ادب ، فرق بنی آدم و حیوان

سید محمدصادق محمدی وفایی/ کشکان: هر چند اسلام راستین سرشار از آموزه هایی ناب و بی نظیر در امور اخلاقی و تربیتی است و در ایران اسلامی در پرتو لطف خداوند توانا و به برکت خون شهدا و رهبری نایبان عام امام زمان(عج)و جان نثاری ملت بزرگ ایران ،حکومت اسلامی به وجود آمده است ، […]

سید-صادق-محمدی-وفایی۱

سید محمدصادق محمدی وفایی/ کشکان:

هر چند اسلام راستین سرشار از آموزه هایی ناب و بی نظیر در امور اخلاقی و تربیتی است و در ایران اسلامی در پرتو لطف خداوند توانا و به برکت خون شهدا و رهبری نایبان عام امام زمان(عج)و جان نثاری ملت بزرگ ایران ،حکومت اسلامی به وجود آمده است ، اما نیاز به ادب و اخلاق اسلامی همچنان از ضروریات جامعه به حساب می آید.متاسفانه در کوچه و خیابان و نهادها و ادارات و …گاهی بی ادبی و بی تربیتی های سیاسی و…دیده می شود.

مردم ایران اسلامی در بازی فوتبال گاهی خطایی و بی ادبی را از بازیکنی به صورت زنده یا در سایت ها مشاهده می کنند.جناب عادل فردوسی پور و برنامه نود به تحلیل حادثه می پردازد و…کمیته انضباطی خطاکار را احضار و به او اخطار می دهد و گاه جریمه می کند و گاه همان بازی کن به صراحت از همگان عذرخواهی می کند.

حال اگر کارمندی ،مسول اداره ی ، مدیرکلی ،وزیر و یا نماینده ی مجلسی ، جملاتی بر زبان آورد که متناسب با شخصیت و جایگاه اجتماعی او نبود ،چه کسی او را احضار می کند؟ چه تضمینی وجود دارد که به تکرار گفتار نسنجیده ی سابقش یا مشابه آن روی نیاورد؟

ای کاش در حوزه های دیگر از جمله سیاست ، نیز ناظران و مسولین امر بیش از این چاره اندیشی کنند . کاش مسولین فرهنگی به برنامه ای جامع برای اجرایی کردن ادب و اخلاق اسلامی بیندیشند. به امید روزی که تهذیب نفس در سر لوحه ی برنامه قرار بگیرد و وفور ادب و اخلاق و گسترده شدن گستره ی اخلاق و ادب ،را در همه ی لایه های جامعه احساس کنیم و بی ادبی و نامهری ها جان دهند.

امام خمینی «ره» فرموده اند:

«انبیا هم که آمده­ اند از طرف خدای تبارک و تعالی برای همین تربیت بشر و برای انسان­ سازی است… اساس عالم بر تربیت انسان است. انسان عصاره همه موجودات است و فشرده­ ی تمام عالم است و انبیا آمده­ اند برای این­که این عصاره­ ی بالقوه را بالفعل کنند و انسان یک موجود الهی بشود. این موجود الهی تمام صفات حق تعالی در او است و جلوه­گاه نور مقدس حق­تعالی است»صحیفه امام، ج ۱۴، ص ۱۵۳٫

فرق اخلاق و ادب

اخلاق به معنای ملکات راسخ در روح و وصفی از اوصاف روح است . ولی آداب عبارت است از هیئت های زیبای گوناگون که اعمال صادر از انسان بدان زینت داده می شود. به عبارت دیگر، اخلاق مربوط به عالم درون است و آداب، مربوط به ظرافت و زیبایی عمل است.

تعریف تربیت و تفاوت ادب و تربیت

گاهی ادب به معنای تربیت و مترادف با آن به کار می رود. امام علی(ع) فرموده است: اِنَّ رَسولَ الله اَدَّبَهُ اللهُ عَزَّوَجَلَّ وَ هُوَ أَدَّبَنی وَ أنَا أُؤَدَّبُ اْلمُؤمنینَ؛ همانا پروردگار عزوجل، پیامبرش را تربیت کرد و او مرا تربیت کرد، من نیز شما مؤمنان را تربیت می کنم.

از امام حسین (ع) سوال شد:ادب چیست ؟ امام فرمود: ادب آن است که از خانه خود که بیرون می روی، با هیچ کس برخورد نکنی جز آنکه او را برتر و بهتر از خود ببینی. موسوعه کلمات الامام الحسین )ع) صفحه ۷۵۰حدیث ۹۰.

تربیت معانی و مفاهیم گوناگونی دارد. از نظر روان شناسان، تربیت مطابق تعریف پستالزی عبارت از رشد طبیعی و تدریجی و هماهنگ تمام نیروها و استعدادهای بشری است که در نهاد خود او موجود و مکتوم است. به عقیده جامعه شناسان، کوششی است که هر جامعه برای تأمین نظارت و تسلط خود بر فرد به عمل می آورد.

استاد شهید مرتضی مطهری، تربیت را پرورش دادن و به فعلیت درآوردن استعدادهای درونی می داند که به صورت بالقوه در یک شیء موجود است. البته این فقط در مورد جاندارها، یعنی گیاه، حیوانات و انسان، صادق است و در مورد غیرجاندار کاربرد ندارد.

تربیت پذیر بودن

در متون روایی آمده است از بزرگترین توفیق ها نصیحت پذیری است.

متاسفانه برخی به حدی بی ادب هستند،که با هیچ پندی و نصیحتی در صراط مستقیم قرار نمی گیرند.گویند: پسری چند کبوتر داشت و هر روز برای رسیدگی به امورات کبوترهایش بالای پشت بام می رفت.یکی از همسایگان به او گفت عزیزم ! بالای پشت بام که می آیی حداقل یک یا الله بگو.

پسر با بی ادبی گفت پشت بام خانه خودمان است وآزادی !

آن همسایه هم یک چوب و یک حلبی برداشت و هروقت کبوتر هایش جمع می‌شدند(تق- تق) می‌زد و کبوتر‌ها پر می‌زدند و می‌رفتند.

پسرگفت بابا کبوتر‌ها را پراندی!

همسایه ‌گفت: بالاپشت بام خودم است و طبل هم مال خودم. دوست دارم بزنم. آزادی تو در مقابل آزادی من.

در گلستان سعدی آمده است : یکی را از وزرا پسری کودن بود، پیش یکی از دانشمندان فرستاد که مرین را تربیتی می کن، مگر که عاقل شود. روزگاری تعلیم کردش و موثر نبود. پیش پدرش کس فرستاد که این عاقل نمی باشد و مرا دیوانه کرد.
چون بود اصل گوهری قابل

تربیت را در او اثر باشد

هیچ صیقل نکو نداند کرد

آهنی را که بدگهر باشد

سگ به دریای هفتگانه بشوی

که چو تر شد پلیدتر باشد

خر عیسی گرش به مکه برند

چو بیاید هنوز خر باشد

اهمیت تربیت

بر اساس آیات و روایات اسلامى، سرپرست خانواده، اعم از پدرو مادر نسبت به تربیت دینى فرزندان خود مسؤولیت سنگینى دارند. خداى متعال خطاب به مؤمنان از پیامدهاى اخروى این مساله خبر داده وبه آنان هشدار مى دهد: «اى کسانى که ایمان آورده اید، خود و خانواده خویش را از آتشى که هیزم آن انسان ها و سنگ ها است، نگهدارید.

رسول گرامی اسلام (ص) می فرماید: «به راستی که نیاز خردمندان به ادب، همانند نیاز مزرعه به باران است»؛ انَّ بذَوی العقُول مِنَ الحاجَهِ الَی الْادبِ کَما یَظْمَأُ الزَّرْعُ الَی الْمَطرَ؛ غررالحکم ج۱ ص۸۷

امام صادق(ع) نیز مى‏فرماید: «بهترین ارثى که پدران براى فرزندان خود باقى مى‏گذارند ادب و تربیت صحیح است نه ثروت و مال».

پیش ارباب خرد مایه ایمان ادب است

لاجرم پیشه مردان سخندان ادب است

بى«ادب» را به سماوات بقا منزل نیست

در سماوات بقا منزل مردان ادب است
دامن عقل و ادب گیر که در راه یقین

بر سر گنج وجود تو نگهبانْ ادب است
آدمی زاده اگر بی ادب است، آدم نیست

فرق در جنس بنی آدم و حیوان، ادب است

اسلام دستور مى‏دهد که کودک را پس از تولد با آب پاک و تمیزى شستشو دهند، و در گوشهاى او اذان و اقامه بگویند تا گوش هاى او از روز نخستین با جمله ‏هائى که حاکى از یگانگى خدا و رسالت رسول و نبى اکرم و دعوت به کارهاى نیک است آشنا گردد.

امام على(ع) در نامه‏اى خطاب به فرزند بزرگوارشان، امام حسن مجتبى علیه‏السلام مى‏فرماید: «فبادرتک بالادب قبل ان یقسو قلبک و یشتغل لبّک»؛ پیش از اینکه دل کودکانه‏ات سخت شود و عقلت به اندیشه ‏هاى دیگرى سرگرم شود، به تربیت تو مبادرت کردم (وظیفه پدرى را انجام دادم).

اگر سوال شود، مقصود از فرد باادب و بی ادب چیست؟ یا چه رفتاری مؤدبانه و کدام رفتار بی ادبانه است؟

گفته شده است فرض کنید یک کارمند با تأخیر وارد اداره شده و با گفتن سلام به اتاق رییس خود رفته است. در این حالت رئیس اداره ممکن است سه نوع برخورد با او داشته باشد:

یکم:

به سلام او با لبخند «علیک» بگوید، تعارف کند که کنار او بنشیند و علت تأخیر را جویا شود.

دوم:

به سلام او با سردی پاسخ گوید و به او تذکر دهد که دیگر تأخیر نکند.

سوم:

سلام او را بی جواب گذارد و با داد و فریاد بگوید: آقا چه سلامی؟ چه علیکی؟ این چه موقع سر کار آمدن است؟ بفرمایید بیرون!

به طور مسلّم رفتار اول رئیس، مؤدبانه بوده است؛ چون هم جواب سلام را داده است.(واجبات را به جا آورده،) هم لبخند زده (مستحبات را به جا آورده) و هم با تعارف خود و جویا شدن علت، به رفتار خود زینت بخشیده است.

در رفتار دوم، برخی از موارد ادب را به جا آورده است و در رفتار سوم هیچ یک از موارد ادب را رعایت نکرده است. بنابراین، رفتار اول، خیلی مؤدبانه؛ رفتار دوم، مؤدبانه و رفتار سوم، بی ادبانه بوده است.

شاید برخی آداب، به ظاهر ساده و جزئی به نظر رسند، ولی باید توجه داشت همواره رفتارها و حالات به ظاهر ساده، می تواند بیانگر حالات درونی و نشانگر شخصیت انسان باشد؛ زیرا بسیاری از روحیات و خلقیات انسان لابه لای رفتار او جلوه می کند. چنان که امروزه بسیاری از روان شناسان با نگریستن به رفتارهای انسان ها، به شخصیت آنها پی می برند.

لویی مانک، روان شناس معروف فرانسوی از جمله افرادی است که با نگریستن به روش غذا خوردن افراد و سفره غذایی مردم درمی یافت که فرد چه شخصیتی دارد؛ خون سرد است یا ماجراجو، احساساتی است یا استقلال طلب»سید رضا پاک نژاد،اولین دانشگاه ،آخرین پیامبرج۳ص۲۰-۲۱

استاد قرائتی فرمودند:

«من از یکی از مدرسه‌های تهران بسیار خوشم آمد. بچه را برده بودند اسم بنویسند. روز اول کلاس اول ابتدایی به بچه گفتند بیا. به مادرش گفتند برو بیرون. گفتند: پدر و مادرت در خانه همدیگر را چگونه صدا می‌زنند؟ یعنی اینکه پدر و مادر چگونه در خانه با هم حرف می‌زنند؟ معلم می‌فهمد که اخلاق و نظام، فرهنگ خانواده و فضای خانواده چگونه است. در بعضی از خانواده‌ها پدر و مادر به هم فحش می‌دهند. خوب این بچه فحاش بار می‌آید»

این مسئولیت آن‏چنان سنگین است که ائمه معصومین علیهم‏ السلام نیز از خدا یارى مى‏جویند، به گونه‏اى که امام سجاد علیه ‏السلام مى‏فرماید: «و اعنّى على تربیتهم و تادیبهم و برّهم بار خدایا مرا در تربیت و ادب و نیکوکارى فرزندانم یارى و مدد فرما».

سعدى شیرین سخن نیز مى فرماید:

چو خواهى که نامت بماند به جاى / پسر را خردمندى‏آموز و راى

که گر عقل و طبعش نباشد بسى / بمیرى و از تو نماند کسى

بسا روزگارا که سختى برد / پسر چون پدر نازکش پرورد

خردمند و پرهیزکارش برآر / گرش دوست دارى به نازش مدار