شهر و حقوق شهروندی/ محمد قاسمی

  شهر و حقوق شهروندی/ محمد قاسمی   زندگی آرام و مسالمت آمیز در دنیای امروزی از فرد شروع شده ، با گروه ها رشد کرده، از ایل و تبار عبور نموده و حتی شهرنشینی را تحت الشعاع منظرهای بلندتری قرار داده است . مدنیت حاصل افکار انسان های بزرگی است که آرزوهای بزرگ در […]

tatsllflpz0540

 

شهر و حقوق شهروندی/ محمد قاسمی

 

زندگی آرام و مسالمت آمیز در دنیای امروزی از فرد شروع شده ، با گروه ها رشد کرده، از ایل و تبار عبور نموده و حتی شهرنشینی را تحت الشعاع منظرهای بلندتری قرار داده است .

مدنیت حاصل افکار انسان های بزرگی است که آرزوهای بزرگ در سر می پرورانند .

آنان که دانسته های اندک و بینش های کوتاه آزارشان می داد شاید در دور دست ترین زوایای ذهن خود آرزوی ساختن «شهرها» و آموزش شهرنشینی را می پروراندند .

شاید در تعریف این دسته افراد ؛ شهر مجموعه ای از انسان هایی را شامل می شد که در حرکت رو به جلوی خود احترام به حرکات دیگران در سر لوحه حیات مدنی شان به عنوان یک شهروند قرار می گرفت .

و به این سان بود که هر چه شهرها بزرگتر و آدم ها اجتماعی تر می شدند، مدنیت مدرن تر از قبل نقش تاثیر گذارش را بر حیات شهروندان بر جای می گذاشت به گونه ای که تخصص و تعهد جایگاهی رفیع در مدیریت شهرهای رو به پیشرفت آن دوره گذاشتند که تا به کنون نیز ادامه داشته و برتری های ایلی و نژادی به حاشیه رانده شدند و خواسته های کوچک و محدود فردی جای خود را به مطالبات عمومی داد و در گام بعدی همسایگی با دیگر ادیان و دیگر فرهنگ ها باعث جهانی اندیشیدن و انتساب انسان به «جامعه جهانی» شد .

آری زندگی آرام و مسالمت آمیز در دنیای امروزی از فرد شروع شده ، با گروه ها رشد کرده، از ایل و تبار عبور نموده و حتی شهرنشینی را تحت الشعاع منظرهای بلندتری قرار داده است .

در دنیای که قبیله ، ایل ، طایفه و دودمان به مرور زمان به علت پیدایش افکار برجسته و پیشرفت های هر چند ابتدایی اندک اندک رنگ می بازد و آدم ها خود را به گروه های بزرگ تر نسبت می دادند به قول افلاطون که می گفت : من نه شهروند آتن نه یونان بلکه شهروند جهانم .

حال باید از خود پرسید که واقعاً چه اتفاقی افتاده است که امروزه متاسفانه در بسیاری از شهرهای کوچک ، نه تنها در کشور ما بلکه در دیگر کشورهای دنیا نیز هم بافت فرهنگ روستایی و قبیله ای بر ماهیت وجودی شهرها حاکم است و به تعبیری دیگر چرا هنوز هم تقسیم کردن آدم ها در قالب های کوچک ادامه دارد ؟

چرا هنوز هم احترام نگذاشتن به هر کسی که در دیدگاه ابتدایی بعضی ها «بیگانه» نام دارد همچنان ادامه دارد ؟

شاید در یک نگاه واقع بینانه دیگر زمان آن فرا رسیده باشد که با عبور از برخی تعصب های بی مورد طایفه ای با خروج از انزوای تخصص لازم در برخی بخش ها و جایگاه هایی که موثر بر حیات یک شهر همراه با رعایت حقوق شهروندی یکدیگر و به دور از منافع صرفاً فردی با درک موقعیت خود در حیات اجتماعی شهرمان گام هایمان را به سوی داشتن شهری شایسته زیستن برداریم .