شعر و ادبیات لکی همچنان در رکود مطلق / میزگردی با حضور سید قاسم ارژنگ، علی الفتی، علی کاکاوند و سید آرمان حسینی

  “لکی” گویشوران زیادی در استان های کرمانشاه، لرستان، ایلام و دیگر مناطق ایران و حتی عراق، ترکیه و … دارد و با برخورداری از پیشینه فرهنگی بسیار قوی هنوز هم یکی از زنده ترین گویش های رایج محسوب می شود. ولی با همه این ها “گویش لکی” در عرصه نشر آثار ادبی نه تنها […]

IMAGE634912518841337796

 

“لکی” گویشوران زیادی در استان های کرمانشاه، لرستان، ایلام و دیگر مناطق ایران و حتی عراق، ترکیه و … دارد و با برخورداری از پیشینه فرهنگی بسیار قوی هنوز هم یکی از زنده ترین گویش های رایج محسوب می شود. ولی با همه این ها “گویش لکی” در عرصه نشر آثار ادبی نه تنها نتوانسته کارنامه قابل قبولی از خود ارایه دهد بلکه در رکودی نفسگیر به سر می برد. به همان اندازه که گویشوران هورامی، کلهری، کردی کرمانشاهی و گورانی طی سال های اخیر در این زمینه کوشا بوده اند، لک ها کنج عزلت گزیده اند و تحرکی از خود نشان نداده اند. برای بررسی بیشتر این موضوع میزگردی را با حضور شاعران و پژوهشگران مطرح منطقه کرمانشاه آقایان سید قاسم ارژنگ، علی الفتی، علی کاکاوند و سید آرمان حسینی تشکیل داده ایم که قسمت اول آن را در ادامه می خوانید:

ادبیات لکی نتوانسته مخاطبان خویش را ارضاء کند
در ابتدای این میزد ادبی “سید قاسم ارژنگ” از شاعران نوپرداز و باسابقه منطقه کرمانشاه رشته سخن را به دست گرفت و با اشاره به پیشینه غنی شعر و ادبیات لکی گفت: ادبیات فولکلور لکی به عنوان بخشی از ادبیات فولکلور کرد در گذشته شامل متل ها، ترانه ها، آواها و موسیقی محلی بوده که از قدیم الایام با دیگر اقوام همجوار خود دارای اشتراکات فراوانی بوده و همچنان نیز هست. با توجه به تحولاتی که طی دهه های اخیر و به ویژه در سال های پس از انقلاب اسلامی در ایران ایجاد شد، لزوم توجه بیشتر به فرهنگ بومی و اقوام ایرانی از سوی دانشجویان در دانشگاه های معتبری مانند دانشگاه تهران، مشهد و کردستان مطرح شد. شاعران لک (از جمله بنده) نیز تحت تأثیر شاعران نوپرداز این دوره و همچنین آشنایی با ادبیات جهانی همگام با شاعران حوزه کلهر، کردی کرماشانی و گورانی به سرودن شعر نو روی آوردند. مخاطب این “شعر نو” نیز بیشتر افراد تحصیل کرده و فرهنگی جامعه بودند.
این شاعر مطرح در ادامه به تشریح تحولاتی که در حوزه نگارش و رسم الخط لکی پدید آمده پرداخت و اظهارداشت: تا پیش از این نوشتار ما تنها همان نوشتار فارسی بود که در مدارس تدریس می شد ولی طی سال های اخیر تحت تأثیر آشنایی نسل جدید شاعران لک با ادبیات و رسم الخط کردی این وضعیت تغییر پیدا کرده است هرچند هنوز هم بسیاری با این رسم الخط آشنایی ندارند.
آقای ارژنگ همچنین با اظهار تأسف نسبت به فقیر بودن ادبیات لکی در زمینه نشر آثار با این گویش افزود: ادبیات لکی هنوز نتوانسته مخاطبان خویش را ارضاء کند و برنامه مدونی هم برای رفع این مشکل وجود ندارد. حتی شاعران نوپرداز نیز آثارشان را با رسم الخط کردی منتشر نکرده اند. در واقع ما فراتر از رکود، در یک شرایط بسیار نامطلوب و بحرانی قرار داریم و در این میان تنها معدود آثاری از طریق برخی روزنامه های کردی، وب سایت ها و علاقه مندان و دلسوزان فرهنگ و ادبیات لکی منتشر شده و به دست مردم رسیده است.

ادبیات لکی با خطر از میان رفتن روبرو است
پس از صحبت های سیدقاسم ارژنگ نوبت به علی الفتی شاعر نام آشنای کلهر رسید تا دیدگاه های خود پیرامون وضعیت شعر و ادبیات لکی بیان کند. این شاعر نوپرداز کرمانشاهی در ابتدای صحبت هایش به ویژگی های فرهنگی این منطقه پرداخت و گفت: استان کرمانشاه شاید در زمینه های صنعتی معیارهای یک کلانشهر را نداشته باشد ولی به لحاظ فرهنگی یک کلانشهر واقعی است. کرمانشاه به عنوان بزرگترین شهر کردنشین دربرگیرنده چندین گویش کردی مانند “لکی”، “هورامی”، “کلهری”، “گورانی” و “جافی سورانی” بوده و گویشوران هر کدام از شاخه های زبان کردی در این استان حضور دارند. به عبارتی استان کرمانشاه یک مدل خوب از مناطق کردنشین است.
این شاعر مطرح و نام آشنا در ادامه به تشریح وضعیت گویش لکی پرداخت و افزود:  گویش لکی دارای ادبیات کلامی و غنایی است و “فولکلور” در آن به اثبات رسیده است. این ادبیات ویژگی های خاص خودش را داراست و حتی برجستگی هایی نیز نسبت به دیگر گویش ها دارد. همانگونه که “هوره” و “سیاچمانه”  به ترتیب در میان کلهر و هورامی روایی بسیاری دارد موسیقی “مور” نیز در میان لک ها بسیار برجسته است. ما نشانه هایی را در گویش لکی می بینیم که نوعی استقلال به آن می دهد و از همه مهم تر لکی یک دستور زبان پیشرو و منسجم دارد و حتی بخشی از دستور زبان سورانی منطبق با گویش لکی است و اگر ما افعال را بسنجیم می بینیم بسیاری از آن ها ریشه در گویش لکی دارند. این گویش به دلیل مجاورت با آئین یارستان در فرهنگ و ادبیات این آئین سهم دار بوده و بر اساس اسنادی که در دست داریم در طول سده های اخیر پا به پای گویش هورامی حضور داشته است. به عبارتی این گویش حتی حضوری پر رنگ تر نسبت به دیگر گویش ها داشته است.
الفتی در ادامه خاطرنشان کرد: در تمام دنیا هنگامی که یک گویش در کنار زبان رسمی یک کشور قرار می گیرد دچار آسیب های زیادی می شود زیرا پشتوانه های قوی سیاسی و ایدئولوژیکی در پس زبان رسمی بوده و گویش هایی که افراد کمتری با آن تکلم می کنند خود به خود به حاشیه می روند. این از جمله آفت های بزرگی است که  جدا از “لکی” حتی گویش های تاتی، طالشی، آذری و لری را هم گرفتار خویش کرده است.
این شاعر کردی سرا سپس افزود: طی سال های اخیر شاعران کلهر با انسجام بیشتری کار کرده اند در حالی که شاعران لک اینگونه نبوده اند. حتی بسیاری از کسانی که در گذشته فعال بوده اند طی سال های اخیر از فعالیت های ادبی کناره گرفته اند و یا اینکه کارهایشان نمودی ندارد. ادامه این وضعیت نگران کننده است. در قالب یک پروژه مهم دانشگاهی باید بررسی شود که چرا نسل جدید گویشواران لک اهمیت چندانی به فرهنگ و ادبیات خود نمی دهند. در این وضعیت اگر بر روی گویش لکی کار نشود، ادبیات لکی با خطر جدی از میان رفتن روبرو خواهد بود.

شاعران مطرح لک به گویش مادری خود اهمیت نمی دهند
سید آرمان حسینی آب باریکی که تاکنون تحقیقات زیادی را در حوزه گویش لکی انجام داده است نفر بعدی بود که رشته سخن را به دست گرفت و به آسیب شناسی شعر و ادبیات لکی پرداخت و گفت: یکی از دغدغه ها این است که ما هنوز نمی دانیم “لکی” گویش است یا زبان و باید به این موضوع به صورت جدی تر پرداخت. نکته دیگر اینکه رسم الخط کردی که هم اکنون متداول است 80 تا 90 درصد گویش های کردی را در بر می گیرد اما هنوز برخی مصوت ها مانند “ئو” (نزدیک به تلفظ) که مختص لکی است را نمی توانیم به نگارش در بیاوریم. با وجود همه اشتراکاتی که میان گویش لکی، هورامی و کلهری وجود دارد ولی هنوز ما در به نوشتار در آوردن گویش لکی دچار مشکلاتی هستیم که باید آن ها را برطرف نمود.
وی در ادامه به تنوع لهجه ها در میان گویش های لکی اشاره کرد و افزود: گویش لکی دارای لهجه های متنوعی است. ما در مناطق مختلف شاهد لهجه های مختلف لکی هستیم به عنوان نمونه گویش لک های ساکن منطقه صحنه و کنگاور با گویش لکی ترکاشوند و کاکاوند تفاوت هایی با هم دارند. هر کدام از این لهجه ها نیز دارای فعالیت های ادبی مختص به خود هستند. گویشوران لک در منطقه الشتر طی سال های اخیر آثاری را منتشر کرده اند که البته بخش فابل توجهی از آن متعلق به ادبیات لری است. در هرسین هم برخی آثار منتشر شده که البته بیانگر یک ادبیات پویای لکی نیست. در صحنه و کنگاور هم من هنوز یک اثر مستقل در این زمینه ندیده ام.
حسینی ادامه داد: در کرمانشاه نیز هنوز با کارهای لکی مشکل دارند به عنوان نمونه من یک مجموعه در مورد ادبیات کودک با گویش لکی گردآوری کرده بودم که هیچ انتشاراتی حاضر به چاپ آن نبود. آن ها اصرار داشتند چند نمونه کلهری و گورانی در کنار آن گنجانده شود تا به عنوان کردی منطقه آن را بپذیرند. و نکته دیگر اینکه متأسفانه شاعران مطرح لک هم به گویش مادری خود اهمیت چندانی نمی دهند و اشعار کلهری برخی از آن ها قوی تر از اشعار لکی آن هاست.

شاعران لک انتشار آثار مکتوب را جدی بگیرند
علی کاکاوند چهارمین صاحب نظری بود که به بحث پیرامون شعر و ادبیات کردی پرداخت. وی ضمن تأکید بر پیوند عمیق فرهنگ و ادبیات لکی با دیگر مناطق کردنشین و فرهنگ و ادبیات غنی ایرانی، به تشریح وضعیت فرهنگی کشور پرداخت و گفت: من فرهنگ غالبی را در ایران نمی شناسم و معتقدم ایران مجموعه ای از فرهنگ هاست. مجموعه ای با اشتراکات بسیار که ما آن ها را فرهنگ های ایرانی می نامیم.
این شاعر نام آشنا در ادامه ضمن تأکید بر غنای بسیار بالای زبان کردی و گویش های مختلف آن اظهار داشت: دامنه واژه گان گویش لکی بسیارغنی و گسترده است. به عنوان نمونه هنگام ترجمه “اولیس” اثر جیمز جویس دریافتم که ترجمه آن به لکی به مراتب آسان تر است و نیازی به هیچ پانوشتی هم ندارد، در حالیکه در ترجمه فارسی من برای توضیح برخی کلمات به پانوشت نیاز داشتم.
کاکاوند در ادامه به نقد برخی دیدگاه های نامطلوب رایج پرداخت و گفت: ما به زبان ها، گویش ها و لهجه ها به عنوان نژاد نگاه می کنیم و متأسفانه این دید در مورد لهجه ها و گویش های مختلف زبان کردی نیز رایج است در حالیکه صحبت کردن با یک زبان در هر جای دنیا نه افتخار است و نه ننگ. من وارد هر گروه گویشی و لهجه ای که شده ام برای اینکه اختلاف را به حداقل برسانم با لهجه و گویش آن ها صحبت کرده ام. از منظر دیگر موسیقی زنده ترین، پیشروترین و برجسته ترین وجه کردها است و “مور” لک ها هم دارای این ویژگی های بارز است اما همین موسیقی باستانی خیلی راحت به سخره گرفته می شود.
وی افزود: معتقدم ادبیات به نوعی دنباله رو فرهنگ است و یا لااقل این دو جدا از هم نیستند. ما با یک صفحه سفید فرهنگی روبرو نیستیم که بخواهیم هر چیزی را روی آن بنویسیم بلکه با صفحه ای موجه هستیم که ابتدا باید آن را سفید نمود و بعد شروع به نوشتن کرد.
کاکاوند در ادامه در پایان با اشاره به اهمیت وافر ادبیات مکتوب خاطر نشان کرد: معتقدم تاریخ شفاهی و ادبیات شفاهی کاربرد چندانی ندارد و یکی از کارآمدترین راه ها برای ماندگاری فرهنگ نشر و کتابت به رسم الخط کردی است، کاری که باید بیش از پیش توسط شاعران لک جدی گرفته شود.

ادامه دارد …
گزارش: بهزاد خالوندی

منبع : کرد پرس