گزارش همایش «گفتمان اصلاح طلبی، بایدها و نبایدها» در کوهدشت با حضور دکتر کیانوش راد
محمد کیانوشراد نماینده ادوار مجلس و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت با حضور و سخنرانی در همایش “گفتگوی اصلاحطلبی؛ بایدها و نباید” که به میزبانی حزب اتحاد ملت حوزه شهرستان کوهدشت برگزار گردید گفت: از اولین بایدها اصلاحطلبی اینکه تفکر ما بر مبنای خرد و عقل باوری است. گفتگو میکنیم که چیزی بیاموزیم نه […]
محمد کیانوشراد نماینده ادوار مجلس و عضو شورای مرکزی حزب اتحاد ملت با حضور و سخنرانی در همایش “گفتگوی اصلاحطلبی؛ بایدها و نباید” که به میزبانی حزب اتحاد ملت حوزه شهرستان کوهدشت برگزار گردید گفت:
از اولین بایدها اصلاحطلبی اینکه تفکر ما بر مبنای خرد و عقل باوری است.
گفتگو میکنیم که چیزی بیاموزیم نه چیزی را به دیگری تحمیل کنیم
اصلاحطلب نقد میکند و نقد را به همه ساحت ها تسری می دهد
باید اختلافات بین خودمان را در جهت بهبود و سامان امور مدیریت کنیم
اصلاحات تنها مربوط به ما اصلاحطلبان نیست بلکه گفتمانی است فراتر از یک فعالیت حزبی گروهی مشخص.
محافظهکاران هم امروز به لحاظ فکری و هم مصداقی به دنبال اصلاحات هستند.
علیرغم فشارهای زیادی که برای پاک کردن اصلاحات از ذهن و ضمیر مردم اعمال شده اما اصلاحات پاکشدنی نیست و به همین ترتیب اصلاحطلبان هم که صداقت و میهندوستی خودشان را نشان دادهاند از ضمیر مردم پاکشدنی نیستند.
تا زمانی که جامعهای استبدادی یا نیمهدمکراتیک هست، ضرورت اصلاحات به معنای سیاسی وجود دارد.
اصلاحات در جایی خاتمه پیدا خواهد کرد که نظامی دمکراتیک مبتنی بر آرای مردم شکل بگیرد. نظامی که حاکمان و مسوولان آن توسط مردم شکل بگیرد و مردم بتوانند آن حاکمان را اگر خواستند برکنار کنند.
اصلاحات هنگامی که شکل تند و افراطی به خود میگیرد اسم انقلاب رابر آن می نهیم.
افرادی که نسبت به وضع موجود ناراضی هستند، گاهی اوقات به دنبال تغییرات تند آرمانخواهانه هستند. اینها انقلابیون هستند. افرادی که میخواهند تغییرات تند و سریعی را انجام داده و وضعیت را به بهترین حالت برسانند. وقتی سرعت در کار آمد، خودبخود خشونت هم شکل میگیرد.
یک شاخه چپ، انقلابیونی هستند که میخواهند وضع جامعه را به شکل سریع تغییر بدهند. گروهی که تراز نارضایتی آنها بسیار بالاست.
شاخهی دیگر چپها، اصلاحطلبان هستند که معتقدند باید به شیوه آرام و تدریجی و مسالمتآمیز و با حضور مردم تغییرات را ایجاد کنیم نه اصلاحات از بالا و بدون حضور مردم.
روشی که ما اصلاحطلبان ایرانی در شرایط فعلی دنبال میکنیم، اصلاحات از درون جامعه و با کمک مردم هست.
شعار آقای خاتمی در سال ۷۶، “فردایِ بهتر” بود. یک اصلاحطلب واقعگرایانه عمل می کند و آرمانهایش را در زمین واقعیات میکارَد. به همین دلیل ، یک گام به پیش هم فرصت است.
امروز که اشکالات اوایل انقلاب را بررسی میکنیم، میبینیم ذات انقلاب برخلاف اصلاحات، ایجاد دوّیت هست. نیروهای دشمن و نیروهای خودی! بخاطر سرعت تصمیمگیری درانقلاب، بسیاری وقتها دچار اشتباه خواهیم شد و اشتباهی که در انقلاب صورت میگیرد، هزینهی بالایی دارد.
ما اصلاحطلبان، آرمانگرایانی هستیم که در زمین واقعیات پیرامونی، سعی میکنیم یک قدم به جلو و در جهت اصلاح جامعه برداریم.
جامعهی ایران یک جامعهی آسیبدیده است. در همهی زمینهها به مرز بحران رسیدهایم. ایران بیمار است! دروغ، ریا، فساد و نفاق نهادینه شده است.
بیسوادان نمیدانند کشور را چگونه اداره کنند.
اگر جمهوری اسلامی را با هدف بررسی نتایج یک انقلاب و در مقایسه با قبل از انقلاب مورد بررسی قرار دهیم، آیا فساد، دزدی و طلاق و ناهنجاری های اجتماعی کمتر شده است؟ قبل از انقلاب را تایید نمیکنیم ، اما باید اکنون به جلو حرکت کنیم.
آیا در جمهوری اسلامی که به اسم اسلام حکومت میکند، قومیتگرایی کم شده است یا بیشتر شده است؟
سیستم سیاسی ایران بیمار است، روحانیت ما بیمار است، سازمان روحانیت ما بیمار است. این را مطهری اول انقلاب گفت و امروز وضعیت بدتر هم شده است.
امروز درد ما از روحانیت غیر اصلاح خواه است. روحانیت باید با تغییر نگرش، منش و رفتارهایش به داد مردم برسد.
گسستی که در رابطه با دین و عقاید دینی در جامعه امروز ایران وجود دارد، بیسابقه است. و تقصیر آن بر گردن کسانی است که با سخت گیری های بی مورد ، باعث فراری دادن جوانان از دین شده اند. جمهوری اسلامی را پیاده کردیم که به اینجا برسیم؟
ما به حرکات تند براندازانه، انقلابی و ستیزهجویانه معتقد نیستیم. ما اصلاحطلبان با هر نهاد و شخصی که در مقابل حرکت اصلاحی جامعه قرار گرفته باشد مبارزه میکنیم. ما مبارز هستیم اما ستیزهجو نیستیم. ما با منطق گفتگویی سعی میکنیم اهداف خود را دنبال کنیم.
یک جامعه زنده نمیتواند حتی یک لحظه از اصلاحات دور باشد. اصلاح درون، اصلاح زندگی، اصلاح جامعه، اصلاح دین…
امام حسین (ع) برای “اصلاح” در امت جدش به کربلا رفت!
اصلاحات ریشه در عقیدهی ما دارد. اصلاحات چیزی نیست که بتوان از آن کنار کشید.
امروز وضعیت آقای احمدینژاد را بنگرید! پیامبر فرمود: اگر کسی ظالمی را یاری کند، خداوند آن ظالم را بر او مسلط خواهد کرد. خداوند احمدینژاد را بر حامیان دیروزش مسلط گردانیده است.
ما دشمن نهاد رهبری نیستیم. بدون اینکه منافقانه برخورد کنیم، از ایشان صادقانه انتقاد میکنیم.
ما اصلاحطلبان نسبت به دستگاه قضا و دیگر دستگاهها انتقاد داشتهایم و داریم اما مثل احمدینژاد هیچگاه مسئله را شخصی نکردیم.
ما با دولت آقای خاتمی در وضعیت اتحاد – انتقاد بودیم. در دولت کنونی در وضعیت حمایت – انتقاد هستیم.
در شرایط فعلی احساس می شود موجی که اواخر دورهی آقای خاتمی در انتقاد از ایشان به راه افتاد، امروز هم در حال همان روش در رابطه با آقای روحانی در حال کپیبرداری است.
اصلاحطلبان در حوزه محدودیتها و مقدورات کار میکنند. ما به آقای روحانی رای دادیم تا امثال قالیباف و رییسی و احمدینژاد رای نیاورند.
ما نه سپر آقای روحانی که سپر ایران شدیم. میردامادیها، تاجزادهها، نبویها و … که از آقای روحانی حمایت میکنند از ایشان پست و مقامی نخواستهاند. اینها، پس از این همه هزینه و زندان از روحانی حمایت میکنند چون نگران آیندهی کشور هستند و شرایط ایران را حساس ارزیابی میکنند.
باید یاد بگیریم تا منافع فردی خود را فدای مصالح جمعی کنیم. مصالح جمعی را فدای منافع حزبی کنیم. منافع حزبی را فدای منافع جناحی کنیم و در نهایت منافع جناحی را فدای منافع ملی کنیم.
نباید تصور کنیم روحانی را انتخاب کردیم و کار تمام شد. نباید صحنه را خالی کنیم. باید برای اصلاحات تلاش و مبارزه کنیم و هزینه بدهیم و در راه اصلاحات گذشت و فداکاری کنیم.
حتی عربستان سعودی هم امروز در ترازی بالاتر از اصولگرایان حرکت میکند. قطر تعدادی از زنان را وارد کابینه کرده است اما مشکل اصولگرایان هنوز این است که اجازه حضور زنان در ورزشگاه و کابینه را نمیدهند. اصول گرایان نمی دانند دنبال چه باشند و با مردم چگونه برخورد کنند.
در ایران یک سنی نمیتواند وارد کابینه شود. نمیتواند در تهران کاندیدا شود. یک سنی محترم به نام مولوی عبدالحمید نمیتواند جز سه شهر تهران، مشهد و قم به شهری دیگر سفر کند. آیا هواداران تز عبور از روحانی با این اوصاف معتقدند که باید به روحانی پشت کرد؟ اگر قرار به برخورد این مدلی باشد، مشخص است که نتیجه چه خواهد شد و چه جریانی حاکم خواهد شد!
اصلاحطلبان به لحاظ گفتمانی باید مسئلهی عدالت و معیشت مردم را هم به دلیل اینکه اصالتاً امر درستی است و هم اینکه اکثریت مردم امروز دچار آن هستند، باید در نقطهی کانونی توجهات خود قرار دهیم.
در اولین نطقم در مجلس ششم تاکید کردم که ما اصلاحطلبان وقتی شعار اصلاحات سیاسی سر میدهیم، معنایش این نیست که نسبت به اصلاحات اقتصادی بیتوجه هستیم. اصلاحات سیاسی برای ما تقدم ارزشی و رتبهای و نه تقدم زمانی دارد!
عدهای از توسعه سیاسی واهمه دارند چون در صورت گشایش سیاسی در کشور، آنگاه باید پاسخ داده شود که چرا آقای مصباح و حوزه علمیه خواهران از بودجههای چند ده میلیاردی بهره میبرند اما بودجه محیطزیست ناچیز است؟
آقایان مدعی هستند که تعداد مساجد و روحانیون کم است!
حوزهی علمیهای که از کمکهای مردمی اداره میشد، حال به بودجهی دولتی وصل شده است.
روحانیت حکومتی، روحانیتی است که هزینههایش را از حکومت میگیرد و بالتبع به حکومت وابسته خواهد بود.
شاهد مدعای ما در توجه اصلاحطلبان به مسائل اقتصادی، وضعیت خوب و مساعد اقتصادی کشور در دولت آقای خاتمی بود.
کشور را با شرایط مساعد اقتصادی تحویل آقای احمدینژادی دادیم که ادعای آبادگرانه داشت اما نابودگرانه همه چیز را به هم ریخت!
همین آقای اژهای که به شدت از آقای احمدینژاد انتقاد میکند، وزیر اطلاعات دولتش بوده است.
امروز مردم میپرسند چرا روسای جمهور و نخستوزیران سابق و اسبق به چوب ضدانقلاب بودن رانده میشوند!
چرا با آقایان خاتمی، موسوی و کروبی که صادقانه و دلسوزانه انتقاد میکردند، آن برخوردهای غیرمنصفانه انجام شد؟
ما موافق برخورد غیرقانونی با افرادی که حتا مخالف ما بوده اند و به مردم آسیب زده ند و بصورت غیرقانونی سخن میگویند، نیستیم.
با افرادی که در حصر هستند، باید طبق قانون اساسی رفتار کرد. چرا این عده را بدون محاکمه زندانی کردهاید؟
باید روی قانون اساسی تکیه کنیم. معیار حل اختلافات قانون اساسی است.
اختلافات درون خانوادهی اصلاحطلبان را در همان فضای خانواده باید حل کرد و نباید آنها را به فضای جامعه برد.
در شرایط کنونی، باید ضمن بیان نکات انتقادی نسبت به دولت و ضمن اینکه تمامی منتقدان را نباید به یک چوب برانیم، باید شرایط حساس جامعه را درک کنیم. باید با گفتگو برای منتقدان روشن کنیم که اگر اکنون از روحانی عبور کنیم، در سال ۱۴۰۰ اصولگرایان بر سر کار خواهند آمد.
امروز دست اصولگرایان خالی است. آنها امروز نمیدانند چه باید بکنند! آنها اگر حداقل محافظهکاری اصلاحطلبانه را نپذیرند، روز به روز در جامعه عقبتر خواهند رفت.
آقایان مطهری و لاریجانی را جزو محافظهکاران اصلاحطلب میدانم.
محافظهکارانی که یک قدم به سمت اصلاحطلبان و پذیرش ضرورت اصلاحات در جامعهی ایران آمدهاند، جزء محافظه کاران اصلاح طلب می توان نامید.
حتی قالیباف هم از ضرورت نواصولگرایی سخن به میان میآورد اما وی باید تکلیف خود را با بسیاری از مسائل از جمله: وضعیت زنان، اقوام و مسائل فرهنگی روشن کند.
هنر اصلاح طلبان این است که کنشگران سیاسی حتی اصولگرایان را جذب کنند.
البته در این میان عدهای هستند که به کاسبی مشغولند. چه در میان اصلاحطلبان و چه در میان اصولگرایان، در هر دو جناح عده ا ی تنها بدنبال منافع خویش اند.
این افراد متاسفانه در هر دو گروه در حال افزایش است.
هدف اصلاحات حرکت تدریجی جامعه به سوی کمال است.
مشی اصلاحات حرکت تدریجی مبتنی بر گفتگو است.
اصلاحات به معنای عام کلمه همیشگی است اما به معنای سیاسی، تا زمانی که یک حکومت دمکراتیک و سیستماتیک تمامعیار حاکم نشده باشد، به لحاظ سیاسی تلاش برای اصلاح حکومت همچنان وجود خواهد داشت.
اگر حکومتی تمام دمکراتیک، سیستماتیک و خردباور شود، میتوان گفت اصلاحات به معنای سیاسی معنی نخواهد داشت و آنگاه کنشگران سیاسی بر اساس برنامهها سنجیده خواهند شد.
مراحل اصلاحات: اصلاحات سیاسی برای ما تقدم ارزشی دارد اما این بدان معنا نیست که به لحاظ زمانی معتقد به رجحان توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادی باشیم بلکه این دو را به صورت توامان دنبال میکنیم.
اصلاحات در جامعهای که دمکراتیک نباشد، شکل میگیرد.
در شرایط فعلی گامهای خوبی برداشتهایم. جامعه از ثبات خوبی برخوردار شده است. شرایط رو به بهبود است. باید تلاش کنیم انسجام اصلاحطلبان را حفظ کنیم.
نه ناامید و نه عصبانی خواهیم شد! ما راه اصلاحطلبانهی گفتگوی مسالمتآمیز و اقناعی را ادامه میدهیم. گرچه مقداری دیرتر اما به بیتردید به مقصد خواهیم رسید و این مسیر پرسنگلاخ را که از مشروطه آغاز شده به سرانجامی خوب برسانیم.
جامعه ایران در حال حاضر فاقد خصلت انقلابی به معنای ستیزهجویانه میباشد و امروز ثابت شده که روش. های انقلابی دستاوردهای بزرگی نداشته و روش گام به گام، تدریجی و اصلاحطلبانه است که ما را به سرمنزل مقصود خواهد رساند.
مابدنبال پیاده کردن آرمانشهر ، آنهم با زور و اجبار نیستیم ، ما بدنبال یک قدم بهتر شدن وضع جامعه و حکومت هستیم.
بسیار موشکافانه استدلالی منطقی حقوقی مردم محور آزادی طلبانه وخرد ورزی مطالب دسته بندی شده واین امور جز با وحدت وانسجام و فعا لیت مستمر وروبه جلو جمیع اصلاح طلبان واصلاح باوران امکان پذیر نخواهدبود ودر این راه ومسیر سنگلاخهای متفاوتی بر سر راه اصلاح طلبان ظاهر خواهد شد که جز با تدبیر مشورت وخرد ورزی به مقصد نخواهد رسید تلاش رقیب بی شک نا امید کردن قاطبه مردم از اصلاح طلبان خصوصا”در مورد مشکلات اقتصادی ومعیشتی توده مردم که باید با وسواس وحدت وشدت مورد ارزیابی هم فکری راه حل اساسی و برون رفت از این موقعیت حساسس در دستور کار دولت مردان قرار بگیرد پاشنه آشتیل اصول گرایان در حال حاضر وضعیت بیمار اقتصادی است که حاصل عملکرد احمدی نژاد پدیده هزاره سوم می باشد
[پاسخ]
درودفراوان بردکترکیانوش راد اصلاح طلب شجاع
[پاسخ]
خودگویی وخود خندی عجب مردهنرمندی
[پاسخ]