ساختار بوروکراسی دولتی و آسیب شناسی رفتار سیاسی نخبگان لرستان

ایرج سوری/ کشکان: در تبیین علل اساسی شخص گرایی و فردستایی در فرهنگ سیاسی مردم لرستان علاوه بر عوامل ساختاری در سطح خرد و کلان، متاسفانه به صورت نگرشی نهادینه شده در رفتارهای سیاسی رجال لرستانی کاملاً مشهود است. علی رغم هویت قومیتی مستقل و اصالت زبان در گذر مدرنیته ذهنیت جمعی سنتی دچار گسست گردیده و بطور عقلایی و متناسب با شرایط بومی تطبیق صورت نگرفته است. آنچه امروز ریشه اصلی بسیاری از مشکلات ماست. آنچه در حال حاضر مهمترین چالش محیطی در لرستان محسوب می شود، ضعف در قدرت گفتمان سیاسی در جهت خیر عمومی در بین نخبگان سیاسی است که مسئولیت وکالت مردم را داشته و یا در ساختار بوروکراسی دولتی دارای نفوذ و یا منصب سیاسی هستند. انسجام گروهی و وحدت نخبگانی برای اهداف عمومی امری است که نیازمند تمرین کار تیمی و اصلاح خلق و خوی شخص گرایی می باشد. با مقایسه دو دوره پیش و پس از انقلاب به این نتیجه می رسیم نسل اول روحانیون در صدر مشروطه، نسل دوم را پرورش دادند و نسل دوم نسل سوم را که همگی از نقش آفرینان دوره مبارزات ضد پهلوی بودند.

اگرچه نسل سوم روحانیون لرستانی که پرورش یافتگان مرحوم آیت الله کمالوند(نسل دوم) بودند مانند مهدی کروبی و عباسی فرد و سید فخرالدین رحیمی و مرحوم مهدی قاضی و… از مبارزین انقلابی بودند و منشا خدماتی هم شدند اما این خدمات کمترین بهره آن به مردم لرستان رسید. با توجه به اینگه گفتمان نهاد روحانیت پس از انقلاب در راس هرم قدرت قرار گرفت و نهاد روحانیت لرستان از آغاز جنبش اسلامی در کنار امام بودند و مناصب مهمی هم بدست آوردند ولی در جذب سرمایه و صنایع و کارهای زیربنایی چقدر به محرومیت زدایی لرستان دامن زدند. ضمن اینکه خدمات متعدد آنان در تثبیت گفتمان انقلاب اسلامی بر کسی پوشیده نیست.

علاوه بر نخبگان مذهبی رجال سیاسی چه کارنامه ایی دارند؟ تسویه حساب های شخصی و پهن کردن دام برای یکدیگر برای حذف از قدرت و… پس از طی ۴ دهه از گفتمان انقلاب اسلامی علی رغم وجود مهره های استخوان دار، رکود اقتصادی و بیکاری و انواع ریزش های انسانی و… نصیب مردم لرستان گردیده است.

به نظر می رسد مهمترین عامل واپسگرایی و مانع توسعه یافتگی لرستان وجود نخبگان سیاسی فعلی است که به دلیل نگرش های فردی و گروهی خاص و در حصار کوچک حزبی و جنایی اکتفا کردن به جابجایی چند مهره و لطمه زدن به رقیب سنتی کارآیی ندارند.

اولین گام مهم در توسعه استان کنار زدن مهره هایی است که سالیان سال در راس تشکلات سیاسی قرار گرفته اند و مانند عصر قجری انواع القاب از مردم هیجان زده دریافت کرده اند و نه تنها از جوانان کادر سازی درستی نکردند بلکه بی اخلاقی و نزاع های گروهی را آموزش می دهند. این امر شامل دو گروه حاکم در بین احزاب سنتی می شود . با حجم زیاد مشکلات لرستان و به هدر رفتن نخبگان تحصیلکرده با فقدان بسترهای اقتصادی و … در ساخت قدرت کنونی لرستان نیازمند انسجام گروهی و مطالبات جمعی و نگرشی سرمایه ایی و فرافردی است.

اولین مانع توسعه وجود نخبگانی سیاسی است که مبانی توسعه و راهکارهای حل چالش های محیطی را نمی دانند. فقط ژست روشنفکری را به خود می گیرند. چرا پرورش نسل و نیروهای کارآمد برای فردای بهتر در لرستان جای خود را به نزاع های بیهوده داده است و حتی ما نیز به آن دامن می زنیم؟ چرا چند دهه نام های خاصی بدون خروجی و کارنامه مشخص در حوزه گفتمانگونگی بر سر زبان هاست و … شهرت و قدرت به قیمت به هدر دادن فرصت ها و سرمایه ها … متاسفانه در بین آنان هم که در ظاهر داعیه دگر اندیشی دارند نوعی انحصارگری هست. یعنی علناً انتظار دارند نخبگان جوان و دارای تخصص های بسیار برای هر امری از چتر قدرت آنان عبور نکنند.

تنها راه نجات مردم لرستان ساخت شکنی و بر هم زدن این رویه سنتی و رفتارهای سیاسی است. آموزش کار تیمی و کنار زدن غبار غرور بی جا و من من کردن ها. باور به پرسود بودن کارهای تیمی و چند صدایی و… علاوه بر فرهنگ سیاسی ایلیاتی و قومیتی بر رفتارهای سیاسی که با آمدن یک فرد و یا رفتن می رفت ایل و تباری هم می آید و می رود به سبک قجری؟ اقدامات پایه و زیربنایی را شما بیان کنید. چرا مردم لرستان تیمی و گروهی مطالبات متنوع را دنبال نمی کنند و هر فرد به صورت تک صدا جلو می رود و نتیجه ایی هم ندارد….