نکاتی در مورد آتش به اختیار

سید محمدصادق محمدی وفایی: رهبر عزیزمان فرمودند من به همه‌ی آن هسته‌های فکری و عملی جهادی، فکری فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً می‌گویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به‌قول میدان جنگ، آتش‌به‌اختیار.” برداشت بنده این است در این رابطه باید به نکات زیر توجه کرد: نکته اول یک انقلابی باید نسبت به انقلاب اسلامی به […]

سید محمدصادق محمدی وفایی: رهبر عزیزمان فرمودند من به همه‌ی آن هسته‌های فکری و عملی جهادی، فکری فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً می‌گویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به‌قول میدان جنگ، آتش‌به‌اختیار.” برداشت بنده این است در این رابطه باید به نکات زیر توجه کرد: نکته اول یک انقلابی باید نسبت به انقلاب اسلامی به شدت احساس مسئولیت کند.بنابراین اگر کسی نسبت به قضایا و مسائل نظام پیوسته در لاک بی تفاوتی و یا سکوت و ملاحظه کاری فرو رود در واقع از انقلابی بودن فاصله می گیرد وبه تدریج خود را به شخصی خنثی تبدیل می کند. نکته دوم منظور از آتش به اختیار حرکتهای قانون شکن و خارج شدن از دایره ی منطق و شرع نیست .یک انسان متعهد و نظام دوست باید بداند هدف وسیله را توجیه نمی کند او می داند برای رسیدن به هدف حق فقط باید از ابزار و صراط حق عبور کند. مگر می شود این همه از ارزشمندی قانون و حق محوری بگوییم ولی در میدان امر به معروف و نهی از منکر خود به شخصی قانون کش و حق ستیز تبدیل شویم؟! نکته سوم گستره ی اجرایی آتش به اختیار بسیار گسترده است.آتش به اختیار فقط به دانشجویان متعهد اختصاص ندارد و مورد آتش به اختیار نیز فقط موارد دولتی نیست بلکه اگر در هر اداره یا نهاد و مجموعه ای دیدیم برنامه یا حرکتی برای تضعیف نظام وجود دارد باید در پرتو قانون و منطق خلاف بودن آن حرکت و برنامه را به صورت مستدل و منطقی تذکر بدهیم. نکته چهارم با دید جناحی به چهره آتش به اختیار نگاه نکنیم و آن را فقط در حوزه ی زیر مجموعه های دولتیان به اجرا نگذاریم تا هم آتش به اختیار کوچک نشود و هم قدرت اثر گذاری آن بیشتر شود . نکته پنجم چون هدف از اجرایی آتش به اختیار اصلاح امور است باید با صبوری و سعه ی صدر حرکت کرد . رهبر معظم انقلاب در سخنانی که در بطن آن اوج مروت و اخلاق‌مداری رهبر یک جامعه دینی نمایان است، در پی غائله ۱۸ تیر به جوانان فرمودند: مگر من بارها نگفته‌ام در اجتماعات کسانى که مخالفند، هیچ کس نباید رفتار خشونت‌آمیز داشته باشد؛ چون این، دشمن را خوشحال مى‌کند. بارها ما این حرف را گفتیم، چرا گوش نکردند؟! چرا گوش نمى‌کنند؟! حتى اگر یک حرفى که خون شما را به جوش مى‌آورد به زبان آورند – مثلاً فرض کنید اهانت به رهبرى کردند – باز هم باید صبر و سکوت کنید. اگر عکس مرا هم آتش زدند و یا پاره کردند، باید سکوت کنید.

رهبر عزیزمان فرمودند من به همه‌ی آن هسته‌های فکری و عملی جهادی، فکری فرهنگی در سرتاسر کشور مرتّباً می‌گویم: هرکدام کار کنید؛ مستقل و به‌قول میدان جنگ، آتش‌به‌اختیار.” برداشت بنده این است در این رابطه باید به نکات زیر توجه کرد: نکته اول یک انقلابی باید نسبت به انقلاب اسلامی به شدت احساس مسئولیت کند.بنابراین اگر کسی نسبت به قضایا و مسائل نظام پیوسته در لاک بی تفاوتی و یا سکوت و ملاحظه کاری فرو رود در واقع از انقلابی بودن فاصله می گیرد وبه تدریج خود را به شخصی خنثی تبدیل می کند. نکته دوم منظور از آتش به اختیار حرکتهای قانون شکن و خارج شدن از دایره ی منطق و شرع نیست .یک انسان متعهد و نظام دوست باید بداند هدف وسیله را توجیه نمی کند او می داند برای رسیدن به هدف حق فقط باید از ابزار و صراط حق عبور کند. مگر می شود این همه از ارزشمندی قانون و حق محوری بگوییم ولی در میدان امر به معروف و نهی از منکر خود به شخصی قانون کش و حق ستیز تبدیل شویم؟!  نکته سوم گستره ی اجرایی آتش به اختیار بسیار گسترده است.آتش به اختیار فقط به دانشجویان متعهد اختصاص ندارد و مورد آتش به اختیار نیز فقط موارد دولتی نیست بلکه اگر در هر اداره یا نهاد و مجموعه ای دیدیم برنامه یا حرکتی برای تضعیف نظام وجود دارد باید در پرتو قانون و منطق خلاف بودن آن حرکت و برنامه را به صورت مستدل و منطقی تذکر بدهیم. نکته چهارم با دید جناحی به چهره آتش به اختیار نگاه نکنیم و آن را فقط در حوزه ی زیر مجموعه های دولتیان به اجرا نگذاریم تا هم آتش به اختیار کوچک نشود و هم قدرت اثر گذاری آن بیشتر شود . نکته پنجم چون هدف از اجرایی آتش به اختیار اصلاح امور است باید با صبوری و سعه ی صدر حرکت کرد . رهبر معظم انقلاب در سخنانی که در بطن آن اوج مروت و اخلاق‌مداری رهبر یک جامعه دینی نمایان است، در پی غائله ۱۸ تیر به جوانان فرمودند: مگر من بارها نگفته‌ام در اجتماعات کسانى که مخالفند، هیچ کس نباید رفتار خشونت‌آمیز داشته باشد؛ چون این، دشمن را خوشحال مى‌کند. بارها ما این حرف را گفتیم، چرا گوش نکردند؟! چرا گوش نمى‌کنند؟! حتى اگر یک حرفى که خون شما را به جوش مى‌آورد به زبان آورند – مثلاً فرض کنید اهانت به رهبرى کردند – باز هم باید صبر و سکوت کنید. اگر عکس مرا هم آتش زدند و یا پاره کردند، باید سکوت کنید.