اربعین تلاقی منطق و عاطفه

آمده اند؛ آرام و آهسته باچشم های خیس تر از باران و دل هایی پاکتر از آسمان. آمده اند؛مردان و زنانی که آیینگی را می پراکنند و زنگارها را به باد می سپارند، پیر زنان و پیر مردان هم آمده اند و مادرانی با کودکانی در دست… خیره گی موج میزند، مبهوت می مانی آن […]

آمده اند؛ آرام و آهسته باچشم های خیس تر از باران و دل هایی پاکتر از آسمان.
آمده اند؛مردان و زنانی که آیینگی را می پراکنند و زنگارها را به باد می سپارند، پیر زنان و پیر مردان هم آمده اند و مادرانی با کودکانی در دست…
خیره گی موج میزند، مبهوت می مانی آن جاذبه ای که این ضمیر های ناشناس را به سوی خود می کشاند ریشه در کدام معدن فیض دارد؟
درماندگی، تمام عقل را محصور می کند، و تو،عاجز می شوی و مستاصل از اندیشه های خاکی، اندیشه ای که عشق به حسین “ع”را در محور مختصات مادی و معادلات و تعلقات دنیوی نمی تواند تعریف کند، اندیشه ای که حسین “ع”را معادله ای مجهول می داند! اما، هرگز اینگونه نیست، اینجا میان عقل و عشق استمراری از سازش استوار است که گویی تکراری بی تکرار است.
عقل، حسین “ع”را می ستاید وعشق حسین “ع”را تصدیق می کند.
تلاقی عقل و عشق یعنی تلافی باورهای پوسیده ای که هیچگاه تلازم منطق و عاطفه را روا نداشته است.
قرن ها میگذرد اما، گویی چهل روز بیشتر از روز واقعه نگذشته است.
گویی چهل روز از عربده ی عمر سعد نمی گذرد، از انبوه سپاه یزید و از خیمه های کوچکی که دستان کوچک رقیه را با اشک آشنا کرد.
گویی چهل روز بیشتر از شهادت حسین “ع”و یارانش نگذشته است که اینگونه خرامان، خرامان می آیند دسته هایی برای اربعین…
اینجا کربلاست، اینجا دیگر از بوی تعلق به دنیا خبری نیست اینجا بوی تملق نمی آید ، همه چیز از جنس سادگی است از جنس صداقت و پاکی…
اینجا، ولوله ای است که هلهله ی حرامیان روز عاشورا را به محاق می کشاند.
اینجا، هورای یزید و عمر سعد و ابن زیاد و شمر ملعون بر لب های کثیف آن حرامیان ماسیده است.
اینجا، همه ی شیفتگان حسین “ع”،اقتدار اسلام و ایران را در مقابل همه کفر به آسمانیان نشان می دهند، اینجا عشق به اهل بیت “علیهم السلام “سرازیر می شود، آنگونه لبریز، که با انتهای اخلاص، نوشته اند “نایب الزیاره مولایمان سید علی خامنه ای ” اینها را چگونه می شود در مسیر عشق، تعلیق و حاشیه گذاشت،تفسیر کرد و یا تعبیری که با شیدایی معنا پیدا کند.
اینجا کربلاست، میقات سیدالشهدا “ع”،میقات عباس”ع”،میقات یاران عشق…
اینجا کربلاست، مختصات مردانگی و شرف، مبداء معاد و مقصد موعود.
اینجا حسین “ع”زنده است و حسین “ع” همیشه زنده است و اینگونه است که اربعین برای ما، رسمی ماندگار است تا بدانیم که چهل روز در جغرافیای ناجوانمردی، بر جوانمردترین مردان عالم،بر سیدالشهدا “ع”و بر خاندان مطهر رسول اکرم “ص” چه گذشت.

خسرو پرویز پور
مدیر مسوول و صاحب امتیاز نشریه اساطیر