فارسلُری گویی تا کی؟/ محمد بساطی
فارسلُری گویی تا کی؟/ محمد بساطی آنچه که در زیر میآید مطلبی است که در آن به موضوعی مهم پرداخته شده و دغدغه و حرف دلِ شماری از هماستانیهای ارجمند را بیان نموده، مسئلهای که شوربختانه از نگاه رسانهی ملی و سیمای استانی مغفول مانده، این نوشتار چندی پیش تهیه و همان زمان در بعضی […]
فارسلُری گویی تا کی؟/ محمد بساطی
آنچه که در زیر میآید مطلبی است که در آن به موضوعی مهم پرداخته شده و دغدغه و حرف دلِ شماری از هماستانیهای ارجمند را بیان نموده، مسئلهای که شوربختانه از نگاه رسانهی ملی و سیمای استانی مغفول مانده، این نوشتار چندی پیش تهیه و همان زمان در بعضی نشریات بومی درج شد و با استقبال و تأیید باورنکردنی مخاطبان مواجه گردید اما انگار کوچکترین تأثیری در رویهی افلاکیان نداشت زیرا «فارسلری» گویی برنامههای کنونی شدیدتر شده است. چنانچه عمری باشد در روزهای آتی به «فارسلری»گوییها به صورت ویژه خواهیم پرداخت.
«زبان و خط رسمی و مشترک همه مردم ایران فارسی است اسناد و مکاتبات و متون رسمی وکتب درسی باید با این زبان و خط باشند ولی استفاده از زبانهای محلی و قومی در مطبوعات و رسانه های گروهی و تدریس ادبیات آنها در مدارس در کنار زبان فارسی آزاد است» (اصل پانزدهم قانون اساسی)
بر اساس قانون اساسی که عامل خط و مشی دهندهی رفتار و عملکرد جوامع میباشد و باید و نبایدها در آن مشخص شدهاند ترویج زبانهای محلی و توجه به فرهنگ قومی- بومی در سایه فرهنگ ایرانی اسلامی کشور نباید هیچ گونه محدودیتی داشته باشد و توجه به این مهم در متن قانون به روشنی گنجانده شده که نشان از آگاهی تدوین کنندگانش دارد. در ضرورت شناخت و نگاداشت فرهنگ بومی بسیار سخنها گفته شده و مزایای بیشمارش را جامعهشناسان و فرهنگ دوستان و دلسوزان فرهنگ بومی شناساندهاند با این پیش زمینه میخواهم موضوعی را که مدتهاست فرصتی میجستم تا به آن نگاهی بیندازم را با شما مخاطبان اندیشهورز و ارجمند نشریه در میان بگذارم و آن چیزی نیست جز چگونگی صحبت کردن مجریان برنامههای صدا و سیمای استانی.
«فارسلری» گویی مجریان شبکه افلاک و گویندگان رادیوی لرستان هنگامی که دارند و میخواهند لری صحبت کنند قصهی پر غصه و حدیث ملالآور و تکرارییست که از بس بدان خو کردهایم اگر روزی کسی پیدا شود که به گویش دست نخورده و قاتی پاتی نشدهی محلی درست صحبت کنند و به اصطلاح «لری خس» یا «لکی خالص» بگوید احتمال دارد طرد شود و مورد تمسخر «فارسلُری» گویان افلاکی قرار گیرد و طبعن انتقاد کردن از آن دل شیر میخواهد و شنیدن این حرف که یارو دهاتی است و به قول مجریان دِمُده شده با این حال به آن میپردازم بدان امید که گوش شنوایی پیدا شود و کارگر افتد.
در اثرگذاری و همگانی بودن رسانهی رادیو و تلویزیون جای تردید نیست و همه خوب میدانیم که تمام برنامههای این رسانهها در تربیت و شکلدهی و آموزش نسل نوپا تأثیری انکار نشدنی دارند و خوبتر میدانیم که معمولن برنامههای زنده تلویزیون را هنگامی از شبانهروز پخش میکنند که مخاطب ببشتری داشته باشند و سفرهی رسانهای را طوری میچینند تا به دل مخاطبان که شامل بیننده و شنوندگان میشوند بنشیند. حال سؤال این است چرا باید در چنین جایی و هم چنین برنامههای مجری و گوینده به گونهای صحبت نمایندکه نه معلوم است فارسی است و نه لری و یا حتی لکی در حالیکه بارها در طول برنامه ادعا میشود که دارند با زبان شیرین لری صحبت میکنند. قبل از هر چیز جملاتی را از سه برنامه مختلف که به طور تصادفی انتخاب شده اند و بناست در آن برنامهها به گویش محلی صحبت شود میآورم و در کنار هرکدام شکل لری آنها را مینویسم سپس با هم به داوری مینشینیم. ابتدا چند جمله از برنامهی «اینجا آبادی» که برنامهایست مربوط به روستا و آبادیها و طبعن بایستی آنجا «خَستر» لری گفت و بیشتر از هر کس به گویش روستانشینان صحبت کرد زیرا گزارشگر محترم زحمت میکشد به روستا سر میزند و با اهل آبادی هم کلام میشود که کمتر گویششان دستخوش تغییرشده و از لری صدا سیمایی کمتر تأثیر پذیرفته . از اسم برنامه پیداست که چقدر به گویش محلی توجه میشود راستی چرا باید بر برنامهای کاملن محلی و لری نام فارسی نهاد؟ چرا بهجای «ایچه آبادی» میگوییم این جا آبادی؟
اینجا آبادی
دوستان عزیز بیننده میا مُعَرفی بکیم روستای بیژنوندن(دوسیا عزیز بیننه میا مرفی بکیم آبادی بیژنونن) در لری به جای روستا واژهی آبادی و در لکی «صحرا» یا «دی» بکار میرود./ ریمو با مردم بیشتر آشنا بویم (ریمو وا مردم فرهتر آشنا بویم)/ جاتو خالی (جاتو حالی)/ خانه بهداشت (حونه بهداشت)/ خدا قوت بیه خسته نویی (خدا قویت بیه شکت نویی)/ به هر جهت ممنونیم انشاا… موفق بویی (و هر جهت منمونیم و امید خدا سر برز بویی)/ دوست عزیزی که هایم د خدمتش روزی چن دفعه ای مسیرن طی میکه؟ (دوس خویی گه هایم د خذمتش روزی چن گل ای ره ن میا و میره؟) دعوت میکم همچنان بینندهی برنامهی خوتو بوییت (هنی بیننه برنومه خوتو بوییت)/ ای منطقه بوه قطب تولید اناره (ایچه بوه جای گه انارش یک با)/ شما که معمولن روستا تشریف دارید ( شما که همیشه هایت د آبادی)/ مادر حالت چطوره؟ (دا حالت خوه؟)/
برنامه شو سلام:
اُستانی که سرشار از بناهای تاریخییه (استانی گه پُره د سازسیا قدیمی، واژهی سرشار در لری بکار نمیرود و گفتن آن در فارسی نیز اشتباه است زیرا سرشار مخصوص اسامی غیر قابل شمارش میباشد در حالی که بناها را میتوان شمرد)/ و قول قدیمیا دِمُدُه بیه ( قدیمیها کی گفتند دِمُده؟ قدیمیها میگفتن قدیمی بیه)/ و سمتی که میهایم (و لای که میهایم)/ چََشمُ هَم چَشمی (چَش و هم چشی)/ ریم سُراغ پیامکیا که ارسال کردیته (ریم سر وقت پیامکیای که کل کردیته)/ یه نشان د محبت شما داره (یه نیشونه (نشون) د محبتو داره)
برنامه ی تا همیشه:
دختَر دومشی؟ ( دُختِر دوه مشی؟)/ فرزندانتو چی؟ ( بچیهیاتو چی؟)/ برادرتون چی (برارتو چی)/ یکریز استفاده میکیم (گوراگور و کار میریم)/ متشکریم، دست شما درد نکه (ممنونتونیم، دستو درد نکه)/ دوستان عنایت بکن صداتون بلند بکن (دوسیا لطف بکن دنگتونن بلنگ بکن)/ جناب آقای … یکی د هم استانیها (آی … یکی د هم اُستانی یا)/ اگر موافق بایت (اَر دلتو با)/ جانبازان سرافراز یادگاران هشت سال دفاع مقدسن و به خاطر وطنشو (جونبازیا سربُلِنگ یادگاریا جنگ ارزشدار هشت سالهین که سی آو و خاک شو)/ الان که مادرتون هم متأسفانه بیمارن (اَلو گه داتو هم بنه خدا مریضن)/ مولای متقیان حضرت علی چه زیبا میفرماین (مولای تقواداریا حضرت علی چنی قشنگ مه)/ بخشی هنی د برنامه آماده کردیمه که با اجازه ی شما تقدیم میکیم (تیکه هنی د برنومه آماده کردیمه که وا اجازه تو پیشکشتو میکیم)
خدا میداند جملات بالا را به صورت تصادفی آورده ام نه به صورت گزینشی و ممکن است مجریان محترم جملاتی را بهکار ببرند که از نمونههای بالا بیشتر فارسی داشته باشد ولی من برشی از آنها را آوردم که نزدیک به واقعیت باشد تا بتوانیم درستتر به داوری بنشینیم، قضاوت را به مخاطبان فهیم و وجدان مدیران محترم واگذار میکنم که آیا اینگونه، لری صحبت میکنیم؟ این چه توجهی است که به گویش محلی داریم؟ آیا با اینگونه عمل کردن فرهنگ بومی را پاس داشتهایم و بالندهاش کردهایم؟آیا دل در گروی برآورده شدن این مهم داریم و یا لری گفتن و شنیدنش را شایسته لران نمیدانیم؟ گفتنی است موارد زیر نیز از شوند فارسیگوییهاست 1- جمع بستن کلمههای لری با نشانههای جمع فارسی(مثلن دوستان بهجای دوسیا، مردمان بهجای مردمیا و …)2-واژههای که فارسی و لری آنها یک شکل است و تنها با تغییر فتحه یا کسرهای میشود فهمید گوینده آن لری میگوید یا پارسی که متأسفانه در سیمای استانی و در برنامههای لری شکل فارسی آنها به زبان میآید(هَم بهجای هُم، دانه بهجای دونه، بوستان بهجای بوسون و …)
هرچند قوم لر محدود به استان لرستان نمیشود و لرها در جای جای این کهن بوم و بر پراکندهاند اما چون در سایر جاها در اقلیت هستند بیشتر آنها را با لرستان میشناسند لرستان باید دغدغهی سربلندی لرها را داشته باشد و در بالندگی فرهنگ قومی بکوشد مگر لرستان چه فرقی با ایلام دارد که در آنجا باید یک نوبت از اخبار به گویش محلی پخش شود ولی اینجا برنامههای تک و توک محلی نیز بیشتر فارسی است و فارسیها محلی. از دیگر انتقاداتی که به صدا و سیمای استان وارد است بهکار بردن لهجهی ساختگی است که هویت گویش ریشهدار لری را به سخره میگیرد اصیلترین شکل گویش لرستان و لر کوچک را بایستی از زبان مردمان بالاگریوه شنید که شوربختانه در برنامهسازیهای صدا و سیمای استانی جای ندارند بگذریم از اینکه لرهای بختیاری و لکها بیهیچ رودر بایستی از این صحنه کنار گذاشته شدهاند لکهای که باید هویت راستین ایرانی در کپنک، شال و سترهی آنان جست و با گویش بکر و دست نخوردهشان که آوای باستانی پدرانمان را به گونهای معجزهآسا از آسیب تازیان دور نگه داشتهاند و برایمان یادگار آوردهاند ولی ما بیهیچ دلهره و با غفلتی که تنها از ناآگاهی و یا غرض بر میآید تیشه بر ریشهی فرهنگشان میزنیم
از مسئولان و اثرگذاران سیمای استانی خواهش میکنم افرادی که شیفتهی پارسیگویی هستند را در برنامههایی که یکسره پارسی است بگمارند تا شاید عقده پارسی گفتن کودکی را از دل پاک کنند و کمتر به نام لهجهی به قول خودشان شیرین لری واژههای فارسلری تحویل مردم دهند.
لازمهی گفتن واژهها آنگونه که هستند و خوانششان صحیح است شناخت عمیق، درک ژرف و بینش کامل از واژهها و دایره گستردهی واژگانی گوینده است یا شنیدن و بهکار بردن واژهها در کودکی به طوری که در فرهنگ آن واژهها بالنده شده باشد آیا یافتن چند نفر که بتوانند لری یا لکی را درست صحبت کنند و پاسخگوی این نیاز باشند در این پهناور استان کار سختی است؟
از همین فرصت استفاده میکنم و اعلام مینمایم چنانچه تصمیمگیران صداوسیمای استانی برای عملی شدن این مهم افرادی را نیاز داشته باشند نگارنده کسانی را سراغ دارد که هم آگاه به فرهنگ بومیاند و هم برخاستهی از آن و هم نسبت بدان دلسوزاند و لر و لک بودن افتخارشان است. چنانچه نیاز دانستند با کمال میل آنها را به مدیران محترم معرفی خواهم کرد.
منبع : بلوطستان
مطلب جالبی بود
[پاسخ]