سخنی با نقادان یا تخریبگران آموزش و پرورش لرستان!
دست از حرکت مذموم و ناپسند تخریب برداریم و تمام تلاش خویش را در جهت همراهی و همیاری مدیریت فرهیخته و توانمند اداره کل آموزش و پرورش بهکار گیریم؛ چرا که با تغییری کلیتر، باید همه چیز حتی آموزش را هم واگذار کرد. مظفر امیدی/کشکان: روزهای گذشته همه ملت ایران تلاش میکردند تا در جشن […]
دست از حرکت مذموم و ناپسند تخریب برداریم و تمام تلاش خویش را در جهت همراهی و همیاری مدیریت فرهیخته و توانمند اداره کل آموزش و پرورش بهکار گیریم؛ چرا که با تغییری کلیتر، باید همه چیز حتی آموزش را هم واگذار کرد.
مظفر امیدی/کشکان:
روزهای گذشته همه ملت ایران تلاش میکردند تا در جشن ملی بازگشایی مدارس و مهر دانشافزایی سهیم و مشارکت داشته باشند که “مدارسشان تبدیل به فضاهای عمومی دموکراتیک ” معلمان آنان «به تحولخواهان و تغییرآفرینان و روشنفکران» و نیز دانشآموزانشان به «شهروندان مطالبهگر، منتقد و آفریننده و خلاق و پرسشگر » با داشتن هویت ملی و دینی مشخص تبدیل شوند، متأسفانه شاهد بیشترین نقدها و تخریبهای تعمدی و سازمانیافته و خواسته و ناخواسته در سطح استان بودیم تا به نوعی توانسته باشیم مهر کودکان را مشوش و مدیریتمان را متزلزل نشان دهیم و بهراستی و ناباورانه دیدیم که چگونه افراد حقیقی و حقوقی و محفلیها و بعضاً دوستان بهدور از رعایت اخلاق انسانی و حرفهای، انصاف و عدالت و البته به زعم خویش، در قالب به اصطلاح نقد سازنده، بیرحمانه و ناجوانمردانه بر پیکره این کشتی نجات بشر اجتماعی و ناخدای توانمند و فرهیخته آن تاختند؛
و اینک بر خود لازم میدانم که در راستای اهداف رسالت خطیر معلمی و مسئولیت اجتماعیمان به مصداقهای عینی آنان اشاره کنم که تلنگری بر خود و مداخلهگران باشد تا جامعه همواره بشناسند کسانی را که مانع تحول و پویایی این نهاد عظیم علمی و تربیتی هستند:
ـ افراد حقوقی: شاید اولین گروه رسمی از نقادان آموزش و پرورش را برخی از نمایندگان شریف مردم عنوان کرد که متأسفانه بهجای مشارکت در جشن مهر و اهداء شاخه گل به دانشآموزان، بیشترین زمان را صرف عزل و نصب مدیران این نهاد کردند گرچه اندک توفیری را با همت مقامات بالا دستی وزارت آموزش و پرورش، کسب نمودند که امیدوارم لحظهای با خود تأمل کنند و به حیطه نظارتی خود بپردازند تا مداخله اجرایی.
ـ فعالان در فضاهای رسانهای مجازی: متأسفانه گروه دومی که فاقد اندک دانش و یا علمی از حوزه تعلیم و تربیت و اصول و مبانی ان هستند کاسه داغتر از آش شده و نقش تئوریپردازان و نظریهپردازهای حوزه فرهنگ را عهدهدار شدهاند که خود را در قالب داشتن مسئولیت اجتماعی،به مدیریت این حوزه تاخته تا فضای مسمومی را در جامعه ایجاد کنند که میتوان از آنان به عنوان ریزگردهای مجازی یاد کرد.
_ برخی معلمان و فرهنگیان: متأسفانه گروه سوم از میان خود این طبقهاند که بیشتر از همه دردآور و حزنانگیز است،اعتراف میکنم که بخشی از ویرانیهای مدرسه و دانشآموزان ناشی از ناتوانی ما معلمان است که هنوز در نحوه ارتباط و تعامل با دانشآموزان، شیوه یاددهی و یادگیری،نقد و انتقاد و یا شفافیت و ابراز وجود ناتوانیم و یا احاطه کافی بر علم و دانش تخصصی خود نداریم.
امروز بخشی از تخریبگریهای سازمان و مدیر کل آن ناشی از حرکتهای برخی معلمان ضعیفالنفس و یا فاقد اندیشه ثابتی است که به بهانههای جزیی و یا از دست دادن موقعیت حقوقی و منصبی به مدیریت این سازمان میتازند؛ سیر نزولی کیفیت آموزشی ۱۵ پلهای این نهاد از اویل دهه هشتاد تاکنون،پیامد عللی چون عدم توجه به معلمان دانشمحور و کارآمد،نگاه ابزاری سیاسی بهجای نگاه و دید علمی،فقدان تعهد کاری،پنهان شدن در پشت بازیهای انتخاباتی و سیاسی و قدرت طلبی،انحصارطلبی برخی معلمان و مدیریت انحصاری و متغیرهای متعدد دیگری از این نوع است.
لذا از همکارانم و آن گروه از فرهنگیان خوب منتقد و یا تخریبگر استدعا داریم که به بهانه تغییرات جزیی و یا تغییرات خودتان در مناصبی که چند سال بر صندلیگردان و متغیر آن تکیه زدهاید و البته درنظر گرفتن مدل ساختار مدیریتی دولت دکتر روحانی( که میتوان این اقدامات ایجابی و تحمیلی از بالا را در این نهاد چند ده هزار نفری، امری جزیی دانست)، اینک بیشتر باید تمرکز را به سمت بهبود و کیفیت آموزش سوق داد و انتظار میرود که همگی دست از حرکت مذموم و ناپسند تخریب برداریم و تمام تلاش خویش را در جهت همراهی و همیاری مدیریت فرهیخته و توانمند اداره کل آموزش و پرورش بهکار گیریم؛ چرا که با تغییری کلیتر باید همه چیز حتی آموزش را هم واگذار کرد.
جناب مداح
هر از چند گاهی برای شادباش افراد مختلف به تعریف و تمجید یا پرخاش به افرادی می پردازی که نتیجه این کارات تا حال منجر نایل شدن به منصبی نگشته .توصیه می کنم بیشتر از این با ابروی شغل شریف معلمی بازی نکن .خبری نیست .
[پاسخ]
ناخدای توانمندوفرهیخته،مدیریت فرهیخته وتوانمند و…جناب امیدی حتی اگر بنا به تمجیدازمدیری باشد باید با ذکر دلایل عینی وقانع کننده باشدونه بازی باکلمات.باورکنیداین جملاتی که شما در مورد مدیریت اموزش استان به کاربرده اید دهن کجی به حرمت قلم است،این تعریف هایی به این سبک وظیفه روابط عمومی است نه شما…سعی کنیدهمان ادم شوخ طبع باشید
[پاسخ]
ای کاش این قلم هایی که به رقص درمی آیندو با کلمات بازی می کنند . به دنبال حقیقت باشند . الان جناب نگارنده عالم و آدم را به یاری گرفته تا در اداره کل منصبی برای خود دست و پا کندو صد افسوس که کسانی را به میدان فرستاده که حتی برای جایگاه کارشناس مسئولی هم صلاحیت آنها تایید نشده . حرمت قلم را به لجن کشاندن برای مطامع دنیوی و مادی حالت مشمئز کننده ای به انسان می دهد که از فهوای کلام جناب امیدی کاملا هویداست .
[پاسخ]