بود! ساعت ده به کوهدشت رسیدیم به همراه سردار شیراوند معلم بسیجی و همکاران خوبش میرزایی و […]

IMG_3201هیولای آتش همان گونه که فرماندار عزیز و مردمی کوهدشت وعده داده بود به کمک کنشگران محیط زیست و نیروهای فرمانداری و محیط زیست و منابع طبیعی شهرستان و استان و سازمان های مردم نهاد کوهدشت مهار شده بود!

ساعت ده به کوهدشت رسیدیم به همراه سردار شیراوند معلم بسیجی و همکاران خوبش میرزایی و آزادبخت و فرزند برومند فرماندار کوهدشت مصطفای عزیز! عازم دالاو شدیم!
پس از طی مسافتی اتومبیل را کنار زدیم و مابقی راه را با پیاده طی کردیم بوی جنگل سوخته در دشت و دامنه ی دالاو پیچیده بود!
به گردنه که رسیدیم انگار سر جنازه ی های سوخته طبیعت رسیدیم!
آتش خاموش شده بود اما کنده های درختان هنوز دود می کردند دشت زیادی آتش گرفته بود گیاهان پای درختان گر گرفته بودند درخیلی از جاها آتش به شاخ درختان نرسیده بود.
اما درختانی که سالیان پیش همین گونه پایشان آتش گرفته بود همه خشک شده بودند.
صبح بالگرد خیلی از نیروها را جابه جا کرده بود و البته اگر از روزهای پیش این بالگرد همین کار رو می کرد از سوختن های زیادی پیشگیری می شد.
آن سوی کوه دالاو همه سوخته بود من تعجب کردم وقتی گفتند گزارش داده اند ۸۰۰ هکتار سوخته است.
هرچه از دالاو به سمت کشماهور می روی ترکم جنگل ها بیشتر می شود یک لحظه فکر می کنی در میان جنگل های شمال هستی پوشش گیاهی متنوع و انبوه جنگل های به هم پیوسته و درجه ی بالای هوا همه و همه بهانه هایی بود تا مسیولین منابع طبیعی دراین سالیان دراز برای چنین زمان های چاره ی خود را می اندیشیدند!
هرچند شب گذشته همه، خواب را برخود حرام کرده بودند و به جنگ آتش رفته بودند من که به آن دشت سوخته رفته ام بر تلاش همه ی مبارزان احسنت گفتم که دست های زغالی آنان را در آن سوخته زار از دور بوسیدم!
اکیب های مردمی از جنگ آتش بر می گشتند، اکیب هلال احمر جوانان فداکار، اکیب آوای اردیبهشت جوانانی که شب گذشته زار زار برای بلوط های سوخته گریه می کردند!
امین آزادبخت عکاس و مدیر مسیول سایت میرملاس نیوز را دیدیم سال گذشته پایش شکست هنوز در پایش پلاتین است اما این رنج را تحمل کرده بود و با پای زام دار به دیار جنازه های سوخته آمده بود روایت جالبی در دوربین عکاسی خود دارد امید که بزنگاه مرورش را داشته باشیم!
امین دیشب تیتر زد که” کوهدشت خاکستر شد!”
تیترش برای همیشه می ماند و در تاریخ ثبت می شود امین را بوسیدیم و به یاد اشک های دیشب در کنارش عکس گرفتیم!
هرچه بود آسمان صاف شده بود دل هایمان به آرامشی دست یافته بود!
ای کاش همیشه این گونه با هم بودیم هم درد، هم کار و هم دوش!
با رییس آموزش و پرورش کوهدشت دوست خوبم مومنی تماس گرفتم اما او دیشب تمام در کوه دالاو با نیروهایش در جنگ آتش، دوشادوش فرماندار محبوب کوهدشت جناب محمدی حضور داشته بود صبح در جلسه بود و شب را با مبارزه ی با آتش به صبح رسانده بود بی خواب و بی استراحت درودش فرستادم!
هرچه بود تمام شده بود اما و اما باید هوشیارتر شویم در بزنگاهی اما و اگرهایمان را می نگاریم!

alipaydar